روایت یک آخوند از کمک ائمه به مردگان در قبر برای پاسخ درست به سوالات

می‌گویند خداوند از اعمال ما با خبره، خوب اگه با خبره پس چرا دیگه نفر میفرسته تو قبر که بهش برسونه، یه حزب‌اللهی جواب منو بعده

سخن مهمل و مزخرف که دیگه لازم به شاخ و دم نداره...

پس معلوم شد سوالات کنکور را چه کسانی کش میروند و تو بازار می فروشند :)

روایتی داریم که ائمه می‌خواست چراغ مردهای را روشن کند .هرکار کرد نتوانست.تا از طرف خدا به او وحی شد.کلید بالای سرته چرا جواد بازی در میاری .و این بود که خداوند نامه او را جواد نامید

رویتی نقل از ائمه .که چراغ مردهای روشن بود .و آن ائمه چراغ اوو را خاموش کرد.آن مرده به اوو گفت مگه آزار داری.و محکم بر سر او زد.و چراغ را روشن کرد

تقلب کردن درقبرممنوع... آخوندک حقه بازوچرت وپرت گو.

اینست رهبران دینی ما! تماما مشتی مالیخولیایی. هنوز در جهل بسر میبرند بدبختهای احمق. اخه این مزخرفات در دنیای امروز برای چه. متاسفانه این اراجیف را در مدارس به خورد بچها هم میدهند این دردست. مرده شور تمام اخوندها از خربزرگ گرفته تا بقیه اخوندها رو ببره.

از نظرِ این آخوند که مشت نمونه خروارِ آنهاست، نماز، روزه و حج و خمس است که انسان را نجات میدهد و به تعالی می‌رساند، خبر ندارد که اینها با این نگرش فقط حمالت الحطب هستند، آخر خداوند چه نیازی به نمازِ تو دارد وقتی‌ هر روز پنج بار در نماز او را بی‌نیاز می‌‌نامید، چه نیازِ به شکمِ گرسنه تو دارد وقتی‌ نه می‌خورد و نه می‌‌اشامد، چه نیاز به طوافِ حجِ تو دارد وقت که در زمین و آسمان نمی‌گنجد، چه نیازی به خمسِ تو دارد وقتی‌ اکیداً در آمدِ از راهِ دین و تجارت با آن را نهی کرده، اگر به تو امر بر این اعمال کرده برایِ خودِ توست که نورِ معرفت با تجلی‌ صفاتِ او در وجودت روشن شود وقتی‌ صفاتِ شیطانی داری به این معنی است که تو حکایتِ الاغی را داری که بر پشتش هیزم حمل می‌کند آنهم هیزمی که برایِ فراهم کردنِ آتش خشمِ خدا به دستِ خود بر افروخته ای , تو میتوانی‌ برایِ ابد فقط یک حمال بمانی‌ و تنها بار بکشی اما نمیتوانی‌ خلقِ خدا را برایِ حمال شدن تشویق کنی‌ آنهم به زورِ اسلحه و سرمایه غصب شده مردم....

...هر بار که در نماز میگویی خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم و به جایِ آن بتِ نفس را میپرستی و از غیرِ خدا یا حاکمانِ نظام درخواستِ بیشتر حقت داری ، برایِ خود بار اضافه میکنی‌، همچنین وقتی‌ میگویی تویی مالکِ روزِ جزا و بی‌ توجه به هر ظلم ، ستم و حق کشی و فریب کاری روی میاوری, علناً او را به سخره گرفته‌ای ، وقتی‌ میگویی مرا از مغضوبین یا مشرکین قرار نده و فقط برایِ پرستش سنگِ حجر الاسود به مکه میروی در رأسِ مشرکین و مغضوبین او قرار گرفته ائی و در همان حال که به بت پرستی‌ مشغولی‌ میلیونها انسان به خاطرِ زیاده خواهی تو ، در فقر ، فساد ، جنون، فلاکت , مصیبت و اسارت دست و پا میزنند تا تو به حسابِ خودت پاک و پاکیزه‌ , شسته و رفته به بهشت سر. خورده و حوریانی که منتظرت اند را زیارت کنی‌، بیدار شو از این خوابِ سنگینِ غفلت تا فرصت داری بیدار شو و به خود آ تا فرصتت را پوچ نکرده و مردم را به این عذاب از ستم و ظلم و جهالتِ خود بیشتر گرفتار نکنی‌.

