خودکشی پس از همسرکشی / مردی که برای حضانت فرزندش همسرش را کشت

مرد میانسال که در درگیری بر سر حضانت فرزند خردسالش، همسر سابقش را کشته و بعد دست به خودکشی زده بود، دیروز پای میز محاکمه ایستاد.
این مرد از خانواده همسرش خواست تا او را به خاطر فرزند خردسالش ببخشند.

جلیل 42 ساله عصر بیست‌و‌پنجم دی 93 همسر سابقش به نام سعیده را در خانه‌اش در حوالی میدان امامت تهران خفه کرد و با بازگذاشتن شیرهای گاز خانه، دست به خودکشی زد اما به‌طرز معجزه‌آسایی زنده ماند. او دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

 در ابتدای این جلسه پدر و مادر سعیده در جایگاه ویژه ایستادند و برای داماد سابق‌شان حکم قصاص خواستند.
 وقتی جلیل در جایگاه ویژه ایستاد، گفت: «من و همسرم از همان ابتدای زندگی مشترک با هم اختلاف داشتیم. به دنیا آمدن پسرمان هم اوضاع را بدتر کرد. خانواده همسرم برای زندگی به شیراز رفته بودند و سعیده هم اصرار داشت ما برای زندگی به شیراز برویم اما من نمی‌توانستم شغلم را در تهران رها کنم. پسرمان آرش سه ساله بود که سعیده غیابی از من جدا شد و حضانت فرزندمان را به عهده گرفت. در این مدت بارها از او خواسته بودم تا سرزندگی برگردد اما قبول نمی‌کرد تا اینکه آرش هفت ساله شد و ما به دادگاه رفتیم تا دادگاه درباره حضانت فرزندمان تصمیم بگیرد. وقتی سعیده را در دادگاه دیدم به او گفتم هنوز او را دوست دارم و می‌خواهم با او زندگی کنم. سعیده هم چند کلمه با من صحبت کرد و من به زندگی دوباره به او امیدوار شدم.
چند روز بعد سعیده را به خانه‌ام دعوت کردم تا با او صحبت کنم. مشروب‌خورده و مست بودم که به او گفتم بهتر است بار دیگر با هم ازدواج کنیم و هر دو بالای سر فرزندمان باشیم اما قبول نکرد. سعیده حرف‌های نامربوطی زد و گفت هر طور شده بار دیگر حضانت پسرمان را به عهده می‌گیرد و اجازه نمی‌دهد او را ببینم. من که حال طبیعی نداشتم، عصبانی شدم و درگیری بین ما بالا گرفت. می‌خواستم او را کتک بزنم که فرار کرد و پایش روی سنگ آشپزخانه لیز خورد و به زمین افتاد. من همان موقع بالشی را روی صورتش گذاشتم و به او گفتم کشتن او برایم راحت است. فقط می‌خواستم او را بترسانم اما بعد از چند دقیقه که بالش را از روی صورتش برداشتم متوجه شدم نفس نمی‌کشد.»
این متهم که اشک می‌ریخت، گفت: «باور کنید شوکه شده بودم و باورم نمی‌شد سعیده مرده است. همه پنجره‌ها را بستم و شیر گاز خانه را باز گذاشتم تا به زندگی‌ام پایان دهم. فقط برای آخرین بار با خواهرم تماس گرفتم و به او گفتم از پسرم به خوبی مراقبت کند. من خوابیدم و وقتی به هوش آمدم که روی تخت بیمارستان بودم. خواهرم نگران شده و به خانه‌ام آمده و متوجه ماجرا شده بود.»
او ادامه داد: «من واقعا از قتل همسرم پشیمانم و از خانواده‌اش می‌خواهم به خاطر پسرم که حالا 9 ساله است مرا ببخشند یا زودتر اعدامم کنند. من دیگر تحمل این زندگی را ندارم.»
پدر و مادر سعیده که حضانت نوه‌شان را برعهده دارند، به قضات گفتند: «آرش پدرش را قاتل مادرش می‌داند و از او می‌ترسد و نمی‌خواهد هیچ وقت با او زندگی کند. به همین خاطر حاضر به گذشت نیستیم.»
 در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۱۰۷
DenaOslo - اسلو ، نروژ
ملت دیوانه شده اند ، جدی میگم ! اصلن فرقی هم نمیکنه تقصیر کدومشون بوده .
دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۳
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.