پسر قلعه نویی آتش به پا کرد /جنگ سایبری و ناتمام طرفداران حجازی و قلعه نویی

[::reymond - استکهلم، سوئد::]. برای همین دائما از حضور سیاسیون و نمایندگان دولت ایراد می گرفت؟ برای همین با حضور امثال علیپورها وسرداران سپاه ایراد می گرفت؟ یک چیزی بگید تو مخیله آدم بگنجه لااقل. کلا تو ایران همه چیز برعکس دیده میشه. مثل اون علی پروین که علنا تبلیغات انتری را کرد میشه متعصب، یکی مثل این بنده خدا که تو کنفرانس خبری به سایت و سیستم و حضور سپاهیون و نمایندگان دولت احمدی نژاد توپید میشه پاچه خوار خخخخ حالا باز خوبه قلعه نویی نرفته بود تیم خشایار محسنی. سایت اگر سانسور نکنه و کاربران هم فحش و ناسزا ندهند کل سیستم خاندان حجازی را می نویسم و قضاوت به عهده کاربران. از دوران روپایی زدن برای بنگاه رابینسون در دوبی و همکاری با همین خشایار محسنی و بحران کوچ ستارگان ایرانی به دوبی که در برنامه نود هم بررسی شد تا این آخری که با نوچه های خودشون هوادارانشون را میزدند و می انداختند گردن هواداران قلعه نویی اما خدا را شکر عکس هاشون بیرون اومد و شناسایی شدند که اینها طرفدار کی بودند.

ناصرحجازی کسی بود که بخاطر پاچه خواری فتل و دستور حکومت از کار بیکار شد و جنگ علنی اش در زمان کاندیدای ریاست جمهوری بالا گرفت که قشنگ یادمه گفت من از همه اینها معروف تر هستم و رای بیشتری میارم(هرچند بعد زد زیرش و گفت من اصلا کاندید نشدم). حجازی یک مشکل اساسی داشت و آن خودبزرگ بینی بود، در هیچ تیمی موفق نبود و اما دائما ایراد از دیگران می گرفت. حتی در استقلال اهواز هم معروف بود که لیست بازیکنان فیکس هم دست خودش نیست و یک شوخی در تمرینات باب شده بود که هرکی می خواهد فیکس بشه باید بره خواستگاری آزیتا! حالا داستان این بماند که نگن رفت تو زندگی خصوصی طرف. پروژه زیر آب زنی امیر قلعه نویی یک پروژه کاملا لنگی بود که هرگز این داستان به تائید هیچ احدی نرسید و حتی گفتند شاهد آن منصور پورحیدری بود که هربار ازش پرسیدند گفت به هیچ عنوان صحت ندارد. اما چرا ناصرحجازی خودش را وسط این بازی لنگی ها و داستان سرایی هایشان انداخت را خودش باید جواب بدهد. اما چالب ترین نکته اینجا است که وقتی قلعه نویی بعد از رفتنش اولین پیشنهادش بعنوان جایگزین ناصر حجازی بود با انواع و اقسام تعاریف توسط ایشان...

ادامه: انواع تعاریف توسط ایشان در روزنامه خبر ورزشی و یک برنامه زنده تلویزیونی شد اما تا موفق نشد باز به خونه اول برگشت و گفت کم کاری بازیکن و برهم زدن تمرکز توسط کسانی که می خواهند جانشین من بشوند. اما هرساله هم وقتی قلعه نویی مربی استقلال بود حتی وقتی مربی سپاهان بود بدون استثناء قبل از هر بازی حیاتی اون تیم میومد سم پاشی می کرد. بدون استثناء تیکه می انداخت و تمرکز تیم را بر هم میریخت و میگفت این تیم دست فری کله پز هم بود قهرمان میشد. ناصر حجازی همان کسی بود که در بازی معروف 6تایی ها عامل باخت شرم آور استقلال بود. دو دروازه بان ملی پوش در تیم تاج. ناصرحجازی و رشیدی. هردو رقابت نزدیکی باهم داشتند و رشیدی در تیم ملی از حجازی هم جلو زده بود که این باعث یک کدورت میان حجازی و او شده بود. در بازی معروف 6تایی رشیدی اعتماد به نفس درستی نداشت و بارها هم درخواست تعویض کرد اما هربار که سرمربی رو به حجازی می کرد ناصرحجازی از تعویض طفره میرفت و دوست داشت خرد شدن رشیدی را جتی به قیمت خرد شدن تیم تاج ببیند. برای همین خیلی از قدیمی های تاج آن بازی را ماحصل تسویه حساب های شخصی دیدند.

اما این تنها تسویه حساب حجازی در دوران فوتبالش نبود! او زمانی که از فوتبال ایران رانده شد هم باز در دوبی شاهکارهای دیگری را رقم زد. در برنامه نود عادل فردوسی پور دائما به همراه کارشناسان حرف از یک بحران میزد. اینکه چرا باید ستارگان جوان و آینده تیم ملی باید کوچ دسته جمعی به دوبی داشته باشند که بعدها بررسی این بحران با یک جمله از سوی شومن نود به پایان رسید. عادل بصورت مستقیم در آن برنامه گفت این اتفاق تنها توسط اجنت ها و دلالان صورت نمی گیرد و به گفته بازیکنان یک چهره فوتبالی محبوب پشت این ماجرا است و او به آنها پیشنهاد می دهد. البته ناصر و آتیلا که فقط برای تبلیغ املاک رابینسون تو دوبی روپایی میزدند و مدیون هستید که فکر کنید پشت آن کوچ دسته جمعی خشایار محسنی و ناصر حجازی بودند. در زمان بازیکنی آتیلا حجازی هم نمی دونم سن دوستان قد میده یا نه، اما کی یادش هست که آتیلا بازی خوبی به نمایش گذاشته باشه و قد و قواره اش به تیم استقلال خورده باشه؟ همیشه بخاطر پارتی بازی پدرش در تیم هایش جا داشت و همیشه خدا هم مورد انتقاد کارشناسان فوتبال بود

هر وقت آتیلا تو زمین می دوید انگار روی یک ژله تن و سر وصل کردی که لرزیدن پایین تنه اش فقط باعث تمسخر میشد. دست آخر هم توسط همان پدر کاربلد به آنالیزوری ارتقاء پیدا کرد که فقط معلوم نیست چرا هیچ تیمی این بشر را نمی خواست و نمی خواهد و از بعد فوت ناصر هم باید آویزان تیم مظلومی باشه؟ یکی دیگر از شاهکارهای ناصر حجازی دامادش بود که بیانیه نویس و مقاله نویس ضد قلعه نویی بود و به شدت هم تند رو بود. کسی که به همراه اتیلا بیشترین هیزم را بین این اختلافات ریختن و دامنه آتش آن را بیشتر کردند. همان کسی که در وصف دندان پوسیده و بیانیه باشگاه استقلال بعد از اخراج مجتبی جباری دست به قلم شد. همان کسی که پورتال حجازی را هم در دست گرفته. این هم بماند که این خانواده برای موجه جلوه دادن خودشان به چه باندهای مافیایی فوتبال گره خوردند و با چه روزنامه هایی همکاری کردند. شاهکار دیگر حجازی در تخریب دو استقلالی دیگر بنام های صمد مرفاوی و بنده خدا فیروز کریمی بود. سالی که شعار حیا کن رهاکن برای آتیلا و ناصر حجازی در سکوها شنیده شد (هرچند بعد از فوت طبق معمول همه منکر شعارها شدند)

ناصر حجازی برای برون رفت از نتایج بد تیم خودش را میر فنی کرد و صمد مرفاوی را بعنوان سرمربی این تیم انتخاب کرد. سیاست خنده داری که همه فهمیدند قراره صمد مرفاوی قربانی زیاده خواهی حجازی ها بشه. مرفاویی که تازه اول کار بود و با کله این پینهاد را میپذیرفت اما چه کسی بود که نداند صمد یک مترسک بود و ناصر همچنان همه کاره. همینگونه هم شد و صمد مرفاوی بعد از یک نیم فصل پر تنش بعنوان انتخاب اشتباه اعلام شد و ناصر حجازی تمام مشکلات را گردن او انداخت و اخراجش کرد. بعد از صمد مرفاوی نوبت فیروز کریمی بود. اینبار مطمئنا حجازی نمی توانست همان بازی را با شخصیت فیروز کریمی بکند اما بعد از سالها همچنان فیروز کریمی در تمام برنامه هایی که دعوت میشود بصورت غیر مستقیم آن زمان را بدترین زمان حضور در استقلال می داند. فیروز کریمی هم دیر فهمید که حجازی دنبال قربانی می گرده و سریعا لبیک گفت. همان سالی که فیروز کریمی متوجه شد یک تیم درب و داغون بهش دادند که بازیکنان حتی حال دویدن ندارند و تمرین و بدنسازی درست و حسابی نکرده اند. تیمی که انگار نه مربی داشته و نه مدیر فنی. همان تیمی که جهت تنبیه بعد از بازی دور زمین

بعد از بازی دور زمین آنها را مجبور به دویدن کرد. همان فرهاد مجیدی شاگرد پر افتخار مکتب حجازی که فیروز کریمی را بیچاره کرده بود و فیروز کریمی در یک مصاحبه جنجالی گفت فرهاد را من بلدم درستش کنم. بهش بگی تمرین نکنی 2هزارتومان جریمه میشی با کله میاد سر تمرین. حتی حاضر نیست دو هزارتومان جریمه اش کنند. بگذریم. حرف در مورد این خانواده زیادهف خانواده ای که عامل یک شکاف عمیق بین هواداران استقلال شدند. کسانی که حامی اول و آخر مهندس واعظ آشتیانی آن خائن لنگی بودند و با فردوسی پور لقب مدیریت مهندسی شده را بهش دادند. دست آخر هم همه فهمیدند واعظ چه شخصیتی داشت و یک لنگی 2آتیشه بود. اواخر عمر هم که حجازی به تیم خشایار محسنی رفیق گرمابه و گلستان خودش رفت و اون تیم را هم ته جدول گذاشت و بخاطر بیماری برگشت. اما زرنگی حجازی دقیقا در آخرین حضورش در برنامه نود بود که در حمایت از جنبش سبز حرف زد و گفت میخواهند یک گلوله هم توی سر من خالی کنند. من که از مرگ نمی ترسم. همین جمله برای خودش و خانواده اش تبدیل شد به یک گارانتی چند ساله و بقول خود ناصر حجازی بگفته آتیلا: تو بعد از مرگ من معروف میشی! همین هم شد!

اما امیر قلعه نویی که بیشترین افتخارات فوتبال ایران را یدک می کشد و در هر تیمی هم موفق بوده. از تیم برق و استقلال اهواز بگیر تا استقلال و سپاهان و تراکتورسازی تبریز. این بشر با تمام موفقیت هایش همیشه خار چشم رسانه های کشور بوده، چرا که همه میدونیم رسانه ها اولین باند مافیایی فوتبال هستند و تا بهشون پول ندی یک خط از قسمت بی ربط روزنامه را هم بهت نمیدهند چه برسه صفحه وسط و عکس روی جلد و . یادمه خبر ورزشی اون سالها کارش تراولی بود. افتخارات امیر قلعه نویی از زمانی شروع شد که تیم ته جدولی فرهاد کاظمی را گرفت و مانع از سقوط آن شد. اما نکته مهم امتیاز گیری یک نیم فصل این تیم بود که از لحاظ امتیازی نایب قهرمان نیم فصل دوم شد. شاهکار بزرگی که امیر قلعه نویی را مطرح کرد و نتایج درخشان او در استقلال. خیلی ها میگن قلعه نویی فقط با ستارگان نتیجه میگیره، اما استقلال اهواز و مس و استقلال تهران چه ستارگانی داشتند. استقلال تهران را زمانی در نظر بگیرید که قلعه نویی 80 درصد تیم را تغییر داد و جوانگرایی کرد. قشنگ یادمه که جلالی کامپیوتر هم اومده بود برنامه نود و میگفت رو برنامه نبوده و تیم سقوط میکنه.

