خیانت و جنایت :قتل همسر با همدستی یک مرد
رأی دهید
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی و با حضور دو مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. او گفت: «زهره 27 ساله متهم است به دنبال رابطه پنهانی با یوسف 33 ساله و با همدستی این مرد، بیستوچهارم خرداد 92 شوهرش به نام جواد را کشت و جنازهاش را در زبالهها در جاده ساوه رها کرد. اکنون با توجه به اینکه اولیای دم جواد در قید حیات نیستند و دادستان از طرف پسر شش ساله قربانی برای عاملان این مجازات اشد مجازات خواسته است برای آنان کیفر میخواهم.»
شوهرم خیانت میکرد و طلاقم نمیداد
در چند سالگی ازدواج کردی؟
19سال داشتم که با جواد ازدواج کردم.
چطور با همسرت آشنا شدی؟
یک روز که همراه دوستم برای گردش به پارک رفته بودم با او آشنا شدم. من و جواد به هم علاقهمند شده بودیم که شش ماه بعد به خواستگاریام آمد و ازدواج کردیم.
اختلافهایتان از چه موقع شروع شد؟
یک سال اول زندگی خوبی داشتیم، اما جواد کمی بدخلق شد. به دنیا آمدن پسرمان هم وضعیت را بهتر نکرد. او به من خیانت میکرد. چند بار که متوجه رابطه پنهانی او با چند زن شدم و به او اعتراض کردم مرا به باد کتک گرفت. او میگفت چون مرد است میتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد.
چطور شد که با یوسف آشنا شدی؟
خانه مادرم حوالی اسلامشهر بود و آخر هفتهها با ماشین خطی به خانه مادرم میرفتم. یوسف هم راننده یکی از ماشینهای خطی بود. چون میدید افسرده و ناراحت هستم یک روز علت ناراحتیام را پرسید که با او درددل کردم و گفتم شوهرم به من خیانت میکند. آن روز یوسف شماره تلفنش را به من داد. گاهی اوقات با او تماس میگرفتم و صحبت میکردم. بعد از مدتی گمان کردم یوسف مرد آرزوهایم است. به همین خاطر تصمیم به ازدواج با او گرفتم.
چرا از شوهرت طلاق نگرفتی؟
شوهرم حاضر به طلاقم نبود. او میگفت طلاقت نمیدهم مگر اینکه بمیرم. به همین خاطر تصمیم به قتل او گرفتم.
آمپول بیهوشی را چطور به او تزریق کردی؟
در کلاسهای کمکهای اولیه ثبتنام کرده بودم. از شوهرم خواستم تا اجازه دهد برای امتحان یک آمپول تقویتی به او تزریق کنم. من اما آمپول بیهوشی را به او تزریق کردم که بیهوش شد. سپس با یوسف تماس گرفتم.
آمپول را چطور تهیه کرده بودی؟
آن را یوسف به مبلغ 350 هزار تومان برایم خریده بود.
موقع قتل، فرزندت کجا بود؟
ایلیا که آن موقع چهار سال داشت خوابیده بود که یوسف به خانهمان آمد و کار را تمام کرد. من در حمل جنازه به او کمک کردم و او خودش به تنهایی جنازه را به جاده ساوه برد.
حالا فرزندت کجاست؟
مادرم از او نگهداری میکند. هرچند وقت یکبار او را برای ملاقات من به زندان میآورد. من با اشتباهاتم آینده خودم و پسرم را هم تباه کردم.
19سال داشتم که با جواد ازدواج کردم.
چطور با همسرت آشنا شدی؟
یک روز که همراه دوستم برای گردش به پارک رفته بودم با او آشنا شدم. من و جواد به هم علاقهمند شده بودیم که شش ماه بعد به خواستگاریام آمد و ازدواج کردیم.
اختلافهایتان از چه موقع شروع شد؟
یک سال اول زندگی خوبی داشتیم، اما جواد کمی بدخلق شد. به دنیا آمدن پسرمان هم وضعیت را بهتر نکرد. او به من خیانت میکرد. چند بار که متوجه رابطه پنهانی او با چند زن شدم و به او اعتراض کردم مرا به باد کتک گرفت. او میگفت چون مرد است میتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد.
چطور شد که با یوسف آشنا شدی؟
خانه مادرم حوالی اسلامشهر بود و آخر هفتهها با ماشین خطی به خانه مادرم میرفتم. یوسف هم راننده یکی از ماشینهای خطی بود. چون میدید افسرده و ناراحت هستم یک روز علت ناراحتیام را پرسید که با او درددل کردم و گفتم شوهرم به من خیانت میکند. آن روز یوسف شماره تلفنش را به من داد. گاهی اوقات با او تماس میگرفتم و صحبت میکردم. بعد از مدتی گمان کردم یوسف مرد آرزوهایم است. به همین خاطر تصمیم به ازدواج با او گرفتم.
چرا از شوهرت طلاق نگرفتی؟
شوهرم حاضر به طلاقم نبود. او میگفت طلاقت نمیدهم مگر اینکه بمیرم. به همین خاطر تصمیم به قتل او گرفتم.
