سرگذشت متفاوت ۲ قاتل و مرد اسیدپاش در دادگاه
رأی دهید
به گزارش جامجم ، نخستین متهمی که پای میز محاکمه قرار گرفت، محسن 44 ساله بود که 12 آبان 92 مقابل ساختمان شهرداری ملارد شهریار روی همسر 36 سالهاش اسید ریخت. این مرد که خیلی زود بازداشت شده بود، به اسیدپاشی اعتراف کرد و گفت: «بهخاطر اختلافهایی که با همسرم داشتم دست به اسیدپاشی زدم.»
متهم چندی قبل در شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت. در این جلسه نرگس برای شوهرش درخواست قصاص گوش کرد. این زن گفت: «زندگی من و دو فرزندم از ظهر دوازدهم آبان 92 سیاه شد. از آن موقع تا به حال مبلغ زیادی برای درمان خرج کرده، اما هنوز بهبود نیافتهام. من از طرف خودم برای سوختگیهای صورت و بدنم تقاضای دیه و برای از بین رفتن لاله گوش و شنواییام تقاضای قصاص دارم.»
متهم نیز در دفاع از خود مدعی شد: «من به همسرم علاقهمند بودم، اما او به من تهمت میزد و میگفت معتاد شدهام. من مخالف کار کردن او بودم اما گوشش بدهکار نبود. به همین خاطر چند بار با او درگیر شده بودم. روز حادثه وقتی به محل کارم در شهرداری رفتم، مقابل در با نرگس و مادرش روبهرو شدم. مادرزنم به من ناسزا گفت و من هم به سمت نرگس حمله کردم تا او را کتک بزنم، اما مادرزنم ظرف حاوی اسید را از کیفش خارج کرد تا روی من بپاشد و من هم با پا زیر ظرف زدم که اسید روی زنم و مادرش پاشیده شد. من برای دفاع از خودم مجبور به این کار شدم و از ناحیه صورت و پا نیز دچار سوختگی شدم.»
در ادامه رئیس دادگاه از کارشناسان پزشکی قانونی خواست با معاینه شاکی امکان قصاص قاتل را بررسی کنند که پزشکان اعلام کردند این امکان وجود ندارد.
دیروز متهم دوباره در شعبه هشتم دادگاه کیفری به ریاست قاضی حسین اصغرزاده پای میز محاکمه قرار گرفت. در ابتدای این جلسه شاکی با اعلام رضایت گفت: در این جلسه میخواستم همسرم را بهخاطر کاری که انجام داده، محکوم کنم، اما بهخاطر دو دخترم رضایت دادم.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: سهدانگ خانه را برای مهریه و سهدانگ را برای دیه به همسرم دادم. چهار ماه است دخترانم تحتنظر روانپزشک هستند. من هم از مادرزنم شکایت کرده بودم که حالا رضایت میدهم.
قضات دادگاه پس از محاکمه این مرد، او را از جنبه عمومی جرم به حبس محکوم کردند.
قتل برادرزن
دومین متهمی که پای میز محاکمه قرار گرفت، مرد سالخوردهای بود که هشت سال قبل برادرزنش را به قتل رساند.
رسیدگی به این پرونده از 5 تیرماه 87
در پی کشته شدن مردی 35 ساله به نام حبیب در یک ساختمان نیمهکاره حوالی تهرانپارس در دستور کار پلیس قرار گرفت.
در تحقیقات مشخص شد، حبیب و شوهرخواهــرش به نــــام قربانعلـــی در سـاختمان نیمهکارهای بنایی میکردند که با هم درگیر شدند.
به این ترتیب قربانعلی 47 ساله بازداشت شد. وی در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: برادرزنم صاحبکارم بود. به همین خاطر بابت کار کردن در این ساختمان 360 هزار تومان از او طلب داشتم، اما حقوقم را نمیداد. چند بار از او خواستم طلبم را بدهد. من که از رفتار او خسته شده بودم روز حادثه با برداشتن یک چاقو به ساختمان نیمهکاره رفتم و با حبیب درگیر شدم. او با شمشه بنایی به طرفم آمد که با چاقو او را زدم.
متهم پس از اعتراف به قتل روانه زندان شد، اما در ادامه تحقیقات ادعاهای جدیدی را مطرح کرد و گفت: من برادرزنم را نکشتم. ارواحی که در خانه نیمهکاره حضور داشتند به او حمله کردند و مقابل چشمان من با چاقو گلوی او را بریدند. حبیب کشته نشده است. او در زندان همبندی من است و هر روز او را میبینم.
با گذشت هشت سال از این جنایت، اولیای دم قاتل را بخشیدند و او دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی مقدم زهرا پای میز محاکمه قرار گرفت.
متهم در این جلسه گفت: هشت سال است در زندان هستم و تقاضای بخشش دارم.
قضات شعبه دوم دادگاه کیفری متهم را از جنبه عمومی جرم به زندان محکوم کردند.
جنایت به خاطر دختر جوان
آخرین متهمی که پای میز محاکمه قرار گرفت، شاهین 24 ساله بود که آذر سال 93 در جریان درگیری در یکی از پارکهای شهرری پسر جوانی را به قتل رساند. در این پرونده، دختری جوان به نام نیلوفر هم متهم به تلاش برای خلاصی دادن شاهین از مجازات است.
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول برای قاتل پسرشان تقاضای قصاص کردند. پدر مقتول گفت: وقتی متوجه شدم پسرم مجروح شده، سریع خود را به بیمارستان رساندم که او عنوان کرد شاهین او را با چاقو زده است.
شاهین که شش فقره سابقه تجاوز به عنف، سرقت و درگیری در پرونده خود دارد نیز پس از قرار گرفتن در جایگاه اتهامش را قبول کرد و گفت: آن روز به خاطر این که سر کار نمیرفتم، با مادرم درگیر شدم و مشروب خوردم. بعد هم به پارک آمدم و با مقتول درگیر شده و با چاقو ضربهای به کتف او زدم، البته او اول برای من چاقو کشید.
رئیس دادگاه: علت درگیری چه بود؟
متهم به قتل: مقتول برای من جُرم میآورد و مقداری از جرم کم شده بود.
رئیس دادگاه: منظور از جُرم چیست؟
متهم به قتل: ما به حشیش جُرم میگفتیم.
رئیس دادگاه: این موضوع در پرونده اعلام نشده و براساس تحقیقات به خاطر یک دختر مرتکب قتل شدی.
متهم به قتل: من و مقتول دوست بودیم و پای هیچ دختری وسط نبود.
در ادامه یکی از مطلعان پرونده در جایگاه ایستاد و گفت: مقتول پیش از مرگ با من تماس گرفت و عنوان کرد، شاهین به خاطر نیلوفر او را با چاقو زده است.
نیلوفر هم وقتی در جایگاه متهم قرار گرفت، گفت: اتهامم را قبول ندارم. پسر جوان مدتی در کما بود و من به خاطر شاهین با مادر مقتول تماس گرفتم تا از وضعیت پسرش مطلع شوم.
پس از دفاعیات متهمان و وکیل مدافع شاهین، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.