ازدواج با مرد اعدامی در یک قدمی مرگ

زن جوان که با حس انساندوستانه به عقد یک اعدامی درآمده است، برای آزادی شوهرش مدام از امید به خدا می‌گوید.

 این زن که به قصد مشاوره و آرام کردن ذهن و روح حسین، به پیشنهاد خانواده زندانی با او تماس تلفنی گرفت، ناخواسته در یک ارتباط عاشقانه افتاد و در ملاقات حضوری با این اعدامی پیشنهاد ازدواج او را پذیرفت.حسین 30 ساله دو سال پیش به اتهام حمل 12 کیلوگرم مواد مخدر دستگیر و به اعدام محکوم شد. این زندانی که با قرار گرفتن نامش در لیست مرگ، زندگی برایش سیاه شده بود با آغاز رابطه‌اش با زن جوان، امیدی تازه پیدا کرد و با عقد ازدواج جانی تازه گرفت و حالا شک ندارد این امید حضور همسرش لطف خداوند است.

 زوج جوان حالا دست به دعا دارند و با نگاه به تدبیر مسئولان قضایی امیدوارند عفو شامل حال پرونده این اعدامی شده و او نجات یابد. تازه عروس این اعدامی درحالی که اعتقاد تازه و راسخش به خدا را همنشینی با همسر زندانی‌اش می‌داند در مصاحبه با شوک از امیدهای یک اعدامی و آرزوهایش برای آینده گفت.

