نکونام: کنار کیروش انگار در دانشگاه هستم
رأی دهید
به گزارش "ورزش سه"، جواد نکونام در گفتوگوی ویژه ضبط شده برنامه نود پیرامون حضورش در فوتبال و مربیگری صحبت کرد که مشروح آن را در زیر میخوانید:
- وقتی از فوتبال خداحافظی میکنی همیشه دوست داری بازی کنی و تا آخر این حس میماند و همه آن را دارند.
- از سال 2010 مربیگری را در اوساسونا با دو کلاس در پامپلونا شروع کردم و علاقه داشتم؛ تمرینات مربیانم را مینوشتم و کارهایشان را یادداشت میکردم.
- موقعی هم که بازی میکردم کارهای مربیگری را درون زمین انجام میدادم ولی برای یادگیری کنار کیروش، جایی هستم که انگار در کلاس بالای دانشگاه درحال تحصیل هستم.
- هرموقع آدم بزرگی(کیروش) از انسان تعریف میکرد موجب غرور میشود؛ همیشه چیزی را در ذهنم داشتم که کاری را برای منافع تیم انجام دهم تا موفق شود.
- همیشه در زمین حرف میزدم و حتی در پاس هم این کار را میکردم؛ در زمان آقای شاهرخی کوچکتر از خیلیها بودم ولی صحبت زیادی انجام میدادم که به همین علت میگفت تو بازوبند نداری ولی مدام در زمین صحبت میکنی که انگار کاپیتان هستی.
- روزی که از فوتبال خداحافظی کردم تصمیمم را گرفته بودم و به غیر از مسعود شجاعی کسی این موضوع را نمیدانست؛ به آقای کیروش هم گفتم که او گفت اگر دوست داری بازی خداحافظی خوبی برگزار کنیم.
- وقتی علیه یک برند تیم ملی صحبت کردم فردای آن روز از فدراسیون فوتبال گفتند من کاپیتان سابق تیم ملی هستم.
- خودم گفتم برای خداحافظی از فوتبال کنار بچههای موسسه خیریه امام رضا میتوانم خاطرات خوبم را تداعی کنم؛ چند نفر هم که قلبا دوستشان داشتم دعوت کردم و از خداحافظیام خوشحال هستم.
- افتخار داشتم زمانی با نادر محمدخانی در تیم پاس بودم؛ او گفت میتوانی در پاس و تیم ملی موفق باشی ولی باید باید کاری بیشتر از بقیه انجام دهی تا بیشتر مورد توجه قرار بگیری و موفق شوی که آن حرف کمک زیادی به من کرد.
- یادم نمیرود صبح و ظهر تمرین میکردم؛ سربازهای مجموعه ورزشی پاس را به زمین میبردم و با آنها تمرین شوتزنی داشتم.
- یک هفته قبل از بازی با کره جنوبی در لالیگا مقابل مایورکا اخراج شدم؛ قبل از آن یک گل به مالاگا هم گل زده بودم و وقتی برای بازی برابر کره جنوبی به ایران آمدم آمادگی بالایی داشتم.
- آن گل از روی ضربه آزاد خیلی برای من شیرین بود چون با کرهایها کُری داشتم ولی وقتی آن گل را دریافت کردیم ناراحتی خاصی به وجود آمد اما وقتی در یک مسابقه بعد 10 نفره به کره جنوبی گل زدم بیشتر چسبید چون باید آن مسابقه را میبردیم؛ یادم نمیرود مردم ایستاده بازی را میدیدند.
- یکی از جاهایی که همیشه برای من بد بوده کره شمالی است چون زمین چمن مصنوعی بود؛ نمیگذارند موبایل، لب تاب و ... همراه خودت ببری که این اتفاقات خیلی بد بود؛ پیروزی در زمین کره شمالی در سال 2006 کمک زیادی به ما کرد.
- من بچه شهرری هستم و تا 6 سالگی در آنجا بودم؛ پدرم در تیم رگبار و شاهین بود که مسابقات آنها را میدیدم و با علاقه به فوتبال گل کوچکها را شروع کردیم؛ نخستین تیم من نفت تهران بودم که برای تمرین با آن از کرج تا نزدیکی بهشت زهرا که زمین تمرینی بود برای رفت و برگشتم حدود هشت ساعت زمان میبرد.
- در شکلگیری فوتبالم باشگاه پاس کمک زیادی کرد و باید حسرت از دست رفتن تیم پاس را بخوریم؛ اوساسونا به شهر کوچک کنارش هم منتقل نمیشود و فقط انتقال تیمها در ایران صورت میگیرد؛ الان درمورد پاسی صحبت میکنیم که وجود خارجی ندارد؛ شاید یک عدد فیلم بازیهای پاس نیز در آن باشگاه نباشد.
- وقتی قرارداد اولم با باشگاه پاس تمام شد دوست داشتم به استقلال یا پرسپولیس بروم؛ آن موقع با استقلال صحبت کرده بودم ولی چون سن زیادی نداشتم مشورت انجام دادم و آقای شاهرخی گفت در پاس بمانی بهتر است که همینطور هم شد؛ در زمین اکباتان با پدرم حرف زدند و من هم تصمیم گرفتم در پاس بمانم که این تصمیم مهمترین انتخاب بود؛ اصلا آن موقع از مصاحبه و جنجال و هیاهو فراری بودم.
- دو بازی اول برای تیم ملی ایران در جام جهانی 2006 موجب شد سرمربی اوساسونا من را انتخاب کند؛ آن موقع دو پیشنهاد از آلمان و یک پیشنهاد از اسپانیا داشتم که فقط به اسپانیا فکر کردم و اصلا آلمانیها را فراموش کردم.
