سلولیت چیست و چگونگی ایجاد آن - ۱

اگر تحت هر شرایطی، شخص قادر به دفع کامل سموم بدن از قبیل اسید اوریک، اسید لاکتیک و اسید اکسالیک از طریق دستگاه ادراری، گوارشی و یا تعریق پوستی نباشد، بافت غبغب، ملتحمه، شانه‌های چاق، ساق فربه و نشیمنگاه حجیم فرد مبتلا، جایگاه لانه گزینی مواد زائد و سمی می‌گردد.
 
بافت ملتحمه مبتلا به سلولیت از ماده لنفی مملو از سموم انباشته شده و مرتبا به وسیله این مواد تحریک می‌گردد. در نتیجه تحریکات متوالی، بافت ملتحمه منقبض و از آب میان بافتی انباشته می‌شود. رفته‌رفته آب تجمع‌یافته جهت خنثی‌سازی و کاهش اثر سموم به صورت ماده لزج و نیمه جامدی تغییر شکل می‌دهد و نهایتا ادامه این فرایند، موجب پرخون و دردناک شدن بافت‌ها خواهد شد که روز به روز شدت التهاب و دردناک شدن آن افزایش می‌یابد.
 
زمانی که شدت التهاب به اوج خود می‌رسد، موجبات ظهور اسکلروز و یا آتروفی بافت فراهم می‌شود. التهاب بافت و اعصاب سمپاتیک چنان انقباضی را ایجاد می‌کند که درد جانکاه ناشی از آن فرد مبتلا را به آه و فغان وا می‌دارد. متاسفانه، واکنش‌های پی در پی و زنجیر‌وار راه خروج لنف مسدود شده را بسته و مانع از هدایت مواد پیش گفت به ارگان‌های دفعی می‌گردد.
 
انباشتگی سموم به دام افتاده و زندانی شده جدار زندان خود را دچار التهاب و آماس بیشتر نموده و اقشار سفت و سخت‌تری را تشکیل می‌دهد. گرچه این بیماری بیشتر در خانم‌ها امکان ظهور می‌یابد، بین 25 تا 30 درصد از موارد بروز آن در مردان نیز مشاهده شده؛ اما به علت آنکه سلولیت ایجاد شده در مردان خفیف‌تر و سبک‌تر است، لذا کمتر موجبات شکوه و شکایت آنها را فراهم می‌سازد.
سیر بیماری و علائم آن
در آغاز، بیماری بسیار سبک و تدریجی است. پوست تورم ملایمی دارد؛ در حالی که در همین زمان بافت‌های عمیق‌تر دچار تغییر و تحول و مسدود شدن شده‌اند. در ادامه، قسمت‌های داخلی ران‌ها و زانوها مورد تهاجم بیماری قرار می‌گیرد و سپس به سرعت به طرف قوزک پا انتشار یافته و نهایتا تمام پاها را از قوزک تا زانو می‌پوشاند.
 
با پیشرفت مداوم بیماری اندام‌های تحتانی و سطوح جانبی ران‌ها متورم شده و به تدریج باسن و کفل‌ها نیز انباشته از سلولیت می‌شوند. ادامه روند بیماری و انباشته‌تر شدن بدن از سموم، زمینه حجیم‌شدن گردن و ایجاد پشت گردن‌های متورم و شانه‌های سنگین را فراهم می‌آورد. در موارد نادری از پیشرفت بیماری، انباشتگی مواد سمی به قدری طاقت‌فرساست که فرد مبتلا احساس می‌کند در پوششی از سرب قرار گرفته و یا شلوار فلزی به تن کرده است.
ابتلا به سلولیت چگونه تشخیص داده می‌شود؟
در شروع بیماری وقتی محل‌های مورد تهاجم سلولیت را لمس کنیم، بافت‌ها هنوز نرم و سست هستند. پوست به آسانی حالت ارتجاعی پیدا نموده و به سهولت بلند می‌شود و هیچ آثاری از درد مشاهده نمی‌گردد. در این زمان اگر قوامی هم وجود داشته باشد، متمایز نمودن آن از مواد آبکی یا چربی بسیار دشوار است.
 
تنها نشانه ای که وجود دارد، محل بروز می‌باشد؛ چرا که سلولیت بیشتر در نواحی داخلی ران‌ها و زانوها ایجاد می‌شود. به تدریج که بیماری ادامه می‌یابد، اگر پوست را بین دو انگشت خود گرفته و به طور ملایمی فشار دهیم، بیمار احساس درد می‌کند. اگر پوست محل دردناک را با دقت بیشتری بررسی کنیم، مشاهده خواهیم نمود که ظاهر پوست زبرتر، رنگ آن متمایل به خاکستری و سردتر از نقاط دیگر بدن است.
مرحله دوم بیماری
در این مرحله در سطوحی از پوست تورم قابل مشاهده بوده و اگر این نواحی لمس گردد، گره‌های به وجود آمده، سخت، برجسته و کاملا قابل تشخیص هستند.
 
پوست انسان در حالت طبیعی، به وسیله یک بافت نرم با بافت‌های عمیق‌تر بدن در تماس بوده و یک حالت لغزندگی روی بافت‌های زیرین وجود دارد. در مبتلایان به سلولیت بافت ملتحمه که واسط بین پوست و بافت‌های زیرین بدن است، متورم گردیده و پوست را به بافت‌های زیرین می‌چسباند. علاوه بر آن، تغییرات و پستی و بلندی‌های ایجادشده در سطح محل ابتلا، یک حالت پوست پرتغالی را تداعی می‌نماید.
 
