انکار تازه‌داماد در دادگاه
رأی دهید
رسیدگی به این پرونده از عصر سی و یکم فروردین 88 به دنبال سقوط مرگبار معصومه 27ساله از بلندای ساختمان چهارطبقه در اسلامشهر در دستور کار پلیس قرار گرفت. همسر 30ساله معصومه به نام احمد مدعی بود همسرش خودکشی کرده است.
وقتی پزشکی قانونی آثار ضرب و جرح روی جنازه را قبل از سقوط مرگبار اعلام کرد پرونده رنگ و بوی جنایی به خود گرفت. مادر معصومه از دامادش شکایت کرد و گفت: «دخترم سه سال بود که به عقد احمد درآمده بود، اما این پسر به خاطر مخالفت‌های مادرش با این ازدواج جشن عروسی را برگزار نمی‌کرد. او چند بار با دخترم درگیر شده و او را به شدت کتک زده بود. من شک ندارم آخرین بار هم وقتی دخترم به خانه همسرش رفته بود احمد او را از پشت بام خانه به پایین پرت کرده است.»
در حالی که همسایه‌ها اعلام کرده بودند وقتی بالای سر جنازه رسیدیم معصومه را دیدیم که داخل پتو پیچیده شده و از بالای ساختمان به پایین سقوط کرده بود، فرضیه جنایت قوت و احمد تحت بازجویی قرار گرفت. این مرد منکر جنایت خانوادگی شد.
وی دیروز در حالی که با قرار وثیقه آزاد بود در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محمد باقر قربان‌زاده و با حضور دو مستشار محاکمه شد.
در ابتدای جلسه پدر و مادر معصومه برای داماد سابق‌شان حکم قصاص خواستند. وقتی احمد پشت تریبون دفاع ایستاد، گفت: «من عاشق زنم بودم و اختلافی با او نداشتم. برگزاری جشن عروسی‌مان به خاطر مرگ یکی از بستگان عقب افتاد. بعد از آن می‌خواستم جشن عروسی را برگزار کنم، اما معصومه می‌گفت باید آپارتمان دوخوابه‌ای برای او بخرم. من خانه‌ام را به نام او زده بودم، اما می‌گفت برای برگزاری جشن ازدواج عجله‌ای ندارم. همسرم با خانواده‌اش درگیر بود و به افسردگی مبتلا شده بود و به همین خاطر خودکشی کرد.»
وی ادامه داد: «دو روز قبل از مرگ همسرم او را که بیمار بود به بیمارستان بردم. بعد از ترخیص به محل کارم رفتم و دیگر خبری از معصومه نداشتم تا اینکه همسایه‌ها با من تماس گرفتند و گفتند همسرم از بالای ساختمان به پایین سقوط کرده است. من او را به بیمارستان رساندم، اما کار از کار گذشته بود.»
وی درباره علت خونسردی‌اش هنگام مطلع شدن از مرگ همسرش که پزشک بیمارستان آن را گزارش کرده بود به قاضی دادگاه گفت: «من از شنیدن خبر مرگ همسرم شوکه شده بودم، به همین خاطر هیچ عکس‌العملی نشان ندادم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