- گل به بوردو یکی از گلهای مهم برای اسپانیا و تاریخ اوساسونا بود و خیلی به من کمک کرد.
- بازی بدی را به رئال مادرید 3 بر یک باختیم که من یک گل زدم ولی داور خیلی بد قضاوت کردم؛ دقیقه 92 به اسپانیول گل زدم که آن گل هم به ماندن اوساسونا در لالیگا کمک کرد.
- بخاطر عصبانیت نتوانستم پنالتیام به دیگو آلوز دروازهبان والنسیا را تبدیل به گل کنم.
- پایم را در آلمان عمل کردم و وقتی به اسپانیا برگشتم دیدم در لحظه بازی همه پیراهن شماره 6 من را بر تن کردند و وارد زمین شدند که لحظه بسیار ارزشمندی بود.
- در ایران علاوه بر اینکه در مصدومیت تماسی با تو نمیگیرند، حتی یک بازی در ایران مصدوم شدم و بعد از آن دنبال این بودند دیگر بازیام ندهند.
- بازی مقابل بارسلونا سختتر از رئال و مهار مسی خیلی سختتر از رونالدو بود.
- بعد از هتتریک ایمون زاید برابر پرسپولیس به مدیریت باشگاه استقلال و دو بازیکن این تیم به عنوان هوادار از اسپانیا زنگ زدم و ناراحتیام را گفتم.
- از الغرافه پیشنهادی به مبلغ 5 میلیون دلار داشتم ولی علاقهام بود به استقلال بیایم و بازی کنم؛ الان هم برگردیم به عقب به استقلال میآیم اما یک سری کارها باید انجام بدهی و نگویی که الان راهش را قشنگ یاد گرفتم.
- باشگاه استقلال مبلغ قراردادم را گفت ولی باید بیشتر میگرفتم؛ البته مبلغ برایم اصلا مهم نبود؛ صحبتهای پیرامون بازوبند درست نبود چون خودم قبول نکردم.
- در کنفرانس مطبوعاتی در باشگاه استقلال گفتم کاپیتانی برای من مهم نیست و بزرگتر از من خیلی وجود دارد؛ به سرمربی تیم گفتم نمیخواهم کاپیتان باشم و با وجود اصرار آن را نپذیرفتم.
- اختلاف نظری سر کاپیتانی با رحمتی نداشتم؛ کاپیتان من بودم و این در رسانهها موضوع اعلام شد اما آن را نپذیرفتم؛ موضوعاتی بود که نمیخواهم آن را عنوان کنم.
- درست نیست رحمتی با این همه سابقه آقای کیروش صحبتهایی راجع به ایشان مطرح کرد.
- مصاحبه کردم و گفتم بخاطر استقلالی بودنم به این تیم آمدم و بعد بخاطر آقای قلعهنویی این تصمیم را گرفتم؛ به نظر من یک سری افراد خبر بردند و آوردند که همه چیز با ناراحتی و جنجال تمام شود و همینطور هم شد.
- اتفاقهایی میدیدم که در پاس شاهد آن نبودم؛ یک سری چیزها در استقلال دیدم که انگار از دنیای دیگری آمده بودم؛ با اتفاقات عجیبی روبهرو شده بودم.
- همه دنبال این هستند تا موفقیت را برای خودشان به دست بیاورند؛ شما ببینید حواشی را برای استقلال به وجود میآوردند و الان هم شاهد آن هستیم.
- من در قطر بازی کردم؛ مدافع وسط قطر در تیم باشگاهی ما بود و موقع قرعهکشی دعا میکرد با ایران در یک گروه بیافتند چون میگفت ایران را راحت میبریم و این کُریها وجود داشت؛ نیمه اول بازی با قطر در مقدماتی جام جهانی 2018 وقت اضافه بیشتری داشت ولی در نیمه دوم کمتر اما وقتی ما گل زدیم نمیشد طور دیگری خوشحالی کنم؛ گواردیولا پس از گل برابر چلسی خوشحالی زیادی انجام داد ولی این اتفاقات پیش آمد چون آن موقع مشکل بخاطر زدن تیم ملی بود.
- فیلم بازی با قطر را خیلی دیدم؛ در آن مسابقه خیلی بد بازی کردیم ولی همه ایران خوشحالی زیادی پس از گل لحظات آخری داشتند.
- یکی از دوستانم گفت در ایران هر مدلی مصاحبه کنی محبوب میشوی که واقعا درست بود ولی از این موضوع اصلا ناراحت نیستم.
- بین پاس، اوساسونا و استقلال قلبا و علاقهای استقلال را انتخاب میکنم؛ موفقیت و شروع پاس میشود و پیشرفت اوساسونا.
- بوسکتس، ژاوی و اینیستا سه هافبک بارسلونا بهترین بازیکنانی بودند که مقابل آنها بازی کردم.
پاسخهای کوتاه:
هاشم بیکزاده: پسر صاف و دوستداشتنی.
بهنام ابوالقاسمپور: فامیل ما و بامعرفت است.
مهدی رحمتی: دروازهبان
امیر قلعهنویی: سرمربی تیم ملی و استقلال
علی دایی: اسطوره فوتبال ایران
پاسخهای کوتاه:
هاشم بیکزاده: پسر صاف و دوستداشتنی.
بهنام ابوالقاسمپور: فامیل ما و بامعرفت است.
مهدی رحمتی: دروازهبان
امیر قلعهنویی: سرمربی تیم ملی و استقلال
علی دایی: اسطوره فوتبال ایران