اغفال برای رابطه جنسی یا سبک زندگی شخصی؟

رادیو زمانه - نفیسه آزاد
مطلبی که می‌نویسم حاصل تجربه زیسته و مهم‌تر از آن بحث و گفتگوهای جمعی پیرامون این قضیه است، اعتبار همه آنها نه متعلق به من تنهاست و نه من آن را خالی از اشکال و بدون نیاز به بازخوانی و بازاندیشی می‌دانم. چیزی که به نظرم می‌رسد ضرورت وجود مکالمه‌ای خالی از تنش برای روشن کردن وضعیتی است که در آن به سر می‌بریم.
فرض کنید داستان از این قرار است:
دختری در یک فضای عمومی بیان می‌کند که مردی بعد از ابراز عشق و علاقه و توجه به او یک بار با او خوابیده و بعد رفته و پشت سرش را هم نگاه نکرده. از نظر دختر این نوعی حقه‌بازی یا اغفال است و می‌خواهد انتقامی شخصی بگیرد یا می‌خواهد دیگر دختران در جریان این موضوع باشند.
 
به نظرم نگاهی به واکنش‌ها به این افشاگری می‌تواند بخشی البته بسیار کوچک و بسیار مهم از سبک زندگی جدید جامعه ما و چالش‌های آن برای زنان را نشان دهد. برخی از این واکنش‌ها را در اتفاقات مشابه دیده‌ام و مابقی را سعی می‌کنم حدس بزنم.
خودت رفتی دادی حالا طلبکاری
ترجیح می‌دهم عین جمله را نقل کنم، چون این دقیقا چیزی است که گفته و شنیده می‌شود. در واقع به نظر من این لخت‌ترین و صریح‌ترین جمله برای توصیف رابطه جنسی از سوی جامعه‌ای مردسالار است، که به شوخی و جدی از سوی آدم‌های مختلفی گفته می‌شود و همه اعضا جامعه درک مشترکی از آن دارند. هشدار بسیار جدی و خشن جامعه،  به زنی که به هر نحوی اعلام می‌کند که رابطه‌ای جنسی خارج از ازدواج داشته است. «دادن» که به نظرم معنای ضمنی «از دست دادن» را هم در خود دارد، در پی ایجاد این تلقی است که زن بعد از «دادن» باید سکوت کند. دختر بعد از برقراری رابطه جنسی حقی برای طلبکاری ندارد.
 
می‌پذیریم که در رابطه‌ میان دو انسانی که عاقل، بالغ و مختار باشند جای هیچ گلایه‌ای نیست اما اغلب از یاد می‌بریم که شرط اختیار آگاه بودن به کلیه جوانب یک رابطه است. اگر پیش‌فرض‌های اجتماعی من و شما در یک ارتباط یکی باشد (مثلا اینکه دو نفر به هم علاقه دارند و تعهدشان به پیشبرد رابطه است و نه فقط برقراری رابطه جنسی)  اما شما از چیزی آگاه باشید که من نیستم (مثلا اینکه قصد شما فقط برقراری رابطه جنسی است) این شرط اختیار نیست.
