راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل بیست و دوم (قسمت آخر) - پیش مصاحبه و مصاحبه اصلی

شراگیم زند

در این جلسه که در واقع آخرین جلسه ی آموزشی پناهجویی ما هست یاد میگیریم که چطور خود را برای پیش مصاحبه و مصاحبه ی اصلی آماده کنیم...
روال کار این است که هر پناهجویی به محض ثبت نام در دفتر آسام تاریخی را بعنوان تاریخ پیش مصاحبه دریافت میکند. این تاریخ میتواند از یکماه تا حدود یک سال و نیم بعد از ثبت نام در دفتر آسام متغیر باشد. توصیه ی من به شما این است که زیاد با فکر کردن به تاریخها اعصاب و روان خود را فرسوده نکنید...در ترکیه انقدر چیزهای دیگر روی اعصابتان خواهد بود که فکر کردن به تاریخها در برابرش خیلی لاکچری محسوب میشود.



شما در تاریخی که برای پیش مصاحبه تعیین شده است باید به دفتر UN مراجعه کنید. پیش مصاحبه هیچ استرسی ندارد و آنجا شما باید روی یک برگه ی A4 توضیح دهید که چرا از ایران خارج شده اید و پشت همان برگه توضیح بدهید که اگر برگردید ایران چه اتفاقی برایتان می افتد؟ همیشه موقع پیش مصاحبه مسئولین توصیه میکنند که روده درازی نکنید و زندگینامه ننویسید و فقط در یک یا دو پاراگراف توضیح بدهید که داستان چیست...حواستان باشد که هر چیزی توی این برگه مینویسید خیلی مهم است و در روز مصاحبه ی اصلی همه ی سوالها پیرامون همین چیزهایی خواهد بود که شما نوشته اید. هرچه کمتر و سر راست تر بنویسید به نفع خودتان است. داستانهای پیچیده و چند لایه و کارآگاهی، نشانه ی پناهجویان فیک و تقلبی ست...از آن طرف داستانهای خطی و یک بعدی و سر راست (در حد شنگول منگول) بسیارواقعی و متقاعده کننده به نظر خواهد رسید.
بعد که فرم را پر کردید  برگه در دست میروید و یک اپراتور عادی یک سری سوال های اولیه از شما میپرسد و کپی مدارکتان را میگیرد و مشخصاتتان را در کامپیوتر ثبت میکند و تاریخی برای مصاحبه ی نهایی به شما میدهد که ممکن است بین سه ماه تا یک سال بعد باشد...پیش مصاحبه همین است و هیچ نکته ی خاصی هم ندارد.

اما مصاحبه ی اصلی...از قدیم سنتی وجود داشته که به کچلها میگفتند زلفعلی...در روز مصاحبه اصلی هم به کسی که در نقش دادستان و مفتش پوست شما را میکند در اصطلاح "وکیل" گفته میشود... این وکیل ها دقایقی قبل از شروع مصاحبه ممکن است بدون اینکه خود را معرفی کنند بیایند و به اشکال مختلف شما را زیر نظر بگیرند...ممکن است آن کسی که در نقش مستخدم زمانی که در سالن انتظار نشسته اید از شما خواهش میکند که پاهایتان را بالا بگیرید که بتواند زیر پایتان را جارو بزند همان وکیل شما باشد...او میخواهد بداند که آیا پاهای شما میلرزد یا نه... یا اینکه با بغل دستی خود چی پچ پچ میکنید...! در روز مصاحبه وقتی به دستشویی میروید و جلوی آینه می ایستید شک نداشته باشید که آینه در اصل شیشه ایست که پشت ان مامورین سازمان ملل دارند رفتار شما را برانداز میکنند...همیشه سعی کنید آرام و مطمئن به نظر برسید...اگر قرار است کیس نوکیش مسیحی بدهید حتی المقدور جلوی آینه صلیب به خود بکشید...اگر کیس شما سیاسی ست سعی کنید زیر لب و با مشتهای گره کرده به آخوندهای دجال فوحش بدهید جوری که کسانی که آن سوی آئینه/شیشه نشسته اند بتوانند شما را لبخوانی کنند...خلاصه هر کیسی دارید در همه حال و همه جا روز مصاحبه در نقش خود فرو بروید...روز مصاحبه تنها روزیست که به درخت هم اگر تکیه میکنید باید این احتمال را بدهید که ممکن است درخت در اصل افسر پرونده تان باشد که به این شکل استتار کرده است که مچ شما را بگیرد.
یک نکته ای را هم خدمت عزیزان همجنسگرا عرض کنم که یکی از تکنیکهای رایج در روز مصاحبه برای به دام انداختن کیس های فیک همجنسگرایی این است که یک دختر لوند با مینی ژوپ میفرستند توی اتاق انتظار و این دختر شروع میکند مثل گربه ی فحل جلوی شما قر و قمیش امدن...شما آن روز به خصوص باید چشمهایتان را درویش کنید و جوری برخورد کنید که انگار طرف یک گونی هویج متحرک است...یعنی نه خیلی نگاه کنید به او...نه خیلی رویتان را بکنید آن طرف و به سقف خیره شوید...این چیزهایی را که می گویم در هیچ کلاسی درس داده نمیشود ها...پس خوب حواستان را جمع کنید...مورد داشتیم که طرف روز مصاحبه به سمت طعمه رفته و در یک حرکت سکسیستی / لمپنیستی گفته "جووووووون"...دخترک هم چنگ زده به صورت خودش و یک لایه گریم چسبنده را کنده و زیر آن گریم سنگین دلبرانه، چهره ی زمخت افسر پرونده  پدیدار شده است...حالا هی شما بزنید توی سر خودتان که مگر میشود این پاهای اپی لیدی شده ی هوس انگیز و این خرامیدن گربه وار متعلق به یک مرد بوده باشد...؟ بله...میشود...مگر همین هوتن خودمان نیست؟