آمپول بیهوشی را چطور به او تزریق کردی؟
در کلاسهای کمکهای اولیه ثبتنام کرده بودم. از شوهرم خواستم تا اجازه دهد برای امتحان یک آمپول تقویتی به او تزریق کنم. من اما آمپول بیهوشی را به او تزریق کردم که بیهوش شد. سپس با یوسف تماس گرفتم.
آمپول را چطور تهیه کرده بودی؟
آن را یوسف به مبلغ 350 هزار تومان برایم خریده بود.
موقع قتل، فرزندت کجا بود؟
ایلیا که آن موقع چهار سال داشت خوابیده بود که یوسف به خانهمان آمد و کار را تمام کرد. من در حمل جنازه به او کمک کردم و او خودش به تنهایی جنازه را به جاده ساوه برد.
حالا فرزندت کجاست؟
مادرم از او نگهداری میکند. هرچند وقت یکبار او را برای ملاقات من به زندان میآورد. من با اشتباهاتم آینده خودم و پسرم را هم تباه کردم.
دیدگاه خوانندگان
۴۷
halk_35 - روتردام، هلند
فقط میتونم بگم خاک بر سرت ، شانس آوردی که حکم اعدام نگرفتی که اون بچه بیچاره برای بار دوم یتیم بشه ، هر چند که مادری مثل تو اصلا لیاقت مادر بودن رو هم نداره ، هر کسی رو دیدی عشق شدی دیگه ، توی پارک شوهرت ، توی ماشین خطی این یارو قاتل رو ، خدا به داده بعدی برسه .
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱
۴۹
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
چقدر قتل شوهر توسط زن با همدستی مرد دیگری زیاد شده . این بخاطر قانون غلط طلاق است که به مردها اجازه می دهند زنان را طلاق ندهند و آن زن برای رهایی چاره ای جز کشتن شوهرش ندارد
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۴
۴۹
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
چقدر قتل شوهر توسط زن با همدستی مرد دیگری زیاد شده . این بخاطر قانون غلط طلاق است که به مردها اجازه می دهند زنان را طلاق ندهند و آن زن برای رهایی چاره ای جز کشتن شوهرش ندارد
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۴
۴۷
halk_35 - روتردام، هلند
فقط میتونم بگم خاک بر سرت ، شانس آوردی که حکم اعدام نگرفتی که اون بچه بیچاره برای بار دوم یتیم بشه ، هر چند که مادری مثل تو اصلا لیاقت مادر بودن رو هم نداره ، هر کسی رو دیدی عشق شدی دیگه ، توی پارک شوهرت ، توی ماشین خطی این یارو قاتل رو ، خدا به داده بعدی برسه .
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱
۴۷
halk_35 - روتردام، هلند
فقط میتونم بگم خاک بر سرت ، شانس آوردی که حکم اعدام نگرفتی که اون بچه بیچاره برای بار دوم یتیم بشه ، هر چند که مادری مثل تو اصلا لیاقت مادر بودن رو هم نداره ، هر کسی رو دیدی عشق شدی دیگه ، توی پارک شوهرت ، توی ماشین خطی این یارو قاتل رو ، خدا به داده بعدی برسه .
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱
۴۹
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
چقدر قتل شوهر توسط زن با همدستی مرد دیگری زیاد شده . این بخاطر قانون غلط طلاق است که به مردها اجازه می دهند زنان را طلاق ندهند و آن زن برای رهایی چاره ای جز کشتن شوهرش ندارد
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۴
۴۷
halk_35 - روتردام، هلند
فقط میتونم بگم خاک بر سرت ، شانس آوردی که حکم اعدام نگرفتی که اون بچه بیچاره برای بار دوم یتیم بشه ، هر چند که مادری مثل تو اصلا لیاقت مادر بودن رو هم نداره ، هر کسی رو دیدی عشق شدی دیگه ، توی پارک شوهرت ، توی ماشین خطی این یارو قاتل رو ، خدا به داده بعدی برسه .
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱
۴۹
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
چقدر قتل شوهر توسط زن با همدستی مرد دیگری زیاد شده . این بخاطر قانون غلط طلاق است که به مردها اجازه می دهند زنان را طلاق ندهند و آن زن برای رهایی چاره ای جز کشتن شوهرش ندارد
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۴
۴۹
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
چقدر قتل شوهر توسط زن با همدستی مرد دیگری زیاد شده . این بخاطر قانون غلط طلاق است که به مردها اجازه می دهند زنان را طلاق ندهند و آن زن برای رهایی چاره ای جز کشتن شوهرش ندارد
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۴
۴۷
halk_35 - روتردام، هلند
فقط میتونم بگم خاک بر سرت ، شانس آوردی که حکم اعدام نگرفتی که اون بچه بیچاره برای بار دوم یتیم بشه ، هر چند که مادری مثل تو اصلا لیاقت مادر بودن رو هم نداره ، هر کسی رو دیدی عشق شدی دیگه ، توی پارک شوهرت ، توی ماشین خطی این یارو قاتل رو ، خدا به داده بعدی برسه .
چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱
