بررسی روزنامههای صبح تهران؛ سه شنبه ۱۴ بهمن
رأی دهید
روزنامه های امروز تهران در چهارمین روز از دهه سالگرد انقلاب، در گزارش ها و مقالات خود از سی و شش سال پیش یاد کرده اند. ادامه چالش های مخالفان و هواداران دولت، پی آمدهای محکومیت معاون اول دولت سابق و نامه هایی که بین او و احمدی نژاد تبادل شد، از دیگر مطالب این روزنامه هاست.
آلودگی هوای مناطق مختلف و سالمرگ احمد بورقانی روزنامه نگار و مدافع حقوق مدنی و سووال های تازه نمایندگان مخالف دولت از وزیران به ویژه وزیر خارجه نیز موضوع ده ها گزارش و مقاله در روزنامه های امروز است.
مردم لغو تحریم می خواهند
تیتر و عکس صفحه اول دنیای اقتصادکیهان روزنامه تندرو صبح از اصلی ترین موضوع مخالفت های خود با مذاکرات هسته ای کمی فاصله گرفته و در گزارش اصلی امروز خود ادعا کرده که انتظار مردم از توافق هسته ای لغو کامل تحریم هاست. این تیتر که بر پایه هیچ نظرسنجی و یا مصاحبه و اظهار نظری از جانب مردم نیست، از انتقادهای چند روز گذشته کیهان و دیگر نشریات تندرو نسبت به توافق ژنو خالی است.
مردم لغو تحریم می خواهند
کیهان در روزهای گذشته همصدا با گروه های تندرو این شعار را برای خود برگزید که مقاومت در برابر آمریکا و خودداری از توافق با غرب بخشی از آرمان های جمهوری اسلامی است و دولت نباید به خاطر وضعیت اقتصادی از آن ها صرفنظر کند.
در پایان گزارش اصلی امروز کیهان آمده هیات مذاکره کننده باید بر لغو تحریم ها تاکید کند و نه تعلیق آن ها و در ضمن تحریم ها نباید تفکیک شوند به تحریم های شورای امنیت و تحریم های به دستور رییس جمهور آمریکا و تحریم های وضع شده توسط کنکره بله باید همه آن ها لغو شود.
حسن وزینی در سرمقاله ایران روزنامه دولت مخالفان را از منتقدان جدا کرده و نوشته: شرط اصلی انتقاد، دارا بودن زبان ادب و ارائه راهکار است. اما متأسفانه برخی مخالفان منتقد نما نه تنها به این اصول معتقد نیستند بلکه در این پوشش دیدگاه شکست خورده سابق خود را بزک می کنند و چون جرأت ندارند به مردم بگویند که نتیجه دیپلماسی آنها، پرهزینه شدن فعالیتهای هستهای، عقب ماندن کشور در منطقه، قفل شدن بسیاری از مناسبات بینالمللی کشور و افزایش فشارهای اقتصادی است، تمام تلاش خود را برای تخریب و مشوه جلوه دادن دیپلماسی اعتدال به کار گرفتهاند.
به نوشته این مقاله: این مخالفان تاکنون کمترین سخنی در باب تبعات تحریم و عقبماندگی اقتصادی و تأثیر آن بر زندگی مردم نگفتهاند. و اینان خود را مانند صاحبان کشوری میدانند که دیگران در آن نه حقی دارند و نه جایی دارند. آنها در این توهماند که مالک این سرزمیناند. به خیال آنها اگر دیپلماتی مذاکره میکند به اصطلاح در جاده پرپیچ و خم رانندگی میکند باید بیش از آنکه حواسش به ترمز و فرمان باشد، حواسش به بهانهجوییهای آنها باشد و دولت نیز وظیفهای ندارد جز آنکه هر روز املای آنها را انشا کند.
دربست لاویچ
دربست لاویچ
پیمان مقدم در ستون طنز روزنامه ایران نوشته: تا چند روز پیش خیلی از ایرانیها شاید نمیدانستند لاویج کجاست اما حالا این دهستان و جنگلهای زیبا به قلب مناقشات سیاسی و دیپلماتیک کشور راه یافته است. البته لاویج تقصیر ندارد. مقصر جناب ظریف هستند که گاهی برای استراحت و احتمالاً بهره بردن از آب گرم سری به لاویج میزند. ایشان باید شبانه روز ۲۵ ساعت سر کار باشند و از ساختمان وزارت خارج نشوند، البته باز خدا را صد هزار بار شکر که به لاویج میروند، اگر زبانم لال به جنگلی در یک کشور خارجی میرفتند چه مصیبتی درست میشد.
