قتل نوه و مادربزرگ با ضربات چاقو
رأی دهید
پدر مقتول با اشاره به اختلاف بین پسرش با همسرش و قصد آنها برای متارکه به کارآگاهان گفت: «رسول و آذر حدود یکسال پیش با یکدیگر ازدواج کرده بودند، اما از همان ابتدا با یکدیگر اختلافات شدیدی داشتند؛ به همین علت تصمیم به متارکه گرفتند و طی این مدت نیز پسرم بهتنهایی در طبقه اول منزل مادربزرگش زندگی میکرد. زمانی که رسول با من تماس گرفت و گفت آذر در را از داخل فقل کرده و اجازه ورود به او را نمیدهد، تصمیم گرفتم به خانه رسول بروم و مانع از آغاز درگیری دوباره آنها بشوم، اما زمانی که وارد خانه شدم با جسد پسرم در داخل خانه و جسد مادربزرگش در راهپله روبهرو شدم.» با توجه به اظهارات پدر مقتول و بررسیهای در ورودی منزل مقتول، کارآگاهان مطمئن شدند که مقتول پس از تخریب در ورودی به داخل خانه ورود پیدا کرده و با فرد یا افرادی درگیر شده و نهایتا به علت اصابت ضربات چاقو به ناحیه گردن و دیگر قسمتهای بدن به قتل رسیده است. پس از اظهارات پدر مقتول مبنیبر حضور همسر مقتول در محل جنایت، کارآگاهان به محل سکونت آذر در همان نزدیکی محل جنایت در منطقه جماران مراجعه و اطلاع یافتند که آذر همزمان با وقوع قتل متواری شده است. در ادامه تحقیقات، ماموران مطلع شدند که آذر بههمراه یکی از بستگان نزدیک مقتول به نام امیر از تهران خارج شده و هر دو نفر به شهرهای شمالی کشور متواری شدهاند.
در شرایطی که تحقیقات پلیسی جهت شناسایی مخفیگاه متهمان در شهرهای شمالی کشور در دستور کار اداره دهم قرار داشت، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که آذر و امیر جهت تهیه پول به تهران مراجعه کردهاند که بلافاصله محل تردد هر دوی آنها در منطقه دارآباد شناسایی شد و سرانجام هفتم آذر دستگیر شدند.
با آغاز تحقیقات هر دو متهم به درگیری با مقتول و قتل او و همچنین ارتکاب جنایت دوم اعتراف کردند. آنها در اعترافات خود عنوان کردند که مقتول پس از تخریب در ورودی واحد طبقه اول، وارد خانه و با آذر درگیر شده است. در همین زمان مقتول متوجه حضور امیر در خانه و با او نیز درگیر شده، اما امیر با ضربات چاقو او را به قتل رسانده است. مادربزرگ مقتول که با شنیدن صدای درگیری، از طبقه دوم به طبقه پایین آمده و در راهپلهها ایستاده بود، آذر و امیر را دیده و هر دوی آنها را شناسایی کرده که او نیز به همین علت توسط متهمان به قتل رسیده است.
آذر گفت: میدانستم شوهرم در خانه نیست. از مدتها پیش با امیر رابطه عاطفی داشتم و با هم به این خانه رفته بودیم تا اینکه شوهرم صبح سررسید و وقتی فهمید در از پشت قفل است آن را شکست و داخل شد.وی افزود: رسول ابتدا با من مواجه شد و به اعتراض پرداخت و ناگهان امیر را در خانه دید و به سمت او حمله کرد.امیر نیز گفت: وقتی شوهر آذر به سمتم آمد با چاقویی که همراهم بود او را هدف قرار دادم و بعد مادربزرگ او را که با شنیدن صدای دعوا از طبقه دوم به طبقه پایین آمده و در راهپلهها ایستاده بود از ترس اینکه ما را دیده است و لو خواهیم رفت مورد حمله قرار دادم و او را هم کشتم سپس سوار بر ماشین آذر آنجا را ترک کرده و پا به فرار گذاشتیم، در شهرهای شمالی سرگردان بودیم تا اینکه پولهایمان تمام شد و به تهران آمدیم و به دام افتادیم.بنابر این گزارش، آذر و امیر در بازجوییها هر کدام دلایل متفاوتی را برای حضور همزمانشان در خانه قربانیان بیان کردند که تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.