رهایی از اعدام پس از ۱۱سال
رأی دهید
محمد که حالا 28 ساله است، یکم اردیبهشت 83 وقتی که 17 سال داشت در یک درگیری در رباطکریم دست به قتل زد و سعید 27 ساله را کشت. پسر نوجوان پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. او دو بار پای چوبه دار رفت و با خوششانسی بالای چوبه دار نرفت تا اینکه با تصویب قانون جدید مجازات اسلامی و در راستای اعمال ماده 91 قانون مجازات که برای محکومان زیر 18سال امتیازی نسبت به سایر محکومان در نظر گرفته است، دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد. هیات قضایی این پسر را به پرداخت دیه و 10 سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کرد. وقتی این حکم از سوی قضات دادگاه قرائت شد، این پسر و پدر و مادرش، شروع به گریه کردند.
متهم :وکیل قلابی باعث شد حکم قصاصم متوقف شود
موقع قتل در چه مقطعی درس میخواندی؟
کلاس سوم دبیرستان بودم که به اتهام قتل بازداشت شدم اما در این 11 سال در زندان درس خواندم و حالا دانشجوی رشته مدیریت هستم. فوق دیپلم علوم قرآنی هم گرفتهام.
از ماجرای قتل بگو.
من حتی مقتول را هم نمیشناختم. از باشگاه بیلیارد بیرون آمدم که متوجه درگیری چند مرد شدم و برای میانجیگری وارد دعوا شدم. طرفین دعوا با هم روبوسی کردند و دعوا تمام شد. اما نمیدانم چرا مقتول و برادرش به دکه روزنامه فروشی رفتند و با چوب و زنجیر برگشتند که دعوا دوباره شروع شد. آنها به چند نفر حمله کردند و مرا هم کتک زدند و من برای دفاع از خودم چاقویی را که همراه داشتم از جیبم بیرون آوردم.
همیشه چاقو حمل میکردی؟
آن روز ظهر دوستم چاقو را به من داد و به مدرسه رفت و قرار بود عصر مقابل در باشگاه بیاید و آن را از من پس بگیرد. من قبلا هیچوقت چاقو همراه نداشتم.
چاقو چطور به سینه سعید فرو رفت؟
وقتی دعوا بالا گرفت من چاقو را از جیبم بیرون آوردم تا سعید و برادرش را بترسانم اما نمیدانم چه کسی سعید را هل داد که روی چاقوی من افتاد.
بعد از قتل چه کردی؟
وقتی خون از سینه سعید بیرون زد شوکه شدم و از ترس فرار کردم. یک ساعت بعد با دوستانم در باشگاه بیلیارد تماس گرفتم و آنها گفتند پسری که مقابل باشگاه چاقو خورده بود، مرده است. فقط گریه کردم و همان شب همراه پدرم به کلانتری رفتم.
وقتی حکم اعدامت در دیوان عالی کشور تایید شد چه احساسی داشتی؟
مغزم قفل کرده بود. اصلا نمیفهمیدم چه اتفاقی افتاده. پدر و مادرم گریه میکردند و من فقط نگاه میکردم.
چرا دوبار پای چوبه دار رفتی؟
تلاش پدر و مادرم برای جلب رضایت اولیای دم بیفایده بود. به همین خاطر یکبار در سال 90 پای چوبه دار رفتم. اما ساعتی قبل از اجرای حکم یکی از وکلای دادگستری فهمید وکیلی که پدرم برایم گرفته بود جعلی است. به همین خاطر حکم متوقف شد.
ماجرای وکیل جعلی به کجا کشید؟
پدرم چهار میلیون تومان به او پرداخت کرده بود و چند نفر دیگر هم از او شکایت کردند که بازداشت شد و پدرم یک وکیل دیگر برایم گرفت. دو سال بعد بار دیگر پای چوبه دار رفتم که با تصویب قانون مجازات جدید وکیلم قبل از اجرای حکم درخواست اعاده دادرسی را مطرح کرد و این درخواست پذیرفته شد. من واقعا موقع قتل بچه بودم و چیزی از قانون نمیدانستم.
در زندان چه کار میکردی؟
دو سال اول در بند اطفال زندان رجاییشهر بودم اما بعد از انتقال به بند زندانیان بزرگسال شروع به درس خواندن کردم و در زندان آرایشگری میکردم. حالا 9سال است که سابقه آرایشگری دارم.