در این حالت اگر پوست را نیشگون بگیریم، دردناک است و به سرعت جای آن کبود می‌شود که ناشی از آماس بافت ملتحمه مسموم می‌باشد.
مرحله ورود بیماری به تورم
در این مرحله اگر پوست را به آرامی لمس کنیم، در زیر آن ذرات ساچمه مانند یا دانه‌هایی شبیه شاهدانه، کاملا احساس می‌شود و با حرکت انگشتان در زیر پوست، به این طرف و آن طرف متمایل می‌گردد...
مرحله آغاز دردهای سلولیتی
در این مرحله گره‌های سلولیت‌ها درشت‌تر شده و با فشاری که بر روی هزاران رشته کوچک عصبی وارد می‌آورند، آنها را حساس‌تر نموده و کوچک‌ترین فشار اضافی این قسمت‌ها را بسیار دردناک و عکس‌العمل فرد مبتلا را به سرعت نمایان می‌سازد. اگر در این زمان چاره‌اندیشی نشود، ادامه پیشرفت بیماری و انباشتگی بیشتر آنها به دردهای عصبی تبدیل خواهد شد و اگر محل انباشتگی در ناحیه گردن باشد، فرد را دچار سرگیجه‌های علاج‌ناپذیری خواهد کرد.
 
بازتاب انباشتگی در ناحیه شانه، به صورت دردهای عصبی در ناحیه بازوها بروز پیدا می‌کند. گاهی مبتلایان به این بیماری از دردهای مختلف در نقاط متفاوت بدن و حتی در نواحی عمیق‌تر و داخلی شکایت دارند که تشخیص و درمان بیماری را مشکل‌تر می‌سازد و اگر قبل از هر تحلیل و تفسیری در مورد اظهارات فرد مبتلا، نواحی خاصی را که اغلب مورد تهاجم بیماری است (مانند سطح داخلی ران‌ها، زانوها و نواحی اطراف آنها، قوزک پا، نواحی از باسن، سطوح خلفی بازوها و پس گردن)، با توجه و دقت بیشتری مورد مشاهده و معاینه قرار دهیم، در قبال شکوه و شکایت افراد مبتلا راه حل لازم را پیدا خواهیم کرد.
سلولیت بر فرد مبتلا چه اثراتی دارد؟
به طور کلی سلولیت‌ها، به غیر از سلولیت‌های لگن خاصره، نمی‌توانند مانند چاقی‌های پیشرفته، مسبب  عامل خطر جدی برای ادامه زندگی باشند، ولی به طور کلی عوارض آنها عبارتند از:
الف) از دست رفتن زیبایی پوست نواحی مبتلا
ب) درد و رنج و فشارهای عصبی
ج) از همه مهم‌تر از دست رفتن طراوت و شادابی پوست و بروز پیری زودرس، به خصوص در افرادی که سلولیت‌های ایجادشده در نواحی گردن و صورت جا خوش کرده باشند.
عوامل زمینه‌ساز و تاثیرگذار بروز سلولیت
1- در مورد نقش وراثت در انتقال سلولیت از مادر به دختر هنوز به طور دقیق مشخص نیست که آیا عیوب کبدی، کلیوی و دستگاه ادراری که موجب ظهور و بروز سلولیت می‌شوند، از مادر به ارث می‌رسد یا خود سلولیت؛ ولی آنچه مشاهده و گزارش شده، مواردی است که نشان می‌دهد دختران مادران مبتلا به سلولیت به این بیماری مبتلا گردیده‌اند.
 
2- مواد غذایی مصرفی
 
3- سلولیت‌های به وجود آمده تحت تاثیر تجمع سمومی است که بدن فرد مبتلا توان خنثی‌سازی و تخلیه آنها را ندارد. لذا نوع غذاهای مصرفی و ترکیباتی که دارند، می‌تواند در چرخه‌های سوخت و سازی خود سمومی را مازاد بر ظرفیت بی‌اثرسازی و تخلیه بدن افراد انباشته کند.
 
اگر علاوه بر ترکیبات مضر به وجود آمده، مواد غذایی مصرفی از تراکم انرژی بالایی برخوردار بوده و فرد پرخور نیز باشد، علاوه بر ابتلا به سلولیت، چاقی نیز به این مشکل افزوده خواهد شد.
 
گرچه همه افراد چاق لزوما به سلولیت مبتلا نمی‌شوند، ولی بیش‌خوری و انباشته کردن انرژی اضافه، سلامتی فرد را به خطر خواهد انداخت و همچنین با استفاده از موادغذایی پرنمک، مواد غذایی دیرهضم، گوشت‌های پرچرب، فست‌فودها، غذاهای سرخ‌شده، استفاده بیش از اندازه از ادویه‌جات و یا غذاهای حاوی رنگ‌دهنده و طعم‌دهنده و نگهدارنده‌ها و نوشیدن الکل، عملکرد کبد و توان خنثی‌سازی سموم وارده به بدن مختل شده و از این جهت سیستم دفاعی بدن جهت حفظ خود از تاثیر سموم مخرب، به مکانیسم‌های دفاعی دیگری جهت بازداشت سموم مزاحم و دشمن سلامتی روی می‌آورد و آنها را در مکان‌هایی که خطر کمتری برای ادامه عملکرد و تخریب‌های گسترده‌تری دارند، قرار می‌دهد.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.