بررسی روزنامههای صبح تهران؛ چهارشنبه ۲۷ اسفند
رأی دهید
روزنامه های امروز صبح در آخرین روز کاری سال در عنوان های خود از مذاکرات هسته ای و نزدیک بودن تاریخ توافق ها نوشته و در عین حال به گشایش فاز تازه ای از پارس جنوبی اهمیت بسیار داده اند.
آغاز به کار ارکستر سمفونیک تهران بعد از سه سال، و ادامه اعتراض ها به حرکت گروه های فشار در شیراز علیه علی مطهری از جمله دیگر مطالب این روزنامه هاست که بیشتر آنان برای دو هفته آینده منتشر نخواهند شد.
پیدا و پنهان توافق ها
تیتر و عکس ابتکارمحمد علی وکیلی در سرمقاله ابتکار با اشاره به این که تا پایان ضرب الاجل تعیین شده برای توافق کمتر از سه هفته باقی است نوشته: هر چه به لحظات پایانی این مدت نزدیک میشویم هیجان حاکم همچون دقایق پایانی وقت اضافه بازی فینال فوتبال پر غلیان و رو به فزونی است. تمام نگاه ها به لحظه ای دوخته شده که ظریف و جان کری توافق را اعلام دارند. ما ایرانی ها بسیار مایلیم روز توافق با ۲۹ اسفند، روز ملی شدن صنعت نفت توسط آزاد مردی چون مرحوم دکتر مصدق، تقارن یابد تا از نظر نشانه شناسی، غرور و افتخار آن دو چندان گردد.
پیدا و پنهان توافق ها
به نظر نویسنده این مقاله با حل پرونده هسته ای زنجیره ای از پرونده های پنهان که عامل بی اعتمادی حاکم بر روابط ایران و دنیای غرب است، حل خواهد شد. بسیاری از مشکلات منطقه ای جز به مدد تفاهم ایران و آمریکا قابل حل نخواهند بود. این مشکلات با حل پرونده هسته ای به سرعت خاتمه مییابند و منطقه به طرف آرامش رهنمون میشود. در ضمن با لغو تحریم ها فشار عصبی از سر مردم برداشته میشود.
سرمقاله ابتکار افزوده: با توافق هسته ای بازار کاسبان بینالمللی کساد خواهد شد. آنچنانکه بازار کاسبان داخلی تحریم نیز آجر خواهد گردید و کرکره دکان آنها برای همیشه پایین خواهد آمد. در سایه تحریم ها تعدادی از کشورها با بلیت ایران سعی در کاسبی به نفع خویش دارند و منافع ملت ایران را پلکان تعالی ملت خویش قرار داده اند. در داخل نیز اقلیتی با سوءاستفاده از شرایط و به نام دور زدن تحریم ها به گنج قارونی دست یافته اند و حاضر نیستند این فرصت را از دست دهند و بیمناک شرایط پس از تحریم اند.
اما کیهان ادعایی را تکرار کرده که هفته گذشته اول بار روزنامه سپاه پاسداران آن را مطرح کرده بود. به نوشته یادداشت روز این روزنامه کشاندن پرونده هسته ای و توافق های به دست آمده به شورای امنیت نه تنها پیروزی نیست بلکه افتادن در دامی است که آمریکا پهن کرده است.