طنزنویس از قول عموجان دلواپس خود نوشته: «کارنامه جناب ظریف به قدر کفایت مسأله دار هست، فقط عسل لاویج را کم داشت. این دیپلماتهای اعتدالی آنقدر کار میکنند خسته نشوند! اگر قرار باشد به درد مردم رسیدگی کنند، دیسک کمر شان عود میکند اما هنگام پیاده روی با کری که میشود شق و رق قدم برمیدارند بعد هم میگوییم چرا، ما را به عقل سالم حواله میدهند. این بود اعتدال؟»
نویسنده ستون مکاشفه روزنامه ایران جواب داده: والله تقصیر شما نیست عموجان بد عادت شدهاید. باورتان نمیشود آن مرد که شبانه روز در سفرهای استانی و فرا استانی بود رفته است. همان سفرهایی که در آن هزاران مصوبه تصویب میشد و بودجه عمرانی مملکت را بیحساب و کتاب پخش و پلا میکرد. هنوز انتظار دارید دولت همین طور دور ایران را بچرخد و کلنگ به زمین بکوبد، پولش از کجا بیاید هم مهم نیست.
کارت زرد همان سبز است
کارتون محسن ایزدی، بی قانون
کارت زرد همان سبز است
احسان بداغی در ابتدای مصاحبه ای که با یک نماینده مجلس در اعتماد انجام داده نوشته: بعد از افشا شدن تخلفات مالی دو نماینده تهران در مجلس که منتهی به حکم انفصال دایم آن ها شده است دنبال گفتگو با جواد کریمی قدوسی و ابراهیم آقامحمدی. کریمی قدوسی حاضر به گفتوگو با اعتماد نشد اما ابراهیم آقامحمدی در حاشیه جلسه علنی مجلس از طرح ۱۳ نماینده درباره دولتمردان دارای تابعیت دوگانه سخن گفت.
خبرنگار اعتماد از آقامحمدی نماینده مخالف دولت سووال کرده: دولت مکررا موضوع تذکر شما و ١٢ نماینده دیگر درباره حضور افراد دو تابعیتی در دولت را تکذیب میکند. نماینده پاسخ داده: کارت زرد یک نوع تابعیت موقت است. خبرنگار پرسیده: منظورتان همان کارت سبز یا گرینکارت است؟ بله. گرین کارت یک نوع تابعیت است.
نماینده تندرو مجلس ضمن تایید این که از نظر وی گرین کارت همان تابعیت دوگانه است گفته: ببینید کسی که مورد اعتماد کشور دیگری میشود، آن هم در این حد، باید در حساسترین جایگاهها قرار بگیرد؟ یعنی به نظر شما این تحقیر حاکمیت خودمان نیست؟
خبرنگار توضیح داده که این سووال را دولت باید جواب بدهد و او گفته: نه، شما این را در مصاحبه بیاور که آیا این تحقیر نیست؟
آقامحمدی در پاسخ این سووال که تعداد این افراد چقدر است و شما روی چند نفر این ظن و گمان را دارید؟ گفته دو سه نفر هستند. البته تا جایی که من اطلاع دارم. خبرنگار پرسیده در چه سطوحی هستند؟ معاون وزیر هستند، مدیرکل هستند یا مثلا عضو کابینه؟ و پاسخ شنیده: بالاخره آن چیزی که در دولت است، دو سه نفر هستند. یعنی در خود هیات دولت؟ من اطلاعی ندارم. یعنی شاید باشد اما من اطلاعی ندارم. به هر حال در مجموعه دولت هستند.
اهداف پشت پرده سوالکنندگان
اهداف پشت پرده سوالکنندگان
در روزی که روزنامه ها مملو از گزار ش ها و مقالاتی پیرامون سووال های نمایندگان مخالف دولت از وزیران است اعتماد گزارشی تهیه کرده از سووال هایی که اقتصادی هستند و در حاشیه آن نظر چند اقتصاددان را پرسیده. حسین راغفر گفته: به نظر میرسد در پس سوالات اقتصادی که برخی گروههای خاص در مجلس از وزرای دولت میپرسند، اهداف دیگری نهفته است. آنها میخواهند افکار عمومی به این نتیجه برسد که وزرای دولت یازدهم مقصرند و باید پاسخگوی وضع موجود باشند. برخی سوالات نیز واقعا مبنایی ندارد مثل پرسش درباره چرایی قدم زدن ظریف با وزیر خارجه امریکا.