زندگی شخصی آدم‌ها را نباید فاش کرد
بخش بزرگی از واکنش‌ها به ‌ویژه از سوی آقایان به این موضوع می‌پردازد که زندگی شخصی آدمها را نباید فاش کرد. در هر رابطه‌ای حداقل دو نفر درگیرند. تا چه زمانی می‌توان ادعا کرد که بخش مشترک رابطه‌ی آنها بخش خصوصی زندگی دیگری است؟ فرض کنید زنی هستید که مردی شما را پیگیری میکند، هر آنچه می‌گویید به نظرش جالب می‌آید، بدنتان، ایده‌هایتان، کارهایتان. به شما می‌گوید که زندگیش با وجود شما بهتر شده، حتی دگرگون شده و شما را می‌ستاید. حالا فرض کنید هم‌زمان که مثلا شما در باکس چت خود این حرف‌ها را می‌شنوید دو یا سه یا چهار باکس چت دیگر جلوی او باز است که زنان دیگر همین حرف‌ها را از او می‌شنوند. حالا فرض کنید به زودی می‌فهمید که مرد بعد از خوابیدن با همه این زنها با آنها قطع ارتباط کرده و گفته سرش شلوغ است یا ارتباط جدی نمی‌خواهد. اگر شما پس از آگاهی از این نکته آن را علنی کنید  زندگی شخصی این شخص را برملا کرده‌اید؟ آیا این مرد کار بدی می‌کند؟ کار خوب و به‌جایی می‌کند؟
 
اگر کار بدی در حق زنان مورد نظر می‌کند آیا باز هم علنی کردن آن تجاوز به حریم شخصی اوست؟ اگر کار خوب و به‌جایی می‌کند چرا باید علنی کردن یا نکردن آن موضوع بحث باشد؟ آیا این فرض درست نیست که تک تک زنان به دلیل ناآگاهی از این موقعیت تصمیم گرفتند با مرد بمانند یا رابطه جنسی داشته باشند؟ یعنی بقای این رفتار در گرو پنهان ماندن آن است؟
 
اگر من دختری بودم که با ایجاد رابطه عاشقانه با مکانیزم‌های معمول جامعه و با استفاده از شهرتم یا سرمایه اجتماعیم از مردان پول می‌گرفتم و بعد رهایشان می‌کردم آیا افشای این موضوع از جانب مردان باید باعث می‌شد که زنان دیگر بگویند که این زندگی شخصی این زن است و نباید آن را افشا کرد؟
 
این کار جرم نیست
تجاوز و اغفال در حوزه روابط جنسی جرم محسوب می‌شوند. برقراری رابطه جنسی به زور، آزار جنسی، کشاندن کسی به رابطه جنسی بدون اطلاع او از منظر قانونی جرم هستند. رفتار مرد داستان ما جرم نیست، رفتار دختر چطور؟ آیا اصلا این موضوع که کار مرد یا زن از نظر قانونی جرم هستند یا نه مسئله مهمی است؟
 
حیات زندگی اجتماعی ما به پیوندهایی متکی است که زندگی و ارتباط را برای ما ممکن می‌کند، در واقع درک مشترک ما از پیوندها و معانی اجتماعی است که زندگی جمعی را برای ما ممکن می‌کند، من می‌دانم که اگر در محل کار با لبخند به شما سلام کنم شما به احتمال قریب به یقین پاسخم را خواهید داد. اگر ندهید هم باز معنی خود را دارد.
 
اصلا به  دلیل همین درک مشترک بین افراد یک جامعه است که بر سر این «افشاگری» بحث به وجود می‌آید چون درک مشترک ما می‌گوید که این کار نوعی انحراف از اخلاق جمعی جامعه ماست. مثلا اگر من در فضایی عمومی افشا کنم که دوستم را به خانه‌ام دعوت کرده‌ام و او در منزل من غذا خورده و به همین دلیل از او شاکی هستم و می‌خواهم این اتفاق برای دیگران نیافتد، همه ممکن است فکر کنند عقلم را از دست داده‌ام یا شوخی می‌کنم. اما این افشاگری برای همه قابل درک است و حتی در مقام دفاع از شخص مزبور می‌گویند که «زندگی شخصی او را نباید فاش کرد» یا «این کار جرم نیست» یا به طرف زن ماجرا حمله می‌کنند.
 
و باز به همین دلیل است که مرد داستان ما به زنان پیرامونش نمی‌گوید که  هدف او ازابرازعشق، داشتن رابطه جنسی است چون او می‌داند که  رابطه جنسی برای زنان مخاطبش و شاید برای بسیاری از زنان و البته مردان بخشی از یک بسته رابطه رومانتیک یا عاشقانه است. به همین دلیل می‌توان گفت که این رفتاری است که از نظر اجتماعی کلاهبرداری محسوب می‌شود چون در فهم مشترک ما از رابطه، گفتن کلام عاشقانه به معنای انحصاری بودن آن است. جرم نیست اما مسئولیتی اخلاقی است که از مردان و زنان بالغ انتظار می‌رود آن را برآورده کنند و در توضیح مواضع خود شفاف باشند. حتی اگر عادت دارند که کلام عاشقانه را به تمام زنان عالم در یک زمان واحد بگویند باید بر اساس همان درک مشترک با روشن کردن این رفتار خود زن را در انتخاب کردن میان ماندن یا رفتن مخیر کنند. آن زمان است که خرد جمعی شاید این موضوع را حتی شایسته افشاگری هم نداند.
