مرگ پدر در جریان تعقیب دخترش

دختر جوان که در جریان فرار از دست پدرش موجب قتل او شد در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه ‌شد.

به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، صبح روز 28 بهمن سال 93 در جریان تصادف یک خودرو با یک موتورسیکلت در خیابان دماوند تهران مرد موتورسوار بشدت مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان جان سپرد.در جریان این تصادف راننده خودرو که یک زن جوان بود موفق به فرار شد ولی یکی از شاهدان حادثه توانست شماره پلاک خودرو را یادداشت کند.مأموران پلیس با شناسایی مالک جوان خودرو را به اداره آگاهی احضار کردند. این جوان به نام محمد در بازجویی گفت:‌ خودرویش را در روز حادثه در اختیار زن جوانی به نام سارا گذاشته بود که از مدتی قبل با او آشنا شده است ولی از حادثه تصادف او با مرد موتورسوار خبری ندارد.سارا نیز پس از 46 روز در اداره آگاهی حاضر شد و در نخستین بازجویی‌ها اعتراف کرد مرد موتورسیکلت سوار پدرش بود و در جریان تعقیب و گریز باعث مرگ او شده است.پس از تشکیل پرونده و بررسی صحنه جرم و اعلام نظر کارشناسان مربوطه صبح دیروز محاکمه سارا به اتهام تصادف عمدی با پدرش در شعبه چهارم دادگاه کیفری آغاز شد.

قاضی عبداللهی از زن 24 ساله پرسید.

چرا پدرت را به قتل رساندی؟
سارا: من اصلاً قصد کشتن پدرم را نداشتم.

قاضی: چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتی با رنو نقره‌ای رنگ به موتور پدرت بکوبی و منجر به مرگش شوی؟
سارا: من به دلیل اختلافی که با شوهرم داشتم از خانه قهر کرده بودم و در منزل پدرم به سر می‌بردم او از من خواست که حتماً مهریه‌ام را اجرا بگذارم اما من که می‌خواستم زودتر از شوهرم جدا شوم چندان به گرفتن مهریه اصرار نداشتم چون شوهرم بسیار مرا اذیت کرده بود و اصلاً امنیت نداشتم.

قاضی: چه شد که از دست پدرت بنابر اظهاراتی که در اوراق پرونده وجود دارد فرار کرده‌ای و با خودرو به او کوبیده‌ای؟
سارا: روز حادثه که من تازه از خانه بیرون آمده بودم پدرم مرا دنبال کرد و من که از تعقیبش ترسیده بودم ابتدا با سپر به موتورسیکلت او که مقابلم ایستاده بود کوبیدم اما او همچنان دنبالم کرد. من می‌خواستم از دستش فرار کنم اما انگار قصد نداشت از تعقیب صرفنظر کند تا اینکه نمی‌دانم چه شد بشدت با او برخورد کردم و وقتی پیکرش روی کاپوت ماشین افتاد از ترسم با دنده عقب حرکت کردم و در حالی که پدرم نقش زمین شده بود از صحنه حادثه فرار کردم.

قاضی: چرا سعی نکردی به او کمک کنی؟
سارا: بشدت وحشت‌زده شده بودم و انگار هیچ تمرکزی نداشتم و نمی‌دانم چه شد که تصمیم گرفتم فرار کنم.

قاضی: خودرو (رنو نقره‌ای رنگ) را از کجا آوردی؟
سارا: از جوانی به نام محمد که تازه با هم آشنا شده بودیم گرفته بودم.

قاضی: چه دلیلی داشت که مرد ناآشنا خودرو را در اختیار تو قرار دهد؟
سارا: من به ماشین علاقه داشتم وقتی که با او آشنا شدم و تمام مسائل زندگی‌ام را به او گفتم، تصمیم گرفت به من کمک کند و خودرواش را چند روزی در اختیارم گذاشت. محمد به من گفته بود که زودتر از شوهرم جدا شوم. او به من ابراز علاقه کرده بود.

قاضی: گواهینامه داری؟
سارا: نه شاید به همین خاطر باعث شدم پدرم کشته شود.

قاضی: شغلت چیست؟
سارا: آرایشگری.

قاضی: فرزند داری؟
سارا: بله یک پسر 4 ساله دارم که تحت سرپرستی شوهرم است.

قاضی: چرا می‌خواستی از شوهرت جدا شوی؟
سارا: او کتکم می‌زد حتی یک بار به خاطر تمام اذیت‌هایی که کرده بود تصمیم به خودکشی گرفتم.

