کمینهای عجیب مرد ژلهای برای زنان شیرازی/ پرونده ای که هرگز علنی نشد
رأی دهید
اما این پایان خلافکاری این تبهکار کم سن و سال نبود. مرداد سال ۹۳ پلیس شیراز تقریباً هر روز گزارشی از ورود شبانه یک مزاحم به خانههای ساکنان منطقه کوشکک میدان دریافت میکرد.
این تبهکار که سعی میکرد در خانه طعمههایش ردپایی نگذارد به محض اینکه متوجه آگاهی ساکنان خانه از حضورش میشد پا به فرار میگذاشت اما در بسیاری از موارد نیز موفق شده بود با بیهوش کردن طعمهها آنها را هدف نیت شوم خود قرار دهد.
در مدتی که تحقیقات در جریان بود ۱۵ زن با مراجعه به دادسرای جنایی شیراز ادعا کردند مردی شبانه پس از ورود به خانهشان آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده است. یکی از قربانیان که سربزنگاه متوجه حضور مرد ژلهای در خانهاش شده بود با داد و فریاد قصد فراری دادن او را داشت که مرد ژلهای با تیغی او را تهدید به قتل نوزادش کرده و پا به فرار گذاشته است.
پلیس در هر یک از پروندهها سرنخی از این تبهکار پیدا کرده بود. با برجا ماندن اثراتی از جمله مو، خون و در یک مورد لباس مرد ژلهای به شکل علمی پیگیر دستگیری این شرور خطرناک شدند.
نام جامانده روی شلوار
یکی از سرنخها که پلیس را به سوژه خطرناکش نزدیک کرد نامی بود که پشت شلوار جامانده از مرد ژلهای در خانه یکی از طعمهها به دست آمد. پلیس با بدست آمدن این سرنخ ابتدا در جامعه ۲ میلیون نفری شیراز تحقیقات خود را آغاز کرد و سرانجام با غربال توانست نام خانوادگی مرد ژلهای را نیز مشخص کند. فیلم چند ثانیه دوربین مداربسته یکی از خانهها نیز شک پلیس را درباره مظنون پرونده برطرف کرد و عامل وحشت زنان شیراز در یک عملیات تخصصی و فنی پلیسی به دام افتاد.
یکی از سرنخها که پلیس را به سوژه خطرناکش نزدیک کرد نامی بود که پشت شلوار جامانده از مرد ژلهای در خانه یکی از طعمهها به دست آمد. پلیس با بدست آمدن این سرنخ ابتدا در جامعه ۲ میلیون نفری شیراز تحقیقات خود را آغاز کرد و سرانجام با غربال توانست نام خانوادگی مرد ژلهای را نیز مشخص کند. فیلم چند ثانیه دوربین مداربسته یکی از خانهها نیز شک پلیس را درباره مظنون پرونده برطرف کرد و عامل وحشت زنان شیراز در یک عملیات تخصصی و فنی پلیسی به دام افتاد.
این تبهکار به ۱۰۰ مورد ورود به خانهها و ۲۳ مورد آزار و اذیت اعتراف کرد که تاکنون ۱۵ شاکی پرونده، طرح شکایت کردهاند.
تحقیقات این پرونده که یکی از وحشتآورترین پروندههای سال گذشته بود هیچ وقت به خاطر حفظ آبروی شاکیان عنلی نشد. رسیدگی به این پرونده همچنان ادامه دارد و حکم سنگینی در انتظار این متهم است.
دیدگاه خوانندگان
۳۴
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک
با بدنی چرب! یعنی با خودش «گلاید کرم» میبرده خونه مردم یا از همون اول بخودش میزده! آخه چرا؟ حالا اگر اشتباهی تو اون خونهها جای خانم یه مرد سیبیلکلفت بود؛ میشد جریان یکی از دوستان. امیدوار بود پدرش مادرش رو طلاق بده و یه زن جوون بگیره؛ ولی برعکسش شد. مادره باباش رو انداخت بیرون و با یه سیبیلکلفت ازدواج کرد. شب بعد از عروسی که دیدمش؛ گفت: چی فکر میکردم؛ چی شد. صداشم بزور در میامد.
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۵
۴۶
بیدار58 - بابلسر، ایران
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. خاطره دوران بچگیت چه خوب یادت مونده شیطون خخخخخخخ.
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۰
۴۷
دایره مینا - کراکف ، لهستان
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. خوب آیکیو !دوستت میرفت با باباش زندگی میکرد !
