زندان و کار در خانه سالمندان، مجازات قتل مرد مزاحم
رأی دهید
به گزارش جامجم، شامگاه 22 آبان سال93 خانواده مرد جوانی به نام مهدی به پلیس آگاهی رفتند و از ناپدید شدن او خبر دادند. بررسیها نشان داد، این مرد صبح آن روز با خودرویش از خانه خارج شده و دیگر هیچکس او را ندیده بود. با این حال تلاشها برای یافتن وی ادامه یافت تا این که چند روز بعد کارآگاهان از طریق آخرین مکالمات تلفنی مهدی توانستند به نخستین سرنخ دست یابند. مرد گمشده با زنی 37ساله به نام مهین چند بار تماس گرفته بود و امکان داشت این زن از سرنوشت او باخبر باشد. در چنین شرایطی این زن تحت نظر گرفته شد و در حالیکه 9روز از ناپدید شدن مهدی میگذشت، مهین همراه شوهرش فرهاد بازداشت شد. آنها در همان تحقیقات مقدماتی اعتراف کردند مرد جوان را به قتل رسانده و جسدش را در صندوق عقب خودرویش گذاشته و در یک پارکینگ رها کردهاند. به این ترتیب ساعتی بعد کارآگاهان جسد مقتول را در حالیکه در یک گونی قرار داشت، در صندوق عقب خودروی وی کشف کردند.
با شروع بازجوییها، فرشاد گفت: «مهدی را کشتم چون همسرم را فریب داده و به او تعرض کرده بود.»
با تکمیل تحقیقات در دادسرا و صدور کیفرخواست، این زوج در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محمدباقر قربانزاده و با حضور دو مستشار محاکمه شدند. اولیای دم مقتول در این جلسه برای قاتل درخواست قصاص کردند.
همسر مقتول نیز گفت: متهمان دروغ میگویند. شوهر من با زن جوان ارتباطی نداشت.
فرشاد هم وقتی در جایگاه قرار گرفت، در دفاع از خود گفت: مهدی مستحق مرگ بود و از قتل او پشیمان نیستم. مهدی به بهانه پیدا کردن کار، همسرم را با آبمیوه مسموم و بعد به او تعرض کرده بود. وقتی همسرم این موضوع را به من گفت؛ خیلی ناراحت شدم. مطمئن هستم مهدی به همین شیوه زنان دیگری را هم فریب داده است. او باید کشته میشد و مهدورالدم بود. مهدی حتی با تهدید همسرم را مجبور کرده بود تا در برابر او مقاومت نکند و دو بار او را قربانی نیت شوم خود کرده بود.
مهین هم وقتی در جایگاه قرار گرفت، منکر دست داشتن در این قتل شد و اظهار کرد: من از نقشه شوهرم برای قتل مهدی اطلاعی نداشتم. فرشاد وقتی متوجه ماجرا شد از من خواست مهدی را به بهانهای به خانه دعوت کنم. قرار بود او را فقط کتک بزند و نمیدانم چرا مرد مزاحم را کشت.
در پایان ان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرکهای کشف شده در پرونده، فرشاد را به اتهام اعتقاد به مهدورالدم بودن قربانی به پرداخت دیه و ده سال زندان محکوم کرد. مهین نیز به پنج سال زندان و دو سال کار اجباری در آسایشگاه سالمندان محکوم شد. این حکم دیرو زدر شعبه 28 دیوان عالی کشور مهر تائید خورد و قطعیشد.