بررسی روزنامههای صبح تهران؛ چهارشنبه ۸ بهمن
رأی دهید
روزنامه های امروز صبح تهران نشان از بالا گرفتن اختلافات بین گروه های حامی دولت و تندروها دارند که با اعلام محکومیت محمدرضا رحیمی معاون اول رییس جمهور با شدت بیشتری بر مخالفت های خود با مذاکرات هسته ای و اداره کشور افزوده اند.
در این زمان آلودگی شدید هوای شهرهای کشور هم بر گرفتاری ها افزوده و خبر از وضعیت اضطراری در شهرها می دهد.
اعتراض به سلطه برج سازان
اعتراض به سلطه برج سازان
تیتر و عکس صفحه اول ابتکاردر حالی که هوای شهرهای تهران و چند شهر بزرگ دیگر باز به شدت آلوده شده است روزنامه های مختلف در گزارش های خود از این آلودگی ها نوشته اند و محبوبه شعاعی در گزارش اصلی قانون که با عکس هایی از تظاهرات مردمی علیه هوای آلوده نوشته: رشد عجیب و غریب برج سازی های مسکونی و تجاری تهران طی دهه های اخیر که تخریبهای علنی و پنهان باغات و محیط زیست شهری را نیز سبب شده است، دیروز جمعی از فعالان محیط زیست را مقابل ساختمان شورای شهر تهران در خیابان بهشت کشاند تا بهصورت رسمی به روند ساخت و سازها اعتراض کنند.
به نوشته این گزارشگر: آنها معتقد بودند ساخت وسازهای تهران لجام گسیخته و تنها با نگاه درآمدزایی بوده و نتیجه آن رشد ناموزون شهر، تخریب باغات و از بین رفتن فضاهای تنفسی شهر بوده است. موضوعی که با گذر از خیابان های مهم شهر و اتوبان های شرقی و غربی تهران و دیدن برج های سر به فلک کشیده می توان به وضوح دید. این اعتراض، در حالی انجام شد که همزمان جلسه علنی شورای شهر تهران نیز در حال برگزاری بود و اعضای شورای شهر واکنشی به آن نشان ندادند تا ابهامات ساختوسازهای شهری تهران و آثار سوء آن بیشتر شود.
گزارش قانون نشان می دهد: نوشته های روی پلاکاردها آنقدر بزرگ است که نیاز به دقت زیادی نیست؛ «نفس کشیدن حق من است»، «تراکم فروشی= گرانی زمین و مسکن»، «چنارستان ولیعصر یا برجستان ولیعصر؟»، «ائتلاف اصولگران و اصلاح طلبان برای شهر فروشی»، «مستضعفین و فقرا وارد نشوند، شهر در قرق سرمایه داران است».
یادگاران ملک عبدالله
یادگاران ملک عبدالله
قاسم نیک جو در سرمقاله مردم سالاری به بررسی سال های ملک عبدالله پرداخته و نوشته: اگر بخواهیم مدیریت اقتصادی او را برای کشورش و مردمش ملاک قرار دهیم و آن را با نحوه مدیریت اقتصادی دولت قبلی مقایسه کنیم، باید گفت او کشور عربستان را با ذخیره ارزی صفر تحویل گرفت و الان با ۸۰۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی (که بعد از چین بیشترین حجم ذخیره ارزی در دنیا را دارد) تحویل برادرش داد. در این ده سالی که قیمت نفت بالا رفته بود او دلارهای نفتی را ذخیره کرد و جالب اینجا است که در همین سالها در ایران، دولتی بر پا بود که درآمد سرشار نفت بالای صد دلار را با سوء مدیریت خود بر باد داد!
نویسنده به یاد آورده که: عبدالله، میزان ظرفیت پذیرایی از حجاج را با توسعه حرمین شریفین و ساخت هتلهای زیاد دو برابر کرد و توانست از درآمدهای سرشار توریستی منبع قابل اتکا و پایداری برای اقتصاد کشورش به ارمغان بیاورد؛ در حالی که در همان سالها دولتمردان سابق یکی - یکی قراردادهای مهم تولید نفت با شرکتهای بزرگ و صاحب تکنولوژی نفتی را کنسل میکردند و به مردم میگفتند که قرارداد بستن با آنها استعماری است و استقلال کشور را به خطر میاندازد و به جای آن یکسری شرکتهای چینی بیکیفیت را جایگزین کردند که حتی نتوانستند یک فاز گازی پارس جنوبی را تکمیل کنند.