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۸
۴۴
مترلینگ - منچستر، انگلستان
بالاخره ژله ای بوده یا چرب ؟
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۳
۴۴
مترلینگ - منچستر، انگلستان
بالاخره ژله ای بوده یا چرب ؟
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۳
۴۷
دایره مینا - کراکف ، لهستان
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. خوب آیکیو !دوستت میرفت با باباش زندگی میکرد !
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۸
۴۶
بیدار58 - بابلسر، ایران
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. خاطره دوران بچگیت چه خوب یادت مونده شیطون خخخخخخخ.
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۰
۳۴
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک
با بدنی چرب! یعنی با خودش «گلاید کرم» میبرده خونه مردم یا از همون اول بخودش میزده! آخه چرا؟ حالا اگر اشتباهی تو اون خونهها جای خانم یه مرد سیبیلکلفت بود؛ میشد جریان یکی از دوستان. امیدوار بود پدرش مادرش رو طلاق بده و یه زن جوون بگیره؛ ولی برعکسش شد. مادره باباش رو انداخت بیرون و با یه سیبیلکلفت ازدواج کرد. شب بعد از عروسی که دیدمش؛ گفت: چی فکر میکردم؛ چی شد. صداشم بزور در میامد.
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۵
۳۴
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک
با بدنی چرب! یعنی با خودش «گلاید کرم» میبرده خونه مردم یا از همون اول بخودش میزده! آخه چرا؟ حالا اگر اشتباهی تو اون خونهها جای خانم یه مرد سیبیلکلفت بود؛ میشد جریان یکی از دوستان. امیدوار بود پدرش مادرش رو طلاق بده و یه زن جوون بگیره؛ ولی برعکسش شد. مادره باباش رو انداخت بیرون و با یه سیبیلکلفت ازدواج کرد. شب بعد از عروسی که دیدمش؛ گفت: چی فکر میکردم؛ چی شد. صداشم بزور در میامد.
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۵
۴۶
بیدار58 - بابلسر، ایران
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. خاطره دوران بچگیت چه خوب یادت مونده شیطون خخخخخخخ.
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۰
۴۷
دایره مینا - کراکف ، لهستان
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. خوب آیکیو !دوستت میرفت با باباش زندگی میکرد !
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۸
۴۴
مترلینگ - منچستر، انگلستان
بالاخره ژله ای بوده یا چرب ؟
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۳
۴۶
بیدار58 - بابلسر، ایران
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. خاطره دوران بچگیت چه خوب یادت مونده شیطون خخخخخخخ.
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۰
۴۷
دایره مینا - کراکف ، لهستان
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. خوب آیکیو !دوستت میرفت با باباش زندگی میکرد !
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۸
۴۴
مترلینگ - منچستر، انگلستان
بالاخره ژله ای بوده یا چرب ؟
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۳
۳۴
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک
با بدنی چرب! یعنی با خودش «گلاید کرم» میبرده خونه مردم یا از همون اول بخودش میزده! آخه چرا؟ حالا اگر اشتباهی تو اون خونهها جای خانم یه مرد سیبیلکلفت بود؛ میشد جریان یکی از دوستان. امیدوار بود پدرش مادرش رو طلاق بده و یه زن جوون بگیره؛ ولی برعکسش شد. مادره باباش رو انداخت بیرون و با یه سیبیلکلفت ازدواج کرد. شب بعد از عروسی که دیدمش؛ گفت: چی فکر میکردم؛ چی شد. صداشم بزور در میامد.
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۵
۳۴
تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک
با بدنی چرب! یعنی با خودش «گلاید کرم» میبرده خونه مردم یا از همون اول بخودش میزده! آخه چرا؟ حالا اگر اشتباهی تو اون خونهها جای خانم یه مرد سیبیلکلفت بود؛ میشد جریان یکی از دوستان. امیدوار بود پدرش مادرش رو طلاق بده و یه زن جوون بگیره؛ ولی برعکسش شد. مادره باباش رو انداخت بیرون و با یه سیبیلکلفت ازدواج کرد. شب بعد از عروسی که دیدمش؛ گفت: چی فکر میکردم؛ چی شد. صداشم بزور در میامد.
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۵
۴۴
مترلینگ - منچستر، انگلستان
بالاخره ژله ای بوده یا چرب ؟
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۳
۴۷
دایره مینا - کراکف ، لهستان
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. خوب آیکیو !دوستت میرفت با باباش زندگی میکرد !
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۸
۴۶
بیدار58 - بابلسر، ایران
[::تفکر اسلامی - کپنهاک، دانمارک::]. خاطره دوران بچگیت چه خوب یادت مونده شیطون خخخخخخخ.
پنجشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۰