قلعه نویی یک برند شد و دائما برایش حاشیه میساختند، خصوصا افرادی مثل حجازی که موفقیت های قلعه نویی را مثل موفقیت های رشیدی طاقت نمی آوردند. از داستان سونای زعفرانیه که هرگز اثبات نشد و تنها شاهد موضوع منصور پورحیدری هم آن را تائید نکرد تا زیر آب زنی حجازی و کم کاری بازیکنان به دستور قلعه نویی و تبانی استقلال اهواز که این آخری کار به شکایت از محمد نوازی و جواد زرینچه. دو بازیکنی که روز دادگاه با یک من ریش و تسبیح به دست منکر تمام گفته های خود شدند و عنوان کردند هرگز اسمی از امیر قلعه نویی در مصاحبه های ما برده نشده. این جنگ ها با امیر قلعه نویی هر روز ادامه داشت و موفقیت او در هر تیمی توسط ناصرحجازی کوبیده و تمسخر میشد و همیشه خدا هم ناصر حجازی در جبهه مخالفان قلعه نویی بعنوان نفر او حضور داشت. باز دشمنی ها و عداوت های بیشمار که مطمئنا بیشتر از 100 کامنت میشه را فاکتور میگیرم (اگر خواستید تا جایی که در خاطر دارم می نویسم) کار به جایی رسید که سپاه چمبره خود بر فوتبال را بیشتر کرد و عکس العمل متقابل امیر قلعه نویی را در بر داشت. علی الخصوص در برابر سایت خبرآنلاین سپاه و آیت اله علیپور که

آیت اله علیپوری که هنوز کسی نمیدونه این بشر چطور پاش به فوتبال باز شد. نه بازیکنان نه مربیان نه حتی مجلس هم نتوانست جابجایش کند. تا روزی که قلعه نویی دوباره به استقلال برگشت و فتلی که قرار بود توسط افشاگریهای مالی معاون وزیر ورزش آن زمان برکنار شود طی یک لابی در کمپ تیم ملی در ترکیه ابقاء شد و معاون وزیر ورزش بایکوت شد. حالا فتلی که بخاطر پاچه خواری حکومت زیرآب حجازی را زده بود و پشت موفقیت های امیر قلعه نویی سنگر خوبی برای خودش ساخته بود شد دشمن امیر قلعه نویی. بازی از اخراج جباری و عدم جذب بازیساز برای تیم شروع شد. قلعه نویی خوب فهمیده بود که چرا تمام گزینه ها مناسب میپرند و بازیکن درجه 3 جذب میشه. چرا جباری اخراج شد و بازیکن مدنظر خودش هم عوض هتل در مسافرخونه های جنوب شهر پلاسه. کد این موضوع را قلعه نویی در برنامه تلویزیونی و افشای تصمیم فوتبالی زمین زدنش مابین علیپور و فتل داده شد. تیم استقلال با بازگشت امیر قلعه نویی بدون پول و اسپانسر و با گدایی از رویانیان برای سفرهای خارجی و بازیهای آسیایی بازهم قهرمان شد و در آسیا هم خوب نتیجه گرفت اما پروژه در سال بعد آغاز شد.

قلعه نویی برای من نمونه بارز یک مرد محکم و با اراده هستش. هرکسی هر انگی که فکر می کنه به قلعه نویی وارده بگه تا من بهش مستند جواب بدهم. چرا فکر می کنید قلعه نویی مافیا است؟ چرا فکر می کنید با پاچه خواری نتیجه گرفته؟ چرا فکر می کنید حجازی خوب بوده؟ جز اینه که تک تک شما چشم و گوشتون به مطبوعات مافیایی و سپاهی فوتبال بوده و هرکسی که دوست داشتند را بزرگ کردید و هرکسی را که نخواستند نابود؟!؟!؟ با احترام و بدون توهین نظرتون را بگید و بنده چون خودم هم فوتبالیست بودم و هم امیرخان و حجازی ها را میشناسم و هم یک دوره برای مطبوعات و سایت ها مطلب می نوشتم و تا حدودی بر قضایا مسلط هستم جواب میدهم. اگر هم داوطلبانه اینجا کامنت گذاشتم برای این بود که واقعا تو کتم نمیره چرا کسی را که دنبال فوتبال پاک و عدم حضور سیاسیون و سپاهی ها و ملاها بود را ناپاک می خوانیم و آن کسانی را که فوتبال را به گند کشیدن و دائما آن را با میدون تسویه حساب شخصی اشتباه می گرفتند و از حاشیه هایش نون خوردند را پاک و بت خود می کنیم؟

هنوز یادم نمیره که اولین حضور هوتن قلعه نویی در تمرین استقلال چه بلایی سر قلعه نویی آوردند. ناصر حجازی آتیلا را همه کاره استقلال کرده بود. بازیکن و آنالیزور و خلاصه همه مدل پارتی بازی اما قلعه نویی یک روز فقط اجازه داد هوتن با تیم اصلی استقلال تمرین بکنه. داستان اون هوادار نمایی که فحش خواهر و مادر داد و بعد پرید سوار ماشین همون فیلمبرداری که لنز را تو صورت قلعه نویی کرده بود و در رفتند. شب داستان از طریق خبر آنلاین و نود به دروغ انتشار یافت و فردا هم خبر ورزشی با یک عکس فتوشاپ شده روی جلد و کبودی زیر چشم اون هوادارنما رفتند به جنگ قلعه نویی. خبری که بعد مشخص شد چرا اون فیلمبردار به طرز عجیبی و برخلاف همیشه تو صورت قلعه نویی بود(چون منتظر اتفاق اصلی و واکنش احتمالی قلعه نویی بود، مثلا بخاطر شنیدن فحش به زن و بچه اش جواب بده و همین فیلم بشه و بره نود داستان درست بشه) مشخص شد که کار اون هوادار نما و فیلمبردار هماهنگ شده بوده و خبر هم از قبل برای خبرآنلاین و خبر ورزشی و نود کار شده بوده. یک طرح از قبل هماهنگی شده. اونقدر آماتور که هوادارنمای اخراج شده میره سوار ماشین همون فیلمبردار میشه.

عینا همان کنفرانس خبری و داستان جعلی علی! اتفاقی که به زد و خورد تعریف شد اما هیچ خبرنگاری که در آن روز حاضر در صحنه بود نه عکسی از این زد و خورد گرفته بود و نه از او حمایت کرده بود. خبر هم یک هفته بعد توسط نود رسانه ای شد. یعنی کدوم آدم خرفتی باورش میشه شخصی بنام علی میاد یک خبرنگار را در حین کتک زدن به بیرون هدایت می کنه و هیچ همکاری هم نه عکسی نه فیلمی و نه خبری کار می کنه؟ همه داستان یک هفته بعد از نود شنیده میشه؟ بقول نقی مگه میشه؟ مگه داریم؟ اون خبرنگار هم مثل همین هوادارنما طبق برنامه قبلی و واکنش احتمالی رفته بودند. نه اون زمان واکنش داشتند که اجبارا یک هفته بعد داستان سازی کردند که بگویند برای همین مدرکی در دست نیست جز شاهدان و خود مضروب. از هوادارنما هم نتوانستند در فیلم چیزی بگیرند و قلعه نویی را قیمه کنند عس فتوشاپ کردند و داستان خیالی ساختند. اما هیچکدوم سوتی آتیلا و نوچه های حجازی نمیشد. عکس هاشون را هنوز دارم. ادمین سایت رخصت بده و بگه پخش میکنه در اخیار می گذارم. همون کسانی که در برنامه نود بعنوان عربده کشان قلعه نویی معرفی شدند. تک تکشون نوچه حجازی ها بودند.

عینا همان کنفرانس خبری و داستان جعلی علی! اتفاقی که به زد و خورد تعریف شد اما هیچ خبرنگاری که در آن روز حاضر در صحنه بود نه عکسی از این زد و خورد گرفته بود و نه از او حمایت کرده بود. خبر هم یک هفته بعد توسط نود رسانه ای شد. یعنی کدوم آدم خرفتی باورش میشه شخصی بنام علی میاد یک خبرنگار را در حین کتک زدن به بیرون هدایت می کنه و هیچ همکاری هم نه عکسی نه فیلمی و نه خبری کار می کنه؟ همه داستان یک هفته بعد از نود شنیده میشه؟ بقول نقی مگه میشه؟ مگه داریم؟ اون خبرنگار هم مثل همین هوادارنما طبق برنامه قبلی و واکنش احتمالی رفته بودند. نه اون زمان واکنش داشتند که اجبارا یک هفته بعد داستان سازی کردند که بگویند برای همین مدرکی در دست نیست جز شاهدان و خود مضروب. از هوادارنما هم نتوانستند در فیلم چیزی بگیرند و قلعه نویی را قیمه کنند عس فتوشاپ کردند و داستان خیالی ساختند. اما هیچکدوم سوتی آتیلا و نوچه های حجازی نمیشد. عکس هاشون را هنوز دارم. ادمین سایت رخصت بده و بگه پخش میکنه در اخیار می گذارم. همون کسانی که در برنامه نود بعنوان عربده کشان قلعه نویی معرفی شدند. تک تکشون نوچه حجازی ها بودند.

هنوز یادم نمیره که اولین حضور هوتن قلعه نویی در تمرین استقلال چه بلایی سر قلعه نویی آوردند. ناصر حجازی آتیلا را همه کاره استقلال کرده بود. بازیکن و آنالیزور و خلاصه همه مدل پارتی بازی اما قلعه نویی یک روز فقط اجازه داد هوتن با تیم اصلی استقلال تمرین بکنه. داستان اون هوادار نمایی که فحش خواهر و مادر داد و بعد پرید سوار ماشین همون فیلمبرداری که لنز را تو صورت قلعه نویی کرده بود و در رفتند. شب داستان از طریق خبر آنلاین و نود به دروغ انتشار یافت و فردا هم خبر ورزشی با یک عکس فتوشاپ شده روی جلد و کبودی زیر چشم اون هوادارنما رفتند به جنگ قلعه نویی. خبری که بعد مشخص شد چرا اون فیلمبردار به طرز عجیبی و برخلاف همیشه تو صورت قلعه نویی بود(چون منتظر اتفاق اصلی و واکنش احتمالی قلعه نویی بود، مثلا بخاطر شنیدن فحش به زن و بچه اش جواب بده و همین فیلم بشه و بره نود داستان درست بشه) مشخص شد که کار اون هوادار نما و فیلمبردار هماهنگ شده بوده و خبر هم از قبل برای خبرآنلاین و خبر ورزشی و نود کار شده بوده. یک طرح از قبل هماهنگی شده. اونقدر آماتور که هوادارنمای اخراج شده میره سوار ماشین همون فیلمبردار میشه.

قلعه نویی برای من نمونه بارز یک مرد محکم و با اراده هستش. هرکسی هر انگی که فکر می کنه به قلعه نویی وارده بگه تا من بهش مستند جواب بدهم. چرا فکر می کنید قلعه نویی مافیا است؟ چرا فکر می کنید با پاچه خواری نتیجه گرفته؟ چرا فکر می کنید حجازی خوب بوده؟ جز اینه که تک تک شما چشم و گوشتون به مطبوعات مافیایی و سپاهی فوتبال بوده و هرکسی که دوست داشتند را بزرگ کردید و هرکسی را که نخواستند نابود؟!؟!؟ با احترام و بدون توهین نظرتون را بگید و بنده چون خودم هم فوتبالیست بودم و هم امیرخان و حجازی ها را میشناسم و هم یک دوره برای مطبوعات و سایت ها مطلب می نوشتم و تا حدودی بر قضایا مسلط هستم جواب میدهم. اگر هم داوطلبانه اینجا کامنت گذاشتم برای این بود که واقعا تو کتم نمیره چرا کسی را که دنبال فوتبال پاک و عدم حضور سیاسیون و سپاهی ها و ملاها بود را ناپاک می خوانیم و آن کسانی را که فوتبال را به گند کشیدن و دائما آن را با میدون تسویه حساب شخصی اشتباه می گرفتند و از حاشیه هایش نون خوردند را پاک و بت خود می کنیم؟

آیت اله علیپوری که هنوز کسی نمیدونه این بشر چطور پاش به فوتبال باز شد. نه بازیکنان نه مربیان نه حتی مجلس هم نتوانست جابجایش کند. تا روزی که قلعه نویی دوباره به استقلال برگشت و فتلی که قرار بود توسط افشاگریهای مالی معاون وزیر ورزش آن زمان برکنار شود طی یک لابی در کمپ تیم ملی در ترکیه ابقاء شد و معاون وزیر ورزش بایکوت شد. حالا فتلی که بخاطر پاچه خواری حکومت زیرآب حجازی را زده بود و پشت موفقیت های امیر قلعه نویی سنگر خوبی برای خودش ساخته بود شد دشمن امیر قلعه نویی. بازی از اخراج جباری و عدم جذب بازیساز برای تیم شروع شد. قلعه نویی خوب فهمیده بود که چرا تمام گزینه ها مناسب میپرند و بازیکن درجه 3 جذب میشه. چرا جباری اخراج شد و بازیکن مدنظر خودش هم عوض هتل در مسافرخونه های جنوب شهر پلاسه. کد این موضوع را قلعه نویی در برنامه تلویزیونی و افشای تصمیم فوتبالی زمین زدنش مابین علیپور و فتل داده شد. تیم استقلال با بازگشت امیر قلعه نویی بدون پول و اسپانسر و با گدایی از رویانیان برای سفرهای خارجی و بازیهای آسیایی بازهم قهرمان شد و در آسیا هم خوب نتیجه گرفت اما پروژه در سال بعد آغاز شد.

