زن جوان : همسر و مادرشوهرم را من نکشتم!

عاملان قتل مرد جوان و مادربزرگش که در پی توطئه‌ای هولناک از پای درآمدند، دیروز در حالی برای آخرین تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند که هر دو منکر جنایت شدند.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، خبر قتل مرد جوان و مادربزرگش 23 آبان سال 94 به پلیس و بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. به دنبال این خبر، تیم جنایی راهی محل حادثه شده و جسد مرد جوان و مادربزرگش را یافتند.

در ادامه تحققات مشخص شد همسر و پسرعموی مرد جوان عاملان جنایت هستند. سرانجام هومن و آذر 14 روز پس از قتل شناسایی و دستگیر شدند. آنها در بازجویی‌ها به جنایت با همدستی یکدیگر اعتراف کردند.

هومن - دانشجوی 19 ساله - در بازجویی‌ها گفت: قبل از روز حادثه همراه رسول - یکی از قربانیان - به مأموریت رفته بودم که در راه بازگشت به خانه گفت با همسرش «آذر» مشکل دارد. بعد هم از من خواست با آذر صحبت کنم. ساعت حدود 3 صبح به تهران رسیدیم و او مرا مقابل خانه‌ام پیاده کرد. از آنجایی که رابطه دوستانه‌ای با آذر داشتم، روز بعد به او زنگ زدم و به خانه‌اش رفتم. من و آذر در حال گفت‌و‌گو بودیم که شوهرش رسول سررسید.

ابتدا نمی‌خواستیم او را بکشیم اما چون سر و صدا کرد، درگیر شدیم. همان موقع مادربزرگ رسول هم که در طبقه بالا زندگی می‌کرد، سررسید و به ناچار او را هم که شاهد قتل بود، کشتیم.از سوی دیگر با اعلام نظریه پزشکی قانونی، مشخص شد ضربه نهایی منجر به قتل رسول را هومن زده است. مادربزرگش هم توسط هر دو نفر به قتل رسیده بود.بنابراین متهمان پس از بازسازی صحنه جنایت، دیروز برای آخرین دفاع به شعبه ششم دادسرای جنایی تهران منتقل شدند.هومن گفت: «من دو بار چاقو را بالا بردم که یک‌بار چون دسته‌اش خونی بود از دستم افتاد و دفعه دوم ضربه کوچکی به گردنش زدم. از 11 ضربه‌ای که پزشکی قانونی گفته است من فقط همین مورد را قبول دارم و ضربات دیگر را آذر زده است.
ضربه‌ای که من زدم زمانی بود که محمدمهدی بی‌جان بود اما مهتاب تمامی ضربات را به محمدمهدی و مادربزرگش زده است و من بجز همان یک ضربه، ضربه دیگری نزده‌ام.آذر نیز در دفاع از خود گفت: «شب قبل داروی آرامبخش خورده‌ام و تسلط کافی ندارم. دلم نمی‌خواهد برای زنده ماندن و تبرئه خودم هر حرفی بزنم اما اگر هومن می‌گوید که تمام ضربه‌ها را من زدم،  می پرسم چطور  این همه ضربه با چاقویی که خونی بود و دست آدم را مدام می‌برید، زدم و دستم فقط یک خراش کوچک برداشت. اما هومن که فقط یک ضربه زده است هر دو دستش زخمی شده، آن هم با جراحت زیاد. در ضمن من چطور می‌توانستم همزمان هر دو نفر را بکشم. پس در این بین هومن چه کار می‌کرد؟!در پایان جلسه، بازپرس جنایی به کارآگاهان مأموریت داد درباره شناسایی عاملان اصلی قتل‌ها تحقیق کنند تا پرونده برای محاکمه به دادگاه ارسال شود.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۶۲
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین

با دورود،این دو اگر دستگیر هم نمیشدن،همدیگه رو میکشتن!رسول و مادر بزرگش که زنده نمیشون،بازم گلی بگوشه جمال آذرخانوم که جا نزده!
‌پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۲
۷۶
hassan5 - تهران، ایران

من فقر وبدبختی وجنایت بیدلیل واحمقانه ملت ایران را منشعب از نظام دزدو فاسد جمهوری اسلامی میدانم.این نظام دزدوقاتل وفاسد الگوی فساد جامعه میباشد.
‌پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۳
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد

زمان شاه بعضی وقتها مردم سر بخور بخور با هم حرف میزدند و باهم گفتگو و شادی میکردن . ولی حالا مردم سر بکش بکش با هم در می افتن من نکشتم تو کشتی بحث و جدال میکنند. تفاوتها ی بین دو دولت سابق و حالا را خودتان بسنجید و انگاه نظر دهید.
‌پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۲
۴۳
nima13591111 - تهران، ایران
بالاخره رسول مقتول بود یا محمدمهدی
شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۴
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.