به نوشته این اقتصاددان: مشکلات اقتصادی که در حال حاضر کشور با آن دست به گریبان است محصول سیاستهای دولت قبل است. دولتی که حالا معاون اول آن هماکنون محکوم به فساد و مجرم قضایی شناخته شده است و در طول دوره مدیریتش پولهای هنگفتی به برخی نمایندههای مجلس داده است، نمایندههایی که امروز به دلایل مختلف دولت را زیر سوال میبرند و با سوالات مختلف از وزرای کابینه سعی دارند سیاستها و تصمیمات دولتی را زیر سوال ببرند. این سوالات اقتصادی در راستای تضعیف دولت و زمینهسازی برای بازگشت تیمهای اقتصادی و سیاسی مورد نظر است.
عباس ابونوری در همین باره به اعتماد گفته: تحریمها و مشکلات فعلی اقتصاد، مسائل روز هستند که برخی نمایندههای مجلس با بیان آنها این گونه القا میکنند که برخی از به مسائل اقتصادی اشراف دارند و در حال رفع و رجوع مشکلات هستند. این امر به خوبی نشان میدهد که سوالات مطرح شده از وزرای کابینه چه وزرای اقتصادی چه وزرای دیگر کابینه مسائل بلندمدتی نیستند که بتوانند گرهی از مشکلات کشور باز کنند بلکه سوالات روزمرهای هستند که وقت وزیرا و مجلس را درگیر خود میکنند و نفعی برای ملت ندارند.
به نظر این اقتصاددان: سوالات ابتدا در گروههای کارشناسی مطرح و مسائل جزیی که تنها زمانبر هستند دیگر در صحن علنی مطرح نمیشوند. سوالاتی که در حال حاضر در مجلس مطرح میشود بیشتر سوالاتی است که جنبه شعارگونه دارد و برمبنای مسائل علمی نیست که در بلندمدت کارایی لازم را ندارد.
شوخی و گریز
تیتر و کارتون محمدطحانی، آرماناحمدشیرزاد نماینده پیشین مجلس در مقاله ای در آرمان نوشته: صحبتهای رئیس جمهور پیشین ایران باردیگر در فضای مجازی بازتابهای زیادی داشت. با این حال این صحبتها با آنچه در سالهای گذشته بیان میشد تفاوتی اساسی دارد. در آن زمان دکتر احمدینژاد رئیسجمهور کشور بود و پیامد صحبتهایش متوجه ملت بود اما امروز او در جایگاه سابق قرار ندارد و پیامد صحبتهایش برخلاف قبل تنها متوجه خود او و اطرافیانش خواهد بود.
شوخی و گریز
به نظر نویسنده: نمیتوان عدمحمایت احمدی نژاد از فردی که مرتکب تخلف شده را مورد انتقاد قرار داد بلکه باید وی را از این منظر تحسین هم کرد اما به نظر میرسد کنش و واکنش احمدی نژاد و رحیمی، نقطه پایانی باشد بر حیات جریان احمدینژاد و دیگر هیچ راه بازگشتی برای آنها باقی نگذارد. آقای احمدینژاد در آن زمان که بر سریر قدرت بود و همه نهادهای کشور از وی حمایت میکردند، به جوانمردی و اینکه از نیروهای خود تمامقد دفاع میکند معروف شده بود. نکته قابل توجه دیگر اینکه اظهارات رحیمی در مورد احمدینژاد به همان مسائلی برمیگردد که اصلاحطلبان در کارزار انتخاباتی سال ۸۸ عنوان میکردند.
این استاد اصلاح طلب دانشگاه در آرمان افزوده: اتفاقاتی که در روزهای اخیر بر سر موضوع محکومیت محمدرضا رحیمی رخ داده، شکست سنگین دیگری برای مجموعه اصولگرایان است بخصوص آنجا که آقای رحیمی از منابع مالی هنگفتی سخن به میان آورده که در اختیار ۱۷۰ کاندیدای اصولگرای مجلس هشتم قرار داده است. اینها مسائلی است که باید مشخص و روشن شود. تکتک جملاتی که آقای رحیمی در آن نامه گفته یا دروغ است که باید مشخص شود و یا سرنخهایی است که باید انتهایش آشکار شود. نباید از کنار این مسئله به راحتی گذاشت.
