بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ چهارشنبه ۲ اردیبهشت
رأی دهید
روزنامه های امروز صبح تهران از آتش بس یمن نوشته و در مقالاتی آن را نشانه شکست طرح سعودی خوانده اند. صدور حکم حبس محمد مرسی رییس جمهور سابق مصر هم موضوع مقالاتی در این روزنامه هاست که در آن ژنرال السیسی دیکتاتوری خوانده شده که دستگاه قضایی مصر را هم در خدمت سرکوب مخالفان خود قرار داده است.
در روز جهانی زمین، ابراز نگرانی درباره وضعیت محیط زیست در ایران از جمله مقالات اجتماعی است که در عین حال به بهانه قطع پخش سریال درحاشیه از صدای جمهوری اسلامی به موضوع کم تحملی جامعه در برابر انتقاد پرداخته و از پزشکان معترض به آن سریال ایراد گرفته اند.
آتش بس یمن
آتش بس یمن
این مقاله تاکید دارد که انصارالله برای پاسخ، موشک‌های متنوعی که اسکاد بی و اسکاد سی از جمله آنها بود، در اختیار داشت و قادر بود، ریاض پایتخت عربستان را در واکنش به بارها بمباران صنعا از سوی هواپیماهای سعودی هدف حمله خود قرار دهد. انصارالله فقط در یک نوبت برای آنکه نشان دهد توانایی ورود عملیاتی به خاک عربستان را دارد به یکی از قبایل هم پیمان خود در صعده اجازه داد وارد خاک عربستان شده و نیروهای نظامی سعودی را گوشمالی دهند.
کیهان در نهایت ادعا کرده: انصارالله در این جنگ از نظر تاکتیک و راهبرد نظامی کار مؤثری انجام داد و از این رو عربستان نه تنها، این جنگ را با دستان خالی ترک می‌کند بلکه در شرایطی به توقف جنگ تن می‌دهد که در حین جنگ بر میزان قدرت انصارالله افزوده شده است. تا پیش از جنگ ظالمانه عربستان، ائتلاف جنبش انصارالله، ۱۱ استان شمالی یمن یعنی ۲۹ درصد خاک یمن را در اختیار داشت. اینک بیش از ۹۵ درصد جمعیت- یمن را در اختیار دارد.
هدف حکم مرسی: حذف مخالفان
هدف حکم مرسی: حذف مخالفان
جاوید قربان‌اوغلی دیپلومات سابق هم درباره حکم حبس محمد مرسی در شرق نوشته: تلاش حاکمیت کنونی مصر این است که اخوان مجبور شود به کارهای اجتماعی روی بیاورد و از صحنه سیاسی فاصله بگیرد تا حاکمیت کنونی در قاهره دستخوش تغییر نشود. سیسی با صدور احکام سنگین، سیاست زور را به کار می‌گیرد و با اجازه‌دادن به ادامه فعالیت‌های اجتماعی، در حقیقت به‌طورکل سد راه آنان نمی‌شود.
در ادامه این مقاله گمانه زنی شده: سیسی تلاش می‌کند تا با تعدیل فشارها، مانع از افراطی‌شدن گروه‌هایی مانند اخوان شود. سیسی می‌خواهد اخوان تنها در فعالیت‌های عام‌المنفعه حضور داشته باشد و دستی بر سیاست نبرد. در چنین فضایی مصر هم دارای چندین حزب است و هم ظاهر دموکراسی این کشور حفظ می‌شود و هم قدرت در دست سیسی باقی می‌ماند.
صباح زنگنه در مقاله ای در اعتماد نوشته: برخورد حکومت فعلی مصر با سران حزب اخوان‌المسلمین در این کشور و از جمله آنها محمد مرسی، رییس‌جمهور عزل شده این کشور همچنان ادامه دارد. این روش محاکمه و صدور چنین احکامی بیش از هر چیز ابزاری برای اعمال فشار و سرکوب هر گونه حرکت سیاسی جریان‌های مخالف است.
به نظر این کارشناس منطقه: از سوی دیگر حکومت مصر با صدور چنین احکامی با یک تیر، دو نشان را هدف گرفته است؛ یکی از مهم‌ترین و پر نفوذ‌ترین مخالفانش را از ورود به عرصه سیاست محروم می‌کند و از سوی دیگر می‌خواهد به سایر مخالفانش هشدار دهد تا بیشتر از این بر مخالفت خود با حکومت پافشاری نکنند، در غیر این صورت به سرنوشت اخوان‌المسلمین و رهبرانش دچار خواهند شد و مخالفت‌شان به حذف‌شان از سیاست مصر خواهد انجامید.
