تنهایی بیش از افسردگی باعث مرگ و میر می‌شود

همایون خیری
در بین آهنگ‌های مختلفی که هر روز در جهان تولید می‌شود تعداد آن‌هایی که مضمون اصلی‌شان عشق از دست رفته و تنهایی‌ست کم نیستند. اشعاری که پایه چنین آهنگ‌هایی هستند بدون ترکیب با موسیقی هم جانسوزند. اما جانسوز بودن تنها یک واژه ادبی نیست زیرا نتایج یک پژوهش تازه نشان داده تنهایی عامل اصلی اختلال در سوخت و ساز طبیعی سلول‌هاست و 14 درصد کسانی که دچار تنهایی هستند در اثر همین اختلالات سلولی جان خود را از دست می‌دهند.
 
پژوهشگران دانشگاه‌‌های شیکاگو، فلوریدا و کالیفرنیا در یک مطالعه جدید نتیجه گیری کرده‌اند که تنش‌های عصبی ناشی از تنهایی باعث کاهش تولید گلبول‌های سفید خونی در انسان و انواعی از میمون‌ها می‌شود. گلبول‌های سفید خون بخشی از سلول‌های دفاعی بدن محسوب می‌شوند و اختلال در تولید آن‌ها به کاهش دفاع بدن در برابر عوامل بیماریزا می‌انجامد.
 
پیش از این مطالعات متعددی درباره پاسخ ناکافی بدن به محرک‌های بیماریزا انجام شده بود که بر اساس آن‌ها عوامل التهاب سلولی با پاسخ قابل توجهی از دستگاه ایمنی بدن مواجه نمی‌شوند. بعنوان مثال عامل التهاب ویروسی منجر به فعال شدن ژن‌های مشخصی در خزانه ژنی سلول می‌شود اما همزمان ژن‌های مسئول پاسخ دادن به التهاب فعال نمی‌شوند. بطور اختصار به چنین شرایطی CTRA یا "پاسخ تعللی به ناخوشی" گفته می‌شود.
 
آنچه در مطالعه جدید انجام شد چگونگی فعال شدن ژن‌های سلولی در مواجهه با آلودگی‌های میکروبی و ویروسی بود.
 
بطور کلی آلودگی‌های میکروبی و ویروسی به ضعیف شدن بدن منجر می‌شوند. ولی اگرچه میکروب‌ها می‌توانند منجر به بروز بیماری‌های حاد یا مزمن شوند ولی اغلب میکروب‌ها یاخته‌های مفید محسوب می‌شوند و تنها کمتر از یک درصد آن‌ها مضر هستند. در حالی که ویروس‌ها از نظر اندازه از کوچک‌ترین میکروب‌ها نیز کوچک‌ترند ولی برخلاف میکروب‌ها عمده ویروس‌ها بیماریزا بشمار می‌روند. نحوه عمل ویروس‌ها اتصال به سلول‌ها و تغییر عملکرد ژنتیکی آن‌ها برای تکثیر حداکثری ویروس‌های مشابه است. همین تغییر عملکرد باعث مرگ سلولی می‌شود. تفاوت مهم میان عفونت میکروبی و ویروسی این است که میکروب‌ها را می‌توان با واکسیناسیون مهار کرد اما به دلیل امکان جهش‌های بیشمار ژنتیکی در خزانه ژنی ویروس‌های در عمده موارد برای مهار آن‌ها نمی‌توان از واکسن استفاده کرد.
 
مطالعه جدید پژوهشگران نشان داده است تنهایی می‌تواند منجر به ایجاد یک رابطه دو طرفه میان پاسخ تعللی به ناخوشی و ناکارآیی سلول‌های سفید خونی شود. نکته قابل توجهی که پژوهشگران به آن اشاره کرده‌اند این است که ناخوشی ناشی از تنهایی با ناخوشی‌های ناشی از افسردگی متفاوت است و این دو ناخوشی را نمی‌توان در یک گروه قرار داد بطوری که میزان پاسخ تعللی به ناخوشی در مورد تنهایی بالاتر از افسردگی‌ست. به این ترتیب ایمنی بدن افراد در شرایطی که تنهایی را تجربه می‌کنند بیش از زمانی‌ست که دچار افسردگی می‌شوند.
 
پژوهشگران می‌گویند آزمایش خونی نمونه‌های انسان و میمون که دچار تنهایی هستند نشان داده است در خون آن‌ها میزان هورمون نوراپی‌نفرین بیشتر از دیگران است. این هورمون که یک ناقل شیمیایی برای ارتباط سلول‌های دستگاه عصبی با یکدیگر است با تحریک سلول‌های پایه‌ای خون در مغز استخوان باعث تولید بیشتر نوعی از گلبول‌های سفید به نام مونوسیت می‌شود. اما مونوسیت‌هایی که با تحریک بیشتر مغز استخوان ساخته می‌شود نابالغ هستند و در نتیجه وجود آن‌ها نشانه التهاب دستگاه ایمنی بدن است.   
    
مطالعه زیست روانشناسان نشان داده است در بدن میمون‌هایی که با افزایش گلبول‌های سفید نابالغ روبرو می‌شوند نقص دستگاه ایمنی گسترده‌تر می‌شود و چنین میمون‌هایی بسادگی در مقابل نمونه‌هایی از ویروس‌هایی نظیر ویروس ایدز در انسان از پا درمی‌آیند. آنچه گزارش تازه از آن خبر می‌دهد این است که برخلاف انتظار، تنهایی نه تنها واکنشی مثبت نسبت به ناخوشایندی‌های اجتماعی نیست بلکه با کاهش سلامتی افراد زندگی آن‌ها را به مخاطره می‌اندازد.   
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.