 
  چند سال دارید؟
من و همسرم هر دو حدود 30 سال داریم.
  چطور با همسرتان آشنا شدید؟
همسرم از آشنایان دور ما بود اما سال‌ها همدیگر را ندیده بودیم. چون من مدتی در زمینه روانشناسی مطالعاتی داشتم به پیشنهاد مادر حسین قرار شد برای آرام کردن‌اش با او صحبت کنم.
  جرم همسرتان چه بود؟
حمل 12 کیلوگرم مواد مخدر.
  بعد چه شد؟
شوهرم در آن روزهای اول به قدری به مرگ فکر کرده بود که کاملاً ناامید بود. ابتدا قرار بود فقط صحبت کنیم اما...
  علاقه‌مندی چطور پیش آمد؟
همانطور که گفتم شوهرم روزهای اول امیدی به زندگی نداشت و اول تا آخر مکالماتش مدام از جملات ناامیدکننده «روز آخرم است، شاید فردا نباشم و من یک اعدامی هستم» استفاده می‌کرد. به گفته خودش بعد از مدتی که با من صحبت کرد روزنه امیدی در زندگی‌اش ایجاد شد و کم‌کم مکالمه‌هایش به آرزوهای او پس از آزادی تبدیل شد. آنقدر عوض شده بود که می‌گفت اگر آزاد شوم مطمئنم دیگر سراغ کاری که به پلیس و زندان ختم شود، نمی‌روم. حرف‌هایش رنگ امید  گرفته بود.
  چند وقت بعد از شروع رابطه‌تان ابراز علاقه کرد؟
ما ملاقات حضوری نداشتیم و او از باجه زنگ می‌زد. همانطور که می‌دانید در زندان فقط فامیل درجه اول حق ملاقات دارند و به همین خاطر افراد جدید برای زندانی‌ها خیلی جذابیت دارند. شاید ابتدا همین عامل او را به سمت من کشاند اما بعد از 15-10 روز خواستار  ملاقاتم شد.
  روزی چند ساعت صحبت می‌کردید؟
نهایتاً 40 دقیقه. چون حسین شرایط روحی بدی داشت و برادرش نیز هم‌بند و هم حکم خودش بود. زمان مکالمه او و دوستانش را می‌گرفت و با هم صحبت می‌کردیم.
  چند سال بود که در زندان بود؟
حسین دوازدهم اسفند 92 دستگیر شد، تقریباً 28 ساله بود.
  و بالاخره تصمیم به ازدواج گرفتید؟
ما اواخر دی ماه سال 94 رابطه‌مان شروع شد اما بعد از مدتی احساس کردم او به وجود من و درواقع تماس‌هایم عادت کرده است. من از نظر موقعیت مالی و اجتماعی در شرایط خوبی هستم و هرگز نیازی به ازدواج در خود احساس نمی‌کردم. به همین خاطر وقتی دیدم این رابطه از طرف هر دوی ما جدی شد احساس کردم باید انسانی تصمیم بگیرم. چند روزی با خودم کلنجار رفتم. آرامش‌ام سلب شده بود، دیگر آن آدم سابق نبودم و به خودم گفتم نباید با ترک یک اعدامی که با حرف‌های من امید پیدا کرده، پیش از اجرای حکم، اعدامش کنم و تصمیم به ادامه ارتباط‌مان گرفتم.
  ابراز علاقه از طرف شما بود؟
ابتدا فقط قصد این بود که همدیگر را ببینیم چون ما در بچگی همدیگر را دیده بودیم اما پس از مدتی با پیشنهاد حسین با مادرش صحبت کردم و با وکالتنامه‌ای که او به مادرش داد نامه را پیش قاضی بردیم و 28 بهمن 94 با محضردار و مادرشوهرم به زندان قزلحصار رفته و عقد کردیم.
  اعضای خانواده‌تان با این ازدواج مخالف نبودند؟
خانواده من می‌دانستند هرگز تصمیم اشتباهی نمی‌گیرم البته مادرم کمی ناراحتی کرد اما پدرم حمایت کرد و گفت امیدوارم مشکلت حل شود.
  گفتید از ازدواج قبلی‌تان یک دختر دارید، او چطور برخورد کرد؟
دخترم، همسرم را خیلی دوست دارد. او کلاس دوم ابتدایی است و هر وقت به ملاقات حسین می‌روم از من می‌خواهد او را پیش بابا حسینش ببرم. او حسین را از نزدیک دیده و به عنوان پدر پذیرفته است و حالا حرف‌های جالبی هم می‌زند.
  چه حرف‌هایی؟
حسین همیشه می‌گوید آزادی مرا فقط باید از خدا بخواهی و من هم این معامله را با خدا کردم و مطمئنم ایمانم نجاتم می‌دهد. دخترم هم که پیش‌تر مانند من بود بعد از دیدن همسرم اعتقادات جدیدی پیدا کرده و حتی بعضی اوقات که از مدرسه می‌آید می‌گوید امروز چهار رکعت نماز برای آزادی بابا حسین خواندم.
  چطور همسرتان با این اعتقادات در دام مواد افتاد؟
به نظر من شاید انتظارات بیش از حد جوانی یا جهل و نادانی باعث شده باشد که این کار را بکند.
  چه تحولی بعد از ازدواج در زندگی  شما و همسرتان به وجود آمد؟
راستش امیدمان خیلی زیاد شده است. به نظرم ازدواج ما کار خدا بود تا از این راه من حسین را نجات بدهم و حسین هم مرا به خدا نزدیک کند. الان شوهرم دیگر به اعدام فکر نمی‌کند اما می‌گوید اگر خدایی ناکرده این اتفاق افتاد همچنان اعتقادت را به خدا حفظ کن.
  روزی که تصمیم به ازدواج گرفتید به بن‌بست آن هم فکر کردید؟
هرگز به آن فکر نکرده و نمی‌کنم چون واقعاً نمی‌توانم رفتنش را تحمل کنم و بدون او، من هم نیستم.
  پرونده همسرتان در چه مرحله‌ای است؟
در اجرای احکام است.
  بعد از ازدواج‌تان چه کارهایی برای آزادی همسرتان کردید؟
چون حجم مواد بالا است هنوز کاری از پیش نبرده‌ایم و فقط امیدمان به خدا است.
  چه خواسته‌ای از مسئولان داری؟
من شنیدم اجرای حکم اعدام قرار است فقط برای قاچاقچیان مسلح باشد، از مسئولان می‌خواهم که به این موضوع رسیدگی کنند و حداقل برای کسانی که مثل شوهر من سابقه‌ای ندارند تخفیف قائل شوند.
  آیا به افرادی در شرایط خودتان این نوع ازدواج را توصیه می‌کنید؟
من نمی‌توانم این توصیه را به کسی کنم اما معتقدم همیشه باید انسان بود و انسانیت‌مان را حفظ کنیم.
  جریان ازدواج علی و الهام را که قرار بود چند روز پیش عقد کنند  شنیده‌اید؟
من واقعاً تصمیم این زن را تحسین می‌کنم و می‌دانم که موفق می‌شوند. ما قبل از این زوج، تجربه این نوع ازدواج را داشته‌ایم و بعد از خواندن مطلب آنها تصمیم گرفتیم موضوع‌مان را رسانه‌ای کنیم. در آخر می‌خواهم یادآوری کنم که ما اول امیدمان به خدا است و با این امید هم به آزادی همسرم خوشبینیم.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۱
kshamillan - مونترال ، کانادا

