رهبری که 'ثبات سیاسی' را به قیمت 'تغییر سیاست هسته‌ای' خرید

توافق هسته‌ای میان ایران و شش کشور قدرتمند جهان سرانجام پس از ماه‌ها مذاکره فشرده به امضا رسید. این قرارداد نحوه رفع تحریم‌های بین‌المللی و حدود فعالت هسته‌ای ایران را مشخص می‌کند.
ارزیابی این توافق در بستر سیاسی ایران نشان می‌دهد که چند سناریو در حال شکل گیری است، از جمله اینکه:
یک - آیت‌الله علی خامنه‌ای حاضر به قبول برخی تغییرات شده تا به نظام ثبات بیشتر بدهد.
دو - این مصالحه برای افکار عمومی در ایران یک پیروزی محسوب می‌شود.
سه - سیاست خارجی، به شکلی آرام ولی مشخص، تغییر جهت می‌دهد.
چهار - حسن روحانی، دولت و حامیانش از این تحول سود خواهند برد.
پنج - تندروهای اصولگرا امکان بهره برداری سیاسی از این توافق را ندارد.
فرمول کار رهبر چه بود؟
آیت‌الله خامنه‌ای با دادن امتیاز و اتخاد روش خاص خودش هدف‌های مشخصی را دنبال کرد. مهمترین آنها ثبات بیشتر نظام بود که با رفع تحریم، به نوعی فعالیت هسته‌ای را حفظ و نارضایتی عمومی را مهار می‌کند.برای فهمیدن موقعیت آیت‌الله خامنه‌ای در معادله هسته‌ای می‌توان این فرمول را بکار گرفت که "دست یافتن به ثبات نیاز به تغییر دارد" و در پرونده هسته‌ای، آقای خامنه‌ای تغییر را پذیرفته تا به نظام ثبات بیشتر ببخشد.
 
تغییراتی که رهبر ایران قبول کرده مفاهیم مختلفی را در بر می گیرد. از جمله تحول در این اندیشه که مؤمنان موظفند تا ابد با یک دشمن مطلقأ شیطانی بجنگند به شکلی که امروزه در مبارزه ایران و آمریکا تجلی پیدا میکند.
 
بر اساس این تغییر، در حوزه سیاست عملی، "مرگ بر آمریکا" جای خود را به "مذاکره با آمریکا" و "معامله با آمریکا" می‌دهد و اراده‌گرایی ایدئولوژیکی نظام به تدریج به نوعی واقع‌بینی و تعقل‌گرایی تبدیل می‌شود.
 
روش کار رهبر در پرونده هسته‌ای بر روی "دو خط موازی" بوده، یعنی دو خط سیاست متفاوت را همزمان تشویق کرده و پیش برده است تا علی‌رغم تناقض گفتاری بتواند تاثیر مورد نظرش را بگذارد.
 
وی از یک سو از مذاکره کنندگان و از سوی دیگر از مخالفین حمایت کرده است. از یک طرف ظریف را مؤمن غیور خوانده و همانجا گفته دلواپسی درقبال سیاست دولت خالی از اشکال است.
 
آیت‌الله خامنه‌ای با دادن امتیاز و اتخاد روش خاص خودش هدف‌های مشخصی را دنبال کرد. مهمترین آنها ثبات بیشتر نظام بود که با رفع تحریم، به نوعی فعالیت هسته‌ای را حفظ و نارضایتی عمومی را مهار می‌کند.
 
در عین حال وی توانست این روند را با مدیریت کردن افکار عمومی و پایین آوردن انتظارات مردم به سرانجام برساند. ظاهرا رهبر امیدوار است که این تغییرات با حفظ جناح‌های موجود صورت بگیرد و از ریزش پایگاه وفادار جلوگیری کند.
گرایش اصلاحی در افکار عمومی توسعه پیدا می‌کند
اکثر مردم ایران، حداقل طی چند سال گذشته، خواهان مصالحه هسته‌ای، به معنی دادن و گرفتن امتیاز، بوده‌اند و شواهد و مدارک برای این ادعا به فراوانی وجود دارد.
 
انتخابات ۹۲ در واقع رفراندمی در مورد مسئله هسته‌ای بود. طی آن اکثریت قاطع مردم، یعنی نزدیک به ۹۰ درصد رای‌دهندگان، از نامزدهایی حمایت کردند که از سیاست محمود احمدی نژاد و سعید جلیلی (مذاکره کننده هسته‌ای) فاصله گرفتند.
 
