کلیپ «خمُش باش» ازآلبوم مستور و مست همایون شجریان ( با هنرمندی مهتاب کرامتی)
رأی دهید
«خمُش باش»
زهی باغ زهی باغ که بشکفت ز بالا
زهی قدر و زهی بدر تبارک و تعالی
زهی فر زهی نور زهی شر زهی شور
زهی گوهر منثور زهی پشت و تولا
زهی ملک زهی مال زهی قال زهی حال
زهی پر و زهی بال بر افلاک تجلی
چه ذاالنون چه مجنون چه لیلی و چه لیلا
چه سلطان و چه خاقان چه والی و چه والا
چو بی واسطه جبار بپرورد جهان را
چه ناقوس چه ناموس چه اهلا و چه سهلا
گر اجزای زمینی وگر روح امینی
چو آن حال ببینی بگو جل جلالا
گر افلاک نباشد به خدا باک نباشد
دل غمناک نباشد مکن بانگ و علالا
فروپوش فروپوش نه بخروش نه بفروش
تویی باده مدهوش یکی لحظه بپالا
خمش باش خمش باش در این مجمع اوباش
مگو فاش مگو فاش ز مولی و ز مولا
زهی قدر و زهی بدر تبارک و تعالی
زهی فر زهی نور زهی شر زهی شور
زهی گوهر منثور زهی پشت و تولا
زهی ملک زهی مال زهی قال زهی حال
زهی پر و زهی بال بر افلاک تجلی
چه ذاالنون چه مجنون چه لیلی و چه لیلا
چه سلطان و چه خاقان چه والی و چه والا
چو بی واسطه جبار بپرورد جهان را
چه ناقوس چه ناموس چه اهلا و چه سهلا
گر اجزای زمینی وگر روح امینی
چو آن حال ببینی بگو جل جلالا
گر افلاک نباشد به خدا باک نباشد
دل غمناک نباشد مکن بانگ و علالا
فروپوش فروپوش نه بخروش نه بفروش
تویی باده مدهوش یکی لحظه بپالا
خمش باش خمش باش در این مجمع اوباش
مگو فاش مگو فاش ز مولی و ز مولا
دیدگاه خوانندگان
۳۹
انستازیا - ایران، ایران
خوشبختان از صدای زیبای پدر شون بهش ارثی رسیده وموفق هم بودن
شنبه ۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
صرف نظر از فضای غالبی که میان ما ایرانیان بوده و هست، میخواهم سرانجام حرف دلم را بزنم، که صد البته تیر خلاص است به شناسهای که دارم، اما خیالی نیست. حتا اگر اینقدر منفی بگیرم که نامم در سایت محو شود، ارزش گفتن حس درونی، بسی بالاتر است. / ۱) محمد رضا شجریان، در اصل نوحه خوان بوده و هست. قبل از ۵۷، اساتید ایرج و گلپا، در زمینه موسیقی ملی و کلاسیک ایران، حرف را تمام کردند. اما چون بناگاه ۵۷ آمد و خانه نشین شدند، از اینرو آقای شجریان با نوحه خوانی در دهه شصت، یکه تاز شد و مطرح گشت. فرزندش هم، البته صدایش کمی از او بهتر است، اما در اصل، همانند پدرش میباشد. در پس از ۵۷ تا کنون، اساتید علیرضا افتخاری و شهرام ناظری، دو صدای زیبا و ماندگار هستند، درست بمانند ایرج و گلپا. / ۲) خانم مهتاب کرامتی، در اصل همان نقش نوحه خوان را دارد، با این تفاوت که فضای منفی حضورش در هنر، بجای موسیقی، در فیلم و سینماست. / آفت جان هنر ایران، چنین افرادی هستند، که بنا به هر دلیل، سایهای دروغین دارند.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۰:۲۸
۴۱
omid 1983 - سیدنی، استرالیا
آدمات دوست عزیزم با تمامی احترامی که برای نظر شما قائل هستم ولی عزیز در بزرگی استاد شجریان شکی نیست و این گونه اظهار نظرها واقعا بی پایه و اساس بوده و در گیر احساسات و تمایلات شخصی بوده واقعا از شما میپرسم که واقعا در اون حد از سواد موسیقی هستید که به خود اجازه داده اید در مورد استاد بزرگی چون شجریان نظر بدهید ؟
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۳:۰۱
۴۴
tarkofski - استکهلم، سوئد
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. دوست عزیز مطمئن باش این موجود هیچ سوادی از موسیقی نداره اصلا شکی در این نکن چرا که به افتخاری که یک کپی خوان محض هست میگه استاد !!! اونوقت همین شهرام ناظری خودش شاگرد شجریان بوده . من نمیخوام انگ بزنم اما این ریخت حرف زدنها مخصوص سلطنت طلب هاست که میگفتند شجریان تریاکی هم هست . زیاد این آدمها و حرفهایشان رو جدی نگیر
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 1) با درود خدمت شما و تبریک سال نو. در نیمه دوم دهه هفتاد، درست تا قبل از اینکه مرکز حفظ و اشاعه موسیقی بکار خود خاتمه داد، سه سال شاگرد آنجا بودم و ردیفهای موسیقی ایرانی را فراگرفتم. بعد از آن به آموزشگاههای دیگری رفتم و حتا افتخار داشتم که چند جلسه، در کلاسهای علیرضا افتخاری که در استودیو تماشاگه راز برگزار میشدند نیز شرکت کردم و ایشان گوشههایی از موسیقی را به ما آموختند، که مدرسین مرکز حفظ و اشاعه، شاید از دانستن آنها بیخبر بودند. آنزمان در فرهنگسراها چند باری برنامه داشتم (آواز و تصنیفهای قدیمی). البته سال ۱۳۸۰، قول و قرارهایی با آهنگساز گذاشته شد تا حرفهای ادامه دهم، اما پدرم مخالفت کردند، گفتند مطرب نمیخواهیم. من هم پافشاری نکردم، چون بر این باورم که کاری که از اپتدا با جنگ و دعوا شروع شود، به جایی نمیرسد. این مقدمه را گفتم تا در نظر گرفته شود که هم گوش موسیقی دارم، و هم تا حدی به آن پرداختم و صد البته که این علاقهها هیچگاه از انسان جدا نمیشود. ....
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 2) صدای آقای شجریان از جهت جنس و نوع، یک صدای عادی برای مرد ایرانیست. صدای ویژهای نیست. از این رو در طی پس از ۵۷ تا کنون، بویژه در ۱۰-۱۲ سال گذشته، خوانندگانی در موسیقی ایرانی آمدند که همه شان مقلد ایشان هستند، چون شکل و فرم صدایشان مثل اوست. (البته از مافیای خانه موسیقی هم حساب میبرند). نام نمیبرم اما اگر کسی گوش موسیقی داشته باشد، میداند که چه افرادی منظورم هستند. از سوی دیگر، سبک آواز خوانی آقای شجریان و تمام مقلدینی که پیدا کردند، درست بمانند روضه خوانی میباشد. یعنی تمام ۷ دستگاه و ۵ مایه موسیقی ایران را، یک مدل میخوانند. در دهه ی شصت که همه خانه نشین بودند، آقای شجریان ضربه ی بزرگی به مفهوم آواز ایرانی وارد کردند، سطح کار را پایین آوردند، دوره و زمانه هم حمایتشان کرد ....
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 3) البته با شروع دهه ۷۰، نامه نوشتند و انتقاد کردند، بعد هم کنسرتها با اجرای ردیفهایی که هر شاگردی میداند همراه با مرغ سحر و غیره آغاز شد و مخاطب اغفال میشود. در بحث تصنیف خوانی هم، شخصی چون استاد پرویز مشکاتیان بود که با چند آهنگ زیبایی که دهه شصت برای آقای شجریان ساخت، در اصل با هنر آهنگسازی خویش، نام خواننده را نیز پر رنگ ساخت، و مطمئنم اگر آن تصنیفها (برای نمونه: آینهای رنگ تو عکس کسیست(جان جهان-آلبوم نوا) / پرویز مشکاتیان روحت شاد) با صدای دیگری خوانده میشدند، بیشتر جلوه داشتند، چون آقای شجریان هم در آواز و هم در تصنیف، سیستم روضه خوانی و قرائت قرآن انجام میدهند، همان کاری که در ربنا با عربی داشتند، در آواز و تصنیف هم پیاده میکنند. اما موسیقی چیز دیگریست. / احساسات و تمایلات شخصی (یا جمعی)، زمانیست که گروهی بصورت تقلیدی از چیزی تعریف کنند، و یا با بهانههای بیربطی که اطراف یک مساله ایجاد شده، اصل آن مطلب را که ربطی به حواشی اش ندارد بپذیرند و تقلیدوار تکرار کنند. .. سلامت باشید.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۹
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::tarkofski - استکهلم، سوئد::]. با درود. سال نو مبارک. یک مثبت بخاطر دو خط آخر کامنتی که نوشتید تقدیمتان کردم، چون اگر غیر از این مینوشتید، فرمولهای حاکم بر سیستم فکری ایرانی ما، نقض میشد. / البته بسیار ممنون که نوشتید *نمیخوام انگ بزنم*. اما چرا ما دوست داریم افراد رو در دسته بندیهای حزبی، شراکتی و امثال آن قرار دهیم؟. آیا نمیشود که شخصی برای خودش، با توجه به نظرات و شواهدی که برایش اثبات شده، مستقلانه و آزادانه به بیان دیدگاه بپردازد؟. آیا حتما باید مقلد و پیرو گروه و دسته ای باشیم، و حرفهای دیگران را طوطی وار تکرار کنیم؟. / حتا در میان قشر هنردوست ایرانی، مفاهیمی ساده هنوز حل نشده. صاحب آهنگ چه باکلام چه بیکلام، شخص آهنگساز است، و نه خوانندهای که اول آنرا خوانده، پس اگر با اجازه ی آهنگساز، کار به خواننده دیگری داده شود، هم قانونیست و هم بدون اشکال. مطلب دیگر اینکه، *گوش غالب* حتا در میان دوستداران موسیقی بین ما ایرانیها، به آهنگ توجهش کم است، بلکه شعر همیشه مهم بوده. اگر آهنگی شعرش خوب باشد، میگویند چه آهنگ قشنگی، عجب شعری داشت!. / سلامت باشید.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۰
۴۴
tarkofski - استکهلم، سوئد
[::Adamat - خارکف، اوکراین::]. دوست عزیز من عبارت نمیخوام انگ بزنم رو از سر تعارف نگفتم ، واقعا دوست ندارم انگ به کسی بزنم و به نظرم درست هم نیست آدمها رو دست بندی و بعد قضاوت کنیم . اما اولین بار جریانات سلطنت طلب بودند که علیه شجریان موضه گرفتن و گفتن زمان شاه فقط گلپا و ایرج مطرح بودن و . پس چرا ایشون برای جشنهای 2500 ساله انتخاب شد ؟؟ دیگر اینکه حرف شما درست اگه با اجازه آهنگساز باشه اصلا هم ایرادی نداره . به هیچ وجه . اما دوست من برو کامنت رو دوباره بخون . شما به شجریان میگی نوحه خون و به افتخاری میگی استاد . این با هیچ منطقی جور در نمیاد . در ضمن ممنون که با آرامش جواب دادین . خوش باشین
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۱:۳۵
۴۱
omid 1983 - سیدنی، استرالیا
دوست خوبم من در اول عرض کردم که برای نذراته شما احترام قائل هستم اگر نظر شخصی باشه حرفی نیست ولی به نظر شما آیا عادلانه است که با فقط سه سال سواد موسیقی استادی همچون شجریان رو نقد علمی کنید؟ . در ضمن واقعا ساختن آهنگ بسیار تأثیر گذر بوده همین الان هم میتونید از اینترنت آهنگهای بسیاری رو پیدا کنید که خوانندههای زیادی اون رو اجرا کرده اند در این صورت میتونید که تفاوت رو احساس کنید بطور مثل آیا کسی از اساتید هست که دستگاه دیلمان رو همچون استاد شجریان اجرا کند. در مورد اینکه اجراهای استاد رو بر پایه قران خواندن برسی میکنید باید به عرض برسونم که نحوه خواندن قران بر طبقه دستگاههای موسیقی ایرانی میباشد .