قلعه نویی یک برند شد و دائما برایش حاشیه میساختند، خصوصا افرادی مثل حجازی که موفقیت های قلعه نویی را مثل موفقیت های رشیدی طاقت نمی آوردند. از داستان سونای زعفرانیه که هرگز اثبات نشد و تنها شاهد موضوع منصور پورحیدری هم آن را تائید نکرد تا زیر آب زنی حجازی و کم کاری بازیکنان به دستور قلعه نویی و تبانی استقلال اهواز که این آخری کار به شکایت از محمد نوازی و جواد زرینچه. دو بازیکنی که روز دادگاه با یک من ریش و تسبیح به دست منکر تمام گفته های خود شدند و عنوان کردند هرگز اسمی از امیر قلعه نویی در مصاحبه های ما برده نشده. این جنگ ها با امیر قلعه نویی هر روز ادامه داشت و موفقیت او در هر تیمی توسط ناصرحجازی کوبیده و تمسخر میشد و همیشه خدا هم ناصر حجازی در جبهه مخالفان قلعه نویی بعنوان نفر او حضور داشت. باز دشمنی ها و عداوت های بیشمار که مطمئنا بیشتر از 100 کامنت میشه را فاکتور میگیرم (اگر خواستید تا جایی که در خاطر دارم می نویسم) کار به جایی رسید که سپاه چمبره خود بر فوتبال را بیشتر کرد و عکس العمل متقابل امیر قلعه نویی را در بر داشت. علی الخصوص در برابر سایت خبرآنلاین سپاه و آیت اله علیپور که

اما امیر قلعه نویی که بیشترین افتخارات فوتبال ایران را یدک می کشد و در هر تیمی هم موفق بوده. از تیم برق و استقلال اهواز بگیر تا استقلال و سپاهان و تراکتورسازی تبریز. این بشر با تمام موفقیت هایش همیشه خار چشم رسانه های کشور بوده، چرا که همه میدونیم رسانه ها اولین باند مافیایی فوتبال هستند و تا بهشون پول ندی یک خط از قسمت بی ربط روزنامه را هم بهت نمیدهند چه برسه صفحه وسط و عکس روی جلد و . یادمه خبر ورزشی اون سالها کارش تراولی بود. افتخارات امیر قلعه نویی از زمانی شروع شد که تیم ته جدولی فرهاد کاظمی را گرفت و مانع از سقوط آن شد. اما نکته مهم امتیاز گیری یک نیم فصل این تیم بود که از لحاظ امتیازی نایب قهرمان نیم فصل دوم شد. شاهکار بزرگی که امیر قلعه نویی را مطرح کرد و نتایج درخشان او در استقلال. خیلی ها میگن قلعه نویی فقط با ستارگان نتیجه میگیره، اما استقلال اهواز و مس و استقلال تهران چه ستارگانی داشتند. استقلال تهران را زمانی در نظر بگیرید که قلعه نویی 80 درصد تیم را تغییر داد و جوانگرایی کرد. قشنگ یادمه که جلالی کامپیوتر هم اومده بود برنامه نود و میگفت رو برنامه نبوده و تیم سقوط میکنه.

بعد از بازی دور زمین آنها را مجبور به دویدن کرد. همان فرهاد مجیدی شاگرد پر افتخار مکتب حجازی که فیروز کریمی را بیچاره کرده بود و فیروز کریمی در یک مصاحبه جنجالی گفت فرهاد را من بلدم درستش کنم. بهش بگی تمرین نکنی 2هزارتومان جریمه میشی با کله میاد سر تمرین. حتی حاضر نیست دو هزارتومان جریمه اش کنند. بگذریم. حرف در مورد این خانواده زیادهف خانواده ای که عامل یک شکاف عمیق بین هواداران استقلال شدند. کسانی که حامی اول و آخر مهندس واعظ آشتیانی آن خائن لنگی بودند و با فردوسی پور لقب مدیریت مهندسی شده را بهش دادند. دست آخر هم همه فهمیدند واعظ چه شخصیتی داشت و یک لنگی 2آتیشه بود. اواخر عمر هم که حجازی به تیم خشایار محسنی رفیق گرمابه و گلستان خودش رفت و اون تیم را هم ته جدول گذاشت و بخاطر بیماری برگشت. اما زرنگی حجازی دقیقا در آخرین حضورش در برنامه نود بود که در حمایت از جنبش سبز حرف زد و گفت میخواهند یک گلوله هم توی سر من خالی کنند. من که از مرگ نمی ترسم. همین جمله برای خودش و خانواده اش تبدیل شد به یک گارانتی چند ساله و بقول خود ناصر حجازی بگفته آتیلا: تو بعد از مرگ من معروف میشی! همین هم شد!

ناصر حجازی برای برون رفت از نتایج بد تیم خودش را میر فنی کرد و صمد مرفاوی را بعنوان سرمربی این تیم انتخاب کرد. سیاست خنده داری که همه فهمیدند قراره صمد مرفاوی قربانی زیاده خواهی حجازی ها بشه. مرفاویی که تازه اول کار بود و با کله این پینهاد را میپذیرفت اما چه کسی بود که نداند صمد یک مترسک بود و ناصر همچنان همه کاره. همینگونه هم شد و صمد مرفاوی بعد از یک نیم فصل پر تنش بعنوان انتخاب اشتباه اعلام شد و ناصر حجازی تمام مشکلات را گردن او انداخت و اخراجش کرد. بعد از صمد مرفاوی نوبت فیروز کریمی بود. اینبار مطمئنا حجازی نمی توانست همان بازی را با شخصیت فیروز کریمی بکند اما بعد از سالها همچنان فیروز کریمی در تمام برنامه هایی که دعوت میشود بصورت غیر مستقیم آن زمان را بدترین زمان حضور در استقلال می داند. فیروز کریمی هم دیر فهمید که حجازی دنبال قربانی می گرده و سریعا لبیک گفت. همان سالی که فیروز کریمی متوجه شد یک تیم درب و داغون بهش دادند که بازیکنان حتی حال دویدن ندارند و تمرین و بدنسازی درست و حسابی نکرده اند. تیمی که انگار نه مربی داشته و نه مدیر فنی. همان تیمی که جهت تنبیه بعد از بازی دور زمین

هر وقت آتیلا تو زمین می دوید انگار روی یک ژله تن و سر وصل کردی که لرزیدن پایین تنه اش فقط باعث تمسخر میشد. دست آخر هم توسط همان پدر کاربلد به آنالیزوری ارتقاء پیدا کرد که فقط معلوم نیست چرا هیچ تیمی این بشر را نمی خواست و نمی خواهد و از بعد فوت ناصر هم باید آویزان تیم مظلومی باشه؟ یکی دیگر از شاهکارهای ناصر حجازی دامادش بود که بیانیه نویس و مقاله نویس ضد قلعه نویی بود و به شدت هم تند رو بود. کسی که به همراه اتیلا بیشترین هیزم را بین این اختلافات ریختن و دامنه آتش آن را بیشتر کردند. همان کسی که در وصف دندان پوسیده و بیانیه باشگاه استقلال بعد از اخراج مجتبی جباری دست به قلم شد. همان کسی که پورتال حجازی را هم در دست گرفته. این هم بماند که این خانواده برای موجه جلوه دادن خودشان به چه باندهای مافیایی فوتبال گره خوردند و با چه روزنامه هایی همکاری کردند. شاهکار دیگر حجازی در تخریب دو استقلالی دیگر بنام های صمد مرفاوی و بنده خدا فیروز کریمی بود. سالی که شعار حیا کن رهاکن برای آتیلا و ناصر حجازی در سکوها شنیده شد (هرچند بعد از فوت طبق معمول همه منکر شعارها شدند)

اما این تنها تسویه حساب حجازی در دوران فوتبالش نبود! او زمانی که از فوتبال ایران رانده شد هم باز در دوبی شاهکارهای دیگری را رقم زد. در برنامه نود عادل فردوسی پور دائما به همراه کارشناسان حرف از یک بحران میزد. اینکه چرا باید ستارگان جوان و آینده تیم ملی باید کوچ دسته جمعی به دوبی داشته باشند که بعدها بررسی این بحران با یک جمله از سوی شومن نود به پایان رسید. عادل بصورت مستقیم در آن برنامه گفت این اتفاق تنها توسط اجنت ها و دلالان صورت نمی گیرد و به گفته بازیکنان یک چهره فوتبالی محبوب پشت این ماجرا است و او به آنها پیشنهاد می دهد. البته ناصر و آتیلا که فقط برای تبلیغ املاک رابینسون تو دوبی روپایی میزدند و مدیون هستید که فکر کنید پشت آن کوچ دسته جمعی خشایار محسنی و ناصر حجازی بودند. در زمان بازیکنی آتیلا حجازی هم نمی دونم سن دوستان قد میده یا نه، اما کی یادش هست که آتیلا بازی خوبی به نمایش گذاشته باشه و قد و قواره اش به تیم استقلال خورده باشه؟ همیشه بخاطر پارتی بازی پدرش در تیم هایش جا داشت و همیشه خدا هم مورد انتقاد کارشناسان فوتبال بود

ادامه: انواع تعاریف توسط ایشان در روزنامه خبر ورزشی و یک برنامه زنده تلویزیونی شد اما تا موفق نشد باز به خونه اول برگشت و گفت کم کاری بازیکن و برهم زدن تمرکز توسط کسانی که می خواهند جانشین من بشوند. اما هرساله هم وقتی قلعه نویی مربی استقلال بود حتی وقتی مربی سپاهان بود بدون استثناء قبل از هر بازی حیاتی اون تیم میومد سم پاشی می کرد. بدون استثناء تیکه می انداخت و تمرکز تیم را بر هم میریخت و میگفت این تیم دست فری کله پز هم بود قهرمان میشد. ناصر حجازی همان کسی بود که در بازی معروف 6تایی ها عامل باخت شرم آور استقلال بود. دو دروازه بان ملی پوش در تیم تاج. ناصرحجازی و رشیدی. هردو رقابت نزدیکی باهم داشتند و رشیدی در تیم ملی از حجازی هم جلو زده بود که این باعث یک کدورت میان حجازی و او شده بود. در بازی معروف 6تایی رشیدی اعتماد به نفس درستی نداشت و بارها هم درخواست تعویض کرد اما هربار که سرمربی رو به حجازی می کرد ناصرحجازی از تعویض طفره میرفت و دوست داشت خرد شدن رشیدی را جتی به قیمت خرد شدن تیم تاج ببیند. برای همین خیلی از قدیمی های تاج آن بازی را ماحصل تسویه حساب های شخصی دیدند.

