ادامه تغییرات گسترده در رادیو - تلویزیون سراسری ایران

مناسب است که تشکیلات عریض و طویل تلویزیون تعطیل شود و بودجه چند صد میلیاردى ان صرف اموزش مهارت هاى کارى و شغلى یا درمان افرادى شود که از سر ناچارى کلیه، کبد، خون و جاهاى دیگر بدن خود را مى فروشند. دلایلم روشن هستند: سریال هاى بى محتوا و غیر واقعى و اعصاب خرد کن که داستانشان اکثرا در بیمارستان، قبرستان، زندان مى گذرد و هنرپیشه ها فقط سر هم داد مى زنند؛ برنامه هاى مثلا طنز که بیشتر مسخره بازى در اوردن است تا طنز جدى ( به استثناى کلاه قرمزى و شهر موشها ! )؛ مصاحبه هاى کلیشه اى با افرادى که تیتر دکترا را یدک مى کشند ولى تا دهان باز مى کنند مى فهمى از سواد و عقل سلیم محرومند؛ اخبار دستچین شده و غیر واقعى و یکنواخت؛ عدم اموزش اداب معاشرت و شهرنشینى به مردم ؛ تریبون جناح یا جناهایى شدن که راهشان از راه اکثریت ملت جداست و دهها دلیل دیگر. بنابر این تغییر مدیرانى که کوتوله فکرى هستند با کوتوله هاى فکرى دیگر بى نتیجه است. البته به معدودى نخبگان خاموش تلویزیون که نفوذى در تعیین خط و مشى تلویزیون ندارند جسارت نمى کنم.

چه فایده؟ سیاست هاشونو که عوض نمیکنند. صدا و سیما شده تریبون یک اقلیت منفور.

چه فایده؟ سیاست هاشونو که عوض نمیکنند. صدا و سیما شده تریبون یک اقلیت منفور.

مناسب است که تشکیلات عریض و طویل تلویزیون تعطیل شود و بودجه چند صد میلیاردى ان صرف اموزش مهارت هاى کارى و شغلى یا درمان افرادى شود که از سر ناچارى کلیه، کبد، خون و جاهاى دیگر بدن خود را مى فروشند. دلایلم روشن هستند: سریال هاى بى محتوا و غیر واقعى و اعصاب خرد کن که داستانشان اکثرا در بیمارستان، قبرستان، زندان مى گذرد و هنرپیشه ها فقط سر هم داد مى زنند؛ برنامه هاى مثلا طنز که بیشتر مسخره بازى در اوردن است تا طنز جدى ( به استثناى کلاه قرمزى و شهر موشها ! )؛ مصاحبه هاى کلیشه اى با افرادى که تیتر دکترا را یدک مى کشند ولى تا دهان باز مى کنند مى فهمى از سواد و عقل سلیم محرومند؛ اخبار دستچین شده و غیر واقعى و یکنواخت؛ عدم اموزش اداب معاشرت و شهرنشینى به مردم ؛ تریبون جناح یا جناهایى شدن که راهشان از راه اکثریت ملت جداست و دهها دلیل دیگر. بنابر این تغییر مدیرانى که کوتوله فکرى هستند با کوتوله هاى فکرى دیگر بى نتیجه است. البته به معدودى نخبگان خاموش تلویزیون که نفوذى در تعیین خط و مشى تلویزیون ندارند جسارت نمى کنم.

مناسب است که تشکیلات عریض و طویل تلویزیون تعطیل شود و بودجه چند صد میلیاردى ان صرف اموزش مهارت هاى کارى و شغلى یا درمان افرادى شود که از سر ناچارى کلیه، کبد، خون و جاهاى دیگر بدن خود را مى فروشند. دلایلم روشن هستند: سریال هاى بى محتوا و غیر واقعى و اعصاب خرد کن که داستانشان اکثرا در بیمارستان، قبرستان، زندان مى گذرد و هنرپیشه ها فقط سر هم داد مى زنند؛ برنامه هاى مثلا طنز که بیشتر مسخره بازى در اوردن است تا طنز جدى ( به استثناى کلاه قرمزى و شهر موشها ! )؛ مصاحبه هاى کلیشه اى با افرادى که تیتر دکترا را یدک مى کشند ولى تا دهان باز مى کنند مى فهمى از سواد و عقل سلیم محرومند؛ اخبار دستچین شده و غیر واقعى و یکنواخت؛ عدم اموزش اداب معاشرت و شهرنشینى به مردم ؛ تریبون جناح یا جناهایى شدن که راهشان از راه اکثریت ملت جداست و دهها دلیل دیگر. بنابر این تغییر مدیرانى که کوتوله فکرى هستند با کوتوله هاى فکرى دیگر بى نتیجه است. البته به معدودى نخبگان خاموش تلویزیون که نفوذى در تعیین خط و مشى تلویزیون ندارند جسارت نمى کنم.