نظر سنجی‌های اخیر نشان می دهد که ۶۰ تا ۷۰ درصد مردم خواهان چنین توافقی بوده‌اند. بر این اساس، توافق هسته‌ای را باید یک پیروزی قابل توجه‌ برای مطالبات مردم دانست.
 
از نظر حکومت، مسئله‌ای که باید در قبال افکار عمومی مدیریت شود سطح انتظارات از این مصالحه است.
به نظر می‌رسد نوعی ساده‌انگاری عمومی وجود دارد که بسیاری از مشکلات مملکت با رفع تحریم‌ها از میان می‌رود.
پایین آوردن انتظارات مردم و واقعی کردن آنها مشکلی است که نظام سیاسی با آن روبروست بخصوص اینکه این موضوع میتواند مورد بهره برداری جناح‌ها قرار بگیرد.
 
مهمترین تاثیر قرارداد هسته‌ای را باید میان رای‌دهندگان "شناور یا خاکستری" جستجو کرد، یعنی افرادی که وفاداری سیاسی به هیچ یک از قطب‌های سیاسی ندارند.
 
شاید بتوان استدلال کرد که این گروه اجتماعی تحت تاثیر مصالحه با امریکا و احتمال بهبود اوضاع اقتصادی تصمیم خواهد گرفت که در روند سیاسی موجود و ممکن، یعنی انتخابات، فعالانه‌تر شرکت کند.
 
به عبارت دیگر، دست‌یابی به توافق هسته‌ای، به هر شکل و شمایلی، روند "اصلاحات" را در برابر آلترناتیو "انقلاب" و یا "ارتجاع" تقویت خواهد کرد.
 
در همین حال، تاثیر توافق هسته‌ای بر پایگاه اجتماعی اصولگرایان نیاز به مدیریت خواهد داشت چون توافق بدست آمده برای این گروه ضربه ایدئولوژیکی سختی خواهد بود.
 
این گروه سالهاست که به شعار "مرگ بر امریکا" در گفتار مذهبی و سیاسی خود عادت کرده‌و اکنون باید واقعیت مذاکره و معامله با "شیطان بزرگ" را بپذیرد. این تغییر میتواند موجب تزلزل و ریزش اعتماد سیاسی آنها شود.

حل مناقشه هسته‌ای روابط ایران و روسیه را از تله گروگیری رها میکند و ماهیت ابزاری آنرا به نفع ایران تغییر میدهد. این توافق به همین روال اتکا به چین را کمتر خواهد کرد.سیاست خارجی جهت تازه‌ای پیدا میکنداگر روزی تاریخ‌نویسان به دنبال سندی باشند که نشان دهد چگونه سیاست‌ورزی در جمهوری اسلامی از فصل آرمان‌گرایی گذر کرد و به فصل واقع‌بینی و تعقل رسید شاید همین توافق هسته‌ای بهترین سند آن باشد. تحولی که تاثیر زیربنایی آن در کوتاه مدت و دراز مدت غیر قابل انکار است.
 
محتوای این تغییر، مهمتر از همه، کم رنگ کردن مفهوم مبارزه ضد اسکتباری/امپریالیستی در گفتار رسمی حکومت و تشویق گفتگو با آمریکا در رفتار است. به اضافه، تقویت عنصر میانه‌رو را در روند تصمیم‌گیری سیاست خارجی به همراه دارد.
 
با این حال عادی سازی روابط میان دو کشور به آسانی امکان پذیر نخواهد بود و علی‌رغم زیربنایی بودن این تغییر نمیتوان انتظار داشت که در تمام حوزه‌های سیاست خارجی تاثیر بگذارد. به ویژه آنکه آیت الله خامنه ای در تلاش برای راضی نگه داشتن بخشی از طرفداران خود در سخنرانیهایش بارها تاکید کرده است که هر نوع توافق هسته ای نبایستی به مفهوم آشتی با آمریکا تعبیر شود.
 
بیشترین زمینه تحول احتمالا در روابط با اتحادیه اروپا خواهد بود که برخی کشورهای اروپایی، چون آلمان و شاید بریتانیا، علاقمند به بازسازی روابط مستحکم‌تر باشند.
حل مناقشه هسته‌ای روابط ایران و روسیه را از تله گروگیری رها میکند و ماهیت ابزاری آنرا به نفع ایران تغییر میدهد. این توافق به همین روال اتکا به چین را کمتر خواهد کرد.
 
اما زمینه فوری‌تر تاثیرگذاری احتمالا در حوزه عراق خواهد بود. میدانیم که طی سال گذشته، نیروهای شیعه در کنار ارتش عراق و نیروهای کرد نتوانسته‌اند در برابر نیروهای "خلافت اسلامی" بایستند و کنترل موصل، رمادی و چند شهر دیگر را از دست نیروهای داعش خارج سازند.
 