در ادامه مقایسه ملک عبدالله با دولت سابق ایران در سرمقاله مردم سالاری آمده: عربستان در طول ۱۰ سال گذشته قراردادهای مهمی را با کمپانیهای بزرگ دنیا بسته بود و توانست به صورت کاملا متهورانهای تولید نفتش را افزایش دهد و حجم بالایی نفت در قیمت بالای ۱۰۰ دلار فروخت و ذخایر ارزیش را پرکرد. شاید ملک عبدالله میدانست که با وجود رشد تکنولوژیهای نفت شل و رشد سرسام آور تکنولوژی تولید برق از انرژی پاک دیگر قیمتهای بالای ۱۰۰ دلار به خاطرهها میپیوندد و در کتابهای تاریخ باید آن را جستجو کرد.
آزادسازی کوبانی مقدمه سهمخواهی ها
آزادسازی کوبانی مقدمه سهمخواهی ها
محمدعلی دستمالی در مقاله ای در شرق با اشاره به اهمیت آزاد شدن کوبانی از رنج داعش نوشته: اما این مساله، ابعاد سیاسی عمیق دیگری نیز دارد که شاید بخشی در پیام ویژه «مسعود بارزانی» رییس اقلیم کردستان عراق باشد که ضمن تشکر از نیروهای پیشمرگه اعزامی از اقلیم و نیروهای مدافع کُرد سوری، اعلام کرد این پیروزی بزرگ در کنار تلاش مدافعان کُرد سوری و عراقی، مرهون زحمات و همراهی ترکیه و ائتلاف بینالمللی ضدداعش است.
به نوشته این مقاله: بهعبارتی روشن در حوزه رقابتی کوبانی، شاهد رقابت دوقطب متفاوت و مخالف هستیم: در یکسو پکک و نهادهای اقماری آن قرار گرفته که اعضای کُرد عراقی، سوری و ترکیهای خود را در کوبانی به جنگ داعش فرستاد و در سوی دیگر نیز نیروهای پیشمرگه تحت امر مسعود بارزانی و ارتش آزاد سوریه قرار دارند. از آنجایی که نیروهای پیشمرگه و ارتش آزاد، با هماهنگی و مجوز ترکیه وارد کوبانی شدند، این پیروزی، در عینحال، ظفر ارزشمندی برای اربیل و آنکارا نیز هست. اما این، همه ماجرا نیست.
مقاله شرق با بررسی دیدگاه دولت اردوغان در ترکیه که تحمل مذاکره با دولت بشار و همین طور دولتی کرد در حاشیه مرزهایش را ندارد نوشته: ترکیه نیز قصد دارد بهمنظور حفظ منافع خود در حوزه اقتصادی مرتبط با نفت و بازار مصرف بزرگ اقلیم، از احزاب وابسته به بارزانی در شمال سوریه حمایت کند و هم اینکه مجبور است بازی را به گونهای پیش ببرد که پکک در شمال سوریه صاحب یک قلمرو جغرافیایی دارای ساختار سیاسی رسمی نشود. اکنون باید دید طی هفتههای آتی رقابت این گروهها تا چه اندازه عمق پیدا میکند و ترکیه بهمنظور حفظ موازنه در شمال سوریه، چه راهی را در پیش میگیرد.
انتقاد کنید جواب نمی دهم
تیتر و عکس منصوره فردوسی جاه، اعتماداعتماد در صدر گزارش های خود مصاحبه ای دارد با جواد ظریف وزیر خارجه که مهشید ستوده در مقدمه آن نوشته: همانی است که فکرش را میکنی. خسته است اما هنوز هم لبخند همیشگیاش را دارد. وزیری که این روزها بسیاری به حضورش میبالند و بسیاری چشم دیدن موفقیتهای بیشمارش را ندارند، امیدوار است. امیدش یک امید تسلیم شده نیست، یک امید همراه با قاطعیت است.
انتقاد کنید جواب نمی دهم
به نوشته این گزارشگر: ظریف در عین اینکه به حصول توافق نهایی امیدوار است اما همه تاکیدش بر این است که طرف مقابل باید اراده داشته باشد. میگوید اگر آنها هم اراده سیاسی پیدا کنند حتی زودتر از ٢٢ بهمن هم میتوان به توافق رسید. از کلیاتی میگوید که دو طرف به آن رسیدهاند و جزییاتی که دو طرف مشغول بحث و تبادل نظر در مورد آن هستند. گفتوگو آن هم بر فراز ابرها با وزیری که ٢٤ ساعت پشت سر هم دیدار داشته است ویژگیهای خاص خود را دارد.
اعتماد در سرمقاله خود به حملات شدید اقلیت مجلس و کارشکنی هواداران دولت پیشین در کار این دولت اشاره کرده و نوشته: این ها کسانی هستند که هشتسال مملکت را با فاجعه روبهرو کردند و صدها میلیارد دلار را دود کردند و هوا فرستادند و بخش باقیمانده آن را هم از طریق فساد نابود کردند، این تناقضات چیزی جز سقوط تحلیلی و بیتوجهی به منافع ملی را نمیرساند. ریشه مخالفتها با مذاکرات، نه در خطای راهبردی یا تاکتیکی مذاکرات است، بلکه ریشه اصلی در خطر قرار گرفتن تداوم اقتصاد سیاه است.
