بررسی روزنامه‌های صبح تهران؛ سه شنبه ۲۸ بهمن

روزنامه های امروز صبح تهران از سفر هیات عالی رتبه دولتی به بغداد خبر داده و احتمال داده اند که این سفر بیشتر به دلیل بحران ریزگردها در خوزستان در این زمان شکل گرفته باشد. اما همزمان جوان روزنامه سپاه پاسداران با چاپ عکسی از معاون اول رییس جمهور که در راس آن هیات به عراق رفته وی را از قول سخنگوی قوه قضاییه صاحب اظهارات خلاف واقع توصیف کرده است.
مقالاتی درباره مفاسد اقتصادی و این که بعد از رحیمی معاون اول سابق رییس جمهور که دومین روز اقامت در زندان را می گذراند نوبت کیست، از جمله مطالب روزنامه های امروز است.
بحران ریزگردها و داعش

تیتر و عکس صفحه اول جوانشرق در گزارشی نوشته: ریزگردها بهانه‌ای شد برای سفر هیاتی از اعضای دولت به عراق. در‌حالی‌که اهواز خاک‌گرفته هنوز خارج از استانداردها نفس می‌کشد، هیاتی مرکب از هقت وزیر راهی بغداد شد، البته در این بین تنها ماموریت وزیر بهداشت برای پیگیری وضعیت، همکاری با عراق در مورد ریزگردهای نفس‌گیری بود که از عراق راهی خوزستان و برخی استان‌های دیگر شده ‌است.
 
به نوشته این گزارش حجم دیدارها و سخنان این بزرگ ترین هیات اقتصادی نشان می‌دهد برنامه‌ریزی‌های اولیه این سفر پیش از بحران ریزگردها انجام گرفته‌بود. اگرچه به‌نظر می‌رسد مساله خاکی که خوزستان را درنوردیده، برنامه‌ریزی برای این سفر را سرعت بخشیده است، چه آنکه در نخستین‌روز سفر هیات ایرانی به ریاست اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس‌جمهوری ایران، ١٠سند و یادداشت تفاهم همکاری بین دوطرف امضا شد. همچنین هدف سفر «شرکت در کمیسیون‌ عالی مشترک ایران و عراق و دیدار با مقامات عالی‌رتبه آن کشور» اعلام شده‌ است.
 
جعفر حق پناه در مقاله ای در ایران روزنامه دولت نوشته: اگرچه، ریزگردها، در حال حاضر خطری جدی برای عراق محسوب نمی‌شوند اما این کشور از احتمال بروز مشکلی مشابه و حتی بروز فاجعه‌ای بزرگتر در امان نیست و اگر چنین شود توسعه انسانی و اجتماعی جنوب عراق، ضربات سنگینی را متحمل خواهد شد. بنابراین، همکاری دو کشور برای مقابله با پدیده ریزگردها ضرورتی متقابل دارد. این همکاری می‌تواند در قالب برنامه‌های مشترک برای مدیریت منابع آبی هور العظیم و نیز مالچ پاشی و بیابان زدایی مناطق ریزگردخیز به مرحله اجرا برسد. با توجه به روابط خوب مسئولان استان‌های همجوار دو کشور و امنیت نسبی که در مناطق مرزی برقرار است امکان عملیاتی شدن راهکارهای مقابله با ریزگردها وجود دارد.
 
به نوشته این مقاله: همکاری‌های سیاسی و امنیتی عراق، ضلع مهمی از اضلاع چندگانه مناسبات دو کشور محسوب می‌شود. بحران تروریستی داعش در حالی در عراق شکل گرفت و گسترش یافت که ضعف دولت پیشین این کشور در مقابله با این جریان باعث دامنه دار شدن بحران تروریستی و بی‌ثباتی نواحی مهم و استراتژیک عراق شد.
 
روزنامه ایران افزوده: دولت ایران از همان آغاز پدیدار شدن این بحران در عراق، به کمک این کشور شتافت و در کنار کمک‌های آموزشی و نظامی به ارتش عراق از روند تغییر و تحولات سیاسی این کشور و روی کار آمدن دولت حیدر العبادی حمایت کرد. همزمان با قدرت گرفتن دولت عراق کشورهای منطقه دریافتند که پیدایش بحران سلفی گری و تکفیری بتدریج به تهدید مشترکی علیه همه بازیگران منطقه تبدیل شده است و لذا همکاری دسته جمعی برای مقابله با این گروه‌ها امری ضروری به نظر می‌رسد.
احمد شوهانی در مقاله ای در قانون با اشاره به سفر معاون اول رییس جمهور به عراق نوشته: عراقی‌ها اکنون شرایط مالی خوبی دارند اگر این سفر با جدیت دنبال شود و به حرف و نشست خبری محدود نشود، حتما تفاهمنامه‌های اقتصادی خوبی به نفع هر دو کشور امضا و اجرایی خواهد شد. اکنون بازار عراق یک فرصت اقتصادی طلایی برای ایران محسوب می‌شود.
 
