ازدواج زوج کارتن خواب در مرکز مهر
رأی دهید
به گزارش ایسنا، اینجا مرکز مهر است؛ مرکزی که با همت اعضای جمعیت طلوع بینشانها 50 زن کارتنخواب بهبود یافته را نگهداری میکند. مرکزی که میزبان جشن ازدواج زن و مردی است که روزگاری خیابان محل خوابشان بوده است.
وقتی زوج جوان وارد حیاط "مرکز مهر" شدند، بیش از هر چیز به نگاه و حالات زنان کارتن خواب بهبود یافته که مدتی پاکی برخی شاید به 15 روز میرسید، خیره میشوند. نگاههایی که «حسرت» وجهه مشترک تمامی آنها بود. عروس میگرید.
از آرزوی کودکیهایش میگوید که همچون تمام دختران خود را همیشه در رخت عروسی میدیده؛ حال با همان تور و تاج، در این شب ملکه قصههای رویاهای کودکیاش شده است. گویی هنوز باور ندارد این اوست که لباس سپید برتن دارد و نگاههایی همراه با حسرت تعقیبش میکنند.
از 21 سالگی میگوید که سرآغاز کارتن خوابیاش بوده و در آن سالها از همه داراییهایش حتی "بدنش" گذشته و در حالی آرزوهایش را خاک کرده که نفس میکشیده و زنده بوده.
خود را جای کارتن خوابهایی میگذارد که امروز مهمان جشن زندگی دوبارهاش هستند: «خوشحالم که مهمانان مراسم من کسانی هستند که هشت ساله باهاشون زندگی کردم و خوشحالم که با شرکت در مراسم عروسی من میخندن و تبریک میگن، عروسی ما تفاوتی با بقیه عروسیها نداره، هر کسی شادیش را جوری تقسیم میکنه، ما هم این شکلی دوست داشتیم».
برایش آرزوی خوشبختی میکنم. چرخی در حیاط نه چندان بزرگ مرکز مهر میزنم. حال میفهمم که عروس جوان درست میگفت که حسرت یک آغوش و حسرت یک نگاه بدون قضاوت در نگاه تمامی مهمانان موج میزند.
با یکی از دختران جمعیت طلوع بی نشانها هم کلام میشوم. او ازدواج دو کارتن خواب بهبود یافته را تعریف میکند و اشارهای به علی و سارا دارد که دو سالی است در کنار هم زندگی میکنند. سراغشان را میگیرم، امشب آنها هم مهمان این بزم هستند. سارا را از دور میبینم، مشغول پذیرایی از مهمانان است و زمانی برای گفت و گو ندارد. با دیدنش باور نمیکنم او هم روزی کارتن خواب بوده پس سراغ همسرش میروم.
"علی" از دوران کارتن خوابیاش میگوید که چطور علیرغم همه آنچه در زندگیاش داشته و به قول خودش روزی ثروتمند بوده، اما کارتن خواب شده. بادی به غبغب میاندازد و با غرور از پاکی 9 سالهاش میگوید و اینکه چطور از 20 سالگی تا 9 سال پیش هروئین مصرف میکرده اما در نهایت از مهر 85 با شرکت در جلسات NA پاک شده و آن را تا امروز حفظ کرده است.
زنی میانسال و حدود 50 ساله توجهام را جلب میکند. کنارش مینشینم. چند ثانیهای میگذرد. نگاهم میکند. میپرسم که دوست دارد با هم همصحبت شویم که میگوید:«از چی؟». روایت زندگیاش را میپرسم. نگاهی به آسمان میدوزد. بدون مقدمه شروع میکند و میگوید: «اسمم سانازه. 52 سالمه، از 46 سالگی شیشه مصرف میکردم،. طلاق گرفته بودم و پیش بابام بودم، اما وقتی فهمید معتاد شدم از خونه پرتم کرد بیرون». بغضش را میخورد و ادامه میدهد: «حتی الان که چهار ماه و یک روزه پاکم باز هم خونه راهم نمیده فقط خواهرم یه وقتایی میاد اینجا بهم سر میزنه».
