روایتی از درگیری‌های دست‌فروشان و کسبه : "با من در نیفت، من خودم مادرم را کشتم"

روزنامه وقایع اتفاقیه در گزارشی، روایتی از دست‌فروشی در پایان سال منتشر کرده است
 

دو‌ سه ‌روزی است که بازار آرام گرفته، نه از به‌هم‌ریختن بساط دستفروشان خبر هست و نه از طولانی‌ترشدن اعتصاب مغازه‌دارها. فروشنده‌های چهارراه ولیعصر، خیابان جمهوری و میدان هفت‌ تیر اعتراض نمی‌کنند و از جمع‌آوری دستفروشانِ «عامل کسادی بازار» ناامید شده‌اند. دستفروشان هم به سیاق هر سال، بار دیگر دم عید به میدان آمده و با این دلهره که هر لحظه ممکن است مأموران شهربانی از راه برسند، جنس‌های ارزانشان را در پیاده‌روهای تنگ پایتخت زیر تابلوهای «بساط ممنوع» پهن کرده‌اند.

 
شهرداری جز هشدار به دستفروشان میدان‌های مرکزی پایتخت و دخالت مستقیم برای رفع سدمعبر، برای ساماندهی وضعیت، روزبازار و شب‌بازار راه انداخت و از دستفروشان خواست برای کسب‌وکار در جمعه‌بازار مجوز بگیرند اما باز هم با‌وجود تجمع کسبه بازار در نیمه اسفند، دستفروشانی که در خیابان‌ جمهوری سدمعبر می‌کردند، در نقاط مختلف بازار پخش شده‌اند و دور از چشم مأموران و زیر سنگینی نگاه مغازه‌داران کار می‌کنند.
 
ماجرای درگیری دم عید مغازه‌داران و دستفروشان، بساطِ هر سالِ شهرداری است اما امسال باوجود اقدامات مختلف برای جمع‌آوری آنها و حاشیه‌های پیش‌آمده، قصه کمی فرق می‌کند.
 
دستفروشِ سرمایه‌دار!
حضور بساط‌گستران در میدان هفت تیر، در شلوغی خیابان و صدای بوق ماشین‌ها گم است. دو- سه‌ هفته است که خطاط روبه‌روی مسجد الجواد، کاغذ و قلمش را جمع کرده و معلوم نیست بعد از هشدارهای شهرداری کجا خط می‌فروشد. دیگرانی هم که باقی مانده‌اند، با فاصله بسیار از هم مشغول کاسبی‌اند و اگر احتمال حضور مأموران شهرداری باشد، بندوبساطشان را به کوچه‌های خلوت منتقل می‌کنند. پیرمرد روسری‌فروش کنار ایستگاه مترو نیز از این قاعده مستثنی است، او مدت‌هاست که اینجا کار می‌کند و باقی دستفروشان و مغازه‌دارها می‌گویند انگار سرقفلی این دو متر زمین را دارد. هرچند خودش می‌گوید؛ شهرداری دوماهی است به پروپایش پیچیده و مجبور شده گاهی در عبدل‌آباد و مولوی کاسبی کند اما دورش همیشه شلوغ است و بازارش رونق دارد.
 
مغازه‌دارها شاکی از پیرمرد روسری‌فروش می‌گویند: او سرمایه‌دار است، برای خودش جا خوش کرده و بدون دادن مالیات حسابی سود می‌کند.
 
صاحب یک فروشگاه مانتو و روسری در این منطقه می‌گوید: «هرچه می‌کشیم، از همان روسری‌فروش سر نبش است و باقی کسانی که کار ما را کساد می‌کنند. ما باید کرایه بدهیم و شلوغی دم‌ودستک آنها را هم تحمل کنیم. با این شرایط مشتری ازدست‌دادن، فقط یکی از درد‌های ماست. البته جنس شب عیدی آنها بنجول است اما گاهی نمی‌دانم چطور لنگه کار ما را کپی می‌کند و کلی ارزان‌تر می‌فروشد.»
 
صاحب کفش‌فروشی تنها مشتری‌اش را راه می‌اندازد و از سختی‌های بازار دم عید می‌گوید. او درگیری‌های پیش‌آمده را اصلی‌ترین دلیل کسادی بازار می‌داند: «خیلی بی‌انصافی است که درست در روزهای آخر سال و بعد از رکودی که از سر گذراندیم، باز هم با این مشکلات برای تأمین درآمد سختی بکشیم. ما مظلوم هستیم نه دستفروشان؛ شهرداری اگر با همین فرمان پیش برود، بعید است که دستفروشی جمع بشود؛ آن هم الان.»
 
دستفروش مونوپاد، جنس‌ها را توی یک کیسه جا داده و گوشه‌ای از خیابان مشغول است. او می‌گوید: «20‌روزی هست که گیر می‌دهند، ما هم عین زبل‌خان باید مدام جابه‌جا شویم؛ چاره چیست؟ من شغل دیگری ندارم. شب عیدی ما هم باید یک‌طوری نان حلال قسمت‌مان بشود.»
 
