تجربه انواع آزار جنسی زنان در ایران
رأی دهید
این تحقیق روی ۳۵۰ زن ۲۵ تا پنجاه ساله در ساری، مرکز استان مازندران انجام شده و نتایج آن در فصلنامه رفاه اجتماعی منتشر شده است.
محققان مزاحمت جنسی را "توجه جنسی ناخواسته" تعریف کردهاند که با رفتارهای "فیزیکی، بصری، کلامی و جنسی"، باعث "تهدید و ارعاب" یا "تحقیر و ناراحتی" زنان شود.
آنها آزارهای جنسی در قبال زنان را به سه دسته کلامی، غیرکلامی و جسمی تقسیم کردند.
تمام زنانی که در این تحقیق شرکت داشتند، مزاحمت جنسی غیر کلامی، تقریبا ۹۰ درصد آنان آزار کلامی و تقریبا ۹۵ درصد نیز اشکالی از مزاحمت جسمی را تجربه کردهاند.
به علاوه، این تحقیق نشان داده که "تجربه مزاحمت کلامی در زنان مجرد و مطلقه بیش از دیگر گروههاست."
در مورد مزاحمت غیرکلامی "در سطح بالا" هم زنان مجرد (۸۲.۹ درصد)، مطلقه (۶۳.۶ درصد)، متاهل (۶۱.۲ درصد) و زنانی که همسرشان فوت شده (۴۰ درصد) بوده است.
اما تمام زنانی که همسرشان فوت شده، ۹۸.۶ درصد زنان مجرد، ۹۴.۹ درصد زنان متاهل، ۸۱.۹ درصد زنان مطلقه، مزاحمت جنسی جسمی را "کم یا زیاد" تجربه کردهاند.
نکته دیگری که محققان به آن اشاره کردهاند ارتباط تحصیلات زنان با مزاحمتهای جنسی کلامی است، هر چه تحصیلات زنان بیشتر شده این مزاحمت هم برایشان بیشتر شده و "تمامی زنان دارای مدرک تحصیلی فوقلیسانس یا بالاتر آن را تجربه کردهاند."
محققان حضور بیشتر زنان تحصیلکرده را در عرصههای اجتماعی دلیل این تفاوت عنوان کردهاند.
اما این تفاوت "معنادار" در میزان مزاحمت جنسی کلامی و غیرکلامی برای زنان تحصیلکرده، در مزاحمتهای جسمی دیده نمیشود و میزان تحصیلات تاثیری در مواجهه با این مزاحمت ندارد.
اشتغال زنان هم تا حدی بر تجربه مزاحمت جنسی تاثیر دارد، مزاحمت کلامی برای زنان شاغل بیشتر است اما مزاحم غیرکلامی و جنسی برای زنان شاغل و غیر شاغل تقریبا مشابه بوده است.
این پژوهش در نهایت به این نتیجه رسیده که جوانی (عامل سن و تعداد فرزندان) و حضور بیشتر در عرصه اجتماعی (تحصیلات، اشتغال) زنان را بیشتر در معرض مزاحمتهای جنسی قرار میدهد.
محققان این "ناهنجاری اجتماعی" را ناشی از "نابرابریهای اجتماعی" و "ساختارهای فرهنگی-اجتماعی" دانستهاند که خود معلول "نابرابری جنسیتی و جنسگرایی" است.
تحقیقات در زمینه آزار و مزاحمت جنسی زنان در ایران به علت موانع موجود روی جمعیتهای محدود صورت میگیرد با این حال نتایج آنها تا حدی همخوانی دارند.
در تحقیق دیگری که در سال ۱۳۸۹ درباره آزار جنسی زنان در محیط کار انجام شد، ۴۰ درصد زنان در محیط کار، آزارهای جنسی کلامی دیده بودند که بیشتر از طرف مردانی بود که به "لحاظ منزلتی و اجتماعی" بالاتر از زنان قربانی داشتند.
میزان و شدت این آزارها به "نوع شغل، میزان درآمد، تاهل، محیط کار (دولتی، نیمه دولتی و خصوصی) ارتباط داشت.
احساس امنیت جنسی زنان در محیطهای مختلف در تهران (تحقیق مریم نجار و اعظم آهنگر)تحقیق دیگری که در سال ۱۳۸۹ در مورد "احساس امنیت جنسی زنان" ساکن تهران انجام شد، نشان داد "منطقه مسکونی، مدت زمانی که بانوان بیرون از منزل سپری میکنند، تأهل، شغل، نوع منزل مسکونی، منطقه مسکونی، احساس وظیفه و میزان آگاهی کـه افـراد در دوران کودکی از والدین خود گرفتهاند" در احساس امنیت جنسی زنان نقش داشتند.
این تحقیق همچنین به این نتیجه رسیده که تقریبا نیمی از زنان در معابر و اماکن عمومی امنیت "متوسطی" را احساس میکنند که کسانی که در معابر عمومی امنیت جنسی "خیلی زیادی" را تجربه میکردند فقط پنج درصد بودند.
بر اساس این تحقیق، واکنش زنان تهرانی به مزاحمتهای جنسی هم بر حسب شدت مزاحمت متفاوت است اما در بسیاری موارد آنها در قبال این رفتارها واکنشی نشان نمیدهند:
"۷۲.۵ درصد زنان در قبال نگاههای معنیدار، ۶۲.۵ درصد در قبال متلکهای زننده و ۱۲.۵ درصد در مقابل لمس اعضای بدن سکوت میکنند."