فرشتگان، واکسی شدند تا پدرها بخندند

سه پسربچه زمانی که برای کمک مالی به پدرانشان برای واکس زدن کفش‌های مردم از خانه بیرون آمدند، گم شدند و سر از بهزیستی درآوردند.
 

به گزارش جام‌جم، هفته گذشته مردی با حضور در پلیس آگاهی غرب استان تهران برای یافتن پسر 9 ساله‌اش کمک خواست.

 
وی به پلیس گفت: من در یک کفاشی کار می‌کنم. بعدازظهر همسرم به محل کارم آمد و گفت اثری از پسرمان نیست. ابتدا گمان کردیم او برای بازی به خانه دوستانش رفته است اما آنها نیز از فرزندم خبری نداشتند. خیابان‌های اطراف و بوستان‌های محله را جست‌وجو کردیم، اما خبری از پسرم نبود، می‌ترسیم بلایی بر سر او آمده باشد.
 
پس از تشکیل پرونده قضایی و در حالی که ماموران جست‌وجوی خود را برای یافتن پسرک آغاز کرده بودند، دو خانواده دیگر هم با حضور در پلیس آگاهی غرب استان تهران شکایت‌هایی مطرح کردند که نشان می‌داد پسران 10 و 11 ساله این دو خانواده نیز برای بازی به خیابان آمده ولی به خانه بازنگشته‌اند.
 
ماموران در تحقیق از این دو خانواده متوجه شدندکه پدران این دو کودک نیز مانند شاکی نخست در زمینه کفاشی فعالیت دارند و هر سه نفرشان در یک محله ساکن بوده‌اند.
 
ماموران با توجه به گم شدن مرموز این سه کودک، با معمای پیچیده‌ای روبه‌رو شدند؛ لذا مشخصات و عکس‌های این سه کودک را در اختیار گشت‌های انتظامی و نیز پلیس آگاهی سراسر کشور قرار دادند. این در حالی بود که ماموران فرضیه ربوده شدن سریالی کودکان را مطرح و بررسی کردند. ماموران همچنان به خانواده این سه کودک آموزش‌های لازم را دادند تا اگر فردی با آنها تماس گرفت و برای آزادی کودکان پول خواست، ماموران را در جریان قرار دهند.
 
در مرحله بعدی تحقیقات، ماموران به استعلام از مراکز پزشکی قانونی، کلانتری‌ها و اداره بهزیستی شهریار و اطراف آن هم پرداخته و مشخصات سه کودک گمشده را در اختیار آنها قرار دادند.
 
جست‌وجو‌ها برای یافتن آنها ادامه داشت تا این‌که با گذشت سه روز از این ماجرا، از طریق بهزیستی شهریار باخبر شدند که سه پسر خردسال به این مرکز منتقل شده‌اند که شباهت بسیاری به سه پسر گمشده دارند.
 
ماموران با اطلاعات به‌دست آمده، به این مرکز بهزیستی رفته و دریافتند آنها همان سه پسر ناپدیدشده هستند. در ادامه موضوع را به خانواده‌هایشان خبر داده و به نگرانی آنها پایان دادند.
 
ماموران به گفت‌وگو با پسران خردسال پرداختند و متوجه شدند آنها از مدتی پیش پی برده بودند که پدرانشان دچار مشکلات مالی شده‌اند و باید تا دیروقت برای تامین هزینه‌های خانواده کار کنند و دور از آنها باشند. بنابراین از این موضوع خیلی ناراحت بودند. بنابراین با توجه به این‌که هر سه نفر در یک محله زندگی می‌کردند و شغل و مشکلات پدرانشان هم یکی بود، با هم تصمیم می‌گیرند برای کمک به آنها با واکس زدن کفش‌های مردم، کمک‌خرج خانواده‌شان باشند. سه روز قبل هم با برداشتن وسایل واکس زدن، دور از چشم خانواده‌هایشان از خانه خارج شده‌اند و ساعاتی هم کار کرده‌اند. اما در ادامه با گذشتن از چند محله راه خانه‌هایشان را گم کرده و زمانی که در خیابان سرگردان بودند، توسط مردی مهربان به اداره بهزیستی منتقل شده‌اند.
 
در این مرحله با حضور خانواده‌هایشان به پلیس آگاهی، کودکان تحویل خانواده‌های خود شدند.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۰
kawir - فرانکفورت، آلمان
بگو مرگ بر شاه.....روح اونای خمینی ....راضی به این مقدار نباشید ، من شما را به مقام انسانیت ارتقا میدم هم دنیای شما را هم اخرت شما را لکن میسازم......شاه با بچه کتک داد خمینی به بچه پفک داد......ملت ایران حالا حالا ها بایت بابت حماقت ۵۷ و نمک نشناسی حساب پس بده،ناموس فروشی کلیه فروشی بچه فروشی و ببینیم مدل بعدی چیه!
جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۴
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.