چگونه زندگی همسایگان اسامه بن لادن برای همیشه دگرگون شد
رأی دهید
زندگی در همسایگی خانه ویران شده اسامه بن لادن متزلزل است
قطعاتی از ستونهای سیمانی این عمارت در اطراف پراکندهاند. هنوز از لولهای که از زمین بیرون زده، مثل یک چشمه طبیعی آب جاری است، هر چند در حقیقت این لوله به چاه عمیقی وصل است که زمانی آب آشامیدنی خانواده بن لادن را تأمین میکرد. اکنون همسایهها از این چاه استفاده میکنند چون آب این محله شور است و همه توان مالی حفر چاه عمیق را ندارند.
آنچه که تغییر نکرده خاطره آن رویداد که ابیت آباد و سراسر جهان را در مه ۲۰۱۱ به لرزه درآورد و عدم تمایل برخی به صحبت کردن در مورد آن حادثه است.
اکنون دیگر اثری از مخفیگاه بنلادن باقی نماندهیک کارگر ساختمانی که در خانه بن لادن کار کرده بود وقتی به او تضمین دادم که نامش ذکر نخواهد شد حاضر شد با من ملاقات کند. ولی روز بعد وقتی به خانه او رسیدم در خانهاش را قفل زده بود. یکی از همسایهها گفت او شب قبل همراه فرزندانش از خانه رفته است.
همسایه پیری که مرتب بازداشت و آزاد میشود
همسایه پیری که مرتب بازداشت و آزاد میشود
ولی یک مرد حاضر شد صحبت کند.
زین بابا ۸۴ ساله اولین و نزدیکترین همسایه بن لادن بود. خانه کوچک او درست آنطرف خیابان قرار دارد. او هر روز صبح میآید بیرون و زیر سایه یک درخت افرا مینشیند که محل جمع شدن مردان بازنشسته محل است. او و پسرش شامرز خان تا شب حادثه برای ارشد خان، یک پشتون که همراه برادرش و خانوادههایشان در ساختمان بن لادن زندگی میکردند، به عنوان نگهبان شب کار میکردند.
برای آمریکاییها ارشد خان همان ابو احمد الکویتی بود، قاصد کویتی اسامه بن لادن که از قرار معلوم با ردگیری تماسهای تلفنی او مخفیگاه را پیدا کردند.
همسایگان اکنون از چاهی که آب آشامیدنی بن لادن را تامین میکرد استفاده میکنندزین بابا و پسرش فقط به بخشهایی از ساختمان دسترسی داشتند. اداره امنیت پاکستان پس از حمله آنها را بازداشت و دو ماه در زندان نگاه داشت.
او میگوید: "آنها دستهای ما را میبستند، به ما چشم بند میزدند و با ماشین مدتی طولانی ما را از یک نقط به نقطه دیگری میبردند. میخواستند بدانند آیا ما اسامه بن لادن را در ساختمان دیدهایم یا نه. ما همیشه تکرار میکردیم که به غیر از این دو برادر و چند بچه هیچکس دیگری را ندیدهایم."
با وجود گذشت پنج سال او هنوز تحت نظارت امنیتی است. او میگوید وقتی خبرنگاران خارجی به محل آمدند میخواستند با او صحبت کنند: "مأموران لباس شخصی آمدند و در مورد این ملاقاتها سؤال کردند و هشدار دادند که با این افراد صحبت نکنیم."
جایی که آب چاه به سطح زمین میآید زمانی خانه بن لادن بوده استاو تعریف میکند که اخیراً ماموران امنیتی یک خبرنگار فرانسوی را که با یکی از همسایگان سالخورده او صحبت کرده بود با خود بردهاند. پیرمردی که خبرنگار با او مصاحبه کرده بود همان شب فوت کرد. روز بعد مأموران لباس شخصی به دیدار زین بابا آمدند و از او در مورد مکان پسرش شارمز سؤال کردند.
"من از این سؤالهای مردم خسته شدهام. دیگر نمیخواهم با رسانهها مصاحبه کنم. حتی وقتی که رسانهها با دیگران صحبت میکنند مأموران امنیتی به سراغ من میآیند."
او کلافه و عصبانی است ولی حقیقتاً ترسی ندارد. به اعتقاد او بعید است اکنون بلایی سر او بیاید و این وضعیت بیشتر نشان دهنده وهم و هراس نهادهای امنیتی است تا امنیت خود او.
بنایی که زندگیش زیر و رو شد
بنایی که زندگیش زیر و رو شد
شکیل رفیق کاملاً تغییر کرده است. او قبلاً مرد خوش اخلاقی بود که با همسایهها روابط خوبی داشت. یکی از همسایهها میگوید: "او حالا موقع راه رفتن سرش را پایین میاندازد و اگر کسی حتی با صدای بلند به او سلام کند فقط با تکان دادن دست جواب میدهد."