اگر تمام این مراحل را با موفقیت رد کنید و به سلامت و بدون گاف بتوانید وارد اتاق مصاحبه شوید در انجا با فردی مواجه خواهید شد که معجونی از شرلوک هولمز، فروید و قاضی صلواتی ست و وظیفه اش سوال پیچ کردن شما، زیر نظر گرفتن وضعیت روانی شما و بیرون کشیدن تناقضات از میان حرفهای شما و در نهایت محکوم کردن شماست. این شخص یک دستگاه دروغ سنج زنده است. اینجا دیگر فرمول و تکنیک و درس به درد شما نمیخورد...یا باید حقیقت را بگوئید و یا انقدر قشنگ و ماهرانه دروغ بگوئید که حقیقت جلوی دروغ شما لنگ بیندازد...و این کار آموختنی نیست و نبوغ و استعداد ذاتی میخواهد... که خوشبختانه در نزد بسیاری از ایرانیان یافت میشود!

پناه پژوهان عزیز...نوگلان باغ پناهجویی ...امیدوارم از سلسله مباحث آموزشی ما استفاده ی لازم را برده باشید. درس ما در اینجا به پایان میرسد. ما طبق وعده ای که به شما دادیم به زودی یک جلسه فوق العاده برای پاسخ به سوالات متداول خواهیم داشت. تا آن روز شما را به خدای بزرگ و منان می سپارم.
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
به صد دفتر نشاید گفت شرح حال مشتاقی

لینک های مرتبط :

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل اول - مرز

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دوم - تجهیزات

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل سوم - پیدا کردن قاچاقبر

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل چهارم - مذاکره با قاچاقبر

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل پنجم - رد شدن پیاده از مرز

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل ششم - عبور با اسب

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هفتم - خاک ترکیه

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هشتم - شوک فرهنگی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل نهم - نایت کلاب

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دهم - دفتر آسام

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل یازدهم - ورود به شهر محل اقامت

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دوازدهم - کیس تغییر دین

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل سیزدهم - کیس همجنسگرایی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل چهاردهم - کیس سیاسی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل پانزدهم - کیس بهایی + یک خاطره

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل شانزدهم - پیدا کردن خانه و مبحث انرژی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هفدهم - لایف استایل

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هجدهم - کار و معاش

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل نوزدهم - انتخاب کشور مقصد - کشورهای اسکاندیناوی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل بیستم - انتخاب کشور مقصد - آمریکا و استرالیا

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل بیست و یکم - انتخاب کشور مقصد -کانادا

رأی دهید
majiddk - کپنهاک - دانمارک
تویی که در ترکیه منتظر دریافت پناهندگی هستی چرا ین مضخرفات را می نویسی ؟شاید تمام این نوشته ها حکایت زند گی خودت است.یکی باید بیاد حکایت اوارگی خودت را بنویسه.که به هر کاری دست میزنی تا پناهنده شوی.
‌سه شنبه 18 آذر 1393 - 11:54
بت شکن - مونترال - کانادا
شراگیم جان خسته نباشی‌ فیض بردیم از راهنمایی‌های طنازه شما، قلم تیزی و ظریفی دارید امیدوارم در آینده کار‌های بیشتری از شما ببینیم. ولی‌ سعی‌ کنید در کار‌های بعدی با زنجیر پاره کرده‌های شاهقل جماعت محتاطانه برخورد کنید یک وقت دیدید خدای ناکرده شلنگ را بد جوری به طرفتان گرفتند..!! آخه شاهقل و شیخ قل جماعت هر دو از یک گونی اند..منتهی رنگ گونی‌ها فرق می‌کند!!
‌سه شنبه 18 آذر 1393 - 17:30
آرتمیس3000 - برلین - المان
با سپاس بیکران از شما............به شخصه تمام متون شما را(از A تا Z) خواندم و لذت بردم. روزهای شاد و سلامتی را برایتان آرزومندم..........با دروود
‌سه شنبه 18 آذر 1393 - 20:53
نخود هر اش - اورلاندو - امریکا
دلم گرفت کلاس تموم شد منتظرم کلاس دیگه ی شروع کنی .خسته نباشی
‌چهارشنبه 19 آذر 1393 - 03:02
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.