یکی از راه‌های موثر همکاری احتمالی تهران و واشنگتن می‌تواند استفاده از نیروی هوایی امریکا در پشتیبانی از نیروهای شیعه و ارتش عراق باشد. در عین حال امکان همکاری ایران و امریکا در یمن، سوریه و فلسطین کمتر است.
بدینسان، تغییر در سیاست خارجی جدی و عمیق است اما تاثیر فوری آن تمام حوزه ها را در برنمی‌گیرد.
روحانی و حامیانش نیرومندتر میشوند

روحانی توانست با زبردستی رابطه خود را با اجزا مختلف دستگاه سیاسی و مردم کوچه و بازار حفظ کند و در عین حال مذاکرات را پیش ببرد. با رهبر روابط کاری و بر حسب اعتماد داشت. نیروهای حامیش را وفادارانه و در فاصله معقولی حفظ کرد. با نیروهای مخالف آنچنان برخورد که قدرتش را در انظار به نمایش گذاشت ولی رقیب را جری نکرد.توافق هسته‌ای دست‌آورد مهمی برای شخص روحانی، دولت و حامیان وی خواهد بود. این توافق به یک بحران بالقوه حیاتی پایان داد و یکی از قول‌های انتخاباتی روحانی را به مرحله اجرا رساند. این دست‌آورد را میتوان هم سنگ سیاست "عادی سازی" هاشمی رفسنجانی در دولت بعد از جنگ و سیاست "گفتگوی تمدن‌ها" در دوره محمد خاتمی دانست.
 
روحانی توانست با زبردستی رابطه خود را با اجزا مختلف دستگاه سیاسی و مردم کوچه و بازار حفظ کند و در عین حال مذاکرات را پیش ببرد. با رهبر روابط کاری و بر حسب اعتماد داشت. نیروهای حامیش را وفادارانه و در فاصله معقولی حفظ کرد. با نیروهای مخالف آنچنان برخورد که قدرتش را در انظار به نمایش گذاشت ولی رقیب را جری نکرد.
 
توافق هسته‌ای موفقیتی بود که در چارچوب استراتژی روحانی (یعنی پیشرفت گام به گام در سیاست داخلی؛ بهبود اوضاع اقتصادی با شیب ملایم؛ و توجه به افکار عمومی) بدست آمد و برتری سیاست اعتدالی را در شرایط موجود ثابت کرد.
 
استراتژی روحانی ظاهرا سه مرحله‌دارد: حل مسئله هسته‌ای، بهبود وضع اقتصادی و اصلاحات اجتماعی و سیاسی. توافق اخیر، دست روحانی را در مرحله اقتصادی بازتر خواهد کرد. بازگشت پول‌های بلوکه شده، افزایش درآمد نفتی و سرمایه‌گذاری خارجی، بخصوص در حوزه‌های نفت و گاز، به کاهش بیکاری و تورم کمک خواهد نمود. فرصتی خواهد بود برای رسیدگی به سه دهک پایین اجتماع که به لحاظ اقتصادی ضربه پذیرند.
 
در انتخابات اسفند ماه روحانی و حامیانش (یعنی اعتدالیون و اصلاح‌طلبان) موقعیت بهتری خواهند داشت. کار آسانی نخواهد بود ولی می‌توانند امیدوار باشند یک اقلیت نیرومند، و یا حتی اکثریت، را در مجلس شورا بدست آورند. شاید حتی احتمال موفقیتشان در مجلس خبرگان بیشتر شود. تحکیم موقعیت در مجلس زیربنای دور دوم ریاست جمهوری روحانی و انجام رفرم‌های سیاسی خواهد بود.
 
در همین حال، خطری که دولت را تهدید میکند از یک سو ناتوانی در مدیریت انتظارات مردم، و از سوی دیگر، بروز اختلاف داخلی در اردوی اعتدالیون و اصلاح‌طلبان به موقع پیروزی است.
تندروها در برابر شکست دست به تهاجم میزنند
بزرگترین بازندگان توافق هسته‌ای نیروهای تندروی اصولگرا خواهند بود که برای هشت سال رادیکال‌ترین و جنگجویانه‌ترین روش‌ها را در حوزه‌های سیاست خارجی و هسته‌ای اتخاذ کردند و زیر بیرق عوامگرایی احمدی‌نژاد تحریم‌را ورق پاره خواندندبزرگترین بازندگان توافق هسته‌ای نیروهای تندروی اصولگرا خواهند بود که برای هشت سال رادیکال‌ترین و جنگجویانه‌ترین روش‌ها را در حوزه‌های سیاست خارجی و هسته‌ای اتخاذ کردند و زیر بیرق عوامگرایی احمدی‌نژاد تحریم‌را ورق پاره خواندند و برنامه‌شان را بر مبنای "تهدید زدایی و فرصت سازی" پیش بردند. این توافق تاب و توان سیاسی آنها را کم خواهد کرد.
 