حال زمین خوب نیست
حال زمین خوب نیست
نویسنده کارشناس محیط زیست با اشاره به اسراف در استفاده از ذخیره های آب نوشته: علاوه بر این، چشمه‌های تولید گرد و خاک و عوامل فرسایش‌دهنده بادی کشور ما را متاثر کرده‌اند و حداقل ۲۵ استان کشور ما با بحرانی با عنوان فرسایش بادی و ریزگردها و به دنبال آن گرد وغبار روبه رو است. وضعیت نگران‌کننده تنوع زیستی در کشور یکی دیگر از علائمی است که نشان می‌دهد وضعیت کره زمین در جایی که فلات ایران در آن قرار گرفته نگران‌کننده است.
مقاله آرمان هشدار داده که اگر به آلودگی هوا، خشکسالی زاگرس، نابودی و مخروبه شدن برخی از کشتزارهای حیاتی در سواحل شمالی و جنوبی کشور و ۳۲ میلیارد متر مکعب پسابی که به سفره‌های آب زیرزمینی اضافه می شود دقت کنیم متوجه خواهیم شد که حال زمین اصلا خوب نیست و این حال در کشور ما در اثر عواملی نظیر بحران شیرابه، شکار بی‌رویه، بحران برداشت بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی، بحران آلودگی هوا، بحران افزایش ذرات کوچک‌تر از دو میکرون وضعیت نگران‌کننده‌تری دارد.
بازگشت به روح هدفمندی یارانه هاسعید لیلاز کارشناس اقتصادی در مقاله ای در ایران نوشت:
بازگشت به روح هدفمندی یارانه هاسعید لیلاز کارشناس اقتصادی در مقاله ای در ایران نوشت:
اگر قرار بود برنامه هدفمندسازی یارانه‌ها در دولت یازدهم کلید بخورد، شاید بهترین پیشنهاد این بود که بازگردیم به روح برنامه چهارم توسعه که در دولت اصلاحات نوشته شد و هرگز هم به اجرا درنیامد. در آن صورت، شاید هرگز به هیچ یک از گروه‌ها و دهک‌های اجتماعی یارانه نقدی پرداخت نمی‌شد، بلکه دولت این اجازه را می‌یافت که درآمد حاصل از افزایش قیمت حامل‌های انرژی را برای گروه هدف یعنی محرومان اجتماعی و نیز بهبود وضعیت بهداشت و درمان، کشاورزی و تولید جامعه صرف کند.
با این همه؛ چه می‌شود کرد که هدفمندی یارانه‌ها به شکل موجود بمب ساعتی است که دولت احمدی‌نژاد برای دولت روحانی به میراث گذاشته است و بر اساس آن؛ تاکنون پرداخت نقدی به فهرست یارانه بگیران بدون هیچ استثنایی صورت گرفته است. هر چند، به عنوان کسی که تاکنون دیناری یارانه دریافت نکرده است، معتقدم پرداخت یارانه از محل درآمد حاصل از افزایش قیمت حامل‌های انرژی، حق همه ایرانیان- اعم از فقیر و غنی- است. بنابراین؛ مخالف حذف بعضی از یارانه‌بگیران هستم، مگر آنکه خود افراد، داوطلبانه از دریافت یارانه انصراف دهند.
اما برخلاف این عقیده شخصی، همچنان معتقدم که آنچه روی دست دولت یازدهم باقی مانده، میراثی با پیامدهای ناگوار است. زیرا منابع حاصل از افزایش قیمت حامل‌های انرژی، به میزانی نیست که حتی بودجه یارانه پرداختی را پوشش کامل دهد و دولت در وضعیتی است که برای پرداخت یارانه‌ها به ایرانیان، با کسری بودجه چشمگیری مواجه است.
حذف برخی دهک‌ها و گروه‌های اجتماعی از فهرست یارانه بگیران توسط نمایندگان مجلس در قانون بودجه ۱۳۹۴ پیش‌بینی شده است. این قانون پس از تصویب در مجلس و تأیید شورای نگهبان، لازم‌الاجرا است. زیرا وقتی قانونی تصویب شد دولت نمی‌تواند بگوید که آن را اجرا نمی‌کند. بر اساس قانون بودجه سال ۹۴، دولت موظف است ۲ و نیم میلیون خانوار را از فهرست یارانه‌بگیران حذف کند.
