رهایی دو محکوم به اعدام از مرگ
رأی دهید
دو مرد که در ماجراهای جداگانه دست به جنایت زده بودند، با جلب رضایت اولیای دم، از جنبه عمومی جرم محاکمه شدند. حکم آزادی این دو مرد دیروز صادر شد. یکی از محکومان به اعدام که تا یک قدمی چوبه دار رفته بود، احمد نام دارد.این مرد جوان، فقط دو سال بعد از آغاز زندگی مشترک، همسرش را قربانی بدبینی خودش کرد و با رضایت بدون قید و شرط اولیای دم، از قصاص رهایی یافت.
رسیدگی به این پرونده از عصر یکم خرداد 90 به دنبال مرگ مشکوک یک زن جوان به نام محدثه در دستور کار پلیس ورامین قرار گرفت. شواهد نشان می‌داد این زن ضربه مغزی شده و جان سپرده است. همسر وی به نام احمد که پیکر نیمه‌جان همسرش را به بیمارستان منتقل کرده بود ادعا کرد یک موتورسوار با همسرش برخورد کرده و گریخته است. ادعای این مرد در حالی مطرح شد که هیچ آثار خراشیدگی و برخورد با موتورسیکلت روی جنازه نمایان نبود. به این ترتیب پلیس در جریان قرار گرفت و به بازجویی از احمد پرداخت.احمد در حالی که سعی داشت خودش را غم‌زده نشان دهد، در مسیر بازجویی‌ها به بن‌بست رسید و به قتل همسرش اعتراف کرد.این مرد پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست پدر و مادر قربانی به قصاص محکوم شد. حکم صادره در دیوان عالی کشور مهر تایید خورده بود و وی در یک قدمی چوبه دار قرار داشت که اولیای دم در آستانه ماه محرم به دادسرای امور جنایی رفتند و اعلام گذشت کردند. آنها گفتند بدون قید و شرط و فقط به حرمت ماه محرم از خون دامادشان گذشت می‌کنند.
به این ترتیب احمد از قصاص رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه دهم داگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محمدباقر قربان‌زاده و با حضور دو مستشار تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. وی گفت: «با توجه به اعلام گذشت اولیای دم از آنجا که جرم احمد منجر به اخلال در نظم عمومی جامعه شده است طبق ماده 612 قانون مجازات برایش تقاضای کیفر دارم.»سپس احمد پشت تریبون دفاع ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «محدثه دختر دایی‌ام بود. ما از بچگی با هم بزرگ شده بودیم. من به او علاقه‌مند بودم به همین خاطر دو سال قبل از قتل به خواستگاری‌اش رفتم و با هم ازدواج کردیم. زندگی خوبی داشتیم تا اینکه محدثه با رفتارهایش باعث شد به او بدبین شوم. چند بار با او صحبت کردم تا دست از رفتارهایش بردارد اما هر بار جواب سربالا می‌داد تا اینکه آخرین بار عصبانی شدم و با کفگیر اشپزخانه ضربه‌ای به سرش زدم. محدثه روی زمین افتاده بود که چند ضربه هم با چوب به او زدم.»
او افزود: «من قصد قتل همسرم را نداشتم. من فقط می‌خواستم او را ادب کنم، اما وقتی دیدم بیهوش شد سراسیمه او را به بیمارستان بردم و از ترسم گفتم که او تصادف کرده است.»
وی ادامه داد: «من سه سال است که در زندانم و در این مدت به اندازه کافی تنبیه شده‌ام. پدر و مادر همسرم به من زندگی دوباره بخشیدند و من برای همه عمر شرمنده آنها هستم. حالا از قضات تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.»
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و حکم آزادی احمد را طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی صادر کرد.
دومین مردی که با رضایت اولیای دم از قصاص رهایی یافت محمد 39 ساله بود. وی نهم اسفند 88 وقتی در گرفتن طلب میلیونی‌اش ناکام ماند دوست صمیمی مرد بدهکار را کشت.