نویسنده بعد از اشاره به ماده هایی از اساسنامه شورای امنیت نوشته: حالا باید پرسید مگر نه این که طی چند سال گذشته آمریکا و متحدان اروپایی آن از پذیرش اسناد و اطلاعات برآمده از بازرسیها مبنی بر صلحآمیز بودن فعالیت هستهای کشورمان طفره رفتهاند تا آنجا که برای خارج کردن چالش از بستر «فنی و حقوقی»، پرونده هستهای کشورمان را برخلاف اساسنامه آژانس، به شورای امنیت بردهاند تا بستر قابل تعریف «فنی و حقوقی» را به بستر غیرقابل تعریف «سیاسی» تبدیل کنند پس آیا این اساسنامه زمینه عبور حریف را فراهم نمیآورد؟
حسین شریعتمداری در این مقاله اظهار عقیده کرده: ایران با تن دادن به این قطعنامه، پذیرفته که فعالیت هستهای کشور صلح جهانی- یا منطقهای- را به خطر انداخته و چنانچه تحریمها ایران را به قبول شرایط تحمیلی حریف وادار نکند، شورای امنیت سازمان ملل مجاز خواهد بود! مخصوصا با توجه به این واقعیت که هدف نهایی حریف به تأکید و تصریح مقامات رسمی آمریکا «تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران» است.
نویسنده یادداشت روز کیهان مدعی شده در حالی که تیم هستهای کشورمان با جدیت و همه توان در مذاکرات لوزان، مقابل حریف ایستاده است، نوشتن این وجیزه را ضروری نمیدانسته اما، از آنجا که وزیر خارجه از احتمال پذیرش قطعنامه فصل هفتمی، خبر داده و این اقدام در صورت انجام، پیآمدهای خسارتآفرین و جبرانناپذیری به دنبال دارد چارهای جز هشدار نبود.
کیهان در ستون طنز گفت و شنود پرسیده: مگه طرف مقابل ما در چالش هستهای کشورهای ۵+۱ نیستند؟ پس چرا بیشترین نشست و گفتوگوی تیم هستهای کشورمان با آمریکاییهاست؟ در حالی که آمریکا بیشترین دشمنی و کینهتوزی با ایران را داشته و دارد.
گفتم: البته تیم هستهای میگویند با بقیه کشورها هم نشست و گفتوگو دارند.
گفت: وقتی بیشترین نشست و گفتوگو را با آمریکاییها انجام میدهیم، این توهم در افکار عمومی جهانیان پدید میآید که انگار ایران هم نقش برتر! و کدخدایی آمریکا را پذیرفته است!
در ادامه ستون گفت و شنود کیهان آمده: یارو وارد رستوران شد و پرسید غذا چی دارین؟ گارسون گفت؛ مخلوط خوراک گوشت گاو و کبک، وقتی غذا را آورد یارو متوجه شد که همهاش گوشت گاو است و با عصبانیت پرسید؛ مگه نگفتی مخلوط گوشت گاو و کبک است؟ و گارسون گفت؛ بله قربان! به طور مساوی از گوشت گاو و کبک استفاده میکنیم. یعنی هر روز صبح یک گاو میکشیم و یک کبک و بعد گوشتشان را با هم مخلوط میکنیم؟!
آیین فراقومی نوروز
آیین فراقومی نوروز
شاهرخ تویسرگانی در مقاله ای در شرق نوشته: خبر تازهای نیست که بگوییم از بوسنی در دل اروپا تا دامنههای چین غربی، از زنگبار آفریقا تا هند و سرانجام مرکز فرهنگی جهان یعنی یونسکو، روز نوترین ما را نوروز مینامند. اول فروردین خورشیدی، امپراتوری فرهنگی ما ایرانیان است که سراسر جهان را تصرف کرده است. اول فروردین از سوی سازمان ملل بهعنوان روز شاعران و روز زمین معرفی شده است. این پاسداشت حرمت ایران است.
نویسنده اشاره کرده: نوروز مناسک معرفت طبیعت و از نوزایی جهان است. روزی گرامی که خود اسطوره همه زمانها شده است. نوروز فرزند زُروان است و زروان به معنای زمان کشف، تعریف شده است، زُروان یا زمان خود به تعبیر «اوج قدرت» آمده است و ایرانیان نخستین مردمانی بودند که به کشف این راز پی بردند. زُروان یا زوربان یا نگهبان قدرت یا قدرت برتر، اتفاقی است که تعبیر علمی جهان و آفرینش به نَفس آن بازمیگردد. ایرانیان به صورتی نبوغآسا به چنین تعریف ویژهای از این راز رسیدند. نوروز استعاره میلاد انسان و جهان است.