به نوشته این مقاله: در حال حاضر به دلیل ناامنی در عراق و حضور داعش در این کشور، ترکیه از بازار اقتصادی عراق فاصله گرفته است که فرصت خوبی است برای ایران تا روابط اقتصادی‌اش را با عراق گسترش دهد. درست است که ایران فرصت صادرات کالا به اروپا را ندارد اما باید از بازارهای کشورهای همسایه از جمله عراق برای این منظور استفاده کند. از سوی دیگر عراقی‌ها به شدت نیاز به حضور اقتصادی ایران دارند البته روابط اقتصادی بین دو کشور وجود دارد اما کم است و هر دو کشور خواهان افزایش و گسترش آن هستند.
 
مقاله قانون به این جا رسیده که: گسترش روابط اقتصادی مشروط بر این است که هر دو دولت عزم جدی در این زمینه داشته باشند نه اینکه مانند گذشته تنها تفاهمنامه‌هایی امضا شود که هرگز اجرا نشد. از آنجایی که این سفر در سطح مقامات ارشد کشور صورت گرفته نشان از عزم جدی ایران در افزایش روابط اقتصادی دارد. از سوی دیگر حل مسئله ریزگردها که این روزها مشکل اصلی شهرها و استان‌های غربی کشور است باید محور سفر معاون اول و وزرا باشد.

بعد از رحیمی نوبت کیست
تیتر و طرح محسن ایزدی، بی قانونکورش شجاعی در سرمقاله خراسان نوشته: ای کاش دستگاه های نظارتی آن قدر از وجدان کاری، تعهد، تأثیر و کارآمدی برخوردار می بودند که احتمال بروز هر گونه فساد در سیستم بانکی و همه بنگاه ها و مراکز اقتصادی و شرکت های دولتی و غیردولتی، اقتصادی و غیر اقتصادی و تمامی ارگان ها و سازمان ها به حداقل و بلکه به صفر نزدیک می شد اما وجود فسادهای کوچک و بزرگ سه هزار میلیاردی و کمتر و بیشتر از آن نشان از یک خلاء بزرگ نظارتی دارد.
 
به نظر نویسنده شواهد و قرائن نشان می دهد که «بزرگی اسم» برخی آدم ها و وابستگانشان و بزرگی مسئولیت برخی مسئولان نیز متأسفانه باعث شده است که تیغ بازدارندگی نظارت بر جلوگیری از فساد، کارایی و برندگی خود را از دست داده وگرنه چرا پرونده آقای رحیمی این همه دچار کش و قوس بود و یا چرا پرونده برخی آقازاده ها در برخی استان ها به فراموشی سپرده شده است؟ و یا برخی پرونده ها برای مردم شفاف سازی نشده؟ و یا چرا پرونده آقای سعید مرتضوی در قصه تلخ کهریزک و پس از آن در جریان مسئولیت وی در تأمین اجتماعی و اتهامات او این قدر به درازا کشیده؟ چرا پرونده کرسنت، اِستات اویل و... و تشکیل دادگاه برای رسیدگی به اتهامات آقای مهدی هاشمی رفسنجانی تا این روزها به طول انجامیده؟
 
خراسان نوشته: به هر صورت به نظر می رسد در برخی موارد «آقازاده بودن» و منتسب به برخی بزرگان بودن و تحمیل فشارهایی از سوی بعضی ها، خود نیز عاملی برای تشکیل نشدن پرونده و یا رسیدگی دیرهنگام به اتهامات برخی ها بوده است.
 
مصطفی عابدی در سرمقاله شهروند به یادها آورده: حدود ٢٠‌ سال پیش سوءاستفاده‌ای بانکی صورت گرفت که در مجموع مبلغ ١٢٣میلیارد تومان در بانک صادرات جابه‌جا شد. پرونده آن در روزنامه «سلام» پیگیری شد در نهایت دادگاه تشکیل و یک نفر اعدام و چند نفر حبس‌های طولانی‌مدت گرفتند. مورد اخیری که رئیس سازمان حسابرسی بیان کرد، تقریباً مشابه همان نمونه است. مسئولیت نظام بانکی این بود که پس از آن سوءاستفاده کلان، راه‌های انجام چنین فسادی را می‌بست، نه اینکه امروز اعلام شود، اینگونه حفره‌ها کماکان در دسترس کارکنان بانک است.
 
