افسانه 'نیروهای خودسر' در جمهوری اسلامی ایران

 
استقبال از علی لاریجانی با شعارهایی همچون "مرگ بر منافق" در مراسم عزاداری بیت رهبری در شب عاشورا، جدیدترین نمونه از حملات سیاسی به چهره های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در حضور آیت الله خامنه‌ای است.
 
علی لاریجانی، در پی تصویب سریع طرح اجرای برجام در جلسه ۱۹ مهر مجلس ایران، مورد حمله شدید عده ای از محافظه کاران قرار گرفته که او را به خاطر اشاره به نقش رهبر جمهوری اسلامی ایران در این فرایند، مورد انتقاد شدید قرار می دهند. اشاره به مسئولیت آیت الله خامنه ای در اجرایی شدن برجام، ظاهرا از این جهت مورد انتقاد قرار گرفته که وی، به هر علت، تمایلی به علنی کردن این مسئولیت ندارد.
 
این اولین بار نیست که کسانی که متهم به ناهمسویی با رهبر شده اند، هدف شعارها یا اقدامات تند "لباس شخصی ها" قرار می گیرند.
یکی از معروف ترین صحنه های چنین برخوردی، مراسم سالگرد درگذشت آیت الله خمینی در آرامگاه وی در ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ بود که در جریان آن، عده ای از شعاردهندگان در حضور آقای خامنه ای و با شعار حمایت از رهبر، سخنرانی حسن خمینی را بر هم زدند. حسن خمینی در آن زمان، متهم به ناهمسویی با رهبر در جریان وقایع پس از انتخابات ۱۳۸۸ شده بود.
 
در ۱۴ خرداد ۱۳۹۰ و پس از خبرسازشدن "نافرمانی" رئیس جمهور وقت بر سر وزات اطلاعات، نوبت به بر هم خوردن سخنرانی محمود احمدی نژاد با شعارهای حمایت از رهبر رسید. یک سال بعد و در ادامه نافرمانی های آقای احمدی نژاد از آیت الله خامنه ای، باز سخنرانی او بر هم خورد؛ هرچند حسن خمینی هم، مانند سال ۱۳۹۰ و البته کمتر از سال ۱۳۸۹، هدف شعارهای تند قرار گرفت. با روی کار آمدن حسن روحانی در سال ۱۳۹۲، نوبت به او رسید که سخنرانیش در مراسم ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ – به میزانی کمتر از زمان آقای احمدی نژاد – مختل شود.
قابل انکار نیست که رهبر جمهوری اسلامی، در مواردی تندروی های لباس شخصی ها را مورد انتقاد قرار داده است. او مثلا در اظهارنظرهایی جداگانه، از حمله به کوی دانشگاه در سال های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ و نیز ورود معترضان به سفارت بریتانیا در سال ۱۳۹۰ انتقاد کرده است.
 
اما در هیچ کدام از این دفعات، نشانه ای وجود نداشته که رهبر جمهوری اسلامی ایران، منتقد "نقش آفرینی" لباس شخصی ها در خیابان ها باشد و هر بار، حداکثر، از بابت برخی "زیاده روی" های این نیروها یا هزینه‌های کنترل‌نشده اقداماتشان گله منده بوده است.
 
به عنوان نمونه، بعد از ورود به سفارت بریتانیا، آقای خامنه ای با اشاره به "اشغال آن سفارت خبیث" گفته که در این فقره، "احساسات جوانان درست بوده ولی رفتنشان [به داخل ساختمان] درست نبوده"؛ یا در پی هر دو بار حمله به خوابگاه دانشجویان در سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸، قوه قضاییه که زیر نظر رهبری قرار دارد، با عاملان این حمله برخوردی نکرده است.
 
میزان مصونیت لباس شخصی های مهاجم به دانشجویان در حدی بوده که حتی بعد از ماجرای کوی دانشگاه در ۱۳۷۸، کسانی در حد سرپرست ناحیه انتظامی تهران بزرگ یا فرمانده "نوپو" هم مورد محاکمه قرار گرفتند (هرچند تبرئه شدند) اما پای یکی از لباس شخصی‌ها نیز به دادگاه کشیده نشد.
 