ناصرحجازی کسی بود که بخاطر پاچه خواری فتل و دستور حکومت از کار بیکار شد و جنگ علنی اش در زمان کاندیدای ریاست جمهوری بالا گرفت که قشنگ یادمه گفت من از همه اینها معروف تر هستم و رای بیشتری میارم(هرچند بعد زد زیرش و گفت من اصلا کاندید نشدم). حجازی یک مشکل اساسی داشت و آن خودبزرگ بینی بود، در هیچ تیمی موفق نبود و اما دائما ایراد از دیگران می گرفت. حتی در استقلال اهواز هم معروف بود که لیست بازیکنان فیکس هم دست خودش نیست و یک شوخی در تمرینات باب شده بود که هرکی می خواهد فیکس بشه باید بره خواستگاری آزیتا! حالا داستان این بماند که نگن رفت تو زندگی خصوصی طرف. پروژه زیر آب زنی امیر قلعه نویی یک پروژه کاملا لنگی بود که هرگز این داستان به تائید هیچ احدی نرسید و حتی گفتند شاهد آن منصور پورحیدری بود که هربار ازش پرسیدند گفت به هیچ عنوان صحت ندارد. اما چرا ناصرحجازی خودش را وسط این بازی لنگی ها و داستان سرایی هایشان انداخت را خودش باید جواب بدهد. اما چالب ترین نکته اینجا است که وقتی قلعه نویی بعد از رفتنش اولین پیشنهادش بعنوان جایگزین ناصر حجازی بود با انواع و اقسام تعاریف توسط ایشان...

[::reymond - استکهلم، سوئد::]. برای همین دائما از حضور سیاسیون و نمایندگان دولت ایراد می گرفت؟ برای همین با حضور امثال علیپورها وسرداران سپاه ایراد می گرفت؟ یک چیزی بگید تو مخیله آدم بگنجه لااقل. کلا تو ایران همه چیز برعکس دیده میشه. مثل اون علی پروین که علنا تبلیغات انتری را کرد میشه متعصب، یکی مثل این بنده خدا که تو کنفرانس خبری به سایت و سیستم و حضور سپاهیون و نمایندگان دولت احمدی نژاد توپید میشه پاچه خوار خخخخ حالا باز خوبه قلعه نویی نرفته بود تیم خشایار محسنی. سایت اگر سانسور نکنه و کاربران هم فحش و ناسزا ندهند کل سیستم خاندان حجازی را می نویسم و قضاوت به عهده کاربران. از دوران روپایی زدن برای بنگاه رابینسون در دوبی و همکاری با همین خشایار محسنی و بحران کوچ ستارگان ایرانی به دوبی که در برنامه نود هم بررسی شد تا این آخری که با نوچه های خودشون هوادارانشون را میزدند و می انداختند گردن هواداران قلعه نویی اما خدا را شکر عکس هاشون بیرون اومد و شناسایی شدند که اینها طرفدار کی بودند.

[::reymond - استکهلم، سوئد::]. برای همین دائما از حضور سیاسیون و نمایندگان دولت ایراد می گرفت؟ برای همین با حضور امثال علیپورها وسرداران سپاه ایراد می گرفت؟ یک چیزی بگید تو مخیله آدم بگنجه لااقل. کلا تو ایران همه چیز برعکس دیده میشه. مثل اون علی پروین که علنا تبلیغات انتری را کرد میشه متعصب، یکی مثل این بنده خدا که تو کنفرانس خبری به سایت و سیستم و حضور سپاهیون و نمایندگان دولت احمدی نژاد توپید میشه پاچه خوار خخخخ حالا باز خوبه قلعه نویی نرفته بود تیم خشایار محسنی. سایت اگر سانسور نکنه و کاربران هم فحش و ناسزا ندهند کل سیستم خاندان حجازی را می نویسم و قضاوت به عهده کاربران. از دوران روپایی زدن برای بنگاه رابینسون در دوبی و همکاری با همین خشایار محسنی و بحران کوچ ستارگان ایرانی به دوبی که در برنامه نود هم بررسی شد تا این آخری که با نوچه های خودشون هوادارانشون را میزدند و می انداختند گردن هواداران قلعه نویی اما خدا را شکر عکس هاشون بیرون اومد و شناسایی شدند که اینها طرفدار کی بودند.

ناصرحجازی کسی بود که بخاطر پاچه خواری فتل و دستور حکومت از کار بیکار شد و جنگ علنی اش در زمان کاندیدای ریاست جمهوری بالا گرفت که قشنگ یادمه گفت من از همه اینها معروف تر هستم و رای بیشتری میارم(هرچند بعد زد زیرش و گفت من اصلا کاندید نشدم). حجازی یک مشکل اساسی داشت و آن خودبزرگ بینی بود، در هیچ تیمی موفق نبود و اما دائما ایراد از دیگران می گرفت. حتی در استقلال اهواز هم معروف بود که لیست بازیکنان فیکس هم دست خودش نیست و یک شوخی در تمرینات باب شده بود که هرکی می خواهد فیکس بشه باید بره خواستگاری آزیتا! حالا داستان این بماند که نگن رفت تو زندگی خصوصی طرف. پروژه زیر آب زنی امیر قلعه نویی یک پروژه کاملا لنگی بود که هرگز این داستان به تائید هیچ احدی نرسید و حتی گفتند شاهد آن منصور پورحیدری بود که هربار ازش پرسیدند گفت به هیچ عنوان صحت ندارد. اما چرا ناصرحجازی خودش را وسط این بازی لنگی ها و داستان سرایی هایشان انداخت را خودش باید جواب بدهد. اما چالب ترین نکته اینجا است که وقتی قلعه نویی بعد از رفتنش اولین پیشنهادش بعنوان جایگزین ناصر حجازی بود با انواع و اقسام تعاریف توسط ایشان...

ادامه: انواع تعاریف توسط ایشان در روزنامه خبر ورزشی و یک برنامه زنده تلویزیونی شد اما تا موفق نشد باز به خونه اول برگشت و گفت کم کاری بازیکن و برهم زدن تمرکز توسط کسانی که می خواهند جانشین من بشوند. اما هرساله هم وقتی قلعه نویی مربی استقلال بود حتی وقتی مربی سپاهان بود بدون استثناء قبل از هر بازی حیاتی اون تیم میومد سم پاشی می کرد. بدون استثناء تیکه می انداخت و تمرکز تیم را بر هم میریخت و میگفت این تیم دست فری کله پز هم بود قهرمان میشد. ناصر حجازی همان کسی بود که در بازی معروف 6تایی ها عامل باخت شرم آور استقلال بود. دو دروازه بان ملی پوش در تیم تاج. ناصرحجازی و رشیدی. هردو رقابت نزدیکی باهم داشتند و رشیدی در تیم ملی از حجازی هم جلو زده بود که این باعث یک کدورت میان حجازی و او شده بود. در بازی معروف 6تایی رشیدی اعتماد به نفس درستی نداشت و بارها هم درخواست تعویض کرد اما هربار که سرمربی رو به حجازی می کرد ناصرحجازی از تعویض طفره میرفت و دوست داشت خرد شدن رشیدی را جتی به قیمت خرد شدن تیم تاج ببیند. برای همین خیلی از قدیمی های تاج آن بازی را ماحصل تسویه حساب های شخصی دیدند.

اما این تنها تسویه حساب حجازی در دوران فوتبالش نبود! او زمانی که از فوتبال ایران رانده شد هم باز در دوبی شاهکارهای دیگری را رقم زد. در برنامه نود عادل فردوسی پور دائما به همراه کارشناسان حرف از یک بحران میزد. اینکه چرا باید ستارگان جوان و آینده تیم ملی باید کوچ دسته جمعی به دوبی داشته باشند که بعدها بررسی این بحران با یک جمله از سوی شومن نود به پایان رسید. عادل بصورت مستقیم در آن برنامه گفت این اتفاق تنها توسط اجنت ها و دلالان صورت نمی گیرد و به گفته بازیکنان یک چهره فوتبالی محبوب پشت این ماجرا است و او به آنها پیشنهاد می دهد. البته ناصر و آتیلا که فقط برای تبلیغ املاک رابینسون تو دوبی روپایی میزدند و مدیون هستید که فکر کنید پشت آن کوچ دسته جمعی خشایار محسنی و ناصر حجازی بودند. در زمان بازیکنی آتیلا حجازی هم نمی دونم سن دوستان قد میده یا نه، اما کی یادش هست که آتیلا بازی خوبی به نمایش گذاشته باشه و قد و قواره اش به تیم استقلال خورده باشه؟ همیشه بخاطر پارتی بازی پدرش در تیم هایش جا داشت و همیشه خدا هم مورد انتقاد کارشناسان فوتبال بود

هر وقت آتیلا تو زمین می دوید انگار روی یک ژله تن و سر وصل کردی که لرزیدن پایین تنه اش فقط باعث تمسخر میشد. دست آخر هم توسط همان پدر کاربلد به آنالیزوری ارتقاء پیدا کرد که فقط معلوم نیست چرا هیچ تیمی این بشر را نمی خواست و نمی خواهد و از بعد فوت ناصر هم باید آویزان تیم مظلومی باشه؟ یکی دیگر از شاهکارهای ناصر حجازی دامادش بود که بیانیه نویس و مقاله نویس ضد قلعه نویی بود و به شدت هم تند رو بود. کسی که به همراه اتیلا بیشترین هیزم را بین این اختلافات ریختن و دامنه آتش آن را بیشتر کردند. همان کسی که در وصف دندان پوسیده و بیانیه باشگاه استقلال بعد از اخراج مجتبی جباری دست به قلم شد. همان کسی که پورتال حجازی را هم در دست گرفته. این هم بماند که این خانواده برای موجه جلوه دادن خودشان به چه باندهای مافیایی فوتبال گره خوردند و با چه روزنامه هایی همکاری کردند. شاهکار دیگر حجازی در تخریب دو استقلالی دیگر بنام های صمد مرفاوی و بنده خدا فیروز کریمی بود. سالی که شعار حیا کن رهاکن برای آتیلا و ناصر حجازی در سکوها شنیده شد (هرچند بعد از فوت طبق معمول همه منکر شعارها شدند)

ناصر حجازی برای برون رفت از نتایج بد تیم خودش را میر فنی کرد و صمد مرفاوی را بعنوان سرمربی این تیم انتخاب کرد. سیاست خنده داری که همه فهمیدند قراره صمد مرفاوی قربانی زیاده خواهی حجازی ها بشه. مرفاویی که تازه اول کار بود و با کله این پینهاد را میپذیرفت اما چه کسی بود که نداند صمد یک مترسک بود و ناصر همچنان همه کاره. همینگونه هم شد و صمد مرفاوی بعد از یک نیم فصل پر تنش بعنوان انتخاب اشتباه اعلام شد و ناصر حجازی تمام مشکلات را گردن او انداخت و اخراجش کرد. بعد از صمد مرفاوی نوبت فیروز کریمی بود. اینبار مطمئنا حجازی نمی توانست همان بازی را با شخصیت فیروز کریمی بکند اما بعد از سالها همچنان فیروز کریمی در تمام برنامه هایی که دعوت میشود بصورت غیر مستقیم آن زمان را بدترین زمان حضور در استقلال می داند. فیروز کریمی هم دیر فهمید که حجازی دنبال قربانی می گرده و سریعا لبیک گفت. همان سالی که فیروز کریمی متوجه شد یک تیم درب و داغون بهش دادند که بازیکنان حتی حال دویدن ندارند و تمرین و بدنسازی درست و حسابی نکرده اند. تیمی که انگار نه مربی داشته و نه مدیر فنی. همان تیمی که جهت تنبیه بعد از بازی دور زمین

بعد از بازی دور زمین آنها را مجبور به دویدن کرد. همان فرهاد مجیدی شاگرد پر افتخار مکتب حجازی که فیروز کریمی را بیچاره کرده بود و فیروز کریمی در یک مصاحبه جنجالی گفت فرهاد را من بلدم درستش کنم. بهش بگی تمرین نکنی 2هزارتومان جریمه میشی با کله میاد سر تمرین. حتی حاضر نیست دو هزارتومان جریمه اش کنند. بگذریم. حرف در مورد این خانواده زیادهف خانواده ای که عامل یک شکاف عمیق بین هواداران استقلال شدند. کسانی که حامی اول و آخر مهندس واعظ آشتیانی آن خائن لنگی بودند و با فردوسی پور لقب مدیریت مهندسی شده را بهش دادند. دست آخر هم همه فهمیدند واعظ چه شخصیتی داشت و یک لنگی 2آتیشه بود. اواخر عمر هم که حجازی به تیم خشایار محسنی رفیق گرمابه و گلستان خودش رفت و اون تیم را هم ته جدول گذاشت و بخاطر بیماری برگشت. اما زرنگی حجازی دقیقا در آخرین حضورش در برنامه نود بود که در حمایت از جنبش سبز حرف زد و گفت میخواهند یک گلوله هم توی سر من خالی کنند. من که از مرگ نمی ترسم. همین جمله برای خودش و خانواده اش تبدیل شد به یک گارانتی چند ساله و بقول خود ناصر حجازی بگفته آتیلا: تو بعد از مرگ من معروف میشی! همین هم شد!

