قتل به خاطر عضویت در تلگرام

مرد میانسال که پس از 24 سال زندگی مشترک، همسرش را به‌خاطر عضویت در شبکه‌های اجتماعی کشته و رضایت اولیای دم را جلب کرده بود، دیروز پای میز محاکمه ایستاد. سیاوش 41 ساله نیمه‌شب بیست و هفتم اسفند 94 همسر 39 ساله‌اش به ‌نام مهناز را در خانه‌شان در دوراهی قپان تهران کشت و از خانه فرار کرد. این مرد که رضایت اولیای دم را جلب کرده است، دیروز در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محمدرضا محمدی کشکولی و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد و ابراز پشیمانی کرد. این مرد گفت: «در 24 سال زندگی مشترک هیچ‌اختلافی با همسرش نداشتم و او را به خاطر عضویت در شبکه‌های اجتماعی کشتم.» در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا با توجه به رضایت اولیای دم و طبق ماه 612 قانون مجازات اسلامی، رای صادر کند.
متهم : شرمنده خانواده همسرم هستم

چقدر درس خوانده‌ای؟

دیپلم دارم.
شغلت چه بود؟
کارمند وزارت بهداشت بودم و زندگی بدی نداشتم.
سابقه داری؟
یک بار در سال 71 به اتهام سرقت بازداشت شدم و سه ماه در زندان بودم.
چطور با همسرت آشنا شدی و با هم ازدواج کردید؟
او غریبه بود. خودم او را دیدم و انتخاب کردم و از خانواده‌ام خواستم به خواستگاری‌اش بروند.
چند فرزند داری؟
دختر بزرگم ازدواج کرده و پسرم 23ساله است.
از ماجرای درگیری بگو.
دو روز قبل از این ماجرا همسرم با گوشی موبایلش سرگرم بود و من فکر می‌کردم مشغول بازی است، اما وقتی گوشی از دستش روی زمین افتاد متوجه شدم او عضو شبکه تلگرام شده است. پیغام‌هایی را که برای دوستانش فرستاده بود، خواندم و عصبانی شدم. به او گفتم نباید با این سن و سال عضو شبکه‌های اجتماعی باشد، اما قبول نکرد و با هم درگیر شدیم. به همین خاطر همسرم قهر کرد و به خانه مادرش رفت.
چطور همسرت دوباره به خانه‌ات برگشت؟
پسرم به خانه مادر بزرگش رفت و مادرش را به خانه برگرداند و خودش به خانه خواهرش رفت. من و همسرم بار دیگر سر عضویت او در شبکه‌های اجتماعی با هم درگیرشدیم. چون از روزی که همسرم قهر کرده بود، افسرده شدم و قرص آرام‌بخش می‌خوردم حال طبیعی نداشتم. نمی‌دانم چطور شد که با چاقو دو ضربه به بازوی همسرم زدم، اما همان موقع پشیمان شدم و دستش را با شال بستم.
چطور او را کشتی؟
همسرم شروع به داد و فریاد کرد. چون نیمه‌شب بود مانع او شدم و مهناز جوراب زنانه را دور گردنش انداخت و گفت می‌خواهد خودکشی کند. من هم که کنترل اعصابم را از دست داده بودم، جوراب را دور گردنش پیچیدم و کشیدم تا جان داد.
بعد از قتل چه کار کردی؟
خانه را ترک کردم و حدود ساعت 6 صبح به پسرم پیامک دادم و از او خواستم به خانه برود و اوضاع مادرش را بررسی کند. بعد از اینکه پسرم تماس گرفت و گفت مادرش مرده، به کلانتری رفتم و خودم را معرفی کردم.
چطور توانستی رضایت اولیای دم را جلب کنی؟
پسر و دخترم از همان ابتدا اعلام گذشت کردند، اما مادر همسرم راضی به گذشت نبود چون خواهرم از شوهرش جدا شده و من سرپرستی دو خواهرزاده خردسالم را هم به عهده دارم مادرزنم راضی به گذشت شد.
دیه پرداخت کردی؟
نه، آنها بدون قید و شرط رضایت دادند.
چه مدت در زندانی؟
5 ماه
بعد از آزادی تصمیم داری، چه کار کنی؟
نمی‌دانم، اما من شرمنده خانواده همسرم هستم.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۶۴
عموعقلی - پاریس، فرانسه
چقدر قاتل راست راست دارن توی خیابانهای تهران میگردن خدا میدونه
‌چهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۶
۵۴
londonlondon - لندن، انگلستان
یک نفر رو کشت حالا به هر دلیلی‌ ۵ ماه زندان رفت بعد میگن ایران بده
‌چهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۱
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.