مقاله شرق مدعی است: اندیشیدن به چنین پدیده پیچیدهای، آن هم در اعصار دور و سپس کشف تغییر فصول و درک تقسیمات زمانی و انتخاب امکانی برای بقا، کار سادهای نبوده است. ایرانیان آیینی را بنیان گذاشتند که در آغاز راه، مناسکی قومی بهشمار میرفت، اما عظمت و صحت و هماهنگی این مناسک (اولاد انسان و طبیعت، یعنی نوروز) به مقام و درجه قابل قبولی رسید که امروز در هزاره سوم از آن بهعنوان آیینی فراقومی یاد میکنند و بهتدریج خانوار مشترک بشری به قول و انجام مراسم آن میپیوندد.
ایران تنها پیروز در سوریه
کارتون پیام برومند، شرقنادر مازوجی در مقاله ای در روزنامه اطلاعات به یادها آورده که چهارسال پیش در چنین روزهایی یعنی مارس ۲۰۱۱ بود که به محض آغاز اولین اعتراضات مسالمتآمیز مردم سوریه، غربیها و در رأس آنها آمریکا به سرعت موضعگیری و پا را در یک کفش کردند که بشار اسد باید برود و دیگر جایی در نظام سوریه ندارد. اکنون همان آمریکا موضعش را تغییر داده است و به صراحت اعلام کرد که چارهای جز مذاکره با رئیس جمهوری سوریه برای برونرفت از بحران این کشور نیست.
ایران تنها پیروز در سوریه
نویسنده در جست و جوی این که این تغییر بر اثر حمایت کدام کشور از بشار اسد اتفاق افتاده نوشته: روسیه را نمیتوان متحد سوریه به شمار آورد چون روسها به سوریه به عنوان هدف مینگرند و دلیل آن هم مسائل متعددی مانند رویارویی با غرب در مسئله اوکراین یا مواجهه با افراد تندرو در مناطق مسلماننشین روسیه است. به همین دلیل سوریه در شرایط کنونی برگ بازی خوبی است تا روسها با آن مقابل غرب در مسئله اوکراین بایستند.
مقاله اطلاعات نتیجه گرفته: نقش واقعی حمایتگر از دولت اسد و مردم سوریه را ایران به تنهایی به دوش میکشد. این نقش پررنگ و حمایتی ایران، در عراق نیز در مواجهه با گروههای تروریستی، خود را نشان داد اما کشورهای خاورمیانه به لحاظ بحران و چالش با یکدیگر متفاوتند و در عین این تفاوتها و دوگانگیها، ایران هم در سوریه و هم در عراق خوش درخشیده و به عنوان یک شریک و متحد استراتژیک ظاهر شده است. بدونتردید طرح تجزیه سوریه مرده است و آمریکا و توطئهگران منطقه چارهای جز تعامل با دولت و نظام سوریه ندارند.
وضع مردم و دولت
وضع مردم و دولت
اعتماد در سرمقاله خود با تاکید بر این که وضع اقتصادی مردم قطعا رضایتبخش نیست نوشته: وقتی که در سالهای ٩٠ تا ٩٢ کشور رشد اقتصادی نداشت و حتی سیر قهقرایی هم طی کرد نتیجه چیزی جز این نخواهد شد. از همه بدتر طی این دوره تورم بود که به معنای واقعی کمرشکن شد. هشت سال بازی کردن با درآمدهای زیاد نفتی و نیز با سرنوشت اقتصادی و جیب مردم موجب شد که اقتصاد و کسب و کار در زیر آوار بیسیاستی مدفون شود؛ به همین دلیل کمتر اقتصاددانی وجود داشت که احتمال دهد در شرایط تحریم بیسابقه و فروش اندک نفت و عدم دسترسی به منابع ارزی، در سال ٩٣ کشور شاهد رشد اقتصادی و کنترل تورم باشد ولی این اتفاق افتاده است.