حتی در گزارش شورای عالی امنیت در مورد کوی دانشگاه، با وجود افشای رسمی نقش نوپو به عنوان ناشناخته ترین واحد یگان ویژه نیروی انتظامی، لباس شخصی های مهاجم با علامت سه نقطه (...) یا عناوینی از قبیل "افراد شناخته شده از تشکل‌های معروف غیررسمی" مورد اشاره قرار گرفتند.
مطالعه موردی "خودسرهای وزارت اطلاعات"
شاید معروف ترین اقدام منتسب به "نیروهای خودسر" در جمهوری اسلامی ایران، واقعه معروف به "قتل های زنجیره‌ای" باشد. فرایندی که اگرچه در سال ۱۳۷۷ خبرساز شد، اما "سازوکاری" بود که از سال ها پیش در داخل وزارت اطلاعات ایران عمل می کرد و در نتیجه آن، افرادی که برای امنیت ملی مضر تشخیص داده می شدند، در معرض انتخاب و حذف فیزیکی قرار می گرفتند.
به دنبال مشخص شدن نقش ماموران وزارت اطلاعات در این قتل ها با پیگیری محمد خاتمی رئیس جمهور وقت، وی گفت که چنین ترورهایی، دیگر در این وزارتخانه تکرار نخواهد شد.
 
آقای خاتمی، موفق به عملی کردن مجموعه ای از وعده های خود در زمینه های مختلف نشد، اما این پیش بینی او، به گونه ای غیرمنتظره به واقعیت پیوست: پس از ۱۳۷۷، البته قتل ها و سوء قصدهای مختلفی توسط نیروهای حکومتی یا مورد حمایت حکومت ایران انجام گرفت (از سوء قصد ناکام به سعید حجاریان گرفته تا کشتن زندانیان یا معترضان خیابانی یا احتمالا برخی عملیات برون مرزی سپاه پاسداران)، اما شواهدی در دست نیست که "ترور مخالفان سیاسی از سوی وزارت اطلاعات" ادامه یافته باشد.
 
به نظر می رسد دلیل مشخصی که باعث شد تا محمد خاتمی، با وجود اختیارات بسیار محدود خود در وزارت اطلاعات، از تکرار نشدن ترورهای سیاسی این وزارتخانه در آینده سخن بگوید، این بود که به هر صورت اطمینان یافته بود که "نظام جمهوری اسلامی ایران" تصمیم گرفته است که چارچوب انجام این ترورها متوقف شود. چارچوبی که فعالیتش، بر خلاف بسیاری از شایعات منتشر شده در آن مقطع، در قالب تصمیم گیری مقام های ارشد حکومتی برای حذف فیزیکی افراد مشخص نبود؛ اما به معنی به رسمیت شناختن فرایندی در داخل وزارت اطلاعات بود که اختیار انتخاب و حذف افراد را داشت.
 
به نظر می رسد که افسانه "عملیات خودسرانه لباس شخصی ها" نیز، حکایت کمابیش مشابهی دارد. در صورتی که نظام حکومتی ایران، صلاح بداند که فرایند استفاده از لباس شخصی‌ها را در عرصه سیاست ایران متوقف کند، فعالیت آنها به سرعت پایان خواهد یافت.
تا وقتی که چنین اتفاقی نیفتاده، منطقا معنایی جز این ندارد که راس نظام جمهوری اسلامی ایران، توقف فعالیت آنها را به مصلحت نمی داند.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۸
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
از 28 مرداد تا امروز این لشگر لاتها توانایی های خود را به اثبات رساندند به نقل از ویکی پدیا : گفته می‌شود که الگویی را که هفت کچلون و سایر لمپن‌ها و جاهلهای عصر پهلوی در بنا کردن آن نقش داشتند و طی آن با استفاده از قمه و چاقو و پنجه بوکس و چوب و چماق و گل کمر (کمربندهایی که گل یا برجستگی بزرگ داشت و در دعوا و زد و خورد به کار می‌رفت) به مقابله خیابانی با مخالفین حکومت می‌پرداختند، پس از انقلاب و در خلق پدیده‌ای به نام لباس شخصی‌ها مورد توجه سردمداران نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت. در ارزیابی نهایی شباهت غیرقابل انکاری میان لباس شخصی‌ها با هفت کچلون و دیگر گروههای مشابه در عصر پهلوی موجود است.افرادی جاهل و لمپن و بزن بهادر که خاستگاه اغلب آنها از جنوب شهر تهران است، اغلب (و جز موارد استثنائی همچون موردِ طیب حاج رضایی)، حامی و طرفدار قدرت بر سر کار و حکومت غالبند، وجهه کم و بیش مذهبی با برداشتی قشری از دین و مذهب دارند، طوریکه گرچه چندان پایبند فرایض واجب مذهبی همچون نماز و روزه نیستند، اما اهل هیئت و تکیه و راه اندازی دسته‌های عزاداری به شمار می‌روند
دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴ - ۰۰:۳۵
۶۳
برجعلی - کلن، آلمان
توی بیت رهبری کسی‌ بدون اذن رهبر اجازه نداره حتا صداش رو کمی‌ بلند کنه، چه برسه به اینکه بخواد شعار بده .
دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴ - ۰۱:۴۸
۵۰
Cyrusiii - لیدز، انگلستان