بنابراین راه حل پیشنهادی این است که دولت به آنچه مجلس در بودجه ۹۴ مصوب کرده، گردن نهاده و آن را اجرایی کند. تا اولاً اصل رعایت قانون در کشور نهادینه شود و ثانیاً دولت بتواند برای بازگشت به روح واقعی برنامه هدفمندی یارانه‌ها یعنی پرداخت یارانه به محرومان و نیز اختصاص یارانه به بخش تولید، منابع کافی را به دست آورد.
نشانه‌هایی از تغییر
نشانه‌هایی از تغییر
به نوشته این روزنامه نگار: کشتار سگ‌ها در شیراز تنها یک روایت از صدها اتفاق مشابهی است که هر روز در گوشه و کنار این سرزمین پهناور حیواناتی را از ادامه حیات محروم می‌کند؛ چه به دست شکارچیان مجاز و غیرمجاز و چه به دست انسان‌هایی که چگونه رفتار کردن و همزیستی با حیوانات را نیاموخته‌اند.
شهروند معقتد است: آنچه در جریان اخیر و رسیدن صدای مظلومیت حیوانات به گوش جامعه بیش از گذشته قابل تامل است، نقشی است که شبکه‌های اجتماعی به مثابه یک رسانه در مخابره این رویداد داشته اند. نه فقط ماجرای کشتار سگ‌ها در شیراز که در سال‌های اخیر صدای مظلومیت حیوانات در باغ‌وحش‌ها، جنگل‌ها، روستاها و بسیاری از نقاط پرت و دورافتاده ایران با همین دوربین‌های ساده موبایل‌ها به گوش مردم و مسئولان رسیده است.
پیام دکتر هات داگ
پیام دکتر هات داگ
بی قانون ضمیمه طنز روزنامه قانون در گزارش اصلی خود خبر داده: عصر دیروز آقای دکتر «هات داگ» دبیر کل مجمع حیوانات شهری و روستایی با حضور در میان خیل عظیمی از مشتاقان تصریح کرد: «امنیت برای ما از همه چیز مهم تر است.» وی در همین راستا عنوان کرد نصب تابلوهای «هشدار! محل عبور انسان» و «خطر حمله انسان» در سطح شهر برای امنیت حیوانات ضروری است.
به نوشته این روزنامه: ایشان توصیه کرد تا زمانی که نتوانیم به انسان‌ها فرهنگ برخورد با حیوانات را آموزش داده و به آنان بفهمانیم که ما هم حق زندگی داریم، هیچ حیوانی، به خصوص سگ‌ها حق ندارند ساعت ۸ شب به بعد تنهایی برای تأمین غذا یا گردش از کاشانه خود خارج شوند.
کم تحملی در مقابل طنز
کم تحملی در مقابل طنز
شایان ربیعی در سرمقاله ابتکار نوشته: وقتی نام «پزشک» یا «وکیل» به میان می‌آید، مردم انتظار تبلور یافتن سطح بالایی از فرهیختگی را در ذهن می‌پرورانند و بخش مهمی از معانی فرهیختگی در نقدپذیری است. به بیان دیگر، تحمل نقد و سعی در رفع نقص‌ها و موانع کارها، اگرچه یک خصلت خودبسنده فردی است اما بی ارتباط با سطح تحصیلات و فرایند جامعه پذیری افراد، از جمله پزشکان و وکلا نیست.
نویسنده پرسیده: با این اوصاف، چرا این قشر فرهیخته بعضاً تن به پذیرش نقد، آن هم در یک سریال تلویزیونی کمدی که همه می‌دانند مناسبات بازنمایی شده در آن غلو شده است، نمی‌دهند.وقتی فرهیختگان جامعه ما نقد اجتماعی غلیظ شده در یک سریال کمدی را برنمی‌تابند، آیا می‌توان از سیاسیون، نمایندگان مجلس، دولتی‌ها، گروه‌ها و احزاب سیاسی و مهمتر از همه بدنه و لایه‌های مختلف اجتماعی انتظار داشت که نقد جدی و پروبلماتیک را بپذیرند؟
علی میرفتاح هم در ستون کرگدن اعتماد نوشته: برخی پزشکان در انتقاد به پخش این سریال می‌گویند «سریال «درحاشیه» جامعه را به پزشکان بی‌اعتماد می‌کند.» آنها نمی‌دانند یا با بستن گوش و چشم خود نمی‌خواهند بدانند که گروهی از پزشکان، با کم‌سوادی، سودجویی و بی‌توجهی به بیماران، پیش از این، ضربه را به اعتبار جامعه پزشکی وارد آورده‌اند.