قاضی: اتهام خود را قبول داری؟
سارا: نه، من فقط می‌خواستم از دست پدرم فرار کنم اصلاً قصد کشتن او را نداشتم و الآن بسیار پشیمان هستم.

سپس وکیل مدافع سارا به دفاع از او پرداخت و در پایان محاکمه، این زن با حکم قضات به 3 سال حبس محکوم شد.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۳
piki82 - تورین، ایتالیا

کل داستان اینه که وسط زندگی بیخیال شوهر شده و میخواسته با محمد جون بره حال و حول..برای همین مهریه اهمیت نداشته..میخواسته زودتر جدا شه تا به عشقش برسه :) بیچاره اون شوهر و اون پدر ! مملکت پر شده از این هرزه ها !
‌سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۸
۳۳
agha_ehsan - تهران، ایران
حقش بود اعدام بشه . خودش اعتراف میکنه که یه بار عمدا زده به موتور و دیده که پدر دست بردار نیست ، یه بار دیگه محکمتر کوبیده که پدر نقش زمین بشه .
‌سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۲
۴۵
ایران سرفرازم آرزوست - ورشو، لهستان
در شگفتم که چرا با این همه آمار طلاق و دعوای خوانوادگی و حالا کشتار خانوادگی باز هم ملت دنبال ازدواجن.چرا عبرت نمیشه آخه؟؟؟ تو همین داستان این همه آدم به بدبختی افتادن(گرچه هر کدوم تا حدودی گناهکارن).بیچاره اون بچه که گناهی هم نداره.
‌سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۲
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • اجبار شرم‌آور شوهر سوری: بوسیدن پای مادر شوهر متکبر، جنجالی تازه در شبکه‌های اجتماعی! + ویدئو
  • شما حتی یک اسم مسلمانی روی این همه دختربچه نمی‌بینید! آنچه برباد رفته، «اسلام» است
  • اعتراف جنجالی کمال تبریزی: من در اشغال سفارت آمریکا حضور داشتم! + ویدئو
  • تشویق یکصدای رسول خادم توسط تماشاچیان بعد از اعلام نام علیرضا دبیر!
  • راز «زشت‌ترین حیوان جهان»؛ چه توضیحی پشت پرده دماغ میمون بینی‌دراز پنهان است؟
  • حضور معنادار مسیح علینژاد در کنار حامیان رهبر اپوزیسیون ونزوئلا + ویدیو
  • مهران غفوریان: فحاشی به دختر خردسالم دور از انسانیت است. با دختر ۷ ساله من چه کار دارید؟
  • تصویری کمتر دیده شده: بوسه محمد مصدق بر دستان ثریا اسفندیاری
  • «کوچر بیرکار»، پناهنده کُرد ایرانی که استاد ریاضی دانشگاه کمبریج شد، دومین ایرانی برنده مدال «فیلدز» پس از مریم میرزاخانی
  • جایزه فحاشی؟ کادوی آیفون ۱۷ پرومکس برای مداحی که اردستانی را حرام زاده نامید! + ویدئو
  • +188شیرین سعیدی، استاد دانشگاه آرکانزاس، به دلیل «تمجید از خامنه‌ای و مواضع ضداسرائیلی» اخراج شد
  • +136مهری طالبی دارستانی، از مدافعان حجاب اجباری، پس از بازجویی توسط نیروهای امنیتی سکته کرد!
  • +135شاهزاده رضا پهلوی: هم‌صدایی و همبستگی‌ را حفظ کنید و خواستار آزادی همه بازداشت‌شدگان باشید
  • +126حمایت مردم از شاهزاده رضا پهلوی در مراسم خسرو علی‌کردی؛ بازداشت نرگس محمدی و چند فعال دیگر
  • +120نماینده ویژه آمریکا: فقط پادشاهی در خاورمیانه کار می کند
  • +119اتریش حجاب را برای دختران زیر ۱۴ سال در مدارس ممنوع کرد
  • +108چرا یک نفر این آقای ابوالفضل اقبالی را از برق نمی‌کشد؟: پدیده شوهرکُشی در ایران از زن‌کُشی بیشتر است
  • +103تشویق یکصدای رسول خادم توسط تماشاچیان بعد از اعلام نام علیرضا دبیر!
  • +100برادر خسرو علی‌کردی: فریاد خون‌خواهی برادرم را در مجامع بین‌المللی مطرح می‌کنم
  • +100یک دانشجو خطاب به سعید جلیلی: دست‌ها و نفستان آغشته به خون است + ویدیو