این مرد دیروز پای میز محاکمه در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «سال 87 چهار میلیون تومان به دوستم روح‌الله قرض داده بودم و قرار بود او یک ماهه این پول را به من برگرداند. اما هر بار سراغ پولم را می‌گرفتم بهانهای می‌آورد. یک سال از این ماجرا گذشته بود و می‌خواستم یک ماشین بخرم که دوباره سراغ روح‌الله رفتم. اما دوست صمیمی او مرتضی مرا بازی داد. او می‌گفت روح الله به سفر رفته و چند روز دیگر باز می‌گردد.» وی ادامه داد: «وقتی عصر نهم اسفند 88 از دوستانم شنیدم روح‌الله اصلا به سفر نرفته و دوست صمیمی‌اش به من دروغ گفته است، تصمیم گرفتم مقابل خانه مرتضی بروم و با او صحبت کنم. من سر کوچه مرتضی را دیدم که سوار پراید روح‌الله بود. به او گفتم بهتر است ماشین روح‌الله را در عوض طلبم به من بدهد که قبول نکرد و با هم درگیر شدیم. او به سمت من حمله کرد و من چاقو کشیدم و چاقو ناخواسته با گردن مرتضی برخورد کرد.»
وی افزود: «من به اتهام قتل محاکمه و به قصاص محکوم شدم. دوبار پای چوبه دار رفتم و مرگم را به چشم دیدم تا اینکه آخرین بار پدر و مادر مرتضی با دریافت دیه 250 میلیونی اعلام گذشت کردند. خانواده‌ام با سختی فراوان توانستند مبلغ دیه را بپردازند. من حالا نزدیک 6 سال است که در زندانم و در این مدت خودم و خانواده‌ام سختی زیادی کشیده‌ایم. حالا از هیات قضایی تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.»
در پایان جلسه هیات قضایی طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی و با احتساب روزهای بازداشت حکم آزادی محمد را صادر کرد.
دیدگاه خوانندگان
۳۷
hossein+87+ - ایران، ایران
اون مردک زن کش رو باید تیکه تیکه کنن. آخه شماها چطور دلتون میاد اینجوری یه موجودی که انقدر از نظر جسمی ازتون ضعییفتر هستش رو بزنید؟! بابا ، لات های قدیم هم افتشون بود که با یکی که ضعیفه درگیر بشن! مثلا تو مردی آشغال؟! اون نفر دوم هم بیچاره جونش به لبش رسیده بود. به نظرم وقتی قانون نمیتونه مشکل رو حل کنه این اتفاقات میفته.
سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۵
۳۷
hossein+87+ - ایران، ایران
اون مردک زن کش رو باید تیکه تیکه کنن. آخه شماها چطور دلتون میاد اینجوری یه موجودی که انقدر از نظر جسمی ازتون ضعییفتر هستش رو بزنید؟! بابا ، لات های قدیم هم افتشون بود که با یکی که ضعیفه درگیر بشن! مثلا تو مردی آشغال؟! اون نفر دوم هم بیچاره جونش به لبش رسیده بود. به نظرم وقتی قانون نمیتونه مشکل رو حل کنه این اتفاقات میفته.
سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۵
۳۷
hossein+87+ - ایران، ایران
اون مردک زن کش رو باید تیکه تیکه کنن. آخه شماها چطور دلتون میاد اینجوری یه موجودی که انقدر از نظر جسمی ازتون ضعییفتر هستش رو بزنید؟! بابا ، لات های قدیم هم افتشون بود که با یکی که ضعیفه درگیر بشن! مثلا تو مردی آشغال؟! اون نفر دوم هم بیچاره جونش به لبش رسیده بود. به نظرم وقتی قانون نمیتونه مشکل رو حل کنه این اتفاقات میفته.
سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۵
۳۷
hossein+87+ - ایران، ایران
اون مردک زن کش رو باید تیکه تیکه کنن. آخه شماها چطور دلتون میاد اینجوری یه موجودی که انقدر از نظر جسمی ازتون ضعییفتر هستش رو بزنید؟! بابا ، لات های قدیم هم افتشون بود که با یکی که ضعیفه درگیر بشن! مثلا تو مردی آشغال؟! اون نفر دوم هم بیچاره جونش به لبش رسیده بود. به نظرم وقتی قانون نمیتونه مشکل رو حل کنه این اتفاقات میفته.
سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۵
۳۷
hossein+87+ - ایران، ایران
اون مردک زن کش رو باید تیکه تیکه کنن. آخه شماها چطور دلتون میاد اینجوری یه موجودی که انقدر از نظر جسمی ازتون ضعییفتر هستش رو بزنید؟! بابا ، لات های قدیم هم افتشون بود که با یکی که ضعیفه درگیر بشن! مثلا تو مردی آشغال؟! اون نفر دوم هم بیچاره جونش به لبش رسیده بود. به نظرم وقتی قانون نمیتونه مشکل رو حل کنه این اتفاقات میفته.
سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۵