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۳
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::tarkofski - استکهلم، سوئد::]. با درود دوباره. بله، من از همان اپتدا ارزش گذاشتم فرمایش شما را که گفتید انگ نمیزنید و بازهم ممنون و سپاسگزار هستم. دیدگاههای ما متفاوت هست. من حرف خودم را با دلایلی موسیقایی و درکی درونی مطرح میکنم، اما شما از دیگران نقل قول میفرمایید. یعنی معیار و سبک طرفداریتان از آقای شجریان، همه بر پایه آنچه که دیگران گفتند میباشد. البته بگم، هنر کلا بحث سلیقه است. اگر واقعا حس درونی شما از شنیدن صدا و نوع اجرای آقای شجریان لذت میبرد، من نیز برای دیدگاه شما احترام قایل خواهم بود و چه چیزی از این بهتر که انسان بتواند ارتباطی درونی و مستقلانه بدور از تاثیر حرف دیگران، با پدیدههای هنری داشته باشد. / در ضمن، بله، حتا اگر عنوانی بالاتر از واژه ی *استاد* وجود داشت، برای علیرضا افتخاری بکار میبردم، چون تنها خواننده ی تاریخ موسیقی ایران تا کنون است، که سبکهای بسیار گوناگون و متفاوتی در خواندن آواز و تصنیف و ترانه دارد. / برای دیدگاه شما نیز احترام قایلم. با آرزوی سلامتی و موفقیت. ممنون که باهم گفتگو داشتیم. خدانگهدار. سلامت باشید.
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۵
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 1) با درود دوباره و سپاس از فرهنگ خوبی که در گفتار دارید. بحث آواز و خوانندگی در زمینه ی موسیقی سنتی، ملی و حتا پاپ ایران، همیشه بگونه ی سینه به سینه، به ما رسیده و قوانین موسیقی جهانی از جهت سواد کلاسیک، در آن جای ندارد، (البته یادگیری ردیفها و همچنین ژوست خواندن، بسیار مهم است که به همان شیوه ی سینه به سینه و از راه گوش و تکرار حاصل میشود)، برای همین، بحث خوانندگی در وادی موسیقی، اول از همه به داشتن صدایی خوش و متفاوت بستگی دارد و سپس پرورش آن، پرورشی که حتا اگر ۳-۴ سال بصورت مکتبی بوده باشد، بعد از آن بگونهای خودکار و با استفاده از منابع محیطی انجام میشود. ...
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۹
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 2) موسیقی سنتی ایران، از ۷ دستگاه و ۵ آواز (یا مایه) تشکیل شده. *مایه یا آوازها*، هر کدام زیرمجموعه ی یکی از دستگاهها هستند و در مجموع، تمام ۷ دستگاه و ۵ مایه، هر کدام دارای تقسیم بندیهای کوچکتری بنام *گوشه* میباشند. دیلمان که فرمودید، خودش یک گوشه است در مایه دشتی، که مایه دشتی هم خودش فرزند دستگاه شور میباشد. در کنار این، برخی گوشهها، ملودیک و کامل هستند، همانند گوشه دیلمان. در ضمن، بهترین اجرای دیلمان از دید من، با صدای استاد بنان میباشد. / موسیقی عربها خودش ۷ تقسیم بندی دارد که البته *سه گاه* و *بیات* در آن وجود دارد که بگمانی وام گرفته از موسیقی ایران بودند و شاید بالعکس، اما دو بخش آن با نامهای صبا و حجاز بیشتر در خواندن قرآن استفاده میشود که صد درصد عربی هستند. (من هم مثل خیلیها، در دوران مدرسه قرآن میخواندم، یکبار هم وقتی دبیرستان بودم، در استان مقام آوردم) و حداقل آشنا هستم که از دیدگاه آوایی، آواز خواندن ایرانی، با قرآن خواندن عربی، خیلی باید باهم فرق داشته باشد. ....
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۰
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 3) نکته ی آخر اینکه، بر اساس بررسی هایی که در طی سالها از دید آواشناسی بر روی ۷ دستگاه و ۵ مایه موسیقی ایران داشتم، به جرأت میگم که از میان آنها، *دستگاه همایون - که گام جهانی مینور بشمار میآید*، و *مایه اصفهان - که خودش فرزند همایون* است، و همچنین *دستگاه ماهور - که گام جهانی ماژور* است، زیباترین و بهترین هستند، و در ۹ بخشی که نام برده نشدند، هر چه که گوشه ی خوب و زیبا داریم، میشود زیرمجموعه ی یکی از سه بخشی که نام بردم. برای نمونه همین گوشه ی زیبای دیلمان که نام آوردید، از جهت تقسیم بندی ردیفی، گوشه ایست در مایه دشتی، که دشتی هم جزو دستگاه شور است، اما از جهت ملودیک، دیلمان انگار که زیر مجموعه ی دستگاه همایون است. در طول تاریخ موسیقی ایران، هر چه آهنگ و تصنیف و ترانه ی ماندگار و زیبا ساخته و نهاینه شده، یا در همایون بوده، یا در اصفهان و یا در ماهور. / صحبت را همینجا تمام میکنم. از شما *omid 1983 - سیدنی، استرالیا*، و همچنین *tarkofski - استکهلم، سوئد* نیز ممنونم برای دیالوگ هایی که داشتیم. سلامت و موفق باشید.
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 3) نکته ی آخر اینکه، بر اساس بررسی هایی که در طی سالها از دید آواشناسی بر روی ۷ دستگاه و ۵ مایه موسیقی ایران داشتم، به جرأت میگم که از میان آنها، *دستگاه همایون - که گام جهانی مینور بشمار میآید*، و *مایه اصفهان - که خودش فرزند همایون* است، و همچنین *دستگاه ماهور - که گام جهانی ماژور* است، زیباترین و بهترین هستند، و در ۹ بخشی که نام برده نشدند، هر چه که گوشه ی خوب و زیبا داریم، میشود زیرمجموعه ی یکی از سه بخشی که نام بردم. برای نمونه همین گوشه ی زیبای دیلمان که نام آوردید، از جهت تقسیم بندی ردیفی، گوشه ایست در مایه دشتی، که دشتی هم جزو دستگاه شور است، اما از جهت ملودیک، دیلمان انگار که زیر مجموعه ی دستگاه همایون است. در طول تاریخ موسیقی ایران، هر چه آهنگ و تصنیف و ترانه ی ماندگار و زیبا ساخته و نهاینه شده، یا در همایون بوده، یا در اصفهان و یا در ماهور. / صحبت را همینجا تمام میکنم. از شما *omid 1983 - سیدنی، استرالیا*، و همچنین *tarkofski - استکهلم، سوئد* نیز ممنونم برای دیالوگ هایی که داشتیم. سلامت و موفق باشید.
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 2) موسیقی سنتی ایران، از ۷ دستگاه و ۵ آواز (یا مایه) تشکیل شده. *مایه یا آوازها*، هر کدام زیرمجموعه ی یکی از دستگاهها هستند و در مجموع، تمام ۷ دستگاه و ۵ مایه، هر کدام دارای تقسیم بندیهای کوچکتری بنام *گوشه* میباشند. دیلمان که فرمودید، خودش یک گوشه است در مایه دشتی، که مایه دشتی هم خودش فرزند دستگاه شور میباشد. در کنار این، برخی گوشهها، ملودیک و کامل هستند، همانند گوشه دیلمان. در ضمن، بهترین اجرای دیلمان از دید من، با صدای استاد بنان میباشد. / موسیقی عربها خودش ۷ تقسیم بندی دارد که البته *سه گاه* و *بیات* در آن وجود دارد که بگمانی وام گرفته از موسیقی ایران بودند و شاید بالعکس، اما دو بخش آن با نامهای صبا و حجاز بیشتر در خواندن قرآن استفاده میشود که صد درصد عربی هستند. (من هم مثل خیلیها، در دوران مدرسه قرآن میخواندم، یکبار هم وقتی دبیرستان بودم، در استان مقام آوردم) و حداقل آشنا هستم که از دیدگاه آوایی، آواز خواندن ایرانی، با قرآن خواندن عربی، خیلی باید باهم فرق داشته باشد. ....