زین بابا هر روز با دوستانش زیر این درخت افرا مینشیندشکیل رفیق یک بنای معمولی بود ولی از زمانی که ارشد خان برای ساختن عمارت بزرگ اسامه بن لادن از او خواست تا کارگر و مصالح ساختمانی را تأمین کند کاسبی او رونق گرفت.
زندگی او چند سال بعد و پس از حمله کماندوهای آمریکایی تغییر کرد. مأموران امنیتی به خانه او یورش برده و او را با خود بردند. یکی از همسایهها که شاهد بازداشت او بود گفت مأموران لباس شخصی تمام خیابان را گرفته بودند و آقای رفیق را که کیف کوچکی همراهش بود با خود بردند.
یک مقام امنیتی که در تحقیقات پس از وقوع حمله شرکت داشت، میگوید آقای رفیق به این خاطر دستگیر شد که تعدادی از امکانات ساختمان به نام او ثبت شده بود. او چندین ماه در بازداشت بود.
همسایهها و روزنامه نگاران محلی می گویند در این چند سالی که از وقوع حادثه میگذرد شکیل رفیق بارها و هر بار به مدت متفاوتی ناپدید شده که آخرین مورد آن چند ماه پیش بوده است. او به چندین درخواست بیبیسی برای تماس پاسخ نداد.
یکی از همسایهها گفت: "هر بار که او با ساکش از خانه خارج میشود نشانه این است که برای مدتی خواهد رفت. اینکه دقیقاً کجا میرود هیچکس نمیداند."
پلیسی که زیادی میدانست؟ آیا مأمور پلیسی به نام یاسر خان بیش از آنچه که میباید اطلاعات داشت؟ آیا او با ساکنان ساختمان تماس مستقیم داشت؟
پلیسی که زیادی میدانست؟
هیچکس واقعیت را نخواهد دانست.
او در ماه مه ۲۰۱۱ به بخش امنیتی پلیس ابیت آباد منتقل شد و خانهاش از ساختمان بن لادن چندان دور نبود. یک منبع ارشد امنیتی میگوید یاسر خان را مواقع زیادی دیدهاند که با لباس شخصی در محله پرسه میزد و مثل جاسوسها دنبال اطلاعات میگشت.
همکارانش میگویند حوالی نیمه شب ۲ مه وقتی آمریکاییها یکی از هلیکوپترها را که در جریان عملیات سقوط کرده بود منفجر کردند یاسر خان در خانهاش بود.
صدای انفجار او را هوشیار کرده بود و او یکی ازچندین مأموری بود که برای واکنش به حادثه احضار شد. روز بعد مأموران لباس شخصی او را با خود بردند.
در خانه شکیل رفیق بسته است و خبری از خود او نیستاو یکی از چندین نفری است که مأموران لباس شخصی پس از حمله آمریکاییها بازداشت کردند ولی او تنها کسی است که هنوز بازنگشته است. یک مقام امنیتی میگوید او تا یک سال پیش زنده بود ولی نگفت او در کجا و در بازداشت کدام نهاد امنیتی است.
خانواده او هیچگاه با رسانهها صحبت نمیکنند ولی مصیبت آنها بر همسایگان پوشیده نیست. مادرش هنوز زنده است و همسر و فرزندانش از سرنوشت او کاملاً بیاطلاعند.
یکی از اولین کسانی که به صحنه حادثه رسید
پلیس انفجار نیمه شب ۲ ماه مه را غیرعادی ولی نه شگفت انگیز تلقی کرد.
سربازان هر چه را از خانه بنلادن باقی مانده بود به جای دیگری منتقل کردندیک پلیس که از اولین مأمورانی بود که وارد ساختمان شد، میگوید ابیت آباد شهری است که پادگانهای نظامی دارد و سقوط هلیکوپتر هرچند نادر ولی قابل تصور است: "در تاریکی شب ما نمیتوانستیم تشخیص دهیم که هلیکوپتر پاکستانی است یا آمریکایی." آنها داخل ساختمان با تعدادی زن و بچه مواجه شدند که گریه میکردند و جیغ میکشیدند.
به فاصله کوتاهی پس از حادثه، ارتش ساختمان را در کنترل خود گرفت و پلیس نتوانست تحقیقات بیشتری انجام دهد. این مأمور پلیس جز کسانی بود که زیر نظر ارتش به تحقیقات ادامه داد ولی حاضر نیست در این مورد اطلاعاتی بدهد.
"لحظه خجالت آوری بود. ما نه میتوانستیم به بودن اسامه بن لادن در این محل اعتراف کنیم نه میتوانستیم آن را تکذیب کنیم."
در حمله آمریکا به مخفیگاه بنلادن یک هلیکوپتر آمریکایی سقوط کرداما سکوت در مورد این حادثه به رفتن روح بن لادن از شهر کمکی نکرده است.
