کاریکلماتورهای همسر فروغ فرخزاد
رأی دهید
نمونه کاریکلماتورهای او:
برای اینکه پشهها کاملاً ناامید نشوند، دستم را از پشهبند بیرون میگذارم.
اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی به بزرگی آسمان میسازم.
دلم به حال ماهیها میسوزد چون هیچ کس اشکشان را نمیفهمد.
وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد، ماهیها صلوات فرستادند.
گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرنده محبوس است.
به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.
قلبم پرجمعیتترین شهر دنیاست.
زندگی بدون آب از گلوی ماهی پایین نمیرود.
فواره و قوه جاذبه از سربه سر گذاشتن هم سیر نمیشوند.
همه مردم جهان به یک زبان سکوت میکنند.
اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی به بزرگی آسمان میسازم.
دلم به حال ماهیها میسوزد چون هیچ کس اشکشان را نمیفهمد.
وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد، ماهیها صلوات فرستادند.
گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرنده محبوس است.
به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.
قلبم پرجمعیتترین شهر دنیاست.
زندگی بدون آب از گلوی ماهی پایین نمیرود.
فواره و قوه جاذبه از سربه سر گذاشتن هم سیر نمیشوند.
همه مردم جهان به یک زبان سکوت میکنند.
توضیح: کاریکَلِماتور نامی است که پرویز شاپور در سال ۱۳۴۷ بر نوشتههای خود که در مجلهی خوشه به سردبیری احمد شاملو چاپ میشد گذاشت. این واژه حاصل پیوند «کاریکاتور» و حرف «ک» مخفف «کلمه» است. به دید شاملو، نوشتههای شاپور کاریکاتورهایی است که با کلمه بیان شدهاست.
دیدگاه خوانندگان
۴۸
دایره مینا - کراکف ، لهستان
- کامیار شاپور - پسر ایشان بود که در همین سایت یک مستندی ازش دیدیم که در چه حالی بود - به شیوه دوره گردی ساز می زد و می خواند و می نواخت - و از مادرش - فروغ - که شاید چیزی هم یادش نبود دیدیم که به خوبی هم یاد نکرد - روحش شاد من از ایشان یکی دو کتاب قدیمی و رنگ و رو رفته داشتم - از سال 1352 فکر کنم -
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۸
۵۶
Samwien - وین، اتریش
این نام را زنده یاد شاملو بر روى این نوشته ها گذاشت،این مردک بعد از جدایى از فروغ هرگز نگذاشت مادر وفرزند همدیگر را ببینند.
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۱
۵۶
Samwien - وین، اتریش
این نام را زنده یاد شاملو بر روى این نوشته ها گذاشت،این مردک بعد از جدایى از فروغ هرگز نگذاشت مادر وفرزند همدیگر را ببینند.
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۱
۴۸
دایره مینا - کراکف ، لهستان
- کامیار شاپور - پسر ایشان بود که در همین سایت یک مستندی ازش دیدیم که در چه حالی بود - به شیوه دوره گردی ساز می زد و می خواند و می نواخت - و از مادرش - فروغ - که شاید چیزی هم یادش نبود دیدیم که به خوبی هم یاد نکرد - روحش شاد من از ایشان یکی دو کتاب قدیمی و رنگ و رو رفته داشتم - از سال 1352 فکر کنم -
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۸
۴۸
دایره مینا - کراکف ، لهستان
- کامیار شاپور - پسر ایشان بود که در همین سایت یک مستندی ازش دیدیم که در چه حالی بود - به شیوه دوره گردی ساز می زد و می خواند و می نواخت - و از مادرش - فروغ - که شاید چیزی هم یادش نبود دیدیم که به خوبی هم یاد نکرد - روحش شاد من از ایشان یکی دو کتاب قدیمی و رنگ و رو رفته داشتم - از سال 1352 فکر کنم -
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۸
۵۶
Samwien - وین، اتریش
این نام را زنده یاد شاملو بر روى این نوشته ها گذاشت،این مردک بعد از جدایى از فروغ هرگز نگذاشت مادر وفرزند همدیگر را ببینند.
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۱
۵۶
Samwien - وین، اتریش
این نام را زنده یاد شاملو بر روى این نوشته ها گذاشت،این مردک بعد از جدایى از فروغ هرگز نگذاشت مادر وفرزند همدیگر را ببینند.
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۱
۴۸
دایره مینا - کراکف ، لهستان
- کامیار شاپور - پسر ایشان بود که در همین سایت یک مستندی ازش دیدیم که در چه حالی بود - به شیوه دوره گردی ساز می زد و می خواند و می نواخت - و از مادرش - فروغ - که شاید چیزی هم یادش نبود دیدیم که به خوبی هم یاد نکرد - روحش شاد من از ایشان یکی دو کتاب قدیمی و رنگ و رو رفته داشتم - از سال 1352 فکر کنم -
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۸
۴۸
دایره مینا - کراکف ، لهستان
- کامیار شاپور - پسر ایشان بود که در همین سایت یک مستندی ازش دیدیم که در چه حالی بود - به شیوه دوره گردی ساز می زد و می خواند و می نواخت - و از مادرش - فروغ - که شاید چیزی هم یادش نبود دیدیم که به خوبی هم یاد نکرد - روحش شاد من از ایشان یکی دو کتاب قدیمی و رنگ و رو رفته داشتم - از سال 1352 فکر کنم -
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۸
۵۶
Samwien - وین، اتریش
این نام را زنده یاد شاملو بر روى این نوشته ها گذاشت،این مردک بعد از جدایى از فروغ هرگز نگذاشت مادر وفرزند همدیگر را ببینند.
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۱