حکمرانی فقر
کفش‌فروشی بساطی، نبش چهارراه ولیعصر و دیگر دستفروشان پیاده‌رو را قرق کرده‌اند. او می‌گوید که همین صبح یک مأمور شهرداری آمده ببیند، اوضاع از چه قرار است اما بچه‌ها دکش کرده‌اند: «بچه‌ها برایش خط‌ونشان کشیدند که جمع کن برو و گرنه شر می‌شود. دیروز مأمورها با فیلمبردار آمده بودند؛ برگه اخطاریه داشتند. جدی بودند اما حالا هستیم تا ببینیم خدا چه می‌خواهد.» ا
 
از لهجه اغلب‌شان این‌طور برمی‌آید که از شهرستان‌های مختلف به تهران آمده‌اند؛ در بساطشان هم جوجه‌اردک هست، هم لباس و هم عطرهای ارزان. شلوغی اطرافشان طوری جلوه می‌کند که انگار مردم بیشتر به اجناس آنها دل می‌دهند تا مغازه‌ها اما در دل ماجرا فقر است که حکمرانی می‌کند. «مگر چقدر پول درمی‌آوریم؟ بگذارند دو هفته کاسبی کنیم، چیزی ازشان کم نمی‌شود که؛ بعد ما هم می‌رویم پی کارمان.»
 
یک مغازه‌دار گله‌مند از عملکرد شهرداری می‌گوید: «انگار‌نه‌انگار. از این ‌ور جمع می‌کنند، از یک جای دیگر سر درمی‌آورند. شهرداری کاری نمی‌کند. ما هم دلمان برایشان می‌سوزد اما چه کنیم؟ 12میلیون اجاره می‌دهیم و اینها مزاحم ما هستند. سدمعبر می‌کنند و کار ما کساد‌تر از قبل می‌شود.»
 
کفش‌فروش راسته خیابان این را می‌گوید و مغاره‌های خلوت دیگر را نشان می‌دهد. مسیری کوتاه از خیابان، کاغذ‌های «بساط ممنوع» روی زنجیر و طناب آویزان است و زیرش در بساطی لاک‌پشت‌های کوچک و ماهی‌های قرمز در قوطی‌های کوچک محصورند. مسیری تا خیابان نوفل‌لوشاتو که دو ماشین شهربانی نبش آن ایستاده‌اند، از دستفروشان خالی است.
 
مغازه‌دارها دستفروشی می‌کنند
از زمان خودسوزی یک دستفروش روبه‌روی پاساژ شانزه‌لیزه، دو هفته گذشته است. کسبه این بازار بیش‌ازهمه از دستفروشان شکایت دارند و به‌همین‌خاطر خواستند شهرداری کاری کند، هرچند به‌ نظر نمی‌آید چندان موفق بوده باشند. در خیابان جمهوری اگر بساطی هست، مال مغازه‌دارهاست؛ این را مغازه‌دارها می‌گویند. آنها هم بخشی از اجناسشان را به سبک دستفروش‌ها روی زمین پهن می‌کنند، بلکه به فروش برسند. یکی از مغازه‌داران شانزه‌لیزه می‌گوید: «ما نمی‌خواستیم ببندیم اما صاحب پاساژ گفت می‌بندد و شد توفیق اجباری. مشکل من شلوغی زیاد است، مردم نمی‌توانستند راحت خرید کنند.»
 
سر جمهوری دعوا شده و کسی داد می‌زند که زنگ بزنید 110. دعوا سر بساط دستفروشان است و اینکه کی، کجا بفروشد. در خیابان بلوا می‌شود؛ زنی فریاد می‌زند و ناسزا می‌گوید و آن دیگری جعبه غذاهای خانگی‌اش را برداشته و عقب می‌رود. زن شاکی از اینکه کسی جایش را گرفته به دیگری می‌گوید: «با من در نیفت، من خودم مادرم را کشتم؛ قرص بهش خوراندم. الان هم بهزیستی کمکم کرده که دو-سه‌ تا پیراهن بفروشم تو بازار.»
 
