۷ نامه قاتل برای اجرای زودتر قصاص

 پسر جوان که 12 سال قبل مادر و خواهرش را کشته و به قصاص محکوم شده بود، با رضایت پدر و تنها خواهرش، دیروز از جنبه عمومی برای قتل خواهرش محاکمه شد.
اما حکم قصاص این پسر به جرم قتل مادرش همچنان پا برجاست، چون نتوانسته در این مدت رضایت خاله و دایی‌هایش را که ولی دم مادرش هستند، جلب کند. این پسر می‌گوید در مدت 12 سالی که در زندان است هیچ‌ملاقاتی‌ای نداشته و هفت مرتبه برای اجرای هر چه زودتر حکم قصاص به دادگاه نامه نوشته است. رسیدگی به این پرونده از بیست‌ودوم تیر سال 83 به دنبال انفجار در حیاط یک خانه ویلایی در پاکدشت آغاز شد. همسایه‌ها که با شنیدن صدای انفجار هراسان از خانه‌شان خارج شده بودند، دریافتند مرکز انفجار حمام خانه در حیاط خانه ویلایی است. همان موقع پسر 20 ساله خانواده به نام حمید که سرباز بود می‌خواست هر طور شده از خانه خارج شود، اما وقتی با سد همسایه‌ها روبه‌رو شد، چاقو کشید و آنها را تهدید به خودزنی کرد. این پسر اما در حلقه تنگ شاهدان گرفتار و تحویل ماموران کلانتری 11 پاکدشت شد. همسایه‌ها بعد از مهار آتش، وقتی به بررسی حمام پرداختند با صحنه وحشتناکی روبه‌رو شدند. جنازه مادر و خواهر حمید به آتش کشیده شده بود. پسر جوان در بازجویی‌ها به قتل مادر و خواهرش اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.

  تشریح جزئیات جنایت هولناک

حمید در بازجویی‌ها گفت: «از پادگان به خانه برگشته بودم و در حال استراحت بودم که مادرم زهرا 47 ساله از کلاس قرآن به خانه آمد. یک‌ساعت بعد خواهر 14ساله‌ام مریم از مدرسه به خانه برگشت. مادرم بی‌دلیل با خواهرم درگیر شد و به او ناسزا گفت. من به آنها اعتراض کردم، اما مادرم دست‌بردار نبود. او با مشت چند ضربه به سر خواهرم زد که عصبانی شدم. من مریم را به داخل اتاق خواب هل دادم و سراغ مادرم رفتم و جوراب زنانه‌ای را که گوشه اتاق افتاده بود برداشتم و دور گردنش پیچیدم. سپس مادرم را به داخل حمام در حیاط خانه کشاندم. خواهرم از پشت شیشه اتاق شاهد ماجرا بود و مدام جیغ می‌کشید. من برای آرام کردن او ناچار شدم لنگه دیگر جوراب زنانه را دور گردنش بپیچم. وقتی خواهرم هم ساکت شد جنازه‌اش را به داخل حمام خانه کشاندم. تصمیم داشتم جنازه‌ها را در کف پذیرایی خانه دفن کنم، اما پشیمان شدم. به همین خاطر به پمپ بنزین رفتم و یک بطری یک و نیم لیتری بنزین خریدم. آن را روی جنازه‌ها ریختم و یک تکه کاغذ را آتش زدم و به داخل حمام انداختم، اما یکباره انفجار به پا شد و شیشه‌های حمام شکست و همسایه‌ها از خانه شام بیرون ریختند.»
  2 بار قصاص پسر جوان پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیای دم به دوبار قصاص محکوم شد. حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید شده بود که پیگیری نکردن اولیای دم موجب شد این پسر 12سال در زندان بماند. تا اینکه 20 روز قبل خواهر و پدر حمید اعلام رضایت کردند. به این ترتیب این پسر که حالا 32ساله است دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
  محاکمه دوباره این بار از جنبه عمومی جرم در این جلسه حمید گفت: «من چیزی از ماجرا به خاطر ندارم و نمی‌دانم چرا مادر و خواهرم را در خانه پدری‌ام کشتم. من فقط می‌دانم از درگیری‌ها و بحث و جدل‌های خانه خسته شده بودم. من در این سال‌ها که در زندانم هفت‌بار به دادگاه نامه نوشته و تقاضا کرده‌ام هر چه زودتر حکم اعدامم اجرا شود، اما حالا فهمیده‌ام پدر و خواهرم اعلام رضایت کرده‌اند، ولی چون حکم قصاصم به خاطر قتل مادرم پابرجاست می‌خواهم هر چه زودتر اعدام شود.
 در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
 
متهم : هیچ‌کس به ملاقاتم نیامد
چقدر درس خوانده‌ای؟
دیپلم ردی هستم.
چرا در خانه پدری‌ات زندگی نمی‌کردی؟
پدرم چند خانه داشت و چون با پدرم اختلاف داشتم در یکی از خانه‌ها ساکن شده بودم و گاهی اوقات به خانه پدری‌ام می‌رفتم.
چند خواهر و برادر داری؟
دو خواهر داشتم که یکی از آنها کشته شد و حالا فقط یک خواهر دارم که با پسر عمویم ازدواج کرده و صاحب فرزند است.
ارتباط پدر و مادرت با هم چطور بود؟
رابطه بدی با هم نداشتند، اما همیشه در خانه‌مان جر و بحث بود.
وقتی شنیدی پدر و خواهر و مادربزرگت برایت تقاضای قصاص دارند چه حالی داشتی؟
من بعد از این ماجرا هر روز آرزوی مرگ می‌کنم. در مدت 12 سالی هم که در زندانم هفت بار تا به حال نامه نوشته‌ و تقاضا کرده‌ام هر چه زودتر حکم اعدامم تایید شود. به آنها حق می‌دادم که برایم قصاص بخواهند.
در این 12 سال که در زندانی کسی به ملاقاتت آمده؟
نه در این مدت هیچ‌کس به ملاقاتم نیامد تا اینکه 20 روز قبل پسرعمویم که شوهر خواهرم است به زندان آمد و گفت خواهر و پدرم را راضی به گذشت کرده است.
خواهر و برادرت را بعد از اعلام گذشت ندیده‌ای؟
نه. پدرم زن دوم گرفته و با او زندگی می‌کند. از آنها هیچ‌خبری ندارم.
حالا ولی دم مادرت کیست؟
قبلا مادربزرگم بود که برایم قصاص خواسته بود، اما شنیده‌ام در این سال‌ها مادربزرگم فوت شده و خاله و دایی‌هایم ولی دم محسوب می‌شوند.
نمی‌توانی رضایت آنها را جلب کنی؟
من هیچ شماره تلفنی از اعضای خانواده‌ام ندارم و نمی‌خواهم آنها اعلام گذشت کنند. من به مرگم راضی‌تر هستم.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد
ریس دادگاه احمق است وگرنه میبایست همان روزهای بعداز جنایتکردنش او را اعدام میکرد . انقدر بی منت می گوید هفت بار درخواست اعدام کردم که انگار بی گناه است و برای اینکه نمی تواند بی گناهیش را ثابت کند می گوید اگر ازادم نمیکنید و هنوز هم شک دارید که گناه کارم بیاید اعدامم کنید. کثافت جنایتکار , لعنت بر پدری که به چنین فرزندان مادر کش و خواهرکش رضایت میدهند.
‌پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۴
۵۴
londonlondon - لندن، انگلستان
فقط خواستم بگم خاک بر سر پدر و خواهر متهم که از خونه مادر و همسرش راحت گذاشتن
‌پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۷
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.