این مقاله با تاکید بر این که دولت به طور نسبی اقتصاد را از رکود خارج کرده نوشته این نشان میدهد که بخش قابل توجهی از مشکلات اقتصادی جامعه ایران در دولت پیش ناشی از بی تدبیری بود و نه فقط تحریمها. به همین دلیل دولت موجود با تدبیر خود توانست اثرات سوء تحریم را کاهش دهد، دولتی که بیشترین توجه آن به مذاکرات هستهای بود و آنچه از وقتش باقی میماند را باید صرف رفع نگرانی از دلواپسان داخلی میکرد.
با وجود این دولت به خوبی توانست از این گردنه اقتصادی عبور کند هر چند تا رسیدن به جاده اصلی اقتصاد چند پیچ خطرناک دیگر هم در مسیر وجود دارد که نزدیکترین آنها مذاکرات موجود میان ایران و ١+٥ است که آخرین مراحل مقدماتی خود را میگذراند. هر چند برخی نیروها در اسراییل و آمریکا بهشدت در پی سنگ اندازی در مسیر موفقیت این مذاکرات هستند ولی رفتار ایران به گونهای بوده که مسوولیت عدم توافق بر عهده طرف غربی خواهد بود. در روزی که چند روزنامه با چاپ عکس هایی از رییس جمهور هنگام بازدید از منطقه پارس جنوبی و افتتاح پروژه که از مدت ها پیش همه در انتظارش بودند این خبر را منعکس کرده اند، رضا زندی از منطقه کنگان نوشته: ٦٤سال پیش صنعت نفت ایران ملی شد؛ دیروز «ملیترین پروژه صنعت نفت ایران» افتتاح شد. پروژه فاز ١٢ پارسجنوبی با ١٢میلیارددلار هزینه، بزرگترین پروژه تاریخ نفت کشور است. چهار دولت درگیر اجرای آن بودهاند و ١٠ سال طول کشیده است تا پرده از لوح سنگی افتتاح آن کنار زده شود. فاز ١٢ پارسجنوبی، میتواند ایرانیترین پروژه بزرگ صنعت نفت کشور باشد؛ چه، در شرایط سخت تحریم و بدون حضور پیمانکاران خارجی به سرانجام رسیده است.
گزارشگر ادامه داده: «خوشحالم که همزمان با مذاکرات هستهای و مقارن با ٢٩ اسفند، بزرگترین پروژه گازی ایران گشایش مییاد... نسیم بهاری از فاز ١٢ وزیدن گرفته است.» این را حسن روحانی در مراسم افتتاح فاز ١٢ پارسجنوبی گفت؛ وقتیکه دیروز به کنگان آمده بود. حالا فاز ١٢ اقتتاح شده است؛ فازی که مذاکرات قراردادی و امضای قراردادش، تیرماه ١٣٨٤ در دوره وزارت بیژن زنگنه، در دولت سیدمحمد خاتمی انجام شد. چهار وزیر نفت دولت احمدینژاد آن را پیش بردند، مراحل دشوار انتهاییاش دوباره به دوره وزارت بیژن زنگنه رسید.
من برگشته ام
کارتون نعیم تدین، شهروند
من برگشته ام
اعتماد در ابتدای گزارشی نوشته: مجازات من تمام شد و حالا میخواهم به جامعه برگردم. این چکیده حرفهای مردی است که نوروز ١٣ سال گذشته را در اوین جشن گرفته است. اگر برای دهه ٨٠، پنج اسم خبرساز را بخواهیم انتخاب کنیم بدون تردید شهرام جزایری یکی از آنهاست. حالا او برای نخستین بار خودش را روایت کرده است.