جعبه غذاها روی دست زن مانده است. روبه‌روی مغازه لباس‌فروشی هم که می‌نشیند، صاحب مغازه دورش می‌کند. «من برای وسایل خودم جا ندارم؛ ریختم اینجا بلکه بفروشم. اعصابت خرد است، به درک؛ اعصاب من بدتر، برو.» می‌گویند 100 قدم جلوتر بساط‌کردن آزاد است؛ زن بار سنگینش را برمی‌دارد و با گریه دور می‌شود.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۶
amirHassna - سیدنی، استرالیا

جالبه شب عید تو ایران ملت یا با هم درگیر می شن یا سر فروش کمتر یا بیشتر همدیگرو می زنن و یا توسط پلیس کشته میشه که همین دیروز تو اخبار بود. همه جای دنیا اینجور مواقع شادی می کنن. اخه ایران چه چیزش درسته که عیدش درست باشه. فرهنگ مردم پایین. حکومت خرافاتی و فاسد. اختلاف طبقاتی زیاد. بیچاره نسل جوان.
‌چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۱
۵۷
همه چیز ایران بر باد رفت - برلین، آلمان
دیو رو بیرون کردیم ، فرشته نر آوردیم ، فکر اینجاهاشو نکرده بودیم! آها . نه شرقی نه غربی هم میگفتیم و پشتش هم صحیح است، صحیح است، صحیح است! ننگ بر اولو آخر مجاهدین که اصلی ترین ها در آوردن اون افعی قرن ، خمینی شیاد بودن و خوشگل از بابا جونشون عیدی گرفتن!
‌چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۶
۷۱
senator x - تهران، ایران
تا دولت بی لیاقت درمرکزاستانها ایجاد شغل نکند,تا کشاورزی را رشد ندهد,تا مشکلات مهاجرت شهرستانیها و روستا نشیان را بشهرهای بزرگ برطرف نکند,همینه.
‌چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۹
۶۳
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
با عرض درود دلم غرق خونه از شنیدن و خواندن اخبار کشور ثروتمند و بدبختم و خدمتتان عرض کنم این فعلا روزهای خوبمان است اگر فکر میکنید کسی دلش بحال این مردم میسوزد سخت در اشتباهید درگیری و خونریزی و قتل و اعتیاد و زورگیری و بی ادبیه فحشا و هزار کوفت و زهرمار دیگه از این قبیل باعث ارامش خاطر عده قلیلی است که خودتان بهتر میدانید.
‌چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۱
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • اجبار شرم‌آور شوهر سوری: بوسیدن پای مادر شوهر متکبر، جنجالی تازه در شبکه‌های اجتماعی! + ویدئو
  • شما حتی یک اسم مسلمانی روی این همه دختربچه نمی‌بینید! آنچه برباد رفته، «اسلام» است
  • اعتراف جنجالی کمال تبریزی: من در اشغال سفارت آمریکا حضور داشتم! + ویدئو
  • تشویق یکصدای رسول خادم توسط تماشاچیان بعد از اعلام نام علیرضا دبیر!
  • راز «زشت‌ترین حیوان جهان»؛ چه توضیحی پشت پرده دماغ میمون بینی‌دراز پنهان است؟
  • حضور معنادار مسیح علینژاد در کنار حامیان رهبر اپوزیسیون ونزوئلا + ویدیو
  • مهران غفوریان: فحاشی به دختر خردسالم دور از انسانیت است. با دختر ۷ ساله من چه کار دارید؟
  • تصویری کمتر دیده شده: بوسه محمد مصدق بر دستان ثریا اسفندیاری
  • «کوچر بیرکار»، پناهنده کُرد ایرانی که استاد ریاضی دانشگاه کمبریج شد، دومین ایرانی برنده مدال «فیلدز» پس از مریم میرزاخانی
  • جایزه فحاشی؟ کادوی آیفون ۱۷ پرومکس برای مداحی که اردستانی را حرام زاده نامید! + ویدئو
  • +190شیرین سعیدی، استاد دانشگاه آرکانزاس، به دلیل «تمجید از خامنه‌ای و مواضع ضداسرائیلی» اخراج شد
  • +136مهری طالبی دارستانی، از مدافعان حجاب اجباری، پس از بازجویی توسط نیروهای امنیتی سکته کرد!
  • +136شاهزاده رضا پهلوی: هم‌صدایی و همبستگی‌ را حفظ کنید و خواستار آزادی همه بازداشت‌شدگان باشید
  • +127حمایت مردم از شاهزاده رضا پهلوی در مراسم خسرو علی‌کردی؛ بازداشت نرگس محمدی و چند فعال دیگر
  • +121نماینده ویژه آمریکا: فقط پادشاهی در خاورمیانه کار می کند
  • +120اتریش حجاب را برای دختران زیر ۱۴ سال در مدارس ممنوع کرد
  • +108چرا یک نفر این آقای ابوالفضل اقبالی را از برق نمی‌کشد؟: پدیده شوهرکُشی در ایران از زن‌کُشی بیشتر است
  • +104تشویق یکصدای رسول خادم توسط تماشاچیان بعد از اعلام نام علیرضا دبیر!
  • +100برادر خسرو علی‌کردی: فریاد خون‌خواهی برادرم را در مجامع بین‌المللی مطرح می‌کنم
  • +100یک دانشجو خطاب به سعید جلیلی: دست‌ها و نفستان آغشته به خون است + ویدیو