لبخند تلخی دارد و با همان لبخندش میگوید:«اینجا خونه ماست (مرکز مهر). راضیم. همه چی داریم. اینجا تازه بافتنی هم یاد گرفتم. دوست ندارم از اینجا بیرون برم. اگه برم همان آش و همان کاسهاس، مگه اینکه بابام قبول کنه برگردم خونه».
غمی در جمله آخرش است، گویا در این دنیا تمام امیدش پدری است که منتظر نگاه دوبارهاش است. ادامه میدهد: «کارتن خوابی بد، بد، خیلی بد. دو بار خفتم کردند، با چاقو تهدیدم کردن، مردای معتاد وقتی نشئه میشن همه کار میکردند اما وقتی خمار بودند حتی اگه میزدی تو سرشون نمیپرسیدن چرا زدی؟».
با شرمساری سرش را پایین میاندازد و لحنی بچهگانه به خود میگیرد. داستان زندگیاش را تعریف میکند و از اعتیادش آن هم در 46 سالگی میگوید. میگوید از خوشی دورهمیهایی که روزگارش را سیاه کردند: «توی مهمونیهای آنچنانی بالای شهر رفت و آمد داشتم، اولین بار اونجا کشیدم. گفتن نمیزاره خسته شی، انرژی بهت میده، به خودم اومدم دیدم وسط خیابونا آواره شدم و همونایی که معتادم کردن الان دارن اونور آب ....».
به چهرهاش عمیق میشوم. غرق در افکارش است. آرزویش را میپرسم که سریع میگوید: «تا حالا بهش فکر نکردم». نمیگذارد حرفم را ادامه دهم. یکدفعه از جایش بلند میشود، روبوسی میکند و با گفتن «خوشحالمون کردی که اومدی»، خیلی مودبانه خواستار جداییمان میشود.
هنوز از ساناز جدا نشدهام که زنی حدود 40 ساله با آرایشی نسبتا غلیظ کنارم میآید. دستم را به گرمی میفشارد و میگوید: «ببخشید تور و خدا باعث زحمت شما هم شدیم. منت گذاشتید و اومدید». نمیدانم نسبتش با عروس و داماد و یا در مهمانی که به سر میبرد، چه بود. تشکری کرد و رفت؛ سریع، همچون آمدن بدون مقدمهاش.
حسرتها، نگاههای پر از بغض و خندهها را میبینم. میبینم که چطور آدمها بغضها را با پکی محکم به سیگار از دل خارج میکنند. گویی میخواهند تمام غمها و نداشتههایشان را با دود از دل بیرون کنند تا شاید مرهمی باشد بر دل بی یاورشان.
ساعت از 12 گذشته، سور و سات عروسی دیگر باید جمع شود، زنان و دختران سیگار به دست همچنان مشغول صحبتند، خداحافظی میکنم و از مرکز مهر بیرون میآیم و در تمام مسیر به آمارهای نه چندان درست 15 تا 17 هزار کارتن خواب کشور که به گفته مسئولان بهزیستی حدود یک درصد را کودکان آنها و حدود 5 تا 10 درصد را زنان تشکیل میدهند و همچنین هشدار نسبت به روند رو به رشد تعداد زنان کارتن خواب توسط مسئولان شهری فکر میکنم. در چنین شرایطی تا چه حد برنامههای علمی و مدون برای پیشگیری از این آسیب، جلوگیری از شیوع آن و یا حتی ساماندهی افراد مبتلا انجام شده؟ اقدامات صورت گرفته تاکنون چقدر موثر بودهاند؟ آیا نیازی به بازنگری دستورالعملها و یا سیاستهای موجود دراین حوزه نیست؟
دیدگاه خوانندگان
۵۸
سلام لبخند - تهران، ایران
زندگی جدیدشان به مبارکی و شادی . ولی موضوع دیگه اینکه : در خبرها . صورت یک ادم سابقه دار را با کلی پرونده . شطرنجی نشون میدن !!! ولی صورت زیبای ایندو را در معرض نمایش همگان قرار میدهند . ایا فکر نمیکنند که چه مشکلاتی در زندگی جدید و در اینده . برای خودشان و فرزندانشان بوجود بیاد ؟؟؟؟ اخه شد ما یه کاری را درست انجام بدیم ؟؟؟
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۵
۴۶
setayeshz565 - وین، اتریش
مبارک باشه و خوشبخت باشند همیشه،جه خوشکل و خوشتیب هم بودن😊
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۱
۵۳
آزاده هبوط - ملبورن، استرالیا
اونوقت بعضی ها پول جمع می کنند می رن سرزمین بیگانه دنبال خدا می گردند و با پز و دب بر می گردند
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۷
۵۵
bulgaria - اندن، بلژیک