او میگوید: "آماده باش امنیتی در ابیت آباد کماکان ادامه دارد."
میراث مهمترین فرد تحت تعقیب جهانحادثه آن شب تاثیری بسیار فراتر از این محله داشت. آیا بن لادن از وضعیتی که برای القاعده پیش آمده در گورش میلرزد؟ اگر او کشته نمیشد میتوانست این وضعیت را تغییر دهد؟
میراث مهمترین فرد تحت تعقیب جهانحادثه آن شب تاثیری بسیار فراتر از این محله داشت. آیا بن لادن از وضعیتی که برای القاعده پیش آمده در گورش میلرزد؟ اگر او کشته نمیشد میتوانست این وضعیت را تغییر دهد؟
القاعده در بسیاری از مناطق خاورمیانه و آفریقا در سایه گروه موسوم به "دولت اسلامی" قرار گرفته است.
در افغانستان و پاکستان که زادگاه اصلی اسلامگرایی پیکارجو است، القاعده هنوز با گروههای محلی ارتباط دارد ولی به نظر میرسد اکنون به یکی از گروههای فعال در منطقه که قدرت نسبتاً برابری دارند بدل شده است. بسیاری معتقدند که القاعده از گذشته نامتمرکزتر است و شاخههای محلی آن مستقل از رهبری فعالیت میکنند.
شاید یکی از دلایل این است که رهبران فعلی القاعده به اندازه اسامه بن لادن از نظر نظامی باتجربه نیستند، مهارت ایدئولوژیک و جذبه او را ندارند و در نتیجه نمیتوانند همان حد از وفاداری را القاء کنند. اما درعین حال، دلیل خیلی ساده آن میتواند تغییر فضای امنیتی باشد.
دلیل پارانویا ممکن است سرافکندگی باشد
دلیل پارانویا ممکن است سرافکندگی باشد
این نکته که مخفیگاه اسامه بن لادن در فاصله بسیار نزدیکی از یک پادگان آموزش نظامی مهم قرار داشت دلیل گمانه زنیها در مورد عدم همدستی و یا میزان همدستی پاکستان بوده است.
ماموران مسلح پس از حمله آمریکا از اقامتگاه بنلادن محافظت میکردند (عکس آرشیوی)این حادثه برای ارتش پاکستان، که عملاً نهادهای امنیتی کشور را اداره میکند، یک سرافکندگی بزرگ بود و به همین خاطر واکنش مقامات، سکوت بوده است.
آنها در عین حال تمام افراد مرتبط با این ساختمان را به شدت تحت مراقبت قرار داده تا از دادن اطلاعات به رسانهها و یا آنطور که یکی از مقامات دولتی گفت "از انتقال اطلاعات به جاسوسان خارجی در لباس خبرنگاران" پیشگیری شود.
مقامات آمریکایی و پاکستانی در سخنان علنی خود اعلام کردند که حکومت پاکستان از اقامت اسامه بن لادن در ابیت آباد اطلاع نداشتند. ولی بسیاری با این دیدگاه مخالفند.
سیمور هرش روزنامه نگار آمریکایی معتقد است که اسامه بن لادن از سال ۲۰۰۶ در بازداشت پاکستان بوده و پس از توافق آن کشور با آمریکا کشته شد. بخشی از استدلال او این است که چگونه هلیکوپترهای آمریکایی بدون آنکه ردیابی و شناسایی شوند توانستهاند حدود ۲۰۰ کیلومتر در آسمان پاکستان پرواز کرده تا خود را به مخفیگاه بن لادن برسانند و هنگام بازگشت دوباره همین مسافت را طی کنند.
عکسی که دولت آمریکا منتشر کرده و از یکی از ویدئوهایی برداشته شده که در اقامتگاه بنلادن پیدا شد و او را در حال تماشای تلویزیون نشان میدهداگر این نظر درست باشد "زندانی" مورد بحث، آنطور که بیبی سیبر اساس شواهد مستند دریافته است، حداقل تا ماه مه ۲۰۱۰ از آزادی کافی برخوردار بوده تا به مناطق قبیلهای پاکستان سفر کند.
محافل رسمی و کارشناسان مستقل در اینجا می گویند باوجودی که حکومت پاکستان به هیچ وجه نمیتوانسته از محل اسامه بن لادن باخبر باشد ولی مطلع بودن تعداد اندکی از مقامات ارشد در نهادهای پرقدرت کشور را نمیتوان به طور قطعی رد کرد.
در هر صورت حوادثی که پنج سال پیش در گوشهای از این شهر کوهستانی روی داد نه تنها زندگی کسانی را که از بخت بد همسایگان او بودند زیر و رو کرد بلکه برای جهانی که امروزه میشناسیم پیامدهای مهمی داشت.