اما امیر قلعه نویی که بیشترین افتخارات فوتبال ایران را یدک می کشد و در هر تیمی هم موفق بوده. از تیم برق و استقلال اهواز بگیر تا استقلال و سپاهان و تراکتورسازی تبریز. این بشر با تمام موفقیت هایش همیشه خار چشم رسانه های کشور بوده، چرا که همه میدونیم رسانه ها اولین باند مافیایی فوتبال هستند و تا بهشون پول ندی یک خط از قسمت بی ربط روزنامه را هم بهت نمیدهند چه برسه صفحه وسط و عکس روی جلد و . یادمه خبر ورزشی اون سالها کارش تراولی بود. افتخارات امیر قلعه نویی از زمانی شروع شد که تیم ته جدولی فرهاد کاظمی را گرفت و مانع از سقوط آن شد. اما نکته مهم امتیاز گیری یک نیم فصل این تیم بود که از لحاظ امتیازی نایب قهرمان نیم فصل دوم شد. شاهکار بزرگی که امیر قلعه نویی را مطرح کرد و نتایج درخشان او در استقلال. خیلی ها میگن قلعه نویی فقط با ستارگان نتیجه میگیره، اما استقلال اهواز و مس و استقلال تهران چه ستارگانی داشتند. استقلال تهران را زمانی در نظر بگیرید که قلعه نویی 80 درصد تیم را تغییر داد و جوانگرایی کرد. قشنگ یادمه که جلالی کامپیوتر هم اومده بود برنامه نود و میگفت رو برنامه نبوده و تیم سقوط میکنه.

قلعه نویی یک برند شد و دائما برایش حاشیه میساختند، خصوصا افرادی مثل حجازی که موفقیت های قلعه نویی را مثل موفقیت های رشیدی طاقت نمی آوردند. از داستان سونای زعفرانیه که هرگز اثبات نشد و تنها شاهد موضوع منصور پورحیدری هم آن را تائید نکرد تا زیر آب زنی حجازی و کم کاری بازیکنان به دستور قلعه نویی و تبانی استقلال اهواز که این آخری کار به شکایت از محمد نوازی و جواد زرینچه. دو بازیکنی که روز دادگاه با یک من ریش و تسبیح به دست منکر تمام گفته های خود شدند و عنوان کردند هرگز اسمی از امیر قلعه نویی در مصاحبه های ما برده نشده. این جنگ ها با امیر قلعه نویی هر روز ادامه داشت و موفقیت او در هر تیمی توسط ناصرحجازی کوبیده و تمسخر میشد و همیشه خدا هم ناصر حجازی در جبهه مخالفان قلعه نویی بعنوان نفر او حضور داشت. باز دشمنی ها و عداوت های بیشمار که مطمئنا بیشتر از 100 کامنت میشه را فاکتور میگیرم (اگر خواستید تا جایی که در خاطر دارم می نویسم) کار به جایی رسید که سپاه چمبره خود بر فوتبال را بیشتر کرد و عکس العمل متقابل امیر قلعه نویی را در بر داشت. علی الخصوص در برابر سایت خبرآنلاین سپاه و آیت اله علیپور که

آیت اله علیپوری که هنوز کسی نمیدونه این بشر چطور پاش به فوتبال باز شد. نه بازیکنان نه مربیان نه حتی مجلس هم نتوانست جابجایش کند. تا روزی که قلعه نویی دوباره به استقلال برگشت و فتلی که قرار بود توسط افشاگریهای مالی معاون وزیر ورزش آن زمان برکنار شود طی یک لابی در کمپ تیم ملی در ترکیه ابقاء شد و معاون وزیر ورزش بایکوت شد. حالا فتلی که بخاطر پاچه خواری حکومت زیرآب حجازی را زده بود و پشت موفقیت های امیر قلعه نویی سنگر خوبی برای خودش ساخته بود شد دشمن امیر قلعه نویی. بازی از اخراج جباری و عدم جذب بازیساز برای تیم شروع شد. قلعه نویی خوب فهمیده بود که چرا تمام گزینه ها مناسب میپرند و بازیکن درجه 3 جذب میشه. چرا جباری اخراج شد و بازیکن مدنظر خودش هم عوض هتل در مسافرخونه های جنوب شهر پلاسه. کد این موضوع را قلعه نویی در برنامه تلویزیونی و افشای تصمیم فوتبالی زمین زدنش مابین علیپور و فتل داده شد. تیم استقلال با بازگشت امیر قلعه نویی بدون پول و اسپانسر و با گدایی از رویانیان برای سفرهای خارجی و بازیهای آسیایی بازهم قهرمان شد و در آسیا هم خوب نتیجه گرفت اما پروژه در سال بعد آغاز شد.

قلعه نویی برای من نمونه بارز یک مرد محکم و با اراده هستش. هرکسی هر انگی که فکر می کنه به قلعه نویی وارده بگه تا من بهش مستند جواب بدهم. چرا فکر می کنید قلعه نویی مافیا است؟ چرا فکر می کنید با پاچه خواری نتیجه گرفته؟ چرا فکر می کنید حجازی خوب بوده؟ جز اینه که تک تک شما چشم و گوشتون به مطبوعات مافیایی و سپاهی فوتبال بوده و هرکسی که دوست داشتند را بزرگ کردید و هرکسی را که نخواستند نابود؟!؟!؟ با احترام و بدون توهین نظرتون را بگید و بنده چون خودم هم فوتبالیست بودم و هم امیرخان و حجازی ها را میشناسم و هم یک دوره برای مطبوعات و سایت ها مطلب می نوشتم و تا حدودی بر قضایا مسلط هستم جواب میدهم. اگر هم داوطلبانه اینجا کامنت گذاشتم برای این بود که واقعا تو کتم نمیره چرا کسی را که دنبال فوتبال پاک و عدم حضور سیاسیون و سپاهی ها و ملاها بود را ناپاک می خوانیم و آن کسانی را که فوتبال را به گند کشیدن و دائما آن را با میدون تسویه حساب شخصی اشتباه می گرفتند و از حاشیه هایش نون خوردند را پاک و بت خود می کنیم؟

هنوز یادم نمیره که اولین حضور هوتن قلعه نویی در تمرین استقلال چه بلایی سر قلعه نویی آوردند. ناصر حجازی آتیلا را همه کاره استقلال کرده بود. بازیکن و آنالیزور و خلاصه همه مدل پارتی بازی اما قلعه نویی یک روز فقط اجازه داد هوتن با تیم اصلی استقلال تمرین بکنه. داستان اون هوادار نمایی که فحش خواهر و مادر داد و بعد پرید سوار ماشین همون فیلمبرداری که لنز را تو صورت قلعه نویی کرده بود و در رفتند. شب داستان از طریق خبر آنلاین و نود به دروغ انتشار یافت و فردا هم خبر ورزشی با یک عکس فتوشاپ شده روی جلد و کبودی زیر چشم اون هوادارنما رفتند به جنگ قلعه نویی. خبری که بعد مشخص شد چرا اون فیلمبردار به طرز عجیبی و برخلاف همیشه تو صورت قلعه نویی بود(چون منتظر اتفاق اصلی و واکنش احتمالی قلعه نویی بود، مثلا بخاطر شنیدن فحش به زن و بچه اش جواب بده و همین فیلم بشه و بره نود داستان درست بشه) مشخص شد که کار اون هوادار نما و فیلمبردار هماهنگ شده بوده و خبر هم از قبل برای خبرآنلاین و خبر ورزشی و نود کار شده بوده. یک طرح از قبل هماهنگی شده. اونقدر آماتور که هوادارنمای اخراج شده میره سوار ماشین همون فیلمبردار میشه.

عینا همان کنفرانس خبری و داستان جعلی علی! اتفاقی که به زد و خورد تعریف شد اما هیچ خبرنگاری که در آن روز حاضر در صحنه بود نه عکسی از این زد و خورد گرفته بود و نه از او حمایت کرده بود. خبر هم یک هفته بعد توسط نود رسانه ای شد. یعنی کدوم آدم خرفتی باورش میشه شخصی بنام علی میاد یک خبرنگار را در حین کتک زدن به بیرون هدایت می کنه و هیچ همکاری هم نه عکسی نه فیلمی و نه خبری کار می کنه؟ همه داستان یک هفته بعد از نود شنیده میشه؟ بقول نقی مگه میشه؟ مگه داریم؟ اون خبرنگار هم مثل همین هوادارنما طبق برنامه قبلی و واکنش احتمالی رفته بودند. نه اون زمان واکنش داشتند که اجبارا یک هفته بعد داستان سازی کردند که بگویند برای همین مدرکی در دست نیست جز شاهدان و خود مضروب. از هوادارنما هم نتوانستند در فیلم چیزی بگیرند و قلعه نویی را قیمه کنند عس فتوشاپ کردند و داستان خیالی ساختند. اما هیچکدوم سوتی آتیلا و نوچه های حجازی نمیشد. عکس هاشون را هنوز دارم. ادمین سایت رخصت بده و بگه پخش میکنه در اخیار می گذارم. همون کسانی که در برنامه نود بعنوان عربده کشان قلعه نویی معرفی شدند. تک تکشون نوچه حجازی ها بودند.

[::reymond - استکهلم، سوئد::]. برای همین دائما از حضور سیاسیون و نمایندگان دولت ایراد می گرفت؟ برای همین با حضور امثال علیپورها وسرداران سپاه ایراد می گرفت؟ یک چیزی بگید تو مخیله آدم بگنجه لااقل. کلا تو ایران همه چیز برعکس دیده میشه. مثل اون علی پروین که علنا تبلیغات انتری را کرد میشه متعصب، یکی مثل این بنده خدا که تو کنفرانس خبری به سایت و سیستم و حضور سپاهیون و نمایندگان دولت احمدی نژاد توپید میشه پاچه خوار خخخخ حالا باز خوبه قلعه نویی نرفته بود تیم خشایار محسنی. سایت اگر سانسور نکنه و کاربران هم فحش و ناسزا ندهند کل سیستم خاندان حجازی را می نویسم و قضاوت به عهده کاربران. از دوران روپایی زدن برای بنگاه رابینسون در دوبی و همکاری با همین خشایار محسنی و بحران کوچ ستارگان ایرانی به دوبی که در برنامه نود هم بررسی شد تا این آخری که با نوچه های خودشون هوادارانشون را میزدند و می انداختند گردن هواداران قلعه نویی اما خدا را شکر عکس هاشون بیرون اومد و شناسایی شدند که اینها طرفدار کی بودند.

ناصرحجازی کسی بود که بخاطر پاچه خواری فتل و دستور حکومت از کار بیکار شد و جنگ علنی اش در زمان کاندیدای ریاست جمهوری بالا گرفت که قشنگ یادمه گفت من از همه اینها معروف تر هستم و رای بیشتری میارم(هرچند بعد زد زیرش و گفت من اصلا کاندید نشدم). حجازی یک مشکل اساسی داشت و آن خودبزرگ بینی بود، در هیچ تیمی موفق نبود و اما دائما ایراد از دیگران می گرفت. حتی در استقلال اهواز هم معروف بود که لیست بازیکنان فیکس هم دست خودش نیست و یک شوخی در تمرینات باب شده بود که هرکی می خواهد فیکس بشه باید بره خواستگاری آزیتا! حالا داستان این بماند که نگن رفت تو زندگی خصوصی طرف. پروژه زیر آب زنی امیر قلعه نویی یک پروژه کاملا لنگی بود که هرگز این داستان به تائید هیچ احدی نرسید و حتی گفتند شاهد آن منصور پورحیدری بود که هربار ازش پرسیدند گفت به هیچ عنوان صحت ندارد. اما چرا ناصرحجازی خودش را وسط این بازی لنگی ها و داستان سرایی هایشان انداخت را خودش باید جواب بدهد. اما چالب ترین نکته اینجا است که وقتی قلعه نویی بعد از رفتنش اولین پیشنهادش بعنوان جایگزین ناصر حجازی بود با انواع و اقسام تعاریف توسط ایشان...