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۰
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 1) با درود دوباره و سپاس از فرهنگ خوبی که در گفتار دارید. بحث آواز و خوانندگی در زمینه ی موسیقی سنتی، ملی و حتا پاپ ایران، همیشه بگونه ی سینه به سینه، به ما رسیده و قوانین موسیقی جهانی از جهت سواد کلاسیک، در آن جای ندارد، (البته یادگیری ردیفها و همچنین ژوست خواندن، بسیار مهم است که به همان شیوه ی سینه به سینه و از راه گوش و تکرار حاصل میشود)، برای همین، بحث خوانندگی در وادی موسیقی، اول از همه به داشتن صدایی خوش و متفاوت بستگی دارد و سپس پرورش آن، پرورشی که حتا اگر ۳-۴ سال بصورت مکتبی بوده باشد، بعد از آن بگونهای خودکار و با استفاده از منابع محیطی انجام میشود. ...
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۹
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::tarkofski - استکهلم، سوئد::]. با درود دوباره. بله، من از همان اپتدا ارزش گذاشتم فرمایش شما را که گفتید انگ نمیزنید و بازهم ممنون و سپاسگزار هستم. دیدگاههای ما متفاوت هست. من حرف خودم را با دلایلی موسیقایی و درکی درونی مطرح میکنم، اما شما از دیگران نقل قول میفرمایید. یعنی معیار و سبک طرفداریتان از آقای شجریان، همه بر پایه آنچه که دیگران گفتند میباشد. البته بگم، هنر کلا بحث سلیقه است. اگر واقعا حس درونی شما از شنیدن صدا و نوع اجرای آقای شجریان لذت میبرد، من نیز برای دیدگاه شما احترام قایل خواهم بود و چه چیزی از این بهتر که انسان بتواند ارتباطی درونی و مستقلانه بدور از تاثیر حرف دیگران، با پدیدههای هنری داشته باشد. / در ضمن، بله، حتا اگر عنوانی بالاتر از واژه ی *استاد* وجود داشت، برای علیرضا افتخاری بکار میبردم، چون تنها خواننده ی تاریخ موسیقی ایران تا کنون است، که سبکهای بسیار گوناگون و متفاوتی در خواندن آواز و تصنیف و ترانه دارد. / برای دیدگاه شما نیز احترام قایلم. با آرزوی سلامتی و موفقیت. ممنون که باهم گفتگو داشتیم. خدانگهدار. سلامت باشید.
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۵
۴۱
omid 1983 - سیدنی، استرالیا
دوست خوبم من در اول عرض کردم که برای نذراته شما احترام قائل هستم اگر نظر شخصی باشه حرفی نیست ولی به نظر شما آیا عادلانه است که با فقط سه سال سواد موسیقی استادی همچون شجریان رو نقد علمی کنید؟ . در ضمن واقعا ساختن آهنگ بسیار تأثیر گذر بوده همین الان هم میتونید از اینترنت آهنگهای بسیاری رو پیدا کنید که خوانندههای زیادی اون رو اجرا کرده اند در این صورت میتونید که تفاوت رو احساس کنید بطور مثل آیا کسی از اساتید هست که دستگاه دیلمان رو همچون استاد شجریان اجرا کند. در مورد اینکه اجراهای استاد رو بر پایه قران خواندن برسی میکنید باید به عرض برسونم که نحوه خواندن قران بر طبقه دستگاههای موسیقی ایرانی میباشد .
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۳
۴۴
tarkofski - استکهلم، سوئد
[::Adamat - خارکف، اوکراین::]. دوست عزیز من عبارت نمیخوام انگ بزنم رو از سر تعارف نگفتم ، واقعا دوست ندارم انگ به کسی بزنم و به نظرم درست هم نیست آدمها رو دست بندی و بعد قضاوت کنیم . اما اولین بار جریانات سلطنت طلب بودند که علیه شجریان موضه گرفتن و گفتن زمان شاه فقط گلپا و ایرج مطرح بودن و . پس چرا ایشون برای جشنهای 2500 ساله انتخاب شد ؟؟ دیگر اینکه حرف شما درست اگه با اجازه آهنگساز باشه اصلا هم ایرادی نداره . به هیچ وجه . اما دوست من برو کامنت رو دوباره بخون . شما به شجریان میگی نوحه خون و به افتخاری میگی استاد . این با هیچ منطقی جور در نمیاد . در ضمن ممنون که با آرامش جواب دادین . خوش باشین
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۱:۳۵
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::tarkofski - استکهلم، سوئد::]. با درود. سال نو مبارک. یک مثبت بخاطر دو خط آخر کامنتی که نوشتید تقدیمتان کردم، چون اگر غیر از این مینوشتید، فرمولهای حاکم بر سیستم فکری ایرانی ما، نقض میشد. / البته بسیار ممنون که نوشتید *نمیخوام انگ بزنم*. اما چرا ما دوست داریم افراد رو در دسته بندیهای حزبی، شراکتی و امثال آن قرار دهیم؟. آیا نمیشود که شخصی برای خودش، با توجه به نظرات و شواهدی که برایش اثبات شده، مستقلانه و آزادانه به بیان دیدگاه بپردازد؟. آیا حتما باید مقلد و پیرو گروه و دسته ای باشیم، و حرفهای دیگران را طوطی وار تکرار کنیم؟. / حتا در میان قشر هنردوست ایرانی، مفاهیمی ساده هنوز حل نشده. صاحب آهنگ چه باکلام چه بیکلام، شخص آهنگساز است، و نه خوانندهای که اول آنرا خوانده، پس اگر با اجازه ی آهنگساز، کار به خواننده دیگری داده شود، هم قانونیست و هم بدون اشکال. مطلب دیگر اینکه، *گوش غالب* حتا در میان دوستداران موسیقی بین ما ایرانیها، به آهنگ توجهش کم است، بلکه شعر همیشه مهم بوده. اگر آهنگی شعرش خوب باشد، میگویند چه آهنگ قشنگی، عجب شعری داشت!. / سلامت باشید.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۰
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 3) البته با شروع دهه ۷۰، نامه نوشتند و انتقاد کردند، بعد هم کنسرتها با اجرای ردیفهایی که هر شاگردی میداند همراه با مرغ سحر و غیره آغاز شد و مخاطب اغفال میشود. در بحث تصنیف خوانی هم، شخصی چون استاد پرویز مشکاتیان بود که با چند آهنگ زیبایی که دهه شصت برای آقای شجریان ساخت، در اصل با هنر آهنگسازی خویش، نام خواننده را نیز پر رنگ ساخت، و مطمئنم اگر آن تصنیفها (برای نمونه: آینهای رنگ تو عکس کسیست(جان جهان-آلبوم نوا) / پرویز مشکاتیان روحت شاد) با صدای دیگری خوانده میشدند، بیشتر جلوه داشتند، چون آقای شجریان هم در آواز و هم در تصنیف، سیستم روضه خوانی و قرائت قرآن انجام میدهند، همان کاری که در ربنا با عربی داشتند، در آواز و تصنیف هم پیاده میکنند. اما موسیقی چیز دیگریست. / احساسات و تمایلات شخصی (یا جمعی)، زمانیست که گروهی بصورت تقلیدی از چیزی تعریف کنند، و یا با بهانههای بیربطی که اطراف یک مساله ایجاد شده، اصل آن مطلب را که ربطی به حواشی اش ندارد بپذیرند و تقلیدوار تکرار کنند. .. سلامت باشید.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۹
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 2) صدای آقای شجریان از جهت جنس و نوع، یک صدای عادی برای مرد ایرانیست. صدای ویژهای نیست. از این رو در طی پس از ۵۷ تا کنون، بویژه در ۱۰-۱۲ سال گذشته، خوانندگانی در موسیقی ایرانی آمدند که همه شان مقلد ایشان هستند، چون شکل و فرم صدایشان مثل اوست. (البته از مافیای خانه موسیقی هم حساب میبرند). نام نمیبرم اما اگر کسی گوش موسیقی داشته باشد، میداند که چه افرادی منظورم هستند. از سوی دیگر، سبک آواز خوانی آقای شجریان و تمام مقلدینی که پیدا کردند، درست بمانند روضه خوانی میباشد. یعنی تمام ۷ دستگاه و ۵ مایه موسیقی ایران را، یک مدل میخوانند. در دهه ی شصت که همه خانه نشین بودند، آقای شجریان ضربه ی بزرگی به مفهوم آواز ایرانی وارد کردند، سطح کار را پایین آوردند، دوره و زمانه هم حمایتشان کرد ....
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 1) با درود خدمت شما و تبریک سال نو. در نیمه دوم دهه هفتاد، درست تا قبل از اینکه مرکز حفظ و اشاعه موسیقی بکار خود خاتمه داد، سه سال شاگرد آنجا بودم و ردیفهای موسیقی ایرانی را فراگرفتم. بعد از آن به آموزشگاههای دیگری رفتم و حتا افتخار داشتم که چند جلسه، در کلاسهای علیرضا افتخاری که در استودیو تماشاگه راز برگزار میشدند نیز شرکت کردم و ایشان گوشههایی از موسیقی را به ما آموختند، که مدرسین مرکز حفظ و اشاعه، شاید از دانستن آنها بیخبر بودند. آنزمان در فرهنگسراها چند باری برنامه داشتم (آواز و تصنیفهای قدیمی). البته سال ۱۳۸۰، قول و قرارهایی با آهنگساز گذاشته شد تا حرفهای ادامه دهم، اما پدرم مخالفت کردند، گفتند مطرب نمیخواهیم. من هم پافشاری نکردم، چون بر این باورم که کاری که از اپتدا با جنگ و دعوا شروع شود، به جایی نمیرسد. این مقدمه را گفتم تا در نظر گرفته شود که هم گوش موسیقی دارم، و هم تا حدی به آن پرداختم و صد البته که این علاقهها هیچگاه از انسان جدا نمیشود. ....