اکنون آنها مجبورند شکست و عقب نشینی خود را بپذیرند و یا بر مبنای فکر "حمله بهترین دفاع است" دست به تهاجم بزنند. تاکتیک کارشان بالابردن سطح انتظار مردم و کوچک شمردن دست‌آوردهای توافق هسته‌ای خواهد بود. به اضافه فشار را در فضای عمومی، از دانشگاه گرفته تا استادیوم ورزشی، افزایش خواهند داد و بخصوص در مسائل فرهنگی تهاجمی‌تر خواهند شد.
 
تضعیف تندروهای اصولگرا فرصتی را در داخل این اردو برای اصولگرایان معتدل و سنتی فراهم خواهد کرد که دست برتر را پیدا کنند. این کار آسانی نخواهد بود بخصوص که فاصله میان تندروها و معتدل‌ها زیاد است و بعید به نظر میرسد که اصولگرایان سنتی‌بتوانند در این میان نقش میانجی را بازی کنند.
 
اما بزرگترین ضربه به پایگاه اجتماعی تندروهای اصولگرا خواهد خورد که اکنون درباره منطق سیاست هسته‌ای دوره احمدی نژاد تردید خواهند کرد. تندروها با این احتمال روبرو هستند که نیروهایشان ریزش کند و سهم فعلی ده درصدی از صندوق رای را هم از دست بدهند.
تمامی نیروهای تندروی اصولگرا - فارغ از اینکه اکنون به احمدی نژاد وفادار باشند یا خیر - با این بحران روبرو خواهند شد. این طیف شامل گروه‌های مصباح یزدی، پایداری، ایثارگران، رهپویان و یکتا می‌شود.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۱
behzad50 - مونیخ، آلمان

دولت قذافی در لیبی‌ و صدام در عراق هم در روز و سالهای پایانی حکومت به ابراز عجز و پشیمانی اینچنینی از نوع روحانی و خامنه‌ای و به‌ دستمالی دامن آمریکا متوسل شدند تا شاید زمان، ثبات و قوام برای خود بخرند غافل از آنکه وقتی‌ آجل رسید میبرد. ملت دیگر گول نخواهند خورد..آنکه با د بکارد طوفان درو خواهد کرد !
‌چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۵
۴۴
ANTI-JAHL - هامبورگ، آلمان

در واقع رژیم بعد از ناکامی در بلند پروازی‌های اتمی‌ و فشار اقتصادی شدید لرزش پایه‌ها ی پوسیده استبداد دینی خودش رو در یک قیام مردمی در آینده نه چندان دور احساس کرد و این تنها علت تن‌ دادن به مذاکره و نوشیدن جام کیک زرد بود.
‌چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۶
۴۹
agha-javad - تهران، ایران

رهبری که در وجودش نفرت و در هر جمله‌اش کلمات "دشمن" نهفته است چه رهبریست!!! چنین رهبری مختص انسان تهی از مغز و ظالم می‌باشد . این نوع رهبران فقط به وسیله انسان نماهای جنایتکار بر قدرت زمانی‌ را بر ملتی میتازند! تاریخ بارها پیدایش و پایان آنان را نشان داده است.
‌چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۶
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
گور بابای‌ این رهبر و نسل قاتلش از عربستان ۱۴۰۰ سال پیش که حمله کردند ثروت ایران را خوردند مردان را کشته با همسرانشان خوابیدند و دختران ایرانی‌ را در عربستان فروختند و این ملت عجیب و غریب برای همان قاتلان سینه میزند و گریه می‌کند و به زیارت گورشان میرود.و یا حسین میر حسین..ننگگگگگگگگگگگ
‌چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۰
۷۳
نازک بین - شفیلد، انگلستان
آنچه که دراین میان مهم میباشد . ضربه سنگین ایدئولوژیکی وارد شده به تندرو ها میباشد.تا در پس این شکست و عقب نشینی مفتضحانه . مردم به آرامش نسبی برسند . و دولت هم بتواند برنامه های سیاسی و اقتصادی و رفاهی خودش را با آرامش و پشتیبانی اکثریت 90 در صدی مردم دنبال کند.
‌چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۲
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.