به نوشته این روزنامه: هشت سال کشور را دچار بحران و بدبختی کردند، آیا منصفانه نیست که اجازه داده شود، حداقل به همین مدت کشور بر روی ریل آرامش و عمران و آبادانی قرار گیرد؟ جوانان این کشور هم حق بهرهمندی از شغل و رفاه و آسایش را دارند. قطعا میتوان مذاکرات و روند آن را نقد کرد ولی نه با ضربالمثلهایی که نشاندهنده عمق ضعف و خودکمبینی افراد در برابر غرب است.
اعتماد در نهایت نوشته: تحلیلها علیه مذاکرات هسته ای، فرد را به یاد رفتارهای رییس دولت سابق میاندازد که از یک سو برای مدیریت جهانی قد علم کرده بود و از سوی دیگر در برابر کوچکترین علامت از سوی دیگران خود را گُم میکرد و هیجان زده میشد!!
کارزار ضد اخلاقی
کارزار ضد اخلاقی
محمد نوری در سرمقاله روزنامه ایران به بررسی شرایط سیاسی داخلی کشور پرداخته و نوشته: جبهه مهاجم از همان متدها و تاکتیکهای ایدئولوژیک برای بدنامسازی دولت اعتدال بهره جست که چپگرایان دهه ۶۰ برای تخریب چهره رهبران انقلاب به کار بستند. توسل به عناوینی مثل لیبرال، غربزده، ضد انقلاب، سازشکار و… هر کدام بخشی از این سناریو تخریب چهره دولت را شکل میدهد.
به نوشته روزنامه دولت: در روزهای اخیر به نظر می آید این جنگ حیثیتی علیه دولت ابعادی گسترده تر یافته است. سناریوی این جنگ بر دو پایه نوشته شده: در یک سو تلاش می شود تا در گرماگرم مذاکرات هسته ای عرق و علایق ملی و میهنی تیم دیپلمات های روحانی زیر سوال برده شود و در سوی دیگر سوابق و صلاحیت های سیاسی و دینی مشاوران و معتمدان رئیس جمهور به چالش کشیده شود.
سرمقاله روزنامه ایران بدان جا رسیده که: این کارزار ضد اخلاقی را طیفی از تندروها پیش میبرند که متحد دولت پیشین و شریک قدرت آن بودند و دور از انتظار نبود که با گشوده شدن پرونده مفاسد و سوءاستفاده دولت پیشین و زیر سؤال رفتن عملکرد و سوابق متحدان آن، جنگی تازه در فضای سیاسی ایران پا بگیرد.
یک نمونه از مدیریت شتابزده
یک نمونه از مدیریت شتابزده
مصطفی عابدی در سرمقاله شهروند به شرایطی پرداخته که بعد از اعلام محکومیت معاون اول رییس جمهور سابق بر کشور حاکم شده است و نوشته: هر گروهی درصدد آن است که از رحیمی تبری بجوید و رحیمی را همچون توپ به زمین دیگری بیندازد. ولی به نظر میرسد که مسایل مهمتر از این پرونده فساد هم هست که باید مورد توجه قرار گیرد، و اتفاقاً ریشه آنها نیز به همان تاریخی بازمیگردد که این نوع فسادها ریشه دواند و شکل گرفت.
نویسنده این مقاله به یادآوری پروژه معروف به مونوریل پرداخته که در زمانی که احمدی نژاد شهردار تهران به سرعت برق تصویب شد و پایه های آن هم در میدان صادقیه نصب شد اما پس از رفتن احمدی نژاد از شهرداری این طرح غیرکارشناسی تشخیص داده شده و متوقف گردید و پایههای عظیمی که برای آن احداث شده بود، برچیده شد. شاید اگر وی به ریاست جمهوری نمیرسید و همچنان در شهرداری تهران میماند، امروز با شهر عجیب و غریبی مواجه بودیم.
مقاله شهروند به یادآورده که در زمانی ریاست جمهوری احمدی نژاد بهرغم برچیده شدن مونوریل در تهران آن دولت دست از مونوریل برنداشت و در قم و کرمانشاه نیز این پروژه را تصویب کرد. این یعنی اتلاف منابع عظیم اقتصادی کشور. که قطعاً در اجرای آن نیز مبالغ بیحد و حصری فساد رخ داده ولی مهمتر از فساد، بیفایده بودن اینگونه طرحهاست که پس از هزینههای فراوان و تخریب محیط شهری، و بهم زدن روح و روان مردم، نهتنها فایدهای از این سازههای سیمانی عظیم برده نشد، بلکه هزینههای بیشتری صرف تخریب آنها میگردد. ای کاش حداقل اجازه میدادند که چند نمونه از این پایهها بماند تا بهعنوان نمادی از کارهای غیرکارشناسی و فسادانگیز در شهر دیده شود و از خاطره مردم حذف نشود. مانند دیوار برلین.
