انتقام‌ خونین از ۲ نفر در یک شب

درگیری پسر ۲۱ ساله با ۲ مرد میانسال، با جنایت پایان یافت.

ساعت23:30 دوشنبه ماموران کلانتری102 پاسداران با قاضی مدیرروستا، کشیک جنایی پایتخت تماس گرفتند و خبر از یک درگیری مرگبار دادند. به گفته افسر پلیس، ساعتی قبل‌تر پسر 21ساله‌ای در پارکی در لویزان، مرد 45ساله‌ای را با چاقو زخمی کرده بود. این اما پایان ماجرا نبود چرا که این جوان ساعتی بعد در جای دیگری در همان منطقه مرد 60ساله‌ای را با چاقو زخمی کرده بود که هردو به بیمارستان چمران منتقل شده بودند اما مرد 45ساله با وجود تلاش پزشکان به‌علت شدت جراحات جان باخته بود.

ماموران پلیس همچنین گزارش کردند که جوان 21ساله که عامل این درگیری خونین بود، توسط ماموران در محل دستگیر شده است.

 

با دستور قاضی جنایی، قرار بازداشت موقت برای پسرجوان به اتهام قتل و ایراد ضرب و جرح عمدی صادر شد اما انگیزه او از این درگیری چه بود؟

 

متهم صبح دیروز برای بازجویی به شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. او قتل را انکار کرد و فقط زخمی‌کردن مرد 60ساله را پذیرفت. وی گفت: با سعید (مقتول) و محمد (مرد مجروح) در یک محل زندگی می‌کردیم و سال‌ها بود که آنها را می‌شناختم. یک هفته پیش از حادثه، سعید پیشنهاد داد که به خانه محمد برویم. آن شب مشروبات الکلی مصرف کرده بودم و سر مسائلی با آنها بحثم شد و از هردویشان کینه به دل گرفتم.

 

چند روز گذشت تا اینکه شب حادثه سعید را در پارک دیدم. او به من بدهکار بود. درخصوص بدهی‌اش صحبت کردیم که کار به درگیری کشید. از آنجا که از قبل از او کینه به دل داشتم، به وی حمله کردم. او چاقو در دست داشت اما نمی‌دانم چه شد که خودش مجروح شد و یک‌دفعه فریاد زد که سوختم، سوختم. من احساس می‌کنم پای افراد دیگری در میان است که سعید را کشته‌اند و می‌خواهند گردن من بیندازند! متهم که به گفته خودش گاهی ماده مخدر گل مصرف می‌کند، در ادامه گفت: وقتی سعید خون‌آلود روی زمین افتاد من فرار کردم و چند ساعت بعد محمد را دیدم. به یاد کینه‌ای افتادم که از او به دل داشتم. برای همین به خانه رفتم و یک چاقوی میوه‌خوری برداشتم. دوباره پیش او برگشتم و در درگیری به او ضربه زدم اما خوشبختانه او زنده است و من او را سطحی زخمی کردم.

 

به گزارش همشهری، هم‌اکنون این متهم با قرار قانونی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفته است و تحقیقات از وی برای افشای زوایای پنهان ماجرا ادامه دارد.