جنایت با انگیزه سرقت ازکارشناس وزارت دفاع
رأی دهید
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست نورالله عزیزمحمدی و با حضور دو مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.
او گفت: «میثم 31 ساله متهم است نیمه‌شب دوازدهم اسفند 91 عباسعلی 54 ساله را در بزرگراه چمران زیر پل مدیریت به‌عنوان مسافر سوار خودرو کرده و او را با انگیزه سرقت کیف پولش کشته و جنازه را در حاشیه خیابان رها کرده است. اکنون با توجه به مدارک موجود در پرونده برایش اشد مجازات می‌خواهم.»
قربانی جنایتسپس همسر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «شوهرم مهندس الکترونیک و کارشناس وزارت دفاع بود. او برای شرکت در مراسم ختم یکی از بستگان، از تهران به زاهدان رفته و با هواپیما به فرودگاه مهرآباد برگشته بود. او وقتی به تهران رسید با تلفن خانه‌مان تماس گرفت و با من احوا‌‌‌ل‌پرسی کرد. منتظر ورود شوهرم به خانه بودم که خبری از او نشد. هر چه با موبایلش تماس گرفتم پاسخ نداد تا اینکه از بیمارستان خبر رسید پلیس پیکر نیمه‌جان او را در خیابان یافته است. به بیمارستان رفتم اما شوهرم به‌خاطر ضربه مغزی جان سپرده بود.»
او در حالی که اشک می‌ریخت، ادامه داد: «پلیس به بررسی فیلم ضبط شده دوربین مداربسته فرودگاه مهرآباد پرداخت و فهمید عباسعلی با یک خودروی سواری از محوطه آنجا به بیرون رفته بود. همان موقع بود که ردیابی گوشی موبایل شوهرم نتیجه داد چون میثم که سیم‌کارتش را داخل گوشی شوهرم انداخته و با آن تماس گرفته بود، ردیابی شد.»
این زن افزود: «میثم با بی‌رحمی شوهرم را برای دزدی کیفش کشته است و من از طرف فرزندانم برای او حکم قصاص می‌خواهم.»
سپس میثم پشت تریبون دفاع ایستاد. او پیشتر به قتل اعتراف کرده و گفته بود: «چون قسط ماشینم عقب افتاده بود، تصمیم به دزدی گرفتم. به بهانه مسافرکشی به فرودگاه مهرآباد رفتم و مردی را که کیف مشکی در دست داشت به مقصد ازگل سوار ماشین کردم. اما در میان راه از مسیر اصلی خارج شدم و به او که معترض شده بود، شوکر زدم و بیهوش شد. کیفش را گشتم و فقط 200 هزار تومان به دست آوردم. می‌خواستم فرار کنم، اما ترسیدم بعد از به‌هوش آمدن مرا شناسایی کند و به دردسر بیفتم، به همین خاطر با قاب آیینه ماشین چندضربه به سرش زدم و او را از ماشین به بیرون انداختم.»
او اما در جلسه دادگاه منکر جنایت شد و پای میز محاکمه ادعای تازه‌ای مطرح کرد و گفت: «من گوشی موبایلی را که با آن تماس گرفتم و از همان طریق هم ردیابی شدم از روی میز دوستم دزدیده بودم.»
او ادامه داد: «مدتی بود در یک آژانس کار می‌کردم و قرار بود گوشی موبایل دوستم را از او بخرم، اما دوستم قیمت گوشی را گران می‌گفت، به همین خاطر یک بار در غیاب دوستم گوشی را از روی میزش برداشتم و سیم‌کارتم را داخل آن انداختم و تماس گرفتم. من از همین طریق ردیابی و بازداشت شدم و تحت فشار روانی در اداره آگاهی به قتل اعتراف کردم، ولی حالا می‌گویم بی‌گناهم و هرگز مقتول را ندیده بودم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده میثم را به قصاص و 74ضربه شلاق محکوم کرد.