نویسنده شهروند با اشاره به نقش روزنامه سلام در افشای آن تخلف نوشته اخیراً یکی از خانم‌های روزنامه‌نگار نوشته‌ای را منتشر کرد، که سیر ماجرای پیگیری‌های این همکار از فعالیت‌های مالی چند نماینده مجلس است که اینک رازشان برملا شده اما او هیچگاه نتوانسته از قدرت رسانه‌ای و مطبوعاتی خود استفاده کند و مانع از ادامه فساد وی شود، در عین‌ حال که همه اطلاعات و مدارک لازم را برای دفاع از اتهامات خود علیه آن نماینده را داشته است.
 
به نظر شهروند: اگر روزنامه‌ها در حد و اندازه یا موقعیتی بودند که بدون ترس از تبعات قضیه، اقدام به افشای تخلفات نمایند، در این صورت هیچگاه کار هیچ نماینده یا سایر افراد به اینجا نمی‌رسید که با خیال آسوده به اقدامات خلاف خود ادامه دهند و در نهایت مواجه با محکومیت کیفری شوند.
رحیمی، مریلین مونرو و وحشت در اوین
آیدین سیارسریع در صفحه بی قانون روزنامه قانون نوشته: می‌گویند یک مرد با صورتی نازیبا بعد از مرگش با خانم مریلین مونرو همنشین می‌شود. با شور و شعف می‌گوید: خدایا این پاداش کدام کار خوب من در دنیاست؟ ندا می‌رسد که ساکت باش مردک! این پاداش تو نیست، تو الان کیفر این بنده خدا به حساب می‌آیی.
 
به نوشته این طنز نویس: در همین راستا خبر رسید که محمدرضا رحیمی به دانشگاهِ ... عذرخواهی می‌کنم زندان اوین منتقل شد که به نظر می‌رسد بیشتر از آنکه با هدف کیفر معاون اول بهار اعمال شده باشد جهت سخت‌تر کردن شرایط زندان برای سایر زندانیان به کار رفته است. از داخل زندان اوین خبر می‌رسد که رعب و وحشت بر زندانیان مستولی شده و جمعی از محبوسین خواستار توقف هر چه سریع‌تر کمپین محاکمه احمدی نژاد شده‌اند.
خانواده های زیر خط فقر سه برابر شده اند
کارتون جواد تکجو، اعتمادزهرا علی‌اکبری در مقدمه مصاحبه ای در اعتماد پرسیده: نسبت رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی چیست؟ کدام یک در اولویت است؟ اگر سوال اساسی در دولت اصلاحات تقدم توسعه سیاسی بر اقتصادی یا بالعکس بود، در دولت بعدی سوال این بود که عدالت اجتماعی مقدم است یا رشد اقتصادی؟ کم نیستند شمار تحلیلگرانی با این اعتقاد که در دولت نهم و دهم هر چند شعارها حول محور عدالت اجتماعی می‌چرخید اما نه عدالت اجتماعی در عمل محقق شد و نه رشد اقتصادی اتفاق افتاد.
 
به نوشته این روزنامه: دولت دهم در حالی پاستور را تحویل دولتمردان فعلی داد که اقتصاد در حال تجربه رشد منفی بود و دو سال پیاپی حجم اقتصاد ایران به کوچک شدن رضایت داده بود. با این حال رصد اخبار نشان می‌دهد مساله فقر و عدالت و یارانه و... هنوز صدرنشین سخنرانی‌ها و مذاکرات و نشست و برخاست‌هاست. هنوز بخش عمده‌ای از وقت نمایندگان مجلس شورای اسلامی صرف مبحث پرداخت یارانه ٤٥ هزار و ٥٠٠ تومانی می‌شود و یارانه، دغدغه اول دولتمردان و جامعه است.
 