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
۴۴
tarkofski - استکهلم، سوئد
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. دوست عزیز مطمئن باش این موجود هیچ سوادی از موسیقی نداره اصلا شکی در این نکن چرا که به افتخاری که یک کپی خوان محض هست میگه استاد !!! اونوقت همین شهرام ناظری خودش شاگرد شجریان بوده . من نمیخوام انگ بزنم اما این ریخت حرف زدنها مخصوص سلطنت طلب هاست که میگفتند شجریان تریاکی هم هست . زیاد این آدمها و حرفهایشان رو جدی نگیر
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۸
۴۱
omid 1983 - سیدنی، استرالیا
آدمات دوست عزیزم با تمامی احترامی که برای نظر شما قائل هستم ولی عزیز در بزرگی استاد شجریان شکی نیست و این گونه اظهار نظرها واقعا بی پایه و اساس بوده و در گیر احساسات و تمایلات شخصی بوده واقعا از شما میپرسم که واقعا در اون حد از سواد موسیقی هستید که به خود اجازه داده اید در مورد استاد بزرگی چون شجریان نظر بدهید ؟
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۳:۰۱
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
صرف نظر از فضای غالبی که میان ما ایرانیان بوده و هست، میخواهم سرانجام حرف دلم را بزنم، که صد البته تیر خلاص است به شناسهای که دارم، اما خیالی نیست. حتا اگر اینقدر منفی بگیرم که نامم در سایت محو شود، ارزش گفتن حس درونی، بسی بالاتر است. / ۱) محمد رضا شجریان، در اصل نوحه خوان بوده و هست. قبل از ۵۷، اساتید ایرج و گلپا، در زمینه موسیقی ملی و کلاسیک ایران، حرف را تمام کردند. اما چون بناگاه ۵۷ آمد و خانه نشین شدند، از اینرو آقای شجریان با نوحه خوانی در دهه شصت، یکه تاز شد و مطرح گشت. فرزندش هم، البته صدایش کمی از او بهتر است، اما در اصل، همانند پدرش میباشد. در پس از ۵۷ تا کنون، اساتید علیرضا افتخاری و شهرام ناظری، دو صدای زیبا و ماندگار هستند، درست بمانند ایرج و گلپا. / ۲) خانم مهتاب کرامتی، در اصل همان نقش نوحه خوان را دارد، با این تفاوت که فضای منفی حضورش در هنر، بجای موسیقی، در فیلم و سینماست. / آفت جان هنر ایران، چنین افرادی هستند، که بنا به هر دلیل، سایهای دروغین دارند.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۰:۲۸
۳۹
انستازیا - ایران، ایران
خوشبختان از صدای زیبای پدر شون بهش ارثی رسیده وموفق هم بودن
شنبه ۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
۳۹
انستازیا - ایران، ایران
خوشبختان از صدای زیبای پدر شون بهش ارثی رسیده وموفق هم بودن
شنبه ۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
صرف نظر از فضای غالبی که میان ما ایرانیان بوده و هست، میخواهم سرانجام حرف دلم را بزنم، که صد البته تیر خلاص است به شناسهای که دارم، اما خیالی نیست. حتا اگر اینقدر منفی بگیرم که نامم در سایت محو شود، ارزش گفتن حس درونی، بسی بالاتر است. / ۱) محمد رضا شجریان، در اصل نوحه خوان بوده و هست. قبل از ۵۷، اساتید ایرج و گلپا، در زمینه موسیقی ملی و کلاسیک ایران، حرف را تمام کردند. اما چون بناگاه ۵۷ آمد و خانه نشین شدند، از اینرو آقای شجریان با نوحه خوانی در دهه شصت، یکه تاز شد و مطرح گشت. فرزندش هم، البته صدایش کمی از او بهتر است، اما در اصل، همانند پدرش میباشد. در پس از ۵۷ تا کنون، اساتید علیرضا افتخاری و شهرام ناظری، دو صدای زیبا و ماندگار هستند، درست بمانند ایرج و گلپا. / ۲) خانم مهتاب کرامتی، در اصل همان نقش نوحه خوان را دارد، با این تفاوت که فضای منفی حضورش در هنر، بجای موسیقی، در فیلم و سینماست. / آفت جان هنر ایران، چنین افرادی هستند، که بنا به هر دلیل، سایهای دروغین دارند.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۰:۲۸
۴۱
omid 1983 - سیدنی، استرالیا
آدمات دوست عزیزم با تمامی احترامی که برای نظر شما قائل هستم ولی عزیز در بزرگی استاد شجریان شکی نیست و این گونه اظهار نظرها واقعا بی پایه و اساس بوده و در گیر احساسات و تمایلات شخصی بوده واقعا از شما میپرسم که واقعا در اون حد از سواد موسیقی هستید که به خود اجازه داده اید در مورد استاد بزرگی چون شجریان نظر بدهید ؟
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۳:۰۱
۴۴
tarkofski - استکهلم، سوئد
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. دوست عزیز مطمئن باش این موجود هیچ سوادی از موسیقی نداره اصلا شکی در این نکن چرا که به افتخاری که یک کپی خوان محض هست میگه استاد !!! اونوقت همین شهرام ناظری خودش شاگرد شجریان بوده . من نمیخوام انگ بزنم اما این ریخت حرف زدنها مخصوص سلطنت طلب هاست که میگفتند شجریان تریاکی هم هست . زیاد این آدمها و حرفهایشان رو جدی نگیر
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 1) با درود خدمت شما و تبریک سال نو. در نیمه دوم دهه هفتاد، درست تا قبل از اینکه مرکز حفظ و اشاعه موسیقی بکار خود خاتمه داد، سه سال شاگرد آنجا بودم و ردیفهای موسیقی ایرانی را فراگرفتم. بعد از آن به آموزشگاههای دیگری رفتم و حتا افتخار داشتم که چند جلسه، در کلاسهای علیرضا افتخاری که در استودیو تماشاگه راز برگزار میشدند نیز شرکت کردم و ایشان گوشههایی از موسیقی را به ما آموختند، که مدرسین مرکز حفظ و اشاعه، شاید از دانستن آنها بیخبر بودند. آنزمان در فرهنگسراها چند باری برنامه داشتم (آواز و تصنیفهای قدیمی). البته سال ۱۳۸۰، قول و قرارهایی با آهنگساز گذاشته شد تا حرفهای ادامه دهم، اما پدرم مخالفت کردند، گفتند مطرب نمیخواهیم. من هم پافشاری نکردم، چون بر این باورم که کاری که از اپتدا با جنگ و دعوا شروع شود، به جایی نمیرسد. این مقدمه را گفتم تا در نظر گرفته شود که هم گوش موسیقی دارم، و هم تا حدی به آن پرداختم و صد البته که این علاقهها هیچگاه از انسان جدا نمیشود. ....
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 2) صدای آقای شجریان از جهت جنس و نوع، یک صدای عادی برای مرد ایرانیست. صدای ویژهای نیست. از این رو در طی پس از ۵۷ تا کنون، بویژه در ۱۰-۱۲ سال گذشته، خوانندگانی در موسیقی ایرانی آمدند که همه شان مقلد ایشان هستند، چون شکل و فرم صدایشان مثل اوست. (البته از مافیای خانه موسیقی هم حساب میبرند). نام نمیبرم اما اگر کسی گوش موسیقی داشته باشد، میداند که چه افرادی منظورم هستند. از سوی دیگر، سبک آواز خوانی آقای شجریان و تمام مقلدینی که پیدا کردند، درست بمانند روضه خوانی میباشد. یعنی تمام ۷ دستگاه و ۵ مایه موسیقی ایران را، یک مدل میخوانند. در دهه ی شصت که همه خانه نشین بودند، آقای شجریان ضربه ی بزرگی به مفهوم آواز ایرانی وارد کردند، سطح کار را پایین آوردند، دوره و زمانه هم حمایتشان کرد ....