نظرات شخصیایستادن در جانب زن
شاید زن دروغ بگوید، شاید این یک تبانی باشد، این کار جرم نیست، ما از همه قضیه خبر نداریم… واقعیت این است که در همه افشاگری‌هایی که حول آنچه ما به آن «زندگی شخصی» می‌گوییم این ابهامات وجود دارد. همانطور که توصیه مادران ما به زنانی که قربانی خشونت خانگی بودند این بود که موضوع را نزد خود نگه دارند، آبروریزی نکنند و …. نسبت قدرت جنسیتی در جامعه ما به شکلی است که زن در این موارد بسیار کم‌قدرت است، احساسات و یا دریافت‌هایش از رابطه کم‌ارزش شمرده می‌شود و مجبور به سکوت است. ترجیح من این است که سمت زن باقی بمانم و این اطمینان را به زنان دیگر و حتی به خودم بدهم که خواهرانی دارد که از او حمایت می‌کنند.
فانتزی حرمسرا
دریافت من از بافت روابط امروز بخشی از جامعه که شاهد آن هستم این است که در گسسته شدن پیوندهای سنتی که با تشویق‌ها و تنبیهات زیادی یک نظام ارتباطی را در خود یکپارچه نگه می‌داشت ما با جامعه‌ای روبرو شده‌ایم که نسبت‌های قدرت جنسیتی آن تغییر چندانی نکرده  است اما در عین حال از آن نظام‌های حمایتی که از زن به عنوان جنسیت کم‌قدرت‌تر دفاع می‌کرد دیگر خبری نیست.
 
به عنوان مثال همچنان رابطه جنسی خارج از ازدواج برای زنان اگر نتوانند آن را به پیوندی دائمی برسانند  نوعی خسران به حساب می‌آید، انگ‌های اخلاقی و اجتماعی برای زنان موجود است، کلیشه‌های جنسیتی همچنان آنان را بی‌منطق و راهبردهای زنانه را بی‌ارزش می‌داند و قدرت اصلی و مستقل از آن مردان است. زنان در این جامعه آسیب‌پذیرترند و انگار باید یک تنه به جنگی تمام عیار بروند. خودشان از خودشان محافظت کنند و حتی زمانی که تلاش می‌کنند بر اساس درکی مشترک از معانی اجتماعی رابطه‌ای را بنا بگذارند به شدت ممکن است آسیب ببینند و حمایتی از جانب اجتماع یا طرف رابطه خود نگیرند. در چنین فضایی به دلیل دگرگون نشدن نظام هنجارهای جنسیتی به نظرم چیزی جان گرفته است که من به آن می‌گویم «فانتزی حرمسرا» فانتزی که ممکن است عملی نشود اما به شدت خواستنی جلوه داده می‌شود و البته پذیرفته می‌شود، امکان بذل و بخشش کلام عاشقانه و هیجان، نپذیرفتن مسئولیت بردن رابطه از یک سطح به سطحی دیگر و نپذیرفتن مسئولیت رفتار و کلام از مشخصات این فانتزی است.
 
آیا من معتقدم زنان چنین فانتزی ندارند؟ ممکن است داشته باشند. اما معتقدم فرودستی جنسیتی و عدم تعادل در قدرت میان دو جنسیت این امکان را در حد زیادی از آنها می‌گیرد و در عوض موقعیتی دشوار نسیبشان می‌کند که باید خود را از شر این فانتزی رها کنند یا با قواعد آن بازی کنند.
