مشتری بانک، کارمند زن را به قربانگاه کشاند

توطئه شوم مشتری بانک برای تصاحب پول‌های کارمند زن با مرگ دختر جوان پایان یافت.

به گزارش خبرنگار جنایی «ایران» رسیدگی به این پرونده از صبح دوم خرداد با شکایت مردی میانسال درباره ناپدید شدن دختر 30 ساله‌اش در دستور کار مأموران کلانتری 136 فرجام تهران قرار گرفت. وی به پلیس گفت: «دخترم کارمند بانک است و در بانکی در خیابان شریعتی کار می‌کند. زهرا صبح اول خرداد مثل هر روز به محل کارش رفت اما دیگر برنگشت.تلفن همراهش نیز خاموش است و پس از آن دیگر پاسخگوی تماس‌های ما نبود.»

کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از شکایت این مرد با حضور در محل کار دختر جوان به تحقیق از مدیر شعبه بانک و دیگر همکاران وی پرداختند و دریافتند که وی ساعت 11 صبح با گرفتن مرخصی از محل کارش خارج شده و پس از آن هیچ تماسی با همکاران یا اعضای خانواده‌اش نداشته است.

در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که «زهرا چندی قبل قسمتی از پس‌اندازش به مبلغ 15 میلیون تومان را، به پیشنهاد یکی از مشتریان بانک به‌نام غفورالدین- 38 ساله- در اختیار این مشتری گذاشته است و قرار بوده وی این مبلغ را به همراه سود حاصل از کارکرد سرمایه‌گذاری  طی دو ماه به زهرا بازپرداخت کند اما به قولش عمل نکرده بود.

بدین ترتیب با توجه به اطلاعات به‌دست آمده غفور در یک شرکت دامپروری در محدوده سیدخندان شناسایی شد.

وی در نخستین اظهارات خود ضمن تأیید دریافت پول از زهرا گفت: ما هیچ اختلافی سر این موضوع نداشتیم و قرار بوده بزودی این مبلغ را به وی برگردانم.

اما کارآگاهان در ادامه تحقیقات دریافتند زهرا روز حادثه برای گرفتن پولش با غفور در فردیس کرج قرار ملاقات داشته است. بنابراین مرد میانسال دستگیر و برای انجام تحقیقات به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
شناسایی جسد مجهول‌الهویه
همزمان با دستگیری «غفورالدین» و انتقال وی به پایگاه چهارم پلیس آگاهی، کارآگاهان این پایگاه از طریق بررسی مشخصات افراد ناپدیده شده موفق به شناسایی جسد «زهرا» شدند که روز ششم خرداد در بیابان‌های اطراف شهریار (در نزدیکی محل سکونت غفور) به‌عنوان ناشناس کشف شده بود. در بررسی نظریه پزشکی قانونی نیز علت مرگ، شکستگی شدید قسمت پشت سر ناشی از اصابت جسم سخت عنوان شده بود.

بدین ترتیب غفور که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت، به ارتکاب جنایت و قتل زهرا اعتراف کرد و گفت: «در جریان درگیری لفظی با زهرا او را به عقب هل دادم که ناگهان از پشت سر زمین خورد و درجا جان باخت. در حالی که خیلی ترسیده بودم بلافاصله جسد را در داخل یک پتو پیچیدم و با خودروی پراید دوستم به بیابان‌های اطراف شهریار بردم و همانجا رها کردم.»

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت در پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ، وی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل و پرونده قتل را نیز برای صدور دستور قضایی به دادسرای ویژه جنایی تهران فرستاده شد .