این چی میگه دیگه ..مرد قاچاقچی با اعتقاد به خدا و رسول خدا و غیره میره مواد فروش میشه تازه بعد با یک خانوم بیوه آشنا میشه که یک دختر ۱۲ ساله هم داره بعد همه دچار استحاله روحی میشن بچه کوچولو هم ۴ رکعت نماز میخونه برای آزادی پدر دومش .....آدم را خر میدونید ...میدونید که با مذهب و خدا و پیامبر .. میتونید قوانین را دور بزنید. حالا افتادن تو این راه ..این روز ها مذهب بازیچه دست خیلی ها شده ...برای به دست آوردن پول قدرت ..هر کار میکنید.. بکنید!!!! اما آدم ها را احمق فرض نکنید !!!!!
دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۹
۵۵
اینجالندن صدای ایران - لندن، انگلستان

مدل جدید رهایی از زندان. ١٢ کیلو مواد مخدر، دو برادر، حکم اعدام ، کسی نیست پیگیرکارشون باشه ، اونا بیگناهند،خانم روانشناس وارد میشود،عشق، دختر روببرید پیش باباحسینش،تلاش برای آزادی....چنتا گزارش با آب وتاب ومابقی سناریو....چی بگم دیگه!؟
دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۹
۳۸
hossein+87+ - ایران، ایران

خانم محترم لطفا قضیه رو احساسی نکن. شوهر تو چه خانواده هایی رو به گند که نکشونده. عامل خیلی از بدبختی های مملکت اعتیاده. البته ریشه اعتیاد در بیکاریه ولی امثال شوهر تو از آب گل آلود ماهی میگیرن و مردم رو بدبخت کردن. این همه قتل بخاطر تهیه پول مواد اتفاق میفته که بیاد تو جیب این آقا و دارو دستش. لطفا احساساتی با این مسائل برخورد نکنید. بهترین و عادلانه ترین حکم همون اعدامه. مگه چند سال پیش یه جوون رو که نمیدونست چی داره میبره رو نگرفتن و بدبخت رو به جرم حمل اعدام کردن؟! اون ناخواسته این کار رو کرد و اعدام شد. این مردک شغلش اینه و اعدام نشه؟! چه معامله ای با خدا؟! خدا بودن هم کار سختیه والا. نمیدونه دعای اینا رو مستجاب کنه یا دعای اون بچه ای که هر روزش رو بخاطر اعتیاد باباش داره با فلاکت شب میکنه!
دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۸
۴۳
Persiski - مسکو، روسیه