علی محقق در سرمقاله ابتکار با عنوان احمدی نژاد بدون رحیم و رحیمی تاکید کرده: تقریبا دیگر کمتر کسی در میل محمود احمدی نژاد برای بازگشت به قدرت تردید دارد. او دو روز پیش سایت رسمی خود را با تبلیغات فراوان و عکسی با لبخندی بزرگ راه اندازی کرد.همزمان صفحات شخصی او در گوگل پلاس و اینستاگرام راه اندازی شد. احمدی نژاد که انگار نتوانسته بیشتر از دو سال دوری از سیاست و تریبون را تحمل کند،
نویسنده در تشریح دوره های مختلف هشت سال صدارت احمدی نژاد مهمترین ضلع مثلث احمدی نژادی را، از سالهای میانی تا پایان دولتش، حلقه اسفندیار رحیم مشایی و نزدیکان او دانسته و نوشته این حلقه که بعدها از سوی منتقدین جریان انحرافی نام گرفت تا انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ و واپسین روزهای دولت دهم، همه کاره پاستور و احمدی نژاد بود.
مقاله ابتکار طیف و ضلع دوم یاران محمود احمدی نژاد را کسانی دانسته که کجدار مریز می کردند و در طول پنج سال پایانی دولت محمود هم جام قدرت اسفندیارنشان را میخواستند و هم زلف جناح پیشین خود را رها نمیکردند. شاید بتوان محمدرضا رحیمی را برجسته ترین چهره این ضلع از مثلث اطرافیان احمدی نژاد دانست.
و سرانجام مقاله ابتکار از طیفی می نویسد که در موسم هرانتخاباتی اصرار دارد که حساب دخل و خرج سیاسی و قدرت طلبی خود را از جناح سنتی اصولگرا جدا کند و احتمالا در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده آنها تنها راه پیش روی خود را در این میبینند که بار دیگر تخم مرغ های خود را در سبد احمدی نژاد بگذارند.
انحلال اینترپل
گرانی دارو و بیمارستان - کارتون فیروزه مظفری، اعتماد
انحلال اینترپل
شهرام شهیدی در ستون طنز شهروند یک برنامه تلویزیونی را مجسم کرده است که در ابتدایش اعلام می شود که امروز با میزگرد تخصصی موضوع بازگشت عتیقهها در خدمت تان هستیم.
آقای کارشناس: حیف که مدیریت جهان را به ما نمیسپارند. بنابراین از آنان که اعلام کردند بهزودی بازمیگردند و همه میدانیم برنامهشان مدیریت کردن جهان است، درخواست دارم به محض جلوس بر صندلی مدیریت ارشد جهانی، فورا پلیس اینترپل را منحل کنند. انحلال پلیس اینترپل که از انحلال سازمان عریض و طویل برنامه و بودجه سختتر نیست؟ بعدش هم این پلیس بینالمللی با این همه دبدبه و کبکبه و اولدروم بولدوروم ضعیفترین عملکرد را دارد.
آقای مجری: چرا اون وقت؟
آقای کارشناس: خب این اینترپل از پس برگرداندن یک بازیکن ساده فوتبال و اعزامش به پادگان برنمیآید، بعد میخواهد اشیای عتیقه و دلالان خریدار آثار باستانی و کارتلها و مافیاهای مواد مخدر و قاچاق را در ایتالیا و کلمبیا و این ور اونور دستگیر کند؟
آقای مجری: البته یک لطیفهای هست که میگه یک نفر میگفت چرا من برنده بلیت بختآزمایی نمیشم؟ یک نفر بهش گفت آدم حسابی اول برو بلیت بختآزمایی بخر بعد طلب برنده شدن بکن!
آقای استاد: حالا چرا به این سرباز فراری بند کردهاید؟ خاوری راست راست در کنار آبشار نیاگارا قدم میزند و با پرنده و چرنده عکس سلفی میاندازد و اینترپل بیاینترپل، آن وقت شما بند کردهاید به مهرداد پولادی؟
آقای کارشناس: آسیاب به نوبت. فعلا موضوع سرباز فراریها مهمتر است. بنده طی این مدت به خیلی از موارد پی بردم که...