یک آرزوی محال
کارتون محسن ظریفیان، قانونمریم جمشیدی در مقاله ای در فرهیختگان نوشته: گاهی در برخی نشستها و برنامههایی که مسئولان و مدیران ارشد کشور با اهالی رسانه برگزار میکنند، مطالبی به صورت مستند مطرح میشود که دانستن آنها موجب تکدر خاطر میشود. در جدیدترین نمونه آن، چند روز پیش، وزیر بهداشت و درمان نشستی با مدیران رسانهها به زبان آمار و ارقام نکاتی را در مورد وضعیت بهداشت و درمان کشور بیان کرد که بهقدری قابل تامل بود که توانست آن همه خبرنگار را که متعلق به تمام طیفهای سیاسی بودند، بیش از یک ساعت شنونده و میخکوب بر صندلیها نگه دارد.
یک آرزوی محال
به نوشته این گزارشگر: آماری که برگرفته از دادههای بانک جهانی در سال ۲۰۱۴ بود و به مقایسه وضعیت ایران با سایر کشورهای خاورمیانه در ابعاد مختلف پزشکی و بهداشتی میپرداخت. از جمله این موارد، اینکه شاخص امید به زندگی در ایران هفتاد و سه ممیز هفت است که رتبه دوازدهم را به خود اختصاص داده و در کشورهایی نظیر قطر، ترکیه و سعودی بالاتر از این هاست. البته عمر مفید در ایران ۶۳ ممیز نه سال است یعنی عمری که فرد در سلامت کامل بهسر میبرد و به دلایل دیابت یا انواع سکته، خانهنشین و دچار زندگی نباتی نشده است.
به گزارش فرهیختگان در همان سخنرانی آماری دیگر در مورد تعداد پزشکان کشور نسبت به جمعیت اعلام شد که از قطر، گرجستان، آذربایجان، لبنان، مصر و سوریه کمتر است و مهمترین تهدیدات اجتماعیای که نخبگان و کارشناسان مسائل اجتماعی برای جامعه لمس میکنند شامل بیکاری، بیعدالتی و نابرابری اجتماعی، افول سرمایه اجتماعی و اعتیاد است.
علت قطع فیسبوک و اینستاگرام
کارتون نعیم تدین، شهروندآیدین سیارسریع در سرمقاله بی قانون ضمیمه طنز روزنامه قانون اشاره کرده دیروز در حدود ۴۰ دقیقه اینستاگرام و فیس بوک از دسترس خارج شده بودند و متعاقبا تعداد زیادی از ایرانیها به مدت ۴۰دقیقه از کار بیکار شده بودند و از زبان کارشناسان دلایل این از کار افتادگی را تشریح کرده است. اول از همه دسیسه غرب.
علت قطع فیسبوک و اینستاگرام
دسیسه غرب دلیل نمی خواهد که الان شما این زیر دنبال دلیل و برهان میگردید. شما باید بدانید همیشه علت همه نقایص، ناکامیها و شکستها از جا نیفتادن آبگوشت حاج خانمها تا کور شدن اجاق حشمت آقاها دسیسه غرب است. فیسبوک و اینستاگرام هم مال غربیهاست.
به نظر این طنز نویس علت دیگر این که: شنیدهها حاکی از آن است که صبح دیروز محمد قوچانی برای دیدار با مارک زاکربرگ به دفتر فیس بوک رفته است. دیوانعالی امریکا هم پیش خودش فکر کرده و گفته نکنه قوچانی یه موقع خدای نکرده سردبیر فیس بوک بشه! بعد هم برای پیشگیری از هرگونه خطر احتمالی فیس بوک را به مدت ۴۰ دقیقه توقیف کرده است. بعد از رفع نگرانیها فیس بوک رفع توقیف و زاکربرگ هم با وثیقه ۱۰۰ میلیونی آزاد شد.
اما نکته اصلی این که فیسبوک و اینستاگرام بر اثر روشنگریهایی که ما انجام دادهایم دیروز صبح به اشتباهات خود پی بردند و اقدام به تعطیلی خود کردند. برای این ادعا سند هم داریم. خود فیس بوک در مدتی که بالا نمیآمد روی صفحهاش جمله ای مینوشت که طبق ترجمه نیروهای دلسوز و متعهد ما یعنی شرمنده! من تا امروز بعضی راهها را اشتباه میرفتم.