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 3) البته با شروع دهه ۷۰، نامه نوشتند و انتقاد کردند، بعد هم کنسرتها با اجرای ردیفهایی که هر شاگردی میداند همراه با مرغ سحر و غیره آغاز شد و مخاطب اغفال میشود. در بحث تصنیف خوانی هم، شخصی چون استاد پرویز مشکاتیان بود که با چند آهنگ زیبایی که دهه شصت برای آقای شجریان ساخت، در اصل با هنر آهنگسازی خویش، نام خواننده را نیز پر رنگ ساخت، و مطمئنم اگر آن تصنیفها (برای نمونه: آینهای رنگ تو عکس کسیست(جان جهان-آلبوم نوا) / پرویز مشکاتیان روحت شاد) با صدای دیگری خوانده میشدند، بیشتر جلوه داشتند، چون آقای شجریان هم در آواز و هم در تصنیف، سیستم روضه خوانی و قرائت قرآن انجام میدهند، همان کاری که در ربنا با عربی داشتند، در آواز و تصنیف هم پیاده میکنند. اما موسیقی چیز دیگریست. / احساسات و تمایلات شخصی (یا جمعی)، زمانیست که گروهی بصورت تقلیدی از چیزی تعریف کنند، و یا با بهانههای بیربطی که اطراف یک مساله ایجاد شده، اصل آن مطلب را که ربطی به حواشی اش ندارد بپذیرند و تقلیدوار تکرار کنند. .. سلامت باشید.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۹
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::tarkofski - استکهلم، سوئد::]. با درود. سال نو مبارک. یک مثبت بخاطر دو خط آخر کامنتی که نوشتید تقدیمتان کردم، چون اگر غیر از این مینوشتید، فرمولهای حاکم بر سیستم فکری ایرانی ما، نقض میشد. / البته بسیار ممنون که نوشتید *نمیخوام انگ بزنم*. اما چرا ما دوست داریم افراد رو در دسته بندیهای حزبی، شراکتی و امثال آن قرار دهیم؟. آیا نمیشود که شخصی برای خودش، با توجه به نظرات و شواهدی که برایش اثبات شده، مستقلانه و آزادانه به بیان دیدگاه بپردازد؟. آیا حتما باید مقلد و پیرو گروه و دسته ای باشیم، و حرفهای دیگران را طوطی وار تکرار کنیم؟. / حتا در میان قشر هنردوست ایرانی، مفاهیمی ساده هنوز حل نشده. صاحب آهنگ چه باکلام چه بیکلام، شخص آهنگساز است، و نه خوانندهای که اول آنرا خوانده، پس اگر با اجازه ی آهنگساز، کار به خواننده دیگری داده شود، هم قانونیست و هم بدون اشکال. مطلب دیگر اینکه، *گوش غالب* حتا در میان دوستداران موسیقی بین ما ایرانیها، به آهنگ توجهش کم است، بلکه شعر همیشه مهم بوده. اگر آهنگی شعرش خوب باشد، میگویند چه آهنگ قشنگی، عجب شعری داشت!. / سلامت باشید.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۰
۴۴
tarkofski - استکهلم، سوئد
[::Adamat - خارکف، اوکراین::]. دوست عزیز من عبارت نمیخوام انگ بزنم رو از سر تعارف نگفتم ، واقعا دوست ندارم انگ به کسی بزنم و به نظرم درست هم نیست آدمها رو دست بندی و بعد قضاوت کنیم . اما اولین بار جریانات سلطنت طلب بودند که علیه شجریان موضه گرفتن و گفتن زمان شاه فقط گلپا و ایرج مطرح بودن و . پس چرا ایشون برای جشنهای 2500 ساله انتخاب شد ؟؟ دیگر اینکه حرف شما درست اگه با اجازه آهنگساز باشه اصلا هم ایرادی نداره . به هیچ وجه . اما دوست من برو کامنت رو دوباره بخون . شما به شجریان میگی نوحه خون و به افتخاری میگی استاد . این با هیچ منطقی جور در نمیاد . در ضمن ممنون که با آرامش جواب دادین . خوش باشین
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۱:۳۵
۴۱
omid 1983 - سیدنی، استرالیا
دوست خوبم من در اول عرض کردم که برای نذراته شما احترام قائل هستم اگر نظر شخصی باشه حرفی نیست ولی به نظر شما آیا عادلانه است که با فقط سه سال سواد موسیقی استادی همچون شجریان رو نقد علمی کنید؟ . در ضمن واقعا ساختن آهنگ بسیار تأثیر گذر بوده همین الان هم میتونید از اینترنت آهنگهای بسیاری رو پیدا کنید که خوانندههای زیادی اون رو اجرا کرده اند در این صورت میتونید که تفاوت رو احساس کنید بطور مثل آیا کسی از اساتید هست که دستگاه دیلمان رو همچون استاد شجریان اجرا کند. در مورد اینکه اجراهای استاد رو بر پایه قران خواندن برسی میکنید باید به عرض برسونم که نحوه خواندن قران بر طبقه دستگاههای موسیقی ایرانی میباشد .
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۳
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::tarkofski - استکهلم، سوئد::]. با درود دوباره. بله، من از همان اپتدا ارزش گذاشتم فرمایش شما را که گفتید انگ نمیزنید و بازهم ممنون و سپاسگزار هستم. دیدگاههای ما متفاوت هست. من حرف خودم را با دلایلی موسیقایی و درکی درونی مطرح میکنم، اما شما از دیگران نقل قول میفرمایید. یعنی معیار و سبک طرفداریتان از آقای شجریان، همه بر پایه آنچه که دیگران گفتند میباشد. البته بگم، هنر کلا بحث سلیقه است. اگر واقعا حس درونی شما از شنیدن صدا و نوع اجرای آقای شجریان لذت میبرد، من نیز برای دیدگاه شما احترام قایل خواهم بود و چه چیزی از این بهتر که انسان بتواند ارتباطی درونی و مستقلانه بدور از تاثیر حرف دیگران، با پدیدههای هنری داشته باشد. / در ضمن، بله، حتا اگر عنوانی بالاتر از واژه ی *استاد* وجود داشت، برای علیرضا افتخاری بکار میبردم، چون تنها خواننده ی تاریخ موسیقی ایران تا کنون است، که سبکهای بسیار گوناگون و متفاوتی در خواندن آواز و تصنیف و ترانه دارد. / برای دیدگاه شما نیز احترام قایلم. با آرزوی سلامتی و موفقیت. ممنون که باهم گفتگو داشتیم. خدانگهدار. سلامت باشید.
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۵
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 1) با درود دوباره و سپاس از فرهنگ خوبی که در گفتار دارید. بحث آواز و خوانندگی در زمینه ی موسیقی سنتی، ملی و حتا پاپ ایران، همیشه بگونه ی سینه به سینه، به ما رسیده و قوانین موسیقی جهانی از جهت سواد کلاسیک، در آن جای ندارد، (البته یادگیری ردیفها و همچنین ژوست خواندن، بسیار مهم است که به همان شیوه ی سینه به سینه و از راه گوش و تکرار حاصل میشود)، برای همین، بحث خوانندگی در وادی موسیقی، اول از همه به داشتن صدایی خوش و متفاوت بستگی دارد و سپس پرورش آن، پرورشی که حتا اگر ۳-۴ سال بصورت مکتبی بوده باشد، بعد از آن بگونهای خودکار و با استفاده از منابع محیطی انجام میشود. ...
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۹
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 2) موسیقی سنتی ایران، از ۷ دستگاه و ۵ آواز (یا مایه) تشکیل شده. *مایه یا آوازها*، هر کدام زیرمجموعه ی یکی از دستگاهها هستند و در مجموع، تمام ۷ دستگاه و ۵ مایه، هر کدام دارای تقسیم بندیهای کوچکتری بنام *گوشه* میباشند. دیلمان که فرمودید، خودش یک گوشه است در مایه دشتی، که مایه دشتی هم خودش فرزند دستگاه شور میباشد. در کنار این، برخی گوشهها، ملودیک و کامل هستند، همانند گوشه دیلمان. در ضمن، بهترین اجرای دیلمان از دید من، با صدای استاد بنان میباشد. / موسیقی عربها خودش ۷ تقسیم بندی دارد که البته *سه گاه* و *بیات* در آن وجود دارد که بگمانی وام گرفته از موسیقی ایران بودند و شاید بالعکس، اما دو بخش آن با نامهای صبا و حجاز بیشتر در خواندن قرآن استفاده میشود که صد درصد عربی هستند. (من هم مثل خیلیها، در دوران مدرسه قرآن میخواندم، یکبار هم وقتی دبیرستان بودم، در استان مقام آوردم) و حداقل آشنا هستم که از دیدگاه آوایی، آواز خواندن ایرانی، با قرآن خواندن عربی، خیلی باید باهم فرق داشته باشد. ....
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۰
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 3) نکته ی آخر اینکه، بر اساس بررسی هایی که در طی سالها از دید آواشناسی بر روی ۷ دستگاه و ۵ مایه موسیقی ایران داشتم، به جرأت میگم که از میان آنها، *دستگاه همایون - که گام جهانی مینور بشمار میآید*، و *مایه اصفهان - که خودش فرزند همایون* است، و همچنین *دستگاه ماهور - که گام جهانی ماژور* است، زیباترین و بهترین هستند، و در ۹ بخشی که نام برده نشدند، هر چه که گوشه ی خوب و زیبا داریم، میشود زیرمجموعه ی یکی از سه بخشی که نام بردم. برای نمونه همین گوشه ی زیبای دیلمان که نام آوردید، از جهت تقسیم بندی ردیفی، گوشه ایست در مایه دشتی، که دشتی هم جزو دستگاه شور است، اما از جهت ملودیک، دیلمان انگار که زیر مجموعه ی دستگاه همایون است. در طول تاریخ موسیقی ایران، هر چه آهنگ و تصنیف و ترانه ی ماندگار و زیبا ساخته و نهاینه شده، یا در همایون بوده، یا در اصفهان و یا در ماهور. / صحبت را همینجا تمام میکنم. از شما *omid 1983 - سیدنی، استرالیا*، و همچنین *tarkofski - استکهلم، سوئد* نیز ممنونم برای دیالوگ هایی که داشتیم. سلامت و موفق باشید.