ادامه: انواع تعاریف توسط ایشان در روزنامه خبر ورزشی و یک برنامه زنده تلویزیونی شد اما تا موفق نشد باز به خونه اول برگشت و گفت کم کاری بازیکن و برهم زدن تمرکز توسط کسانی که می خواهند جانشین من بشوند. اما هرساله هم وقتی قلعه نویی مربی استقلال بود حتی وقتی مربی سپاهان بود بدون استثناء قبل از هر بازی حیاتی اون تیم میومد سم پاشی می کرد. بدون استثناء تیکه می انداخت و تمرکز تیم را بر هم میریخت و میگفت این تیم دست فری کله پز هم بود قهرمان میشد. ناصر حجازی همان کسی بود که در بازی معروف 6تایی ها عامل باخت شرم آور استقلال بود. دو دروازه بان ملی پوش در تیم تاج. ناصرحجازی و رشیدی. هردو رقابت نزدیکی باهم داشتند و رشیدی در تیم ملی از حجازی هم جلو زده بود که این باعث یک کدورت میان حجازی و او شده بود. در بازی معروف 6تایی رشیدی اعتماد به نفس درستی نداشت و بارها هم درخواست تعویض کرد اما هربار که سرمربی رو به حجازی می کرد ناصرحجازی از تعویض طفره میرفت و دوست داشت خرد شدن رشیدی را جتی به قیمت خرد شدن تیم تاج ببیند. برای همین خیلی از قدیمی های تاج آن بازی را ماحصل تسویه حساب های شخصی دیدند.

اما این تنها تسویه حساب حجازی در دوران فوتبالش نبود! او زمانی که از فوتبال ایران رانده شد هم باز در دوبی شاهکارهای دیگری را رقم زد. در برنامه نود عادل فردوسی پور دائما به همراه کارشناسان حرف از یک بحران میزد. اینکه چرا باید ستارگان جوان و آینده تیم ملی باید کوچ دسته جمعی به دوبی داشته باشند که بعدها بررسی این بحران با یک جمله از سوی شومن نود به پایان رسید. عادل بصورت مستقیم در آن برنامه گفت این اتفاق تنها توسط اجنت ها و دلالان صورت نمی گیرد و به گفته بازیکنان یک چهره فوتبالی محبوب پشت این ماجرا است و او به آنها پیشنهاد می دهد. البته ناصر و آتیلا که فقط برای تبلیغ املاک رابینسون تو دوبی روپایی میزدند و مدیون هستید که فکر کنید پشت آن کوچ دسته جمعی خشایار محسنی و ناصر حجازی بودند. در زمان بازیکنی آتیلا حجازی هم نمی دونم سن دوستان قد میده یا نه، اما کی یادش هست که آتیلا بازی خوبی به نمایش گذاشته باشه و قد و قواره اش به تیم استقلال خورده باشه؟ همیشه بخاطر پارتی بازی پدرش در تیم هایش جا داشت و همیشه خدا هم مورد انتقاد کارشناسان فوتبال بود

هر وقت آتیلا تو زمین می دوید انگار روی یک ژله تن و سر وصل کردی که لرزیدن پایین تنه اش فقط باعث تمسخر میشد. دست آخر هم توسط همان پدر کاربلد به آنالیزوری ارتقاء پیدا کرد که فقط معلوم نیست چرا هیچ تیمی این بشر را نمی خواست و نمی خواهد و از بعد فوت ناصر هم باید آویزان تیم مظلومی باشه؟ یکی دیگر از شاهکارهای ناصر حجازی دامادش بود که بیانیه نویس و مقاله نویس ضد قلعه نویی بود و به شدت هم تند رو بود. کسی که به همراه اتیلا بیشترین هیزم را بین این اختلافات ریختن و دامنه آتش آن را بیشتر کردند. همان کسی که در وصف دندان پوسیده و بیانیه باشگاه استقلال بعد از اخراج مجتبی جباری دست به قلم شد. همان کسی که پورتال حجازی را هم در دست گرفته. این هم بماند که این خانواده برای موجه جلوه دادن خودشان به چه باندهای مافیایی فوتبال گره خوردند و با چه روزنامه هایی همکاری کردند. شاهکار دیگر حجازی در تخریب دو استقلالی دیگر بنام های صمد مرفاوی و بنده خدا فیروز کریمی بود. سالی که شعار حیا کن رهاکن برای آتیلا و ناصر حجازی در سکوها شنیده شد (هرچند بعد از فوت طبق معمول همه منکر شعارها شدند)

ناصر حجازی برای برون رفت از نتایج بد تیم خودش را میر فنی کرد و صمد مرفاوی را بعنوان سرمربی این تیم انتخاب کرد. سیاست خنده داری که همه فهمیدند قراره صمد مرفاوی قربانی زیاده خواهی حجازی ها بشه. مرفاویی که تازه اول کار بود و با کله این پینهاد را میپذیرفت اما چه کسی بود که نداند صمد یک مترسک بود و ناصر همچنان همه کاره. همینگونه هم شد و صمد مرفاوی بعد از یک نیم فصل پر تنش بعنوان انتخاب اشتباه اعلام شد و ناصر حجازی تمام مشکلات را گردن او انداخت و اخراجش کرد. بعد از صمد مرفاوی نوبت فیروز کریمی بود. اینبار مطمئنا حجازی نمی توانست همان بازی را با شخصیت فیروز کریمی بکند اما بعد از سالها همچنان فیروز کریمی در تمام برنامه هایی که دعوت میشود بصورت غیر مستقیم آن زمان را بدترین زمان حضور در استقلال می داند. فیروز کریمی هم دیر فهمید که حجازی دنبال قربانی می گرده و سریعا لبیک گفت. همان سالی که فیروز کریمی متوجه شد یک تیم درب و داغون بهش دادند که بازیکنان حتی حال دویدن ندارند و تمرین و بدنسازی درست و حسابی نکرده اند. تیمی که انگار نه مربی داشته و نه مدیر فنی. همان تیمی که جهت تنبیه بعد از بازی دور زمین

بعد از بازی دور زمین آنها را مجبور به دویدن کرد. همان فرهاد مجیدی شاگرد پر افتخار مکتب حجازی که فیروز کریمی را بیچاره کرده بود و فیروز کریمی در یک مصاحبه جنجالی گفت فرهاد را من بلدم درستش کنم. بهش بگی تمرین نکنی 2هزارتومان جریمه میشی با کله میاد سر تمرین. حتی حاضر نیست دو هزارتومان جریمه اش کنند. بگذریم. حرف در مورد این خانواده زیادهف خانواده ای که عامل یک شکاف عمیق بین هواداران استقلال شدند. کسانی که حامی اول و آخر مهندس واعظ آشتیانی آن خائن لنگی بودند و با فردوسی پور لقب مدیریت مهندسی شده را بهش دادند. دست آخر هم همه فهمیدند واعظ چه شخصیتی داشت و یک لنگی 2آتیشه بود. اواخر عمر هم که حجازی به تیم خشایار محسنی رفیق گرمابه و گلستان خودش رفت و اون تیم را هم ته جدول گذاشت و بخاطر بیماری برگشت. اما زرنگی حجازی دقیقا در آخرین حضورش در برنامه نود بود که در حمایت از جنبش سبز حرف زد و گفت میخواهند یک گلوله هم توی سر من خالی کنند. من که از مرگ نمی ترسم. همین جمله برای خودش و خانواده اش تبدیل شد به یک گارانتی چند ساله و بقول خود ناصر حجازی بگفته آتیلا: تو بعد از مرگ من معروف میشی! همین هم شد!

اما امیر قلعه نویی که بیشترین افتخارات فوتبال ایران را یدک می کشد و در هر تیمی هم موفق بوده. از تیم برق و استقلال اهواز بگیر تا استقلال و سپاهان و تراکتورسازی تبریز. این بشر با تمام موفقیت هایش همیشه خار چشم رسانه های کشور بوده، چرا که همه میدونیم رسانه ها اولین باند مافیایی فوتبال هستند و تا بهشون پول ندی یک خط از قسمت بی ربط روزنامه را هم بهت نمیدهند چه برسه صفحه وسط و عکس روی جلد و . یادمه خبر ورزشی اون سالها کارش تراولی بود. افتخارات امیر قلعه نویی از زمانی شروع شد که تیم ته جدولی فرهاد کاظمی را گرفت و مانع از سقوط آن شد. اما نکته مهم امتیاز گیری یک نیم فصل این تیم بود که از لحاظ امتیازی نایب قهرمان نیم فصل دوم شد. شاهکار بزرگی که امیر قلعه نویی را مطرح کرد و نتایج درخشان او در استقلال. خیلی ها میگن قلعه نویی فقط با ستارگان نتیجه میگیره، اما استقلال اهواز و مس و استقلال تهران چه ستارگانی داشتند. استقلال تهران را زمانی در نظر بگیرید که قلعه نویی 80 درصد تیم را تغییر داد و جوانگرایی کرد. قشنگ یادمه که جلالی کامپیوتر هم اومده بود برنامه نود و میگفت رو برنامه نبوده و تیم سقوط میکنه.

قلعه نویی یک برند شد و دائما برایش حاشیه میساختند، خصوصا افرادی مثل حجازی که موفقیت های قلعه نویی را مثل موفقیت های رشیدی طاقت نمی آوردند. از داستان سونای زعفرانیه که هرگز اثبات نشد و تنها شاهد موضوع منصور پورحیدری هم آن را تائید نکرد تا زیر آب زنی حجازی و کم کاری بازیکنان به دستور قلعه نویی و تبانی استقلال اهواز که این آخری کار به شکایت از محمد نوازی و جواد زرینچه. دو بازیکنی که روز دادگاه با یک من ریش و تسبیح به دست منکر تمام گفته های خود شدند و عنوان کردند هرگز اسمی از امیر قلعه نویی در مصاحبه های ما برده نشده. این جنگ ها با امیر قلعه نویی هر روز ادامه داشت و موفقیت او در هر تیمی توسط ناصرحجازی کوبیده و تمسخر میشد و همیشه خدا هم ناصر حجازی در جبهه مخالفان قلعه نویی بعنوان نفر او حضور داشت. باز دشمنی ها و عداوت های بیشمار که مطمئنا بیشتر از 100 کامنت میشه را فاکتور میگیرم (اگر خواستید تا جایی که در خاطر دارم می نویسم) کار به جایی رسید که سپاه چمبره خود بر فوتبال را بیشتر کرد و عکس العمل متقابل امیر قلعه نویی را در بر داشت. علی الخصوص در برابر سایت خبرآنلاین سپاه و آیت اله علیپور که

آیت اله علیپوری که هنوز کسی نمیدونه این بشر چطور پاش به فوتبال باز شد. نه بازیکنان نه مربیان نه حتی مجلس هم نتوانست جابجایش کند. تا روزی که قلعه نویی دوباره به استقلال برگشت و فتلی که قرار بود توسط افشاگریهای مالی معاون وزیر ورزش آن زمان برکنار شود طی یک لابی در کمپ تیم ملی در ترکیه ابقاء شد و معاون وزیر ورزش بایکوت شد. حالا فتلی که بخاطر پاچه خواری حکومت زیرآب حجازی را زده بود و پشت موفقیت های امیر قلعه نویی سنگر خوبی برای خودش ساخته بود شد دشمن امیر قلعه نویی. بازی از اخراج جباری و عدم جذب بازیساز برای تیم شروع شد. قلعه نویی خوب فهمیده بود که چرا تمام گزینه ها مناسب میپرند و بازیکن درجه 3 جذب میشه. چرا جباری اخراج شد و بازیکن مدنظر خودش هم عوض هتل در مسافرخونه های جنوب شهر پلاسه. کد این موضوع را قلعه نویی در برنامه تلویزیونی و افشای تصمیم فوتبالی زمین زدنش مابین علیپور و فتل داده شد. تیم استقلال با بازگشت امیر قلعه نویی بدون پول و اسپانسر و با گدایی از رویانیان برای سفرهای خارجی و بازیهای آسیایی بازهم قهرمان شد و در آسیا هم خوب نتیجه گرفت اما پروژه در سال بعد آغاز شد.