پیشنهادی برای خودمان
ما ناچار از پذیرفتن و زیستن در این زمان هستیم. همه ما علاقمند به داشتن شادی، هیجان، لذت، آزادی و البته آرامش و حمایت هستیم. مسولیت شخصی ما از نظر من پذیرفتن این موضوع است که خوشحالی و شادی ما نمی‌تواند یا نباید در گرو رنج دیگران باشد.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۲
piki82 - تورین، ایتالیا
نویسنده انگار 10 سال از زندگی عقبه ! :) گذشت اون دوران ! الان دخترهای ایرانی فقط مردها رو واسه سکس میخوان ! صبح بلند میشی میبینی هیچیت نیست 4 تا آجر گذاشتن زیرت..
یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۶
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
مقاله جالبی بود و نکات خوبی داشت، اما به هیچ عنوان کامل مطلب را ادا نکرد، چرا که از زاویه دید یک زن و برداشت او نسبت به معضل دختران و زنان جامعه بود. یا هدف بانو نفیسه روشن آزادی بیان در رابطه های جنسی بوده یا بررسی معضل زدن و رفتن! اگر اولی بوده که باید در فرهنگ جامعه و زمان آن بررسی کرد و مشخصا نه فرهنگ ما می پذیرد نه فعلا زمان درستی از پیشرفت فرهنگ ما است که آن را در جامعه جا بیاندازیم. مثلا تصور کنیم دختری بخواهد به راحتی در خانواده اش جار بزند من با پسری رابطه داشتم که او از من سوء استفاده کرد. نه اینکه درست نباشه اما تصورش هم در حال حاضر مقدور نیست!
یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۵
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
اگر بخواهیم از منظر معضل اجتماعی بزن در رو به موضوع نگاه کنیم که بازهم باید گفت فقط یک پنجره به سوی مخاطب باز شده و آن هم دید جنس مونث به ماجرا است نه هر دو دیدگاه. اول از همه باید یادآور شویم که سوء استفاده در ایران فقط و فقط مختص مردان جامعه است در صورتی که در جوامع مدرن پذیرفته اند که دختران و زنان هم به اندازه مردان می توانند در یک رابطه جنسی سوء استفاده کنند. در این مقاله قصد ایجاد نگاهی متمدن به روابط و ازادی بیان آن میباشد در صورتی که خود از یک نگاه سنتی به موضوع رنج میبرد. در ادامه باید گفت اکثر ناهنجاری های جامعه عکس العمل محسوب می شوند و به خودی خود پدیدار نمی شوند. موضوع بزن در رو در پسران را هم باید در دختران جامعه و بازخورد رفتارهایشان جستجو کرد. قشری که به عاشقان آهن شهره شده اند و اینکه به راحتی رابطه احساسی خودشان با دوست پسرانشان را با دیدن یک ماشین لوکس یا بعد از عمل زیبایی فراموش می کنند. یا حتی بعد از رسیدن به آرزوی دو طرف یعنی ازدواج به راحتی سراغ طلاق و مهریه می روند و همه آن احساسات را فراموش می کنند. نگاهی به آمار طلاق در ایران و درخواست دهندگان آن و مهریه بیانگ
یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۵
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
بیانگر ناهنجاری موجود در روابط مردان و زنان جامعه است. با نگاه به این موضوعات متاسفانه پیش پا افتاده شده اجتماعمون متوجه میشویم که چرا این روزها ازدواج سفید در ایران باب شده. این یعنی مردان از ایجاد زندگی مشترک هراس دارند. و برای پی بردن به علل آن ترس بهتر است نگاهی هم به سوء استفاده هایی که از مردان جامعه شده و می شود انداخت. فکر می کنم آنقدر هم زیاد باشه که باید براش لیست تهیه کرد!
یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۲
۴۴
دژمن الله - روسیه، روسیه
[::piki82 - تورین، ایتالیا::]. البته چنین مردهایی هم چنین همخوابه هایی حقشونه! باید سرکیسه بشین!
دوشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۵ - ۰۵:۳۰
۴۴
دژمن الله - روسیه، روسیه
[::sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی::]. شما دارید دو تا موضوع جداگانه را با هم خلط می کنید! رها کردن یک پسر توسط دختر برای این که دنبال مال و ماشین پسر دیگری هستند سوای این که عمومیت زیادی ندارد اصلا موضوع جداگانه ای از این بحث است. اینجا بجص بر سر فریب یک دختر توسط پسر است. پسر اگر از اول بگوید من می خواهم داشتن سکس را با تو تجربه کنم و دنبال رابطه ی عاطفی و طولانی نیستم یا این که آینده معلوم می شود و . آن وقت دختر می تواند تصمیم بگیرد با او رابطه برقرار بکند یا نه، اما نزدیک به اکثریت مردان و پسران ایرانی به علت فرهنگ دروغ پرور و تقیه آموز اسلامی شان با ابراز عشق و اطمینان دادن و هزار و یک وسیله و کلام سعی دارند دختر را فریب داده تا به رختخواب بکشانند. و بعد از آن مانند یک دستمال مستعمل به همراه هزار و یک فحش و ناسزا که تو ای و خودت دادی و خودت خواستی کرم و از خود درخته و فلان و فلان دختر را دور می اندازند! این فرهنگ ایرانی شماست و این دید شما نسبت به زن! .
دوشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۵ - ۰۵:۴۰
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
[::دژمن الله - روسیه، روسیه::]. همانطوری که گفتم اگر بخواهیم دلیل عدم ماندن پسران با دختران را بررسی کنیم به یک معضل جدی میرسیم که آن ترس از ایجاد زندگی و تعهد است. در فرهنگ جامعه ما پسر و دختری که با هم رابطه سکسی برقرار می کنند باید بدنبال پذیرفتن تعهدی در قبال هم باشند. فرهنگ ما هنوز مثل غربی ها نشده که با تفاهم فقط به رابطه جنسی اکتفا کنیم. در کامنت مورد نظر شما هم بنده از همین دید به موضوع نگاه کردم. اینکه چرا پسران تعهدی در قبال ایجاد یک رابطه جنسی قائل نمی شوند.// نمیدونم از کجا این عمومیت ندارد را درآوردی در صورتی که جامعه جوان امروز ایران با صدای بلند این معضل را فریاد می زند. یکمقدار با جوانان مملکت خودت همصحبت شو بعد اینچنین مطمئن صحبت کن! یا اصلا نیازی به صحبت هم نیست یک ماشین شیک شاسی بلند بنداز زیر پات تو ایران چرخ بزن تا خودت حساب کار بیاد دستت.// کنترل نیاز جنسی به این سادگی نیست که تصور کنی طرف میاد به دختر راستش را میگه همانطوری که اون دختری که نیازش را برطرف کرده به راحتی با دوختن و دروغ میره دوباره ازدواج میکنه.
دوشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۹
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
نگاه شما به مسائل جنسی دقیقا همانند نگاه همین حکومت نسبت به مسائل جنسی ساده است. نیاز جنسی را باید با آزادی کنترل کرد و در مملکتی که این چنین به آن سخت میگیرند مطمئنا بصورت ناهنجاری خودش را بروز می دهد و این هم یکی از همان ناهنجاری ها است. این همه اخبار تجاوز و سکس با اهالی خانواده که تو ایران به شدت در حال زیاد شدن است هم نمونه دیگری از همان ناهنجاری ها است. اینکه چرا پسر به دختر نمی گوید مسئله پیچیده ای نیست، دنبال برطرف کردن نیاز جنسی است. باز هم تکرار می کنم که معضل اصلی به عقیده من عدم توانایی در دادن تعهد توسط پسران است که این معضل را باید در روابط دو طرف جستجو کرد. نمیدونم چند سالته اما کمی با جوان های ایرانی بر بخور و باهاشون همکلام شو. بعد همانطوری که گفتم خودت با تجربه ای که کسب میکنی ببین چرا ازدواج سفید در ایران رواج یافته؟// نمیدونم قسمت آخر کامنتت به چه دلیل بود و چه هدفی را دنبال میکنی اما مطمئنا اگر دید شما نشات گرفته از همان ذهنی باشه که اون قسمت آخر کامنت را هم نوشته پس فاتحه! شما لطف کن دیگران را نصیحت نکن که خودت نیازمند نصیحتی
دوشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۰
۳۷
پریستوک - تهران، ایران
[::دژمن الله - روسیه، روسیه::]. ممنون از نظرات شما . الان جامعه ایرانی طوری شده که یک خانم با اصالت جرات نمی کنه جواب سلام یک آقا رو بده. و درصد بالایی از آقایون سعی می کنن همون قرار اول هر جور شده رابطه جنسی برقرار کنن. حرمت عشق و سکس و بدن از بین رفته و اجتماع عقده ای و سرخورده ایرانی اعم از زن و مرد وقیح شدند.
دوشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۳
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
فرهنگ ایرانی هیچ ربطی به این موضوع ندارد. شما هر کشوری را همانند ایران بسته و در خفقان نگهداری علی الخصوص در ارتباط با مسائل جنسی به روزی میافتد که ایران افتاده. یکمقدار شعور و سواد خودت را ترقی بده و در این مورد تحقیق کن! راستی خودت از کدوم کشوری؟
دوشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۳
۴۴
دژمن الله - روسیه، روسیه
[::sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی::]. اولا ترس از ایجاد زندگی و تعهد توجیهی برای دروغ گفتن و فریب دادن برای داشتن سکس و تباه کردن آینده و زندگی یک دختر آن هم در آن جامعه ی استبدادی دینی و با فرهنگ و ارزش های عصر حجری نیست که شما در صدد این توجیه بر می آیید! پسران در آن جامعه و محصول آن فرهنگ نه تنها تعهدی در قبال ایجاد یک رابطه جنسی قائل نمی شوند بلکه با دروغ و فریب و به بهای نابودی آینده و تغییر دیدگاه مثبت یک دختر بی تجربه به آن رابطه می رسند موضوع اصلی اینجاست و همه ی بدبختی های دیگر هم که شما شرح آن را برای دختران آنچنانی می دهی از همین نقطه آغاز می شود! این که چه عواملی به گسترش فرهنگ دروغ و دورویی و ریا در جامعه ی ایران یاری کرده که پسران آن فرهنگ را برای رسیدن به سکس بکار میگیرند مسئله ی دیگری است! آن معدود دختران هم پیش از آن که به قول شما خودشان را بدوزند و بعد ازر آن به دنبال پول و ماشین و سرکیسه کردن پسران و مردان دیگر بپردازند (که آمار این امر در مقایسه با فریب دختران برای سکس توسط پسران خیلی پایین تر است) این امر به دست امثال این پسران شکافته شده اند!
‌سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۱
۴۴
دژمن الله - روسیه، روسیه
[::sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی::]. نکته ی دیگه من در خانواده ی ایرانی زاده شدم با امثال شماها در دبستان و دبیرستان و در جامعه ی ایران بزرگ شدم در ایران دانشگاه رفتم شماها رو نشناسم خودمون رو نشناسم تو چی داری به من می گی؟. کسانی که به قول تو با دو تا بوق می آن سوار ماشین شیک شاسی بلند می شن و امثال این پسرها رو تیغ می زنن از اول که اونکاره به دنیا نیومدن، چه کسی اولین بار اون ها رو به این راه کشونده و دیدشون رو نسبت به مردها و جامعه تغییر داده؟ دروغ، ابراز عشق و محبت برای سکس بعد رها کردنشون با یک آینده ی تاریک، یا تجاوز یک پسر یا یک مرد! این دقیقا پاسخ متقابل به پسرس است که از یک رابطه فقط سکس رو می خواد و بعد که طرف دلش رو زد می ره دنبال کس دیگه، بعضی از دخترها هم به جای انفعال، در عوض داشتن این تجربه با دوست پسر اولشون شروع می کنن به حداکثر بهره برداری مادی از دوست پسر بعدی با این منطق که (مردها همشون همینن بی عاطفه اند پس ما چرا به منافعمون فکر نکنیم).
‌سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۵
۴۴
دژمن الله - روسیه، روسیه
نکته ی آخر فرهنگ ایرانی ربط مستقیمی به این موضوع دارد فرهنگ ایرانی از ابتدا با استبداد و خشونت عجین بوده و هر زیردستی یک بالادست داشته که آن خود زیردست فرد دیگری بوده، ارزش ها صد در صد خلاف آزادی مطلق افراد جامعه و صد البته آزادی افراد خانواده بوده. زن و فرزند( انسان هایی با خصایص و نیازهای انسانی که باید برآورده شود نبوده اند بلکه) ملک شخصی و خصوصی مرد بوده که باید دور از دید و دسترس بیگانه در اندرونی باشند! اگر زیر دست مجیز بالادست را نمی گفته و امیال او را برآورده نمی کرده اموراتش نمی گذشته و بد می دیده، و خود او هم چنین رفتاری با زیردست خود داشته، تمام این شرایط مخصوصا بعد از اسلام و با کمک المان های دینی جامعه ای رو ساخته که در اون دروغ، دورویی، چاپلوسی، فریب و فرصت طلبی به همراه چاشنی فحش و تحقیر و کنایه که کاربرد وسیعی در ادبیات عامه دارد و وسیله ی برای اطفا عقده های فرو خورده از بالادست با تحمیل آن بر زیردست است، تنها راهی است که با طی آن می توان به مقصود رسید چون اگر راست بگویی به هدف نخواهی رسید در چنین جامعه و فرهنگی کسی با راستگویی و ارزش های انسانی به هدف نمی رسد
‌سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۳
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
[::دژمن الله - روسیه، روسیه::]. من واقعا زبونم در برابر توجیهات تو ناتوانه. چون هرچقدر به کامنتهات نگاه میکنم فقط یکسری حرافی میبینم که قصد توجیه کردن تفکرات غلط خودت را داری و آنچنان به باور خودت رسوندی و با اطمینان در موردش صحبت میکنی که من هزار و یک شب هم برات حرف بزنم مطمئنا قبول نخواهی کرد. چون دلت میخواهد اینگونه فکر کنی. نگاهت به رفع نیاز جنسی مثل خرید از مغازه است که اگر این نشد بری مغازه بعدی بخری. جامعه بسته ای که حکومت ساخته را آنقدر متمدن میبینی که فکر میکنی فسادی که در آن شکل میگیره کاملا خودخواسته است. تعریفت از فرهنگ آنقدر ابتدایی و آماتورگونه است که اگر بخواهیم نگاه تو را به هر کشوری داشته باشیم باید بگوییم تمامی ملل دنیا بی فرهنگ هستند چون تمام جوامع یک دوره سیاه بدون شک دارند. دست آخر هم در ارتباط با این خبر چنان آهن پرستی دختران که حاصل فقر فرهنگی (از دید سواد نه فرهنگ یک ملت) و فقر مالی است میپیچونی و به ستم پسران نسبت به آنها ربط میدهی که فکر کنم مرغ سرکنده پاشه عربی برقصه.
‌سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۲
۴۲
sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی
چون پسر به دختر دروغ میگه و ازش سوء استفاده میکنه دختر میره آهن پرست میشه؟ اینو واقعا از کجات درآوردی؟ یعنی بین یک میلیون احتمال ممکن به ناممکن ترین احتمال رسیدی؟ احتمالا دختری هم که از فقر میره فاحشه میشه و بیوه ای که از دید و رفتار غلط اجتماع تن فروش میشه بخاطر رفتار مردان و پسران اجتماع است؟ دوست عزیزم تنها حرفی که در جواب شما دارم اینه که کمی مطالعه کن و در اجتماع حضور داشته باش. یکمقدار به کلیپ های یوتویوب که در همین ارتباط است رجوع کن و از زبون خود قربانیان علت را بشنو. اونها که خودشون دردشون را بهتر از من و تو میدونن. ببین اونها هم حرف تو را تائید میکنند؟ دو تا کتاب در مورد فرهنگ ملل بخوان و ببین معنی فرهنگ چیست؟ عادت و عرف غلط اجتماع که در برهه ای پیش میاد را هم جزیی از فرهنگ اون ملت حساب میکنند؟ یکمقدار در ارتباط با سکس تحقیق کن و ببین این خاموش نگهداشتن این غریزه حیوانی در انسان تا چه حد خطرناک است و چه عواقبی می تواند داشته باشد. اثر آن بر روی رفتار و مغز یک فرد. بعد بیا اینچنین منبر به دست بگیر و فرهنگ چند هزارساله یک ملت را به لجن بکش!
‌سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۰
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.