آرمان با نقل گفته های محمدحسین شریف‌زادگان، نخستین وزیر رفاه، که در دوره ریاست‌جمهوری محمد خاتمی به این سمت رسید نوشته که وی با استناد به آمارهایی که در سال ١٣٩١ برای تعیین خط فقر محاسبه شده است، می‌گوید که ۳۳ ممیز هشت درصد خانوارهای شهری و حدود ٤٠ درصد خانوارهای روستایی زیر خط فقر مطلق قرار دارند. وی سیاست‌های اجرایی را در سال‌های حضور دولت پیشین توزیع فقر می‌خواند و می‌گوید آنها معتقد بودند باید ابتدا درآمد توزیع شود و سپس رشد اقتصادی اتفاق بیفتد، از این رو اجرای این سیاست را در دستور کار قرار دادند و در عمل نه رشد اقتصادی اتفاق افتاد و نه عدالت اجتماعی محقق شد.
گلایه سعید مرتضوی
اعتماد در سرمقاله خود با اشاره به توجیه مرتضوی در مورد تخلف خود در اشغال ریاست سازمان تامین اجتماعی با وجود حکم دیوان عدالت اداری نوشته: واقعیت این است که برخی افراد گمان می‌کنند عدم رعایت قانون در ایران ناشی از ناآشنایی مدیران با حقوق است، در حالی که تجربه سال‌های گذشته نشان می‌دهد، که برخی افراد با آشنایی نسبی با حقوق به‌جای رعایت قانون کوشیده‌اند که آن را به نحو «قانونی» دور بزنند!
نویسنده با اشاره به این که دور زدن قانون که در امور شرعی به کلاه شرعی معروف است پیشینه‌ای به قدمت تاریخ حقوق و شرع دارد. آنان که به یاد دارند می‌دانند که برخی افراد برای آنکه متهم به رباخواری نشوند، به‌جای مبلغ ربا یک قوطی کبریت را به همان قیمت می‌فروختند. مثلا اگر یک میلیون قرض می‌دادند تا در پایان سال ٥/١ میلیون بگیرند، همزمان با پرداخت یک میلیون تومان یک قوطی کبریت هم به قیمت پانصد هزار تومان می‌فروختند می‌شد ٥/١ میلیون تومان!
 
مقاله اعتماد بدین جا رسیده که: هرکس را وقتی می‌توان محاکمه کرد که مرتکب نقض قانون شود. طبیعی است برای او پرونده کیفری باید باز شود و با صدور کیفرخواست راهی دادگاه شود. تمام معاونان و شرکای جرم نیز باید در پرونده بیایند. خب اگر کسی در گذشته و به صورت آشکار قانون را نقض کرده ولی به عنوان متهم معرفی نشده است، در این صورت با یک ضعف دیگر مواجهیم که چه بسا مهم‌تر از تخلف دولتی‌هاست و آن عدم نظارت بر افراد متخلف است.
شانس در امور
کارتون احمدعربانی، قانونشهرام شهیدی در ستون طنز شهروند نوشته : گمشده امروز ما عالیجناب سپید، برف است. حالا مدعیان فمنیسم به ما خرده نگیرند چرا برف عالیجناب است. اولا عالیجناب زن و مرد ندارد و به هر دو اطلاق می‌شود و این واژه تا این لحظه تفکیک جنسیتی نشده. بعدش هم وقتی می‌گویید خورشیدخانوم، اگر به برف هم بگوییم آقابرفه زیاد ضد فمنیستی نیست. چون گرمای ایشان فورا وجود برف را ذوب می‌کند. خدایی‌اش این نگاه را اگر در شبکه‌های اجتماعی عرضه کرده بودم الان کلی لایک داشت!
 
این طنزنویس افزوده: از آن‌جا که گویا برف هم مانند برخی مقامات قهر سیاسی نموده پیشنهاد می‌شود یک مذاکره منجر به مراسم آشتی‌کنان بین ایشان، ننه سرما، عمونوروز، بابانوئل، یکی از آدم برفی‌های متنفذ و یکی از مقامات، تحت عنوان مذاکرات ١+٥ برگزار شود تا موضوع حل‌وفصل شود. می‌بینید این‌جا هم ننه‌سرما نقش کاترین اشتون را دارد. یعنی ما نمی‌گذاریم به فرهنگ ما بگویند مردسالار و در مذاکرات داخلی‌مان هم یک نقش پررنگ به بانوان می‌دهیم. حتی اگر شده این نقش نمایشی باشد!
 
در انتهای طنز بی قانون آمده:در کشوری که امورات مملکت براساس شانس و اقبال می‌چرخد، مثلا باید شانس بیاوری صبح اتوبوس خالی گیرت بیاید یا شانس بیاوری مدیرت بی‌دلیل از کار اخراجت نکند و خوش اقبال باشی که دزد بهت نزند و تصادف نکنی و مورد سرقت واقع نشوی و گروگان نگیرندت و شانس بیاوری ماشینت بنزین کمتری بسوزاند که دچار بنزین‌ هزار تومانی نشوی و ... بهتر است برای بارش برف هم از شانس تقاضا کنیم بیاید. شانس که بیاید برف هم خودش دوان دوان خواهد آمد.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۶
Omide por jalal - لس‌انجلس، ایالات متحده امریکا
روزنامه اعتماد در گزارشِ زهرا علی‌ اکبری نوشته است که خانواده‌های زیر خطِ فقر ۳ برابر شده اند ! بهمن ، ماهِ پیروزیِ منجلابِ اسلامی مبارک !
‌سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۲
۵۴
داریوش پرویزی - شیراز، ایران
دماغتو عشقه فکاهی.خداییش اگر مدیر دولتی نبودی حتما مهرام مدیری ازت استفاده میکرد
‌سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۳
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.