قلعه نویی برای من نمونه بارز یک مرد محکم و با اراده هستش. هرکسی هر انگی که فکر می کنه به قلعه نویی وارده بگه تا من بهش مستند جواب بدهم. چرا فکر می کنید قلعه نویی مافیا است؟ چرا فکر می کنید با پاچه خواری نتیجه گرفته؟ چرا فکر می کنید حجازی خوب بوده؟ جز اینه که تک تک شما چشم و گوشتون به مطبوعات مافیایی و سپاهی فوتبال بوده و هرکسی که دوست داشتند را بزرگ کردید و هرکسی را که نخواستند نابود؟!؟!؟ با احترام و بدون توهین نظرتون را بگید و بنده چون خودم هم فوتبالیست بودم و هم امیرخان و حجازی ها را میشناسم و هم یک دوره برای مطبوعات و سایت ها مطلب می نوشتم و تا حدودی بر قضایا مسلط هستم جواب میدهم. اگر هم داوطلبانه اینجا کامنت گذاشتم برای این بود که واقعا تو کتم نمیره چرا کسی را که دنبال فوتبال پاک و عدم حضور سیاسیون و سپاهی ها و ملاها بود را ناپاک می خوانیم و آن کسانی را که فوتبال را به گند کشیدن و دائما آن را با میدون تسویه حساب شخصی اشتباه می گرفتند و از حاشیه هایش نون خوردند را پاک و بت خود می کنیم؟

هنوز یادم نمیره که اولین حضور هوتن قلعه نویی در تمرین استقلال چه بلایی سر قلعه نویی آوردند. ناصر حجازی آتیلا را همه کاره استقلال کرده بود. بازیکن و آنالیزور و خلاصه همه مدل پارتی بازی اما قلعه نویی یک روز فقط اجازه داد هوتن با تیم اصلی استقلال تمرین بکنه. داستان اون هوادار نمایی که فحش خواهر و مادر داد و بعد پرید سوار ماشین همون فیلمبرداری که لنز را تو صورت قلعه نویی کرده بود و در رفتند. شب داستان از طریق خبر آنلاین و نود به دروغ انتشار یافت و فردا هم خبر ورزشی با یک عکس فتوشاپ شده روی جلد و کبودی زیر چشم اون هوادارنما رفتند به جنگ قلعه نویی. خبری که بعد مشخص شد چرا اون فیلمبردار به طرز عجیبی و برخلاف همیشه تو صورت قلعه نویی بود(چون منتظر اتفاق اصلی و واکنش احتمالی قلعه نویی بود، مثلا بخاطر شنیدن فحش به زن و بچه اش جواب بده و همین فیلم بشه و بره نود داستان درست بشه) مشخص شد که کار اون هوادار نما و فیلمبردار هماهنگ شده بوده و خبر هم از قبل برای خبرآنلاین و خبر ورزشی و نود کار شده بوده. یک طرح از قبل هماهنگی شده. اونقدر آماتور که هوادارنمای اخراج شده میره سوار ماشین همون فیلمبردار میشه.

عینا همان کنفرانس خبری و داستان جعلی علی! اتفاقی که به زد و خورد تعریف شد اما هیچ خبرنگاری که در آن روز حاضر در صحنه بود نه عکسی از این زد و خورد گرفته بود و نه از او حمایت کرده بود. خبر هم یک هفته بعد توسط نود رسانه ای شد. یعنی کدوم آدم خرفتی باورش میشه شخصی بنام علی میاد یک خبرنگار را در حین کتک زدن به بیرون هدایت می کنه و هیچ همکاری هم نه عکسی نه فیلمی و نه خبری کار می کنه؟ همه داستان یک هفته بعد از نود شنیده میشه؟ بقول نقی مگه میشه؟ مگه داریم؟ اون خبرنگار هم مثل همین هوادارنما طبق برنامه قبلی و واکنش احتمالی رفته بودند. نه اون زمان واکنش داشتند که اجبارا یک هفته بعد داستان سازی کردند که بگویند برای همین مدرکی در دست نیست جز شاهدان و خود مضروب. از هوادارنما هم نتوانستند در فیلم چیزی بگیرند و قلعه نویی را قیمه کنند عس فتوشاپ کردند و داستان خیالی ساختند. اما هیچکدوم سوتی آتیلا و نوچه های حجازی نمیشد. عکس هاشون را هنوز دارم. ادمین سایت رخصت بده و بگه پخش میکنه در اخیار می گذارم. همون کسانی که در برنامه نود بعنوان عربده کشان قلعه نویی معرفی شدند. تک تکشون نوچه حجازی ها بودند.

[::reymond - استکهلم، سوئد::]. برای همین دائما از حضور سیاسیون و نمایندگان دولت ایراد می گرفت؟ برای همین با حضور امثال علیپورها وسرداران سپاه ایراد می گرفت؟ یک چیزی بگید تو مخیله آدم بگنجه لااقل. کلا تو ایران همه چیز برعکس دیده میشه. مثل اون علی پروین که علنا تبلیغات انتری را کرد میشه متعصب، یکی مثل این بنده خدا که تو کنفرانس خبری به سایت و سیستم و حضور سپاهیون و نمایندگان دولت احمدی نژاد توپید میشه پاچه خوار خخخخ حالا باز خوبه قلعه نویی نرفته بود تیم خشایار محسنی. سایت اگر سانسور نکنه و کاربران هم فحش و ناسزا ندهند کل سیستم خاندان حجازی را می نویسم و قضاوت به عهده کاربران. از دوران روپایی زدن برای بنگاه رابینسون در دوبی و همکاری با همین خشایار محسنی و بحران کوچ ستارگان ایرانی به دوبی که در برنامه نود هم بررسی شد تا این آخری که با نوچه های خودشون هوادارانشون را میزدند و می انداختند گردن هواداران قلعه نویی اما خدا را شکر عکس هاشون بیرون اومد و شناسایی شدند که اینها طرفدار کی بودند.

ناصرحجازی کسی بود که بخاطر پاچه خواری فتل و دستور حکومت از کار بیکار شد و جنگ علنی اش در زمان کاندیدای ریاست جمهوری بالا گرفت که قشنگ یادمه گفت من از همه اینها معروف تر هستم و رای بیشتری میارم(هرچند بعد زد زیرش و گفت من اصلا کاندید نشدم). حجازی یک مشکل اساسی داشت و آن خودبزرگ بینی بود، در هیچ تیمی موفق نبود و اما دائما ایراد از دیگران می گرفت. حتی در استقلال اهواز هم معروف بود که لیست بازیکنان فیکس هم دست خودش نیست و یک شوخی در تمرینات باب شده بود که هرکی می خواهد فیکس بشه باید بره خواستگاری آزیتا! حالا داستان این بماند که نگن رفت تو زندگی خصوصی طرف. پروژه زیر آب زنی امیر قلعه نویی یک پروژه کاملا لنگی بود که هرگز این داستان به تائید هیچ احدی نرسید و حتی گفتند شاهد آن منصور پورحیدری بود که هربار ازش پرسیدند گفت به هیچ عنوان صحت ندارد. اما چرا ناصرحجازی خودش را وسط این بازی لنگی ها و داستان سرایی هایشان انداخت را خودش باید جواب بدهد. اما چالب ترین نکته اینجا است که وقتی قلعه نویی بعد از رفتنش اولین پیشنهادش بعنوان جایگزین ناصر حجازی بود با انواع و اقسام تعاریف توسط ایشان...

ادامه: انواع تعاریف توسط ایشان در روزنامه خبر ورزشی و یک برنامه زنده تلویزیونی شد اما تا موفق نشد باز به خونه اول برگشت و گفت کم کاری بازیکن و برهم زدن تمرکز توسط کسانی که می خواهند جانشین من بشوند. اما هرساله هم وقتی قلعه نویی مربی استقلال بود حتی وقتی مربی سپاهان بود بدون استثناء قبل از هر بازی حیاتی اون تیم میومد سم پاشی می کرد. بدون استثناء تیکه می انداخت و تمرکز تیم را بر هم میریخت و میگفت این تیم دست فری کله پز هم بود قهرمان میشد. ناصر حجازی همان کسی بود که در بازی معروف 6تایی ها عامل باخت شرم آور استقلال بود. دو دروازه بان ملی پوش در تیم تاج. ناصرحجازی و رشیدی. هردو رقابت نزدیکی باهم داشتند و رشیدی در تیم ملی از حجازی هم جلو زده بود که این باعث یک کدورت میان حجازی و او شده بود. در بازی معروف 6تایی رشیدی اعتماد به نفس درستی نداشت و بارها هم درخواست تعویض کرد اما هربار که سرمربی رو به حجازی می کرد ناصرحجازی از تعویض طفره میرفت و دوست داشت خرد شدن رشیدی را جتی به قیمت خرد شدن تیم تاج ببیند. برای همین خیلی از قدیمی های تاج آن بازی را ماحصل تسویه حساب های شخصی دیدند.

اما این تنها تسویه حساب حجازی در دوران فوتبالش نبود! او زمانی که از فوتبال ایران رانده شد هم باز در دوبی شاهکارهای دیگری را رقم زد. در برنامه نود عادل فردوسی پور دائما به همراه کارشناسان حرف از یک بحران میزد. اینکه چرا باید ستارگان جوان و آینده تیم ملی باید کوچ دسته جمعی به دوبی داشته باشند که بعدها بررسی این بحران با یک جمله از سوی شومن نود به پایان رسید. عادل بصورت مستقیم در آن برنامه گفت این اتفاق تنها توسط اجنت ها و دلالان صورت نمی گیرد و به گفته بازیکنان یک چهره فوتبالی محبوب پشت این ماجرا است و او به آنها پیشنهاد می دهد. البته ناصر و آتیلا که فقط برای تبلیغ املاک رابینسون تو دوبی روپایی میزدند و مدیون هستید که فکر کنید پشت آن کوچ دسته جمعی خشایار محسنی و ناصر حجازی بودند. در زمان بازیکنی آتیلا حجازی هم نمی دونم سن دوستان قد میده یا نه، اما کی یادش هست که آتیلا بازی خوبی به نمایش گذاشته باشه و قد و قواره اش به تیم استقلال خورده باشه؟ همیشه بخاطر پارتی بازی پدرش در تیم هایش جا داشت و همیشه خدا هم مورد انتقاد کارشناسان فوتبال بود

هر وقت آتیلا تو زمین می دوید انگار روی یک ژله تن و سر وصل کردی که لرزیدن پایین تنه اش فقط باعث تمسخر میشد. دست آخر هم توسط همان پدر کاربلد به آنالیزوری ارتقاء پیدا کرد که فقط معلوم نیست چرا هیچ تیمی این بشر را نمی خواست و نمی خواهد و از بعد فوت ناصر هم باید آویزان تیم مظلومی باشه؟ یکی دیگر از شاهکارهای ناصر حجازی دامادش بود که بیانیه نویس و مقاله نویس ضد قلعه نویی بود و به شدت هم تند رو بود. کسی که به همراه اتیلا بیشترین هیزم را بین این اختلافات ریختن و دامنه آتش آن را بیشتر کردند. همان کسی که در وصف دندان پوسیده و بیانیه باشگاه استقلال بعد از اخراج مجتبی جباری دست به قلم شد. همان کسی که پورتال حجازی را هم در دست گرفته. این هم بماند که این خانواده برای موجه جلوه دادن خودشان به چه باندهای مافیایی فوتبال گره خوردند و با چه روزنامه هایی همکاری کردند. شاهکار دیگر حجازی در تخریب دو استقلالی دیگر بنام های صمد مرفاوی و بنده خدا فیروز کریمی بود. سالی که شعار حیا کن رهاکن برای آتیلا و ناصر حجازی در سکوها شنیده شد (هرچند بعد از فوت طبق معمول همه منکر شعارها شدند)