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
۳۹
انستازیا - ایران، ایران
خوشبختان از صدای زیبای پدر شون بهش ارثی رسیده وموفق هم بودن
شنبه ۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
۴۱
omid 1983 - سیدنی، استرالیا
آدمات دوست عزیزم با تمامی احترامی که برای نظر شما قائل هستم ولی عزیز در بزرگی استاد شجریان شکی نیست و این گونه اظهار نظرها واقعا بی پایه و اساس بوده و در گیر احساسات و تمایلات شخصی بوده واقعا از شما میپرسم که واقعا در اون حد از سواد موسیقی هستید که به خود اجازه داده اید در مورد استاد بزرگی چون شجریان نظر بدهید ؟
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۳:۰۱
۴۴
tarkofski - استکهلم، سوئد
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. دوست عزیز مطمئن باش این موجود هیچ سوادی از موسیقی نداره اصلا شکی در این نکن چرا که به افتخاری که یک کپی خوان محض هست میگه استاد !!! اونوقت همین شهرام ناظری خودش شاگرد شجریان بوده . من نمیخوام انگ بزنم اما این ریخت حرف زدنها مخصوص سلطنت طلب هاست که میگفتند شجریان تریاکی هم هست . زیاد این آدمها و حرفهایشان رو جدی نگیر
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۸
۴۴
tarkofski - استکهلم، سوئد
[::Adamat - خارکف، اوکراین::]. دوست عزیز من عبارت نمیخوام انگ بزنم رو از سر تعارف نگفتم ، واقعا دوست ندارم انگ به کسی بزنم و به نظرم درست هم نیست آدمها رو دست بندی و بعد قضاوت کنیم . اما اولین بار جریانات سلطنت طلب بودند که علیه شجریان موضه گرفتن و گفتن زمان شاه فقط گلپا و ایرج مطرح بودن و . پس چرا ایشون برای جشنهای 2500 ساله انتخاب شد ؟؟ دیگر اینکه حرف شما درست اگه با اجازه آهنگساز باشه اصلا هم ایرادی نداره . به هیچ وجه . اما دوست من برو کامنت رو دوباره بخون . شما به شجریان میگی نوحه خون و به افتخاری میگی استاد . این با هیچ منطقی جور در نمیاد . در ضمن ممنون که با آرامش جواب دادین . خوش باشین
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۱:۳۵
۴۱
omid 1983 - سیدنی، استرالیا
دوست خوبم من در اول عرض کردم که برای نذراته شما احترام قائل هستم اگر نظر شخصی باشه حرفی نیست ولی به نظر شما آیا عادلانه است که با فقط سه سال سواد موسیقی استادی همچون شجریان رو نقد علمی کنید؟ . در ضمن واقعا ساختن آهنگ بسیار تأثیر گذر بوده همین الان هم میتونید از اینترنت آهنگهای بسیاری رو پیدا کنید که خوانندههای زیادی اون رو اجرا کرده اند در این صورت میتونید که تفاوت رو احساس کنید بطور مثل آیا کسی از اساتید هست که دستگاه دیلمان رو همچون استاد شجریان اجرا کند. در مورد اینکه اجراهای استاد رو بر پایه قران خواندن برسی میکنید باید به عرض برسونم که نحوه خواندن قران بر طبقه دستگاههای موسیقی ایرانی میباشد .
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۳
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::tarkofski - استکهلم، سوئد::]. با درود. سال نو مبارک. یک مثبت بخاطر دو خط آخر کامنتی که نوشتید تقدیمتان کردم، چون اگر غیر از این مینوشتید، فرمولهای حاکم بر سیستم فکری ایرانی ما، نقض میشد. / البته بسیار ممنون که نوشتید *نمیخوام انگ بزنم*. اما چرا ما دوست داریم افراد رو در دسته بندیهای حزبی، شراکتی و امثال آن قرار دهیم؟. آیا نمیشود که شخصی برای خودش، با توجه به نظرات و شواهدی که برایش اثبات شده، مستقلانه و آزادانه به بیان دیدگاه بپردازد؟. آیا حتما باید مقلد و پیرو گروه و دسته ای باشیم، و حرفهای دیگران را طوطی وار تکرار کنیم؟. / حتا در میان قشر هنردوست ایرانی، مفاهیمی ساده هنوز حل نشده. صاحب آهنگ چه باکلام چه بیکلام، شخص آهنگساز است، و نه خوانندهای که اول آنرا خوانده، پس اگر با اجازه ی آهنگساز، کار به خواننده دیگری داده شود، هم قانونیست و هم بدون اشکال. مطلب دیگر اینکه، *گوش غالب* حتا در میان دوستداران موسیقی بین ما ایرانیها، به آهنگ توجهش کم است، بلکه شعر همیشه مهم بوده. اگر آهنگی شعرش خوب باشد، میگویند چه آهنگ قشنگی، عجب شعری داشت!. / سلامت باشید.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۰
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::tarkofski - استکهلم، سوئد::]. با درود دوباره. بله، من از همان اپتدا ارزش گذاشتم فرمایش شما را که گفتید انگ نمیزنید و بازهم ممنون و سپاسگزار هستم. دیدگاههای ما متفاوت هست. من حرف خودم را با دلایلی موسیقایی و درکی درونی مطرح میکنم، اما شما از دیگران نقل قول میفرمایید. یعنی معیار و سبک طرفداریتان از آقای شجریان، همه بر پایه آنچه که دیگران گفتند میباشد. البته بگم، هنر کلا بحث سلیقه است. اگر واقعا حس درونی شما از شنیدن صدا و نوع اجرای آقای شجریان لذت میبرد، من نیز برای دیدگاه شما احترام قایل خواهم بود و چه چیزی از این بهتر که انسان بتواند ارتباطی درونی و مستقلانه بدور از تاثیر حرف دیگران، با پدیدههای هنری داشته باشد. / در ضمن، بله، حتا اگر عنوانی بالاتر از واژه ی *استاد* وجود داشت، برای علیرضا افتخاری بکار میبردم، چون تنها خواننده ی تاریخ موسیقی ایران تا کنون است، که سبکهای بسیار گوناگون و متفاوتی در خواندن آواز و تصنیف و ترانه دارد. / برای دیدگاه شما نیز احترام قایلم. با آرزوی سلامتی و موفقیت. ممنون که باهم گفتگو داشتیم. خدانگهدار. سلامت باشید.
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۵
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 1) با درود دوباره و سپاس از فرهنگ خوبی که در گفتار دارید. بحث آواز و خوانندگی در زمینه ی موسیقی سنتی، ملی و حتا پاپ ایران، همیشه بگونه ی سینه به سینه، به ما رسیده و قوانین موسیقی جهانی از جهت سواد کلاسیک، در آن جای ندارد، (البته یادگیری ردیفها و همچنین ژوست خواندن، بسیار مهم است که به همان شیوه ی سینه به سینه و از راه گوش و تکرار حاصل میشود)، برای همین، بحث خوانندگی در وادی موسیقی، اول از همه به داشتن صدایی خوش و متفاوت بستگی دارد و سپس پرورش آن، پرورشی که حتا اگر ۳-۴ سال بصورت مکتبی بوده باشد، بعد از آن بگونهای خودکار و با استفاده از منابع محیطی انجام میشود. ...
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۹
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 2) موسیقی سنتی ایران، از ۷ دستگاه و ۵ آواز (یا مایه) تشکیل شده. *مایه یا آوازها*، هر کدام زیرمجموعه ی یکی از دستگاهها هستند و در مجموع، تمام ۷ دستگاه و ۵ مایه، هر کدام دارای تقسیم بندیهای کوچکتری بنام *گوشه* میباشند. دیلمان که فرمودید، خودش یک گوشه است در مایه دشتی، که مایه دشتی هم خودش فرزند دستگاه شور میباشد. در کنار این، برخی گوشهها، ملودیک و کامل هستند، همانند گوشه دیلمان. در ضمن، بهترین اجرای دیلمان از دید من، با صدای استاد بنان میباشد. / موسیقی عربها خودش ۷ تقسیم بندی دارد که البته *سه گاه* و *بیات* در آن وجود دارد که بگمانی وام گرفته از موسیقی ایران بودند و شاید بالعکس، اما دو بخش آن با نامهای صبا و حجاز بیشتر در خواندن قرآن استفاده میشود که صد درصد عربی هستند. (من هم مثل خیلیها، در دوران مدرسه قرآن میخواندم، یکبار هم وقتی دبیرستان بودم، در استان مقام آوردم) و حداقل آشنا هستم که از دیدگاه آوایی، آواز خواندن ایرانی، با قرآن خواندن عربی، خیلی باید باهم فرق داشته باشد. ....
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۰
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 3) نکته ی آخر اینکه، بر اساس بررسی هایی که در طی سالها از دید آواشناسی بر روی ۷ دستگاه و ۵ مایه موسیقی ایران داشتم، به جرأت میگم که از میان آنها، *دستگاه همایون - که گام جهانی مینور بشمار میآید*، و *مایه اصفهان - که خودش فرزند همایون* است، و همچنین *دستگاه ماهور - که گام جهانی ماژور* است، زیباترین و بهترین هستند، و در ۹ بخشی که نام برده نشدند، هر چه که گوشه ی خوب و زیبا داریم، میشود زیرمجموعه ی یکی از سه بخشی که نام بردم. برای نمونه همین گوشه ی زیبای دیلمان که نام آوردید، از جهت تقسیم بندی ردیفی، گوشه ایست در مایه دشتی، که دشتی هم جزو دستگاه شور است، اما از جهت ملودیک، دیلمان انگار که زیر مجموعه ی دستگاه همایون است. در طول تاریخ موسیقی ایران، هر چه آهنگ و تصنیف و ترانه ی ماندگار و زیبا ساخته و نهاینه شده، یا در همایون بوده، یا در اصفهان و یا در ماهور. / صحبت را همینجا تمام میکنم. از شما *omid 1983 - سیدنی، استرالیا*، و همچنین *tarkofski - استکهلم، سوئد* نیز ممنونم برای دیالوگ هایی که داشتیم. سلامت و موفق باشید.
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 1) با درود خدمت شما و تبریک سال نو. در نیمه دوم دهه هفتاد، درست تا قبل از اینکه مرکز حفظ و اشاعه موسیقی بکار خود خاتمه داد، سه سال شاگرد آنجا بودم و ردیفهای موسیقی ایرانی را فراگرفتم. بعد از آن به آموزشگاههای دیگری رفتم و حتا افتخار داشتم که چند جلسه، در کلاسهای علیرضا افتخاری که در استودیو تماشاگه راز برگزار میشدند نیز شرکت کردم و ایشان گوشههایی از موسیقی را به ما آموختند، که مدرسین مرکز حفظ و اشاعه، شاید از دانستن آنها بیخبر بودند. آنزمان در فرهنگسراها چند باری برنامه داشتم (آواز و تصنیفهای قدیمی). البته سال ۱۳۸۰، قول و قرارهایی با آهنگساز گذاشته شد تا حرفهای ادامه دهم، اما پدرم مخالفت کردند، گفتند مطرب نمیخواهیم. من هم پافشاری نکردم، چون بر این باورم که کاری که از اپتدا با جنگ و دعوا شروع شود، به جایی نمیرسد. این مقدمه را گفتم تا در نظر گرفته شود که هم گوش موسیقی دارم، و هم تا حدی به آن پرداختم و صد البته که این علاقهها هیچگاه از انسان جدا نمیشود. ....
