گذشت دختر از پدر
رأی دهید
فرهیختگان : یک مرد میانسال که در توهم مخدر شیشه همسرش را مقابل چشمان فرزندانش کشته بود، با اعلام رضایت اولیای دم دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
دختر 15 ساله قربانی در دادگاه گفت: «با قصاص پدرم وضع زندگی من و برادرم بدتر میشود به همین خاطر از خون مادرم گذشت میکنم.» نیمهشب یکم شهریور 90 به افسر نگهبان کلانتری 108 نواب خبر رسید زن 38 سالهای به نام مهناز در خانهاش کشته شده است. با اعلام این خبر پلیس به قربانگاه رفت و با پیکر خونین زنی 38 ساله که با ضربههای متعدد چاقو از پا درآمده بود، روبهرو شد. شوهر 42 ساله این زن به نام محسن در حالی خونسرد در گوشه اتاق نشسته بود که پسر هشت ساله این زوج هم زخمی شده بود. در آن بین محسن لب به بیان حقیقت گشود و به کشتن مهناز و زخمی کردن پسر خردسالش اعتراف کرد.
محسن پس از بازداشت در بازجوییها گفت: «من راننده اتوبوس هستم. مهناز هم کارمند بود و زندگی بدی نداشتیم تا اینکه به دام کراک و شیشه افتادم. از وقتی معتاد شدم زندگیام سیاه شد و مدام با زنم درگیر بودم. مهناز خیلی تلاش کرد تا اعتیادم را ترک کنم اما به هدفش نرسید. زنم به اجبار و بهخاطر آینده دو فرزندمان با من زیر یک سقف زندگی میکرد. اما این اواخر از اعتیاد من به ستوه آمده بود و مدام سرزنشم میکرد.»
محسن اضافه کرد: «نیمهشب که حال طبیعی نداشتم کنترل اعصابم را از دست دادم و جلوی چشمان دختر و پسرم با چاقو به جان زنم افتادم. در جریان درگیری، پسرم هم زخمی شد. زمانی به خودم آمدم که کار از کار گذشته بود.»
مستاجر محسن نیز در تحقیق محلی به پلیس گفت: «نیمهشب بود که جر و بحث مهناز و شوهرش را شنیدم. چند دقیقه بعد دختر محسن که به شدت گریه میکرد در اتاق ما را زد و کمک خواست. همان موقع با عجله به طبقه پایین رفتم و مهناز را غرق در خون دیدم. محسن تهدیدم کرد و اجازه نداد به زنش کمک کنم. میگفت اگر جلو بروم مرا هم با چاقو میزند. من هم وحشتزده به خانهام برگشتم و با پلیس و اورژانس تماس گرفتم.» محسن در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و با حکم قضایی به مرگ محکوم شد. این رای در شعبه 16 دیوان عالی کشور تایید شده و او در یکقدمی چوبه دار قرار گرفته بود که دختر 15 ساله محسن به نام ریحانه و پدر و مادر مهناز از خونخواهی گذشت کردند. به این ترتیب این مرد دیروز در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار مستشار از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد. دختر محسن گفت: «پدرم به خاطر مصرف شیشه، دچار توهم شده بود. او خیال میکرد شبها دزد به خانه ما میآید و با مادرم ارتباط دارد. او نیمهشب، من و برادر و مادرم را از خواب عمیق بیدار کرد و گفت دزد به خانه آمده است. مادرم تلاش کرد پدرم را آرام کند و توهم را از سرش بپراند. پدرم اما ناگهان چاقو به دست گرفت و مادر بیگناهم را کشت.» این دختر ادامه داد: «حالا با اعدام پدرم هیچ چیزی درست نمیشود و حتی وضع من و برادرم بدتر هم میشود. به همین خاطر من پدربزرگ و مادربزرگم را راضی کردهام تا از خون مادرم گذشت کنند.» سپس محسن در حالی که اشک میریخت پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: «تحت تاثیر مخدر شیشه، دچار توهم شده بودم. انگار دزدی ناشناس جلوی چشمان من رژه میرفت که چاقو به دست گرفتم. من تصور میکردم دزد را با چاقو زدهام اما وقتی به خودم آمدم فهمیدم زنم را کشتهام. حالا خیلی پشیمانم و از هیات قضایی تقاضا دارم تا در مجازاتم تخفیف قائل شود. در زندان مواد را ترک کردهام و قصد دارم زندگی آبرومندی برای دختر و پسرم فراهم و گذشته را جبران کنم.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. این مرد طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی به سه تا 10 سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم خواهد شد.
perser68 - فلوریدا - آمریکا
قابله توجه اونائی که اعدامو برای دیگران آرزو میکنن ، اونم با لذت و تراووش آبه دهن!!!! از این دختر یاد بگیرن!!! بسیاری از اعدامی ها فرزند دارن و اعدامشون نه تنها کمکی به کسی نمیکنه بلکه اوضاعه خونواده رو از اون چه که هست بدتر هم میکنه! اینهمه آخوند داریم که دارن برای اون مردم زحمت میکشن و این پدرو سالم به خونه بر میگردونن بالای سر بچه هاش!!! ننگ بر آخوند
یکشنبه 14 دي 1393 - 17:01