مد جدید! یک دختر فوق لیسانس یا دکتر تحصیل کرده دانشگاه تهران عاشق رضا موتوری میشه تا او را از مرگ و اعدام رهانده و به اتاق خواب بکشاند!!! از بس پسرها زن مسلک و گی شده اند دیگه فتیش دخترها شده جانی و زندانی و قاتل که حداقل یکم خشونت و سفتی و محکمی ببینند در طرف.
دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۰
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • بازدید دختر و داماد پزشکیان از فروشگاه «تاربیا» در قزاقستان در طی سفر رسمی مسعود پزشکیان به این کشور
  • رحیم پور ازغدی: در پیاده روی اربعین من پسر ماندلا و پسر چگوارا را دیدم که برای زیارت حسین آمده بودند
  • حسین مرعشی در مورد به خیابان آمدن «مردم گرسنه» در پی بحران مواد غذایی هشدار داد
  • «قهرمان حقیقی» حمله سیدنی؛ «احمد الاحمد» مهاجم را با دست خالی متوقف کرد
  • از دنیای ورزش تا بازیگری؛ کریستیانو رونالدو ممکن است در «سریع و خشن ۱۱» در کنار وین دیزل ظاهر شود
  • بانگی که از خراسان برخاست؛ این است شعار ملی، رضا رضا پهلوی
  • ترس حکومت از تبریز؛ بازی تراکتور و پرسپولیس در ورزشگاه ۳هزار نفری
  • ابراز نگرانی بقایی از احتمال عدم صدور ویزا برای اعضای تیم فوتبال ایران در جام جهانی آمریکا
  • خشم اسرائیل از استرالیا؛ «هشدارهای موساد درباره ایران نادیده گرفته شد»
  • رد پای تهران در «حمله خونین سیدنی»؛ مقام اسرائیلی: منشأ حمله مرگبار به یهودیان، ایران است
  • اجبار شرم‌آور شوهر سوری: بوسیدن پای مادر شوهر متکبر، جنجالی تازه در شبکه‌های اجتماعی! + ویدئو
  • شما حتی یک اسم مسلمانی روی این همه دختربچه نمی‌بینید! آنچه برباد رفته، «اسلام» است
  • اعتراف جنجالی کمال تبریزی: من در اشغال سفارت آمریکا حضور داشتم! + ویدئو
  • تشویق یکصدای رسول خادم توسط تماشاچیان بعد از اعلام نام علیرضا دبیر!
  • راز «زشت‌ترین حیوان جهان»؛ چه توضیحی پشت پرده دماغ میمون بینی‌دراز پنهان است؟
  • حضور معنادار مسیح علینژاد در کنار حامیان رهبر اپوزیسیون ونزوئلا + ویدیو
  • مهران غفوریان: فحاشی به دختر خردسالم دور از انسانیت است. با دختر ۷ ساله من چه کار دارید؟
  • تصویری کمتر دیده شده: بوسه محمد مصدق بر دستان ثریا اسفندیاری
  • «کوچر بیرکار»، پناهنده کُرد ایرانی که استاد ریاضی دانشگاه کمبریج شد، دومین ایرانی برنده مدال «فیلدز» پس از مریم میرزاخانی
  • جایزه فحاشی؟ کادوی آیفون ۱۷ پرومکس برای مداحی که اردستانی را حرام زاده نامید! + ویدئو
  • +200شیرین سعیدی، استاد دانشگاه آرکانزاس، به دلیل «تمجید از خامنه‌ای و مواضع ضداسرائیلی» اخراج شد
  • +148شاهزاده رضا پهلوی: هم‌صدایی و همبستگی‌ را حفظ کنید و خواستار آزادی همه بازداشت‌شدگان باشید
  • +136مهری طالبی دارستانی، از مدافعان حجاب اجباری، پس از بازجویی توسط نیروهای امنیتی سکته کرد!
  • +136حمایت مردم از شاهزاده رضا پهلوی در مراسم خسرو علی‌کردی؛ بازداشت نرگس محمدی و چند فعال دیگر
  • +125نماینده ویژه آمریکا: فقط پادشاهی در خاورمیانه کار می کند
  • +124اتریش حجاب را برای دختران زیر ۱۴ سال در مدارس ممنوع کرد
  • +108چرا یک نفر این آقای ابوالفضل اقبالی را از برق نمی‌کشد؟: پدیده شوهرکُشی در ایران از زن‌کُشی بیشتر است
  • +108شما حتی یک اسم مسلمانی روی این همه دختربچه نمی‌بینید! آنچه برباد رفته، «اسلام» است
  • +106تشویق یکصدای رسول خادم توسط تماشاچیان بعد از اعلام نام علیرضا دبیر!
  • +100برادر خسرو علی‌کردی: فریاد خون‌خواهی برادرم را در مجامع بین‌المللی مطرح می‌کنم