جزایری در گفتوگو با اعتماد تاکید کرد از اینکه مفسد زنده خطاب شود ناراحت میشود چرا که مجازات وی تمام شده است و قصد دارد به عرصه اقتصاد برگردد. او افزود: ١٣ سال طول کشید تا به اینجا رسیدیم. حی وحاضر و زنده روبهروی شما نشستم و پاسخگو، البته هیچکس جز خدا فکرش را نمیکرد، حالا یک مدت کوتاه دیگه هم صبرکنید، خودتان متوجه میشوید که در مورد من اشتباه میکردید و شخصیت واقعی شهرام جزایری برای همگان روشن خواهد شد، به گونهای که هیچکس جز خدا فکرش را نخواهد کرد.
اعتماد نوشته وی بر سر زبان ها بود به نوشته اعتماد وی با تاکید بر اینکه پروندهاش یک پرونده ساده کیفری بوده است، ادامه داد: همان زمان بررسی پرونده، رییس دادگاه درمورد اشاره لفظ «مفسد» به من، تذکر میداد که این یک پرونده ساده کیفری است اما شما رسانهها هرکاری دلتان میخواد انجام میدهید و من هم همیشه سکوت کردهام. بازهم شما را تحمل میکنم. ضمنا اگر من خطایی مرتکب شدهام، حالا که بیرون آمدهام، شهرام جزایری هستم. یک شهروند عادی. همین.
دانشجو راحت حرف بزند
کارتون جواد علیزاده، قانونآیدین سیار سریع در ستون طنز بی قانون به نقل از رئیس دانشگاه صنعتی شریف نوشته معتقدم دانشجو باید راحت حرفش را بزند هرچند من یا دیگران خوشمان نیاید.
دانشجو راحت حرف بزند
طنزنویس اعتماد بعد کامنت های زیر چنین خبری را تجسم کرده است:
رئیس فراست (هوشیاری) دانشگاه صنعتی شریف: حالا شما زیاد مهم نیستی ولی من باید خوشم بیاد. دبیر تشکل دانشجویی چماق و عدالت: ما هم باید خوشمون بیاد. رئیس شورای نظارت بر کل دانشجویان صنعتی شریف: من ... من ... من ... منم خوشم بیاد. معاون امور هماهنگی سرویسهای دانشگاه غیرانتفاعی ابوعبیدا... جوزجانی شهرستان علافکنار، بعد از میدون تره بار، کوچه زنبق، پلاک بیست و نه، زنگ دوم از بالا: بنده حرف خاصی ندارم. مدیر شرکت آب و فاضلاب منطقه فلان: ما با آزادی بیان در دانشگاهها مشکلی نداریم ولی دانشجویان همیشه این را به خاطر داشته باشند که آب قطع است.
و سرانجام کامنت یک دانشجوی ناراحت: آقا ما یه بار اومدیم راحت حرفمون رو بزنیم پشیمون شدیم. اولش خیلی راحت بود. من راحت حرفم رو زدم، بعد به من گفتن بیا دفتر ما تو دانشگاه. من رفتم دم در اونجا. گفتن دم در چرا؟ بیا تو! راحت باش! منم رفتم تو. خیلی محبت کردن. چایی و شیرینی آوردن. پرسیدن درس و مشق چطوره؟ گفتم بد نیست. گفتن نه راحت باش! بگو چطوره؟ سخته؟ منم دیدم جو صمیمیه شروع کردم به درد دل که آقا این اساتید خیلی سخت میگیرن، زیاد درس میدن، نمره نمیدن، دهنمون بتن ریزی شده به خدا. اونا هم انصافا خیلی همدردی کردن با من. موقع گوش دادن هی میگفتن آخی بمیرم. آخرش هم گفتن میخواهیم راحتت کنیم. گفتم چطور؟ گفتن برو خونهات بشین حال کن، رااااحت! صفاااا کن! گفتم یعنی چی؟ گفتن دیگه دانشگاه نیا. من اصلا باورم نمیشد. داشتم بال در میآوردم. رفتم صورتشون رو ماچ کردم و تشکر کردم و اومدم خونه. فقط نمیدونم چرا وقتی میخواستم برگردم دیگه راهم ندادن.