مبارک باشد این وصلت. به این کارها میگن مکه، به این کارها میگن انسان دوستی، خوش به حال آنهایی که چنین کارهایی را انجام میدهند. فقط یک چیزی را من نفهمیدم، راستی وقتی نفت داریم پس چرا اینقدر کارتن خواب داریم؟ مگه نه اینکه نفت ثروت ملی است و هرجا که نفت دارد مردم آنجا ثروتمند هستند؟ پس چرا ما اینقدر بدبختیم؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟ راستی نفتمان چه شد؟
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۷
۵۳
fereshteh-wi - سیاتل، ایالات متحده امریکا
واقعاً ممنون هر کی که این کارو رو کرده هستم.
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۶
۵۳
fereshteh-wi - سیاتل، ایالات متحده امریکا
واقعاً ممنون هر کی که این کارو رو کرده هستم.
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۶
۵۵
bulgaria - اندن، بلژیک
مبارک باشد این وصلت. به این کارها میگن مکه، به این کارها میگن انسان دوستی، خوش به حال آنهایی که چنین کارهایی را انجام میدهند. فقط یک چیزی را من نفهمیدم، راستی وقتی نفت داریم پس چرا اینقدر کارتن خواب داریم؟ مگه نه اینکه نفت ثروت ملی است و هرجا که نفت دارد مردم آنجا ثروتمند هستند؟ پس چرا ما اینقدر بدبختیم؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟ راستی نفتمان چه شد؟
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۷
۵۳
آزاده هبوط - ملبورن، استرالیا
اونوقت بعضی ها پول جمع می کنند می رن سرزمین بیگانه دنبال خدا می گردند و با پز و دب بر می گردند
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۷
۴۶
setayeshz565 - وین، اتریش
مبارک باشه و خوشبخت باشند همیشه،جه خوشکل و خوشتیب هم بودن😊
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۱
۵۸
سلام لبخند - تهران، ایران
زندگی جدیدشان به مبارکی و شادی . ولی موضوع دیگه اینکه : در خبرها . صورت یک ادم سابقه دار را با کلی پرونده . شطرنجی نشون میدن !!! ولی صورت زیبای ایندو را در معرض نمایش همگان قرار میدهند . ایا فکر نمیکنند که چه مشکلاتی در زندگی جدید و در اینده . برای خودشان و فرزندانشان بوجود بیاد ؟؟؟؟ اخه شد ما یه کاری را درست انجام بدیم ؟؟؟
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۵
۵۸
سلام لبخند - تهران، ایران
زندگی جدیدشان به مبارکی و شادی . ولی موضوع دیگه اینکه : در خبرها . صورت یک ادم سابقه دار را با کلی پرونده . شطرنجی نشون میدن !!! ولی صورت زیبای ایندو را در معرض نمایش همگان قرار میدهند . ایا فکر نمیکنند که چه مشکلاتی در زندگی جدید و در اینده . برای خودشان و فرزندانشان بوجود بیاد ؟؟؟؟ اخه شد ما یه کاری را درست انجام بدیم ؟؟؟
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۵
۴۶
setayeshz565 - وین، اتریش
مبارک باشه و خوشبخت باشند همیشه،جه خوشکل و خوشتیب هم بودن😊
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۱
۵۳
آزاده هبوط - ملبورن، استرالیا
اونوقت بعضی ها پول جمع می کنند می رن سرزمین بیگانه دنبال خدا می گردند و با پز و دب بر می گردند
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۷
۵۵
bulgaria - اندن، بلژیک
مبارک باشد این وصلت. به این کارها میگن مکه، به این کارها میگن انسان دوستی، خوش به حال آنهایی که چنین کارهایی را انجام میدهند. فقط یک چیزی را من نفهمیدم، راستی وقتی نفت داریم پس چرا اینقدر کارتن خواب داریم؟ مگه نه اینکه نفت ثروت ملی است و هرجا که نفت دارد مردم آنجا ثروتمند هستند؟ پس چرا ما اینقدر بدبختیم؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟ راستی نفتمان چه شد؟
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۷
۵۳
fereshteh-wi - سیاتل، ایالات متحده امریکا
واقعاً ممنون هر کی که این کارو رو کرده هستم.