چه فایده؟ سیاست هاشونو که عوض نمیکنند. صدا و سیما شده تریبون یک اقلیت منفور.

مناسب است که تشکیلات عریض و طویل تلویزیون تعطیل شود و بودجه چند صد میلیاردى ان صرف اموزش مهارت هاى کارى و شغلى یا درمان افرادى شود که از سر ناچارى کلیه، کبد، خون و جاهاى دیگر بدن خود را مى فروشند. دلایلم روشن هستند: سریال هاى بى محتوا و غیر واقعى و اعصاب خرد کن که داستانشان اکثرا در بیمارستان، قبرستان، زندان مى گذرد و هنرپیشه ها فقط سر هم داد مى زنند؛ برنامه هاى مثلا طنز که بیشتر مسخره بازى در اوردن است تا طنز جدى ( به استثناى کلاه قرمزى و شهر موشها ! )؛ مصاحبه هاى کلیشه اى با افرادى که تیتر دکترا را یدک مى کشند ولى تا دهان باز مى کنند مى فهمى از سواد و عقل سلیم محرومند؛ اخبار دستچین شده و غیر واقعى و یکنواخت؛ عدم اموزش اداب معاشرت و شهرنشینى به مردم ؛ تریبون جناح یا جناهایى شدن که راهشان از راه اکثریت ملت جداست و دهها دلیل دیگر. بنابر این تغییر مدیرانى که کوتوله فکرى هستند با کوتوله هاى فکرى دیگر بى نتیجه است. البته به معدودى نخبگان خاموش تلویزیون که نفوذى در تعیین خط و مشى تلویزیون ندارند جسارت نمى کنم.

چه فایده؟ سیاست هاشونو که عوض نمیکنند. صدا و سیما شده تریبون یک اقلیت منفور.

چه فایده؟ سیاست هاشونو که عوض نمیکنند. صدا و سیما شده تریبون یک اقلیت منفور.

مناسب است که تشکیلات عریض و طویل تلویزیون تعطیل شود و بودجه چند صد میلیاردى ان صرف اموزش مهارت هاى کارى و شغلى یا درمان افرادى شود که از سر ناچارى کلیه، کبد، خون و جاهاى دیگر بدن خود را مى فروشند. دلایلم روشن هستند: سریال هاى بى محتوا و غیر واقعى و اعصاب خرد کن که داستانشان اکثرا در بیمارستان، قبرستان، زندان مى گذرد و هنرپیشه ها فقط سر هم داد مى زنند؛ برنامه هاى مثلا طنز که بیشتر مسخره بازى در اوردن است تا طنز جدى ( به استثناى کلاه قرمزى و شهر موشها ! )؛ مصاحبه هاى کلیشه اى با افرادى که تیتر دکترا را یدک مى کشند ولى تا دهان باز مى کنند مى فهمى از سواد و عقل سلیم محرومند؛ اخبار دستچین شده و غیر واقعى و یکنواخت؛ عدم اموزش اداب معاشرت و شهرنشینى به مردم ؛ تریبون جناح یا جناهایى شدن که راهشان از راه اکثریت ملت جداست و دهها دلیل دیگر. بنابر این تغییر مدیرانى که کوتوله فکرى هستند با کوتوله هاى فکرى دیگر بى نتیجه است. البته به معدودى نخبگان خاموش تلویزیون که نفوذى در تعیین خط و مشى تلویزیون ندارند جسارت نمى کنم.