به نوشته این مقاله: جامعه پزشکی اگر به دنبال اعتبار یا از بین‌بردن کم یا بی‌اعتباری خود است قبل از همه باید برای مبارزه با آثار تلخ و گزنده‌ای که از طرف بخشی از پزشکان به مردم وارد می‌آید و آنها را با مشکلات فراوان روبه‌رو می‌سازد، فکری کند. و... !
بابک زمانی اما در مقاله ای در شرق نوشته: از آنجا که اخیرا صداوسیما به مسائل پزشکی علاقه‌مند شده و پرطرفدارترین هنرمندان و سازندگانش را مأمور پزشکان می‌کند، به نظرم رسید پیشنهاداتی پیرامون مسائل واقعی طب که همان مسائل واقعی مردم هستند، مطرح کنم تا با تهیه برنامه در این زمینه‌ها البته با صرف وقت و انرژی و کارشناس کافی نه‌تنها باعث سرگرمی مردم بلکه باعث آشنایی ایشان با برخی چارچوب‌های پزشکی، توانایی‌ها و ناتوانی‌های طب جدید و تفاهم عمومی بیشتر با طبیبان و پرسنل درمان شود.
این متخصص مغز و اعصاب پیشنهاد کرده: سریالی در مورد یک اورژانس ساخته شود برای نمایش وقایع مختلفی که در یک شب در یک اورژانس شلوغ می‌افتد، این گنجینه گران‌بهایی از وقایع پرهیجان و بسیار پرمعنا خواهد بود.
چرا نباید به حزب «انشقاق ملت» مجوز داد؟
چرا نباید به حزب «انشقاق ملت» مجوز داد؟
۱) حجت ا... پیش‌نیازی: در عدم صلاحیت این شخص برای فعالیت سیاسی همین بس که هیچ وقت عضو حزب ما نبوده است. متاسفانه می‌بینیم در دولت جدید اشخاص مخالف و منتقد ما نه تنها نابود نمی‌شوند بلکه اجازه چنین کارهایی را هم پیدا می‌کنند.
۲) مصطفی خارش‌پیشه: از کودکی عادت داشت دست توی دماغش کند (ارسال سیگنال برای آمریکا). همچنین به طرز عجیبی هر موقع اقدام به خارش مواضع خود می‌کرد تحریم جدیدی علیه کشور وضع می‌شد که این نوع جدید از کددهی جای تامل بسیار دارد.
۳) پدرام پارمیان: عضو جوان حزب انشقاق ملت نیز کارنامه سیاهی در این مدت کوتاه فعالیت خود به جا گذاشته است. پاره‌میان از جمله امضا کنندگان نامه معروف به صداوسیما بود. نامه‌ای که در سال ۱۳۶۹ با امضای۳۵کودک فریب خورده و با هدف ایجاد فشار بر صداوسیمای وقت برای پخش اثر به اصطلاح کارتونی میتی کومون (بازوی تبلیغاتی جریان سلطنت طلب ژاپنی) نوشته شد و توانست موجب انحراف نسل دهه شصت و در نهایت روی کار آمدن دولت دوم خردادی شود.
۴) مه‌لقا پاناسونیکِ اصل: در گزارشی که روز ۱۵ مهرماه ۱۳۵۵ سناتور الکسیس سانچز کارمند سفارت آمریکا در ایران به وزارت امور خارجه آن کشور ارسال کرده این گونه آمده است: «آلاله غنچه کرده، کاش بودی و می‌دیدی. کبوتر بچه کرده، کاش بودی و می‌دیدی. تمام.» درست در همین روز مه لقا پاناسونیک اصل به دنیا آمد. آیا این تقارن اتفاقی بود؟ خیر. بعدها نمادشناسان و متخصصان علم نشانه شناسی دریافتند که پیام سناتور سانچز یک پیام کدگذاری شده است. آیا این اسناد از چشم نهادهای نظارتی پنهان مانده است؟