بعد از آزادی از زندان چه برنامهای داری؟
میخواهم درسم را ادامه بدهم. پدرم هم قرار است یک مغازه برایم اجاره کند تا در آن آرایشگری کنم. اما تجربه 11سال زندان برایم تجربه گرانبهایی است. نگاه من به زندگی در زندان تغییر کرد.
اگر در خیابان دعوا ببینی چه کار میکنی؟
راهم را کج میکنم و از گوشهای عبور میکنم. حضور بیدلیل در یک دعوا 11سال زندگی خودم و خانوادهام را تباه کرد.
کلاس سوم دبیرستان بودم که به اتهام قتل بازداشت شدم اما در این 11 سال در زندان درس خواندم و حالا دانشجوی رشته مدیریت هستم. فوق دیپلم علوم قرآنی هم گرفتهام.
از ماجرای قتل بگو.
من حتی مقتول را هم نمیشناختم. از باشگاه بیلیارد بیرون آمدم که متوجه درگیری چند مرد شدم و برای میانجیگری وارد دعوا شدم. طرفین دعوا با هم روبوسی کردند و دعوا تمام شد. اما نمیدانم چرا مقتول و برادرش به دکه روزنامه فروشی رفتند و با چوب و زنجیر برگشتند که دعوا دوباره شروع شد. آنها به چند نفر حمله کردند و مرا هم کتک زدند و من برای دفاع از خودم چاقویی را که همراه داشتم از جیبم بیرون آوردم.
همیشه چاقو حمل میکردی؟
آن روز ظهر دوستم چاقو را به من داد و به مدرسه رفت و قرار بود عصر مقابل در باشگاه بیاید و آن را از من پس بگیرد. من قبلا هیچوقت چاقو همراه نداشتم.
چاقو چطور به سینه سعید فرو رفت؟
وقتی دعوا بالا گرفت من چاقو را از جیبم بیرون آوردم تا سعید و برادرش را بترسانم اما نمیدانم چه کسی سعید را هل داد که روی چاقوی من افتاد.
بعد از قتل چه کردی؟
وقتی خون از سینه سعید بیرون زد شوکه شدم و از ترس فرار کردم. یک ساعت بعد با دوستانم در باشگاه بیلیارد تماس گرفتم و آنها گفتند پسری که مقابل باشگاه چاقو خورده بود، مرده است. فقط گریه کردم و همان شب همراه پدرم به کلانتری رفتم.
وقتی حکم اعدامت در دیوان عالی کشور تایید شد چه احساسی داشتی؟
مغزم قفل کرده بود. اصلا نمیفهمیدم چه اتفاقی افتاده. پدر و مادرم گریه میکردند و من فقط نگاه میکردم.
چرا دوبار پای چوبه دار رفتی؟
تلاش پدر و مادرم برای جلب رضایت اولیای دم بیفایده بود. به همین خاطر یکبار در سال 90 پای چوبه دار رفتم. اما ساعتی قبل از اجرای حکم یکی از وکلای دادگستری فهمید وکیلی که پدرم برایم گرفته بود جعلی است. به همین خاطر حکم متوقف شد.
ماجرای وکیل جعلی به کجا کشید؟
پدرم چهار میلیون تومان به او پرداخت کرده بود و چند نفر دیگر هم از او شکایت کردند که بازداشت شد و پدرم یک وکیل دیگر برایم گرفت. دو سال بعد بار دیگر پای چوبه دار رفتم که با تصویب قانون مجازات جدید وکیلم قبل از اجرای حکم درخواست اعاده دادرسی را مطرح کرد و این درخواست پذیرفته شد. من واقعا موقع قتل بچه بودم و چیزی از قانون نمیدانستم.
در زندان چه کار میکردی؟
دو سال اول در بند اطفال زندان رجاییشهر بودم اما بعد از انتقال به بند زندانیان بزرگسال شروع به درس خواندن کردم و در زندان آرایشگری میکردم. حالا 9سال است که سابقه آرایشگری دارم.
بعد از آزادی از زندان چه برنامهای داری؟
میخواهم درسم را ادامه بدهم. پدرم هم قرار است یک مغازه برایم اجاره کند تا در آن آرایشگری کنم. اما تجربه 11سال زندان برایم تجربه گرانبهایی است. نگاه من به زندگی در زندان تغییر کرد.
اگر در خیابان دعوا ببینی چه کار میکنی؟
راهم را کج میکنم و از گوشهای عبور میکنم. حضور بیدلیل در یک دعوا 11سال زندگی خودم و خانوادهام را تباه کرد.