ناصر حجازی برای برون رفت از نتایج بد تیم خودش را میر فنی کرد و صمد مرفاوی را بعنوان سرمربی این تیم انتخاب کرد. سیاست خنده داری که همه فهمیدند قراره صمد مرفاوی قربانی زیاده خواهی حجازی ها بشه. مرفاویی که تازه اول کار بود و با کله این پینهاد را میپذیرفت اما چه کسی بود که نداند صمد یک مترسک بود و ناصر همچنان همه کاره. همینگونه هم شد و صمد مرفاوی بعد از یک نیم فصل پر تنش بعنوان انتخاب اشتباه اعلام شد و ناصر حجازی تمام مشکلات را گردن او انداخت و اخراجش کرد. بعد از صمد مرفاوی نوبت فیروز کریمی بود. اینبار مطمئنا حجازی نمی توانست همان بازی را با شخصیت فیروز کریمی بکند اما بعد از سالها همچنان فیروز کریمی در تمام برنامه هایی که دعوت میشود بصورت غیر مستقیم آن زمان را بدترین زمان حضور در استقلال می داند. فیروز کریمی هم دیر فهمید که حجازی دنبال قربانی می گرده و سریعا لبیک گفت. همان سالی که فیروز کریمی متوجه شد یک تیم درب و داغون بهش دادند که بازیکنان حتی حال دویدن ندارند و تمرین و بدنسازی درست و حسابی نکرده اند. تیمی که انگار نه مربی داشته و نه مدیر فنی. همان تیمی که جهت تنبیه بعد از بازی دور زمین

بعد از بازی دور زمین آنها را مجبور به دویدن کرد. همان فرهاد مجیدی شاگرد پر افتخار مکتب حجازی که فیروز کریمی را بیچاره کرده بود و فیروز کریمی در یک مصاحبه جنجالی گفت فرهاد را من بلدم درستش کنم. بهش بگی تمرین نکنی 2هزارتومان جریمه میشی با کله میاد سر تمرین. حتی حاضر نیست دو هزارتومان جریمه اش کنند. بگذریم. حرف در مورد این خانواده زیادهف خانواده ای که عامل یک شکاف عمیق بین هواداران استقلال شدند. کسانی که حامی اول و آخر مهندس واعظ آشتیانی آن خائن لنگی بودند و با فردوسی پور لقب مدیریت مهندسی شده را بهش دادند. دست آخر هم همه فهمیدند واعظ چه شخصیتی داشت و یک لنگی 2آتیشه بود. اواخر عمر هم که حجازی به تیم خشایار محسنی رفیق گرمابه و گلستان خودش رفت و اون تیم را هم ته جدول گذاشت و بخاطر بیماری برگشت. اما زرنگی حجازی دقیقا در آخرین حضورش در برنامه نود بود که در حمایت از جنبش سبز حرف زد و گفت میخواهند یک گلوله هم توی سر من خالی کنند. من که از مرگ نمی ترسم. همین جمله برای خودش و خانواده اش تبدیل شد به یک گارانتی چند ساله و بقول خود ناصر حجازی بگفته آتیلا: تو بعد از مرگ من معروف میشی! همین هم شد!

اما امیر قلعه نویی که بیشترین افتخارات فوتبال ایران را یدک می کشد و در هر تیمی هم موفق بوده. از تیم برق و استقلال اهواز بگیر تا استقلال و سپاهان و تراکتورسازی تبریز. این بشر با تمام موفقیت هایش همیشه خار چشم رسانه های کشور بوده، چرا که همه میدونیم رسانه ها اولین باند مافیایی فوتبال هستند و تا بهشون پول ندی یک خط از قسمت بی ربط روزنامه را هم بهت نمیدهند چه برسه صفحه وسط و عکس روی جلد و . یادمه خبر ورزشی اون سالها کارش تراولی بود. افتخارات امیر قلعه نویی از زمانی شروع شد که تیم ته جدولی فرهاد کاظمی را گرفت و مانع از سقوط آن شد. اما نکته مهم امتیاز گیری یک نیم فصل این تیم بود که از لحاظ امتیازی نایب قهرمان نیم فصل دوم شد. شاهکار بزرگی که امیر قلعه نویی را مطرح کرد و نتایج درخشان او در استقلال. خیلی ها میگن قلعه نویی فقط با ستارگان نتیجه میگیره، اما استقلال اهواز و مس و استقلال تهران چه ستارگانی داشتند. استقلال تهران را زمانی در نظر بگیرید که قلعه نویی 80 درصد تیم را تغییر داد و جوانگرایی کرد. قشنگ یادمه که جلالی کامپیوتر هم اومده بود برنامه نود و میگفت رو برنامه نبوده و تیم سقوط میکنه.

قلعه نویی یک برند شد و دائما برایش حاشیه میساختند، خصوصا افرادی مثل حجازی که موفقیت های قلعه نویی را مثل موفقیت های رشیدی طاقت نمی آوردند. از داستان سونای زعفرانیه که هرگز اثبات نشد و تنها شاهد موضوع منصور پورحیدری هم آن را تائید نکرد تا زیر آب زنی حجازی و کم کاری بازیکنان به دستور قلعه نویی و تبانی استقلال اهواز که این آخری کار به شکایت از محمد نوازی و جواد زرینچه. دو بازیکنی که روز دادگاه با یک من ریش و تسبیح به دست منکر تمام گفته های خود شدند و عنوان کردند هرگز اسمی از امیر قلعه نویی در مصاحبه های ما برده نشده. این جنگ ها با امیر قلعه نویی هر روز ادامه داشت و موفقیت او در هر تیمی توسط ناصرحجازی کوبیده و تمسخر میشد و همیشه خدا هم ناصر حجازی در جبهه مخالفان قلعه نویی بعنوان نفر او حضور داشت. باز دشمنی ها و عداوت های بیشمار که مطمئنا بیشتر از 100 کامنت میشه را فاکتور میگیرم (اگر خواستید تا جایی که در خاطر دارم می نویسم) کار به جایی رسید که سپاه چمبره خود بر فوتبال را بیشتر کرد و عکس العمل متقابل امیر قلعه نویی را در بر داشت. علی الخصوص در برابر سایت خبرآنلاین سپاه و آیت اله علیپور که

آیت اله علیپوری که هنوز کسی نمیدونه این بشر چطور پاش به فوتبال باز شد. نه بازیکنان نه مربیان نه حتی مجلس هم نتوانست جابجایش کند. تا روزی که قلعه نویی دوباره به استقلال برگشت و فتلی که قرار بود توسط افشاگریهای مالی معاون وزیر ورزش آن زمان برکنار شود طی یک لابی در کمپ تیم ملی در ترکیه ابقاء شد و معاون وزیر ورزش بایکوت شد. حالا فتلی که بخاطر پاچه خواری حکومت زیرآب حجازی را زده بود و پشت موفقیت های امیر قلعه نویی سنگر خوبی برای خودش ساخته بود شد دشمن امیر قلعه نویی. بازی از اخراج جباری و عدم جذب بازیساز برای تیم شروع شد. قلعه نویی خوب فهمیده بود که چرا تمام گزینه ها مناسب میپرند و بازیکن درجه 3 جذب میشه. چرا جباری اخراج شد و بازیکن مدنظر خودش هم عوض هتل در مسافرخونه های جنوب شهر پلاسه. کد این موضوع را قلعه نویی در برنامه تلویزیونی و افشای تصمیم فوتبالی زمین زدنش مابین علیپور و فتل داده شد. تیم استقلال با بازگشت امیر قلعه نویی بدون پول و اسپانسر و با گدایی از رویانیان برای سفرهای خارجی و بازیهای آسیایی بازهم قهرمان شد و در آسیا هم خوب نتیجه گرفت اما پروژه در سال بعد آغاز شد.

قلعه نویی برای من نمونه بارز یک مرد محکم و با اراده هستش. هرکسی هر انگی که فکر می کنه به قلعه نویی وارده بگه تا من بهش مستند جواب بدهم. چرا فکر می کنید قلعه نویی مافیا است؟ چرا فکر می کنید با پاچه خواری نتیجه گرفته؟ چرا فکر می کنید حجازی خوب بوده؟ جز اینه که تک تک شما چشم و گوشتون به مطبوعات مافیایی و سپاهی فوتبال بوده و هرکسی که دوست داشتند را بزرگ کردید و هرکسی را که نخواستند نابود؟!؟!؟ با احترام و بدون توهین نظرتون را بگید و بنده چون خودم هم فوتبالیست بودم و هم امیرخان و حجازی ها را میشناسم و هم یک دوره برای مطبوعات و سایت ها مطلب می نوشتم و تا حدودی بر قضایا مسلط هستم جواب میدهم. اگر هم داوطلبانه اینجا کامنت گذاشتم برای این بود که واقعا تو کتم نمیره چرا کسی را که دنبال فوتبال پاک و عدم حضور سیاسیون و سپاهی ها و ملاها بود را ناپاک می خوانیم و آن کسانی را که فوتبال را به گند کشیدن و دائما آن را با میدون تسویه حساب شخصی اشتباه می گرفتند و از حاشیه هایش نون خوردند را پاک و بت خود می کنیم؟

هنوز یادم نمیره که اولین حضور هوتن قلعه نویی در تمرین استقلال چه بلایی سر قلعه نویی آوردند. ناصر حجازی آتیلا را همه کاره استقلال کرده بود. بازیکن و آنالیزور و خلاصه همه مدل پارتی بازی اما قلعه نویی یک روز فقط اجازه داد هوتن با تیم اصلی استقلال تمرین بکنه. داستان اون هوادار نمایی که فحش خواهر و مادر داد و بعد پرید سوار ماشین همون فیلمبرداری که لنز را تو صورت قلعه نویی کرده بود و در رفتند. شب داستان از طریق خبر آنلاین و نود به دروغ انتشار یافت و فردا هم خبر ورزشی با یک عکس فتوشاپ شده روی جلد و کبودی زیر چشم اون هوادارنما رفتند به جنگ قلعه نویی. خبری که بعد مشخص شد چرا اون فیلمبردار به طرز عجیبی و برخلاف همیشه تو صورت قلعه نویی بود(چون منتظر اتفاق اصلی و واکنش احتمالی قلعه نویی بود، مثلا بخاطر شنیدن فحش به زن و بچه اش جواب بده و همین فیلم بشه و بره نود داستان درست بشه) مشخص شد که کار اون هوادار نما و فیلمبردار هماهنگ شده بوده و خبر هم از قبل برای خبرآنلاین و خبر ورزشی و نود کار شده بوده. یک طرح از قبل هماهنگی شده. اونقدر آماتور که هوادارنمای اخراج شده میره سوار ماشین همون فیلمبردار میشه.

عینا همان کنفرانس خبری و داستان جعلی علی! اتفاقی که به زد و خورد تعریف شد اما هیچ خبرنگاری که در آن روز حاضر در صحنه بود نه عکسی از این زد و خورد گرفته بود و نه از او حمایت کرده بود. خبر هم یک هفته بعد توسط نود رسانه ای شد. یعنی کدوم آدم خرفتی باورش میشه شخصی بنام علی میاد یک خبرنگار را در حین کتک زدن به بیرون هدایت می کنه و هیچ همکاری هم نه عکسی نه فیلمی و نه خبری کار می کنه؟ همه داستان یک هفته بعد از نود شنیده میشه؟ بقول نقی مگه میشه؟ مگه داریم؟ اون خبرنگار هم مثل همین هوادارنما طبق برنامه قبلی و واکنش احتمالی رفته بودند. نه اون زمان واکنش داشتند که اجبارا یک هفته بعد داستان سازی کردند که بگویند برای همین مدرکی در دست نیست جز شاهدان و خود مضروب. از هوادارنما هم نتوانستند در فیلم چیزی بگیرند و قلعه نویی را قیمه کنند عس فتوشاپ کردند و داستان خیالی ساختند. اما هیچکدوم سوتی آتیلا و نوچه های حجازی نمیشد. عکس هاشون را هنوز دارم. ادمین سایت رخصت بده و بگه پخش میکنه در اخیار می گذارم. همون کسانی که در برنامه نود بعنوان عربده کشان قلعه نویی معرفی شدند. تک تکشون نوچه حجازی ها بودند.