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۶
۵۸
سلام لبخند - تهران، ایران
زندگی جدیدشان به مبارکی و شادی . ولی موضوع دیگه اینکه : در خبرها . صورت یک ادم سابقه دار را با کلی پرونده . شطرنجی نشون میدن !!! ولی صورت زیبای ایندو را در معرض نمایش همگان قرار میدهند . ایا فکر نمیکنند که چه مشکلاتی در زندگی جدید و در اینده . برای خودشان و فرزندانشان بوجود بیاد ؟؟؟؟ اخه شد ما یه کاری را درست انجام بدیم ؟؟؟
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۵
۵۳
آزاده هبوط - ملبورن، استرالیا
اونوقت بعضی ها پول جمع می کنند می رن سرزمین بیگانه دنبال خدا می گردند و با پز و دب بر می گردند
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۷
۴۶
setayeshz565 - وین، اتریش
مبارک باشه و خوشبخت باشند همیشه،جه خوشکل و خوشتیب هم بودن😊
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۱
۵۵
bulgaria - اندن، بلژیک
مبارک باشد این وصلت. به این کارها میگن مکه، به این کارها میگن انسان دوستی، خوش به حال آنهایی که چنین کارهایی را انجام میدهند. فقط یک چیزی را من نفهمیدم، راستی وقتی نفت داریم پس چرا اینقدر کارتن خواب داریم؟ مگه نه اینکه نفت ثروت ملی است و هرجا که نفت دارد مردم آنجا ثروتمند هستند؟ پس چرا ما اینقدر بدبختیم؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟ راستی نفتمان چه شد؟
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۷
۵۳
fereshteh-wi - سیاتل، ایالات متحده امریکا
واقعاً ممنون هر کی که این کارو رو کرده هستم.
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۶
۵۳
fereshteh-wi - سیاتل، ایالات متحده امریکا
واقعاً ممنون هر کی که این کارو رو کرده هستم.
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۶
۵۵
bulgaria - اندن، بلژیک
مبارک باشد این وصلت. به این کارها میگن مکه، به این کارها میگن انسان دوستی، خوش به حال آنهایی که چنین کارهایی را انجام میدهند. فقط یک چیزی را من نفهمیدم، راستی وقتی نفت داریم پس چرا اینقدر کارتن خواب داریم؟ مگه نه اینکه نفت ثروت ملی است و هرجا که نفت دارد مردم آنجا ثروتمند هستند؟ پس چرا ما اینقدر بدبختیم؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟ راستی نفتمان چه شد؟
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۷
۴۶
setayeshz565 - وین، اتریش
مبارک باشه و خوشبخت باشند همیشه،جه خوشکل و خوشتیب هم بودن😊
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۱
۵۳
آزاده هبوط - ملبورن، استرالیا
اونوقت بعضی ها پول جمع می کنند می رن سرزمین بیگانه دنبال خدا می گردند و با پز و دب بر می گردند
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۷
۵۸
سلام لبخند - تهران، ایران
زندگی جدیدشان به مبارکی و شادی . ولی موضوع دیگه اینکه : در خبرها . صورت یک ادم سابقه دار را با کلی پرونده . شطرنجی نشون میدن !!! ولی صورت زیبای ایندو را در معرض نمایش همگان قرار میدهند . ایا فکر نمیکنند که چه مشکلاتی در زندگی جدید و در اینده . برای خودشان و فرزندانشان بوجود بیاد ؟؟؟؟ اخه شد ما یه کاری را درست انجام بدیم ؟؟؟
سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۵