باور کنید وجود نیروهای خودسر افسانه نیست. سال ۶۱ ۲تا از بستگان ما را شنبه گرفتند ۴ شنبه اعدام کردند. کاملاً بی‌ گناه، برادر و خواهر ۲۲ و ۲۴ ساله ۲تاشون هم معلم بودند. ۶ ماه بعد من از جبهه اومدم مرخصی بین حمله (بیسجی بودم ۱۷ ساله). من را هم گرفتند ۲۱ روز دست و چش بسته تو انباری سپاه زندان بودم. رئس سپاه بهم گفت حیف که برخی‌ از عزیزان دارن برات پا درمیونی میکنند، وگرنه تا جمعه لاشت را برا ننت‌ میفرستادم، مثل اون قوم و خویشات. بابام با هماهنگیه امام جمعه که آدم بسیار درستی‌ بود، شکایت کردند به دیوان عالی‌ کشور. کاشی عمل اومد که منابع امنیتی‌ و قضایی کشور از اعدام اون ۲ نفر هیچ اطلاعی نداشتند. دستگیری‌ها و اعدام‌ها کاملا خود سرانه از طرف ۱۴ عضو سپاه انجام شده بود. همشون را تبعید کردند. چندتا‌شون باید طبق قانون خودشون قصاص میشدند که متاسفانه نشدند. خودسری کمتر شده ولی‌ هنوز ادامه داره. نااا گفته نماند که در سیستمی‌ که حکمرانی بر اساس دین و ایدئولژی باشه، فضا برای خودسر‌ها آماده و مهیا خواهد شد.
دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴ - ۰۱:۵۹
۲۵
romano - تهران، ایران
[::Cyrusiii - لیدز، انگلستان::]. دوست عزیز من تسلیت می گم و حرفهای شما درسته و در عین حال دردناک. اینها به کسی در این مملکت نمونده که زخمی نزده باشن (هر جورش حداقلش دیگه اقتصادی بوده). حرف من اینجا دفاع از دین یا مورد دیگه نیست دوست عزیز اینها یک سیستم فاشیست و اتفاقا غیر دینی هستن (من اصرار زیاد دارم که اینها اصلا دینی اینها به هیچ جور ایدولوژی اعتقاد ندارن، هیچ نوع مرام نامه ای ندارن اینها سلبریتی دینی هستن مثل واتیکان هواپیما هلیکوپتر دارن یک چیزی مثل آل سعودن) و دین تنها ابزاریه برای شکنجه و چپاول بهتر. دوست عزیز درسته عزیزان شما رفتن (همینطور خود من) ولی مطمئن باش یکروز جواب خواهند داد یادت میاد محافظ احمدی نژاد و این همدانی بچه های طفل معصوم مردم رو سال 88 سلاخی کردن اونها اون موقع فکر می کردن دنیا تا ابد مال اونهاست ولی چه زود و چه بد حساب پس دادن تو کشور خودشون مزدوری کردن و آدمکش اجیری ملت شدن الان اونور دنیا خودشون توسط مزدوران کس دیگه به قتل رسیدن یعنی حتی لیاقت نداشتن خونشون در کشور خودشون ریخته بشه ردست یا غلط من به اینها اعتقاد دارم و موارد زیادی هم دیدم.
دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴ - ۰۴:۲۸
۵۳
Majid38 - ملبورن، استرالیا
دوستان نیروهاى خود سر مستقیم از مجتبى خامنه اى دستور مى گیرند.
دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴ - ۰۶:۱۳
۴۴
majiddk - کپنهاک، دانمارک
در کوره های ادم سوزی هیتلر کسانی که در صف ایستاده بودند برای سوزانده شدن :خودشان نفر جلویی را داخل کوره مینداختن با علم اینکه نفر بعدی خودشان میباسند که بایست سوزانده شوند.در این حکومت هم وقتی علیه رفسنجانی شعار داده میشد لاریجانی و غیره سکوت کردند در حالی که امروز نوبت خود لاریجانی و فردا نوبت دیگری است تا مورد الطاف نیروهای خود سر قرار گیرند.
دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۹
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.