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 2) صدای آقای شجریان از جهت جنس و نوع، یک صدای عادی برای مرد ایرانیست. صدای ویژهای نیست. از این رو در طی پس از ۵۷ تا کنون، بویژه در ۱۰-۱۲ سال گذشته، خوانندگانی در موسیقی ایرانی آمدند که همه شان مقلد ایشان هستند، چون شکل و فرم صدایشان مثل اوست. (البته از مافیای خانه موسیقی هم حساب میبرند). نام نمیبرم اما اگر کسی گوش موسیقی داشته باشد، میداند که چه افرادی منظورم هستند. از سوی دیگر، سبک آواز خوانی آقای شجریان و تمام مقلدینی که پیدا کردند، درست بمانند روضه خوانی میباشد. یعنی تمام ۷ دستگاه و ۵ مایه موسیقی ایران را، یک مدل میخوانند. در دهه ی شصت که همه خانه نشین بودند، آقای شجریان ضربه ی بزرگی به مفهوم آواز ایرانی وارد کردند، سطح کار را پایین آوردند، دوره و زمانه هم حمایتشان کرد ....
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 3) البته با شروع دهه ۷۰، نامه نوشتند و انتقاد کردند، بعد هم کنسرتها با اجرای ردیفهایی که هر شاگردی میداند همراه با مرغ سحر و غیره آغاز شد و مخاطب اغفال میشود. در بحث تصنیف خوانی هم، شخصی چون استاد پرویز مشکاتیان بود که با چند آهنگ زیبایی که دهه شصت برای آقای شجریان ساخت، در اصل با هنر آهنگسازی خویش، نام خواننده را نیز پر رنگ ساخت، و مطمئنم اگر آن تصنیفها (برای نمونه: آینهای رنگ تو عکس کسیست(جان جهان-آلبوم نوا) / پرویز مشکاتیان روحت شاد) با صدای دیگری خوانده میشدند، بیشتر جلوه داشتند، چون آقای شجریان هم در آواز و هم در تصنیف، سیستم روضه خوانی و قرائت قرآن انجام میدهند، همان کاری که در ربنا با عربی داشتند، در آواز و تصنیف هم پیاده میکنند. اما موسیقی چیز دیگریست. / احساسات و تمایلات شخصی (یا جمعی)، زمانیست که گروهی بصورت تقلیدی از چیزی تعریف کنند، و یا با بهانههای بیربطی که اطراف یک مساله ایجاد شده، اصل آن مطلب را که ربطی به حواشی اش ندارد بپذیرند و تقلیدوار تکرار کنند. .. سلامت باشید.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۹
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
صرف نظر از فضای غالبی که میان ما ایرانیان بوده و هست، میخواهم سرانجام حرف دلم را بزنم، که صد البته تیر خلاص است به شناسهای که دارم، اما خیالی نیست. حتا اگر اینقدر منفی بگیرم که نامم در سایت محو شود، ارزش گفتن حس درونی، بسی بالاتر است. / ۱) محمد رضا شجریان، در اصل نوحه خوان بوده و هست. قبل از ۵۷، اساتید ایرج و گلپا، در زمینه موسیقی ملی و کلاسیک ایران، حرف را تمام کردند. اما چون بناگاه ۵۷ آمد و خانه نشین شدند، از اینرو آقای شجریان با نوحه خوانی در دهه شصت، یکه تاز شد و مطرح گشت. فرزندش هم، البته صدایش کمی از او بهتر است، اما در اصل، همانند پدرش میباشد. در پس از ۵۷ تا کنون، اساتید علیرضا افتخاری و شهرام ناظری، دو صدای زیبا و ماندگار هستند، درست بمانند ایرج و گلپا. / ۲) خانم مهتاب کرامتی، در اصل همان نقش نوحه خوان را دارد، با این تفاوت که فضای منفی حضورش در هنر، بجای موسیقی، در فیلم و سینماست. / آفت جان هنر ایران، چنین افرادی هستند، که بنا به هر دلیل، سایهای دروغین دارند.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۰:۲۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
صرف نظر از فضای غالبی که میان ما ایرانیان بوده و هست، میخواهم سرانجام حرف دلم را بزنم، که صد البته تیر خلاص است به شناسهای که دارم، اما خیالی نیست. حتا اگر اینقدر منفی بگیرم که نامم در سایت محو شود، ارزش گفتن حس درونی، بسی بالاتر است. / ۱) محمد رضا شجریان، در اصل نوحه خوان بوده و هست. قبل از ۵۷، اساتید ایرج و گلپا، در زمینه موسیقی ملی و کلاسیک ایران، حرف را تمام کردند. اما چون بناگاه ۵۷ آمد و خانه نشین شدند، از اینرو آقای شجریان با نوحه خوانی در دهه شصت، یکه تاز شد و مطرح گشت. فرزندش هم، البته صدایش کمی از او بهتر است، اما در اصل، همانند پدرش میباشد. در پس از ۵۷ تا کنون، اساتید علیرضا افتخاری و شهرام ناظری، دو صدای زیبا و ماندگار هستند، درست بمانند ایرج و گلپا. / ۲) خانم مهتاب کرامتی، در اصل همان نقش نوحه خوان را دارد، با این تفاوت که فضای منفی حضورش در هنر، بجای موسیقی، در فیلم و سینماست. / آفت جان هنر ایران، چنین افرادی هستند، که بنا به هر دلیل، سایهای دروغین دارند.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۰:۲۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 3) البته با شروع دهه ۷۰، نامه نوشتند و انتقاد کردند، بعد هم کنسرتها با اجرای ردیفهایی که هر شاگردی میداند همراه با مرغ سحر و غیره آغاز شد و مخاطب اغفال میشود. در بحث تصنیف خوانی هم، شخصی چون استاد پرویز مشکاتیان بود که با چند آهنگ زیبایی که دهه شصت برای آقای شجریان ساخت، در اصل با هنر آهنگسازی خویش، نام خواننده را نیز پر رنگ ساخت، و مطمئنم اگر آن تصنیفها (برای نمونه: آینهای رنگ تو عکس کسیست(جان جهان-آلبوم نوا) / پرویز مشکاتیان روحت شاد) با صدای دیگری خوانده میشدند، بیشتر جلوه داشتند، چون آقای شجریان هم در آواز و هم در تصنیف، سیستم روضه خوانی و قرائت قرآن انجام میدهند، همان کاری که در ربنا با عربی داشتند، در آواز و تصنیف هم پیاده میکنند. اما موسیقی چیز دیگریست. / احساسات و تمایلات شخصی (یا جمعی)، زمانیست که گروهی بصورت تقلیدی از چیزی تعریف کنند، و یا با بهانههای بیربطی که اطراف یک مساله ایجاد شده، اصل آن مطلب را که ربطی به حواشی اش ندارد بپذیرند و تقلیدوار تکرار کنند. .. سلامت باشید.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۹
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 2) صدای آقای شجریان از جهت جنس و نوع، یک صدای عادی برای مرد ایرانیست. صدای ویژهای نیست. از این رو در طی پس از ۵۷ تا کنون، بویژه در ۱۰-۱۲ سال گذشته، خوانندگانی در موسیقی ایرانی آمدند که همه شان مقلد ایشان هستند، چون شکل و فرم صدایشان مثل اوست. (البته از مافیای خانه موسیقی هم حساب میبرند). نام نمیبرم اما اگر کسی گوش موسیقی داشته باشد، میداند که چه افرادی منظورم هستند. از سوی دیگر، سبک آواز خوانی آقای شجریان و تمام مقلدینی که پیدا کردند، درست بمانند روضه خوانی میباشد. یعنی تمام ۷ دستگاه و ۵ مایه موسیقی ایران را، یک مدل میخوانند. در دهه ی شصت که همه خانه نشین بودند، آقای شجریان ضربه ی بزرگی به مفهوم آواز ایرانی وارد کردند، سطح کار را پایین آوردند، دوره و زمانه هم حمایتشان کرد ....
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 1) با درود خدمت شما و تبریک سال نو. در نیمه دوم دهه هفتاد، درست تا قبل از اینکه مرکز حفظ و اشاعه موسیقی بکار خود خاتمه داد، سه سال شاگرد آنجا بودم و ردیفهای موسیقی ایرانی را فراگرفتم. بعد از آن به آموزشگاههای دیگری رفتم و حتا افتخار داشتم که چند جلسه، در کلاسهای علیرضا افتخاری که در استودیو تماشاگه راز برگزار میشدند نیز شرکت کردم و ایشان گوشههایی از موسیقی را به ما آموختند، که مدرسین مرکز حفظ و اشاعه، شاید از دانستن آنها بیخبر بودند. آنزمان در فرهنگسراها چند باری برنامه داشتم (آواز و تصنیفهای قدیمی). البته سال ۱۳۸۰، قول و قرارهایی با آهنگساز گذاشته شد تا حرفهای ادامه دهم، اما پدرم مخالفت کردند، گفتند مطرب نمیخواهیم. من هم پافشاری نکردم، چون بر این باورم که کاری که از اپتدا با جنگ و دعوا شروع شود، به جایی نمیرسد. این مقدمه را گفتم تا در نظر گرفته شود که هم گوش موسیقی دارم، و هم تا حدی به آن پرداختم و صد البته که این علاقهها هیچگاه از انسان جدا نمیشود. ....
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 2) موسیقی سنتی ایران، از ۷ دستگاه و ۵ آواز (یا مایه) تشکیل شده. *مایه یا آوازها*، هر کدام زیرمجموعه ی یکی از دستگاهها هستند و در مجموع، تمام ۷ دستگاه و ۵ مایه، هر کدام دارای تقسیم بندیهای کوچکتری بنام *گوشه* میباشند. دیلمان که فرمودید، خودش یک گوشه است در مایه دشتی، که مایه دشتی هم خودش فرزند دستگاه شور میباشد. در کنار این، برخی گوشهها، ملودیک و کامل هستند، همانند گوشه دیلمان. در ضمن، بهترین اجرای دیلمان از دید من، با صدای استاد بنان میباشد. / موسیقی عربها خودش ۷ تقسیم بندی دارد که البته *سه گاه* و *بیات* در آن وجود دارد که بگمانی وام گرفته از موسیقی ایران بودند و شاید بالعکس، اما دو بخش آن با نامهای صبا و حجاز بیشتر در خواندن قرآن استفاده میشود که صد درصد عربی هستند. (من هم مثل خیلیها، در دوران مدرسه قرآن میخواندم، یکبار هم وقتی دبیرستان بودم، در استان مقام آوردم) و حداقل آشنا هستم که از دیدگاه آوایی، آواز خواندن ایرانی، با قرآن خواندن عربی، خیلی باید باهم فرق داشته باشد. ....
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۰
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 1) با درود دوباره و سپاس از فرهنگ خوبی که در گفتار دارید. بحث آواز و خوانندگی در زمینه ی موسیقی سنتی، ملی و حتا پاپ ایران، همیشه بگونه ی سینه به سینه، به ما رسیده و قوانین موسیقی جهانی از جهت سواد کلاسیک، در آن جای ندارد، (البته یادگیری ردیفها و همچنین ژوست خواندن، بسیار مهم است که به همان شیوه ی سینه به سینه و از راه گوش و تکرار حاصل میشود)، برای همین، بحث خوانندگی در وادی موسیقی، اول از همه به داشتن صدایی خوش و متفاوت بستگی دارد و سپس پرورش آن، پرورشی که حتا اگر ۳-۴ سال بصورت مکتبی بوده باشد، بعد از آن بگونهای خودکار و با استفاده از منابع محیطی انجام میشود. ...
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۹
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. 3) نکته ی آخر اینکه، بر اساس بررسی هایی که در طی سالها از دید آواشناسی بر روی ۷ دستگاه و ۵ مایه موسیقی ایران داشتم، به جرأت میگم که از میان آنها، *دستگاه همایون - که گام جهانی مینور بشمار میآید*، و *مایه اصفهان - که خودش فرزند همایون* است، و همچنین *دستگاه ماهور - که گام جهانی ماژور* است، زیباترین و بهترین هستند، و در ۹ بخشی که نام برده نشدند، هر چه که گوشه ی خوب و زیبا داریم، میشود زیرمجموعه ی یکی از سه بخشی که نام بردم. برای نمونه همین گوشه ی زیبای دیلمان که نام آوردید، از جهت تقسیم بندی ردیفی، گوشه ایست در مایه دشتی، که دشتی هم جزو دستگاه شور است، اما از جهت ملودیک، دیلمان انگار که زیر مجموعه ی دستگاه همایون است. در طول تاریخ موسیقی ایران، هر چه آهنگ و تصنیف و ترانه ی ماندگار و زیبا ساخته و نهاینه شده، یا در همایون بوده، یا در اصفهان و یا در ماهور. / صحبت را همینجا تمام میکنم. از شما *omid 1983 - سیدنی، استرالیا*، و همچنین *tarkofski - استکهلم، سوئد* نیز ممنونم برای دیالوگ هایی که داشتیم. سلامت و موفق باشید.
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::tarkofski - استکهلم، سوئد::]. با درود دوباره. بله، من از همان اپتدا ارزش گذاشتم فرمایش شما را که گفتید انگ نمیزنید و بازهم ممنون و سپاسگزار هستم. دیدگاههای ما متفاوت هست. من حرف خودم را با دلایلی موسیقایی و درکی درونی مطرح میکنم، اما شما از دیگران نقل قول میفرمایید. یعنی معیار و سبک طرفداریتان از آقای شجریان، همه بر پایه آنچه که دیگران گفتند میباشد. البته بگم، هنر کلا بحث سلیقه است. اگر واقعا حس درونی شما از شنیدن صدا و نوع اجرای آقای شجریان لذت میبرد، من نیز برای دیدگاه شما احترام قایل خواهم بود و چه چیزی از این بهتر که انسان بتواند ارتباطی درونی و مستقلانه بدور از تاثیر حرف دیگران، با پدیدههای هنری داشته باشد. / در ضمن، بله، حتا اگر عنوانی بالاتر از واژه ی *استاد* وجود داشت، برای علیرضا افتخاری بکار میبردم، چون تنها خواننده ی تاریخ موسیقی ایران تا کنون است، که سبکهای بسیار گوناگون و متفاوتی در خواندن آواز و تصنیف و ترانه دارد. / برای دیدگاه شما نیز احترام قایلم. با آرزوی سلامتی و موفقیت. ممنون که باهم گفتگو داشتیم. خدانگهدار. سلامت باشید.
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۵
۴۴
Adamat - خارکف، اوکراین
[::tarkofski - استکهلم، سوئد::]. با درود. سال نو مبارک. یک مثبت بخاطر دو خط آخر کامنتی که نوشتید تقدیمتان کردم، چون اگر غیر از این مینوشتید، فرمولهای حاکم بر سیستم فکری ایرانی ما، نقض میشد. / البته بسیار ممنون که نوشتید *نمیخوام انگ بزنم*. اما چرا ما دوست داریم افراد رو در دسته بندیهای حزبی، شراکتی و امثال آن قرار دهیم؟. آیا نمیشود که شخصی برای خودش، با توجه به نظرات و شواهدی که برایش اثبات شده، مستقلانه و آزادانه به بیان دیدگاه بپردازد؟. آیا حتما باید مقلد و پیرو گروه و دسته ای باشیم، و حرفهای دیگران را طوطی وار تکرار کنیم؟. / حتا در میان قشر هنردوست ایرانی، مفاهیمی ساده هنوز حل نشده. صاحب آهنگ چه باکلام چه بیکلام، شخص آهنگساز است، و نه خوانندهای که اول آنرا خوانده، پس اگر با اجازه ی آهنگساز، کار به خواننده دیگری داده شود، هم قانونیست و هم بدون اشکال. مطلب دیگر اینکه، *گوش غالب* حتا در میان دوستداران موسیقی بین ما ایرانیها، به آهنگ توجهش کم است، بلکه شعر همیشه مهم بوده. اگر آهنگی شعرش خوب باشد، میگویند چه آهنگ قشنگی، عجب شعری داشت!. / سلامت باشید.
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۰
۴۱
omid 1983 - سیدنی، استرالیا
دوست خوبم من در اول عرض کردم که برای نذراته شما احترام قائل هستم اگر نظر شخصی باشه حرفی نیست ولی به نظر شما آیا عادلانه است که با فقط سه سال سواد موسیقی استادی همچون شجریان رو نقد علمی کنید؟ . در ضمن واقعا ساختن آهنگ بسیار تأثیر گذر بوده همین الان هم میتونید از اینترنت آهنگهای بسیاری رو پیدا کنید که خوانندههای زیادی اون رو اجرا کرده اند در این صورت میتونید که تفاوت رو احساس کنید بطور مثل آیا کسی از اساتید هست که دستگاه دیلمان رو همچون استاد شجریان اجرا کند. در مورد اینکه اجراهای استاد رو بر پایه قران خواندن برسی میکنید باید به عرض برسونم که نحوه خواندن قران بر طبقه دستگاههای موسیقی ایرانی میباشد .
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۳
۴۴
tarkofski - استکهلم، سوئد
[::Adamat - خارکف، اوکراین::]. دوست عزیز من عبارت نمیخوام انگ بزنم رو از سر تعارف نگفتم ، واقعا دوست ندارم انگ به کسی بزنم و به نظرم درست هم نیست آدمها رو دست بندی و بعد قضاوت کنیم . اما اولین بار جریانات سلطنت طلب بودند که علیه شجریان موضه گرفتن و گفتن زمان شاه فقط گلپا و ایرج مطرح بودن و . پس چرا ایشون برای جشنهای 2500 ساله انتخاب شد ؟؟ دیگر اینکه حرف شما درست اگه با اجازه آهنگساز باشه اصلا هم ایرادی نداره . به هیچ وجه . اما دوست من برو کامنت رو دوباره بخون . شما به شجریان میگی نوحه خون و به افتخاری میگی استاد . این با هیچ منطقی جور در نمیاد . در ضمن ممنون که با آرامش جواب دادین . خوش باشین
دوشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۱:۳۵
۴۴
tarkofski - استکهلم، سوئد
[::omid 1983 - سیدنی، استرالیا::]. دوست عزیز مطمئن باش این موجود هیچ سوادی از موسیقی نداره اصلا شکی در این نکن چرا که به افتخاری که یک کپی خوان محض هست میگه استاد !!! اونوقت همین شهرام ناظری خودش شاگرد شجریان بوده . من نمیخوام انگ بزنم اما این ریخت حرف زدنها مخصوص سلطنت طلب هاست که میگفتند شجریان تریاکی هم هست . زیاد این آدمها و حرفهایشان رو جدی نگیر
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۸
۴۱
omid 1983 - سیدنی، استرالیا
آدمات دوست عزیزم با تمامی احترامی که برای نظر شما قائل هستم ولی عزیز در بزرگی استاد شجریان شکی نیست و این گونه اظهار نظرها واقعا بی پایه و اساس بوده و در گیر احساسات و تمایلات شخصی بوده واقعا از شما میپرسم که واقعا در اون حد از سواد موسیقی هستید که به خود اجازه داده اید در مورد استاد بزرگی چون شجریان نظر بدهید ؟
یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۳:۰۱
۳۹
انستازیا - ایران، ایران
خوشبختان از صدای زیبای پدر شون بهش ارثی رسیده وموفق هم بودن
شنبه ۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