اینها واقعا احمقند یأ فکر میکنند مردم احمقند !!! البته مردمی که به خرافات و جنگیر و رمّال و فال اعتقاد دارند حرفای این عنتر رو هم باور میکنند ، تقلب تو قبر‌ها ها‌ها احمق

ایتها همش دروغه . همانگونه که برای گرفتن خمس و بعبارتی بجیب زدن پول مردم ساده صد تا روایت میسازند تا به نانی برسند کما اینکه همه ما میدانیم که گرفتن خمس در هیچ جای قرآن اشاره نشده بجز آخر سوره الانفال که اون هم مربوط به گرفتن غنایم جنگی هستش . حتما اینجا هم نفعی براشون داره که این چرت و پرت ها بسازند هیچ کس قادر نیست بعد از مرگ بما کمک کند جز اعمال صالحه خودمان جز کارهای نیکی که در دنیا انجام دادیم بعلاوه وظایفی که بعنوان بندگی از خدا قبول کردیم نمازو روزه و زکات و کارهای نیک و کمک به دیگران متآسفانه از ضعف اطلاعات دینی مردم نهایت سوء استفاده میکنند

ای خاک بر سرتان که هفت شهر عشق را عطار گشت و شما هنوز در همان کثافات خودتان دست و پا می زنید!

... شکر خوردند با تو پفیوز

باور جان، هر دم از این باغ بری میرسد! جالبه که که تو پست قبلی گفتی این سایت با نیت قبلی این کلیپ هارو میگذاره اینجا، آخه لامصب یکی دوتا نیست! کلی واسم قصه گفتی ولی یک کلمه جواب ندادی چرا عمر داماد علی بوده اگر علی با علم لدنی میدونسته عمر زنش فاطمه رو میکشه، دوما گفتی اگر کسی به مقدسات ما توهین کنه گلوش رو میجویم، این دقیقا طرز فکریه که باید جلوش تمام قد ایستاد، هیچ اعتقادی اینقدر مقدس نیست که به خاطرش آدم بکشی عزیز دل بابات. این همون طرز فکریه که محمد با مخالفانش داشت وقتی به قدرت رسید!

خدائى که دنیا را با تمام شگفتى هایش آفرید و هنوز بشر حتى یک دهم آن را کشف نکرده چطور مى تواند ادعا کند که حتى از عالم بعدى با خبر است و جزییات آن را بیان کند و به طریق عامیانه و عوام فریب نسخه براى مردم بپیچد. آفریننده این جهان با عظمت که هنوز دانش و عقل انسان نمى تواند مبدا و انتهائى برایش تصور کند نیازى به عبادت من و شما ندارد انسان به حال خود رها شده و باید با درایت و عقلى که به او اعطا شده دنیا را بشناسد و از مواهب آن براى بهبود زندگى بشر استفاده کند به همین دلیل است که بلایاى طبیعى٫ جنگ و مسائلى از این دست با دعا و عبادت و التماس محو نخواهد شد ولى انسان این قدرت را دارد که خود را ایمن کند و آن هم منوط به این است که جهد و کوشش در فراگیرى کند و آن را به عنوان ابزارى به خدمت و هم نوع خود در آورد.

یعنی تقلب می رسونند!!! ای که چقدر بدبخت هستند کسایی که برای این تقلب دنبال رو اینا بشوند

روایت است که برید بمیرید مسخره های مضجکه !!!

چنین گفت فردوسی پاکزاد،تقلب کند نمره ها را زیاد.حالا تو قبر هم ائمه محترم تقلب میکنند و سر خدا را شیره میمالند.البته این خدا هم از جنس خودشان است و با خدای ما ایرانیان که خدای عشق و محبت و دوستی است قابل مقایسه نیست.خدای ما ،خدای عرب و اهل جنگ و کشتار نیست،خدای ما خالق کل دنیا و کهکشان هاست و تمام مخلوقاتش را با هر دین و عقیده ای دوست دارد.

هاچ اغا ٬ جون خاله ات راست میگی؟ یعنی اینقدر ملت رو خر فرض کردی که داری اینجوری تخت گازچاخان میبافی؟ یعنی یه جوری داری خالی میبندی که ازتعجب اونجایه ادم اسفناج سبزمیشه.

میگم عجب پارتی بعضی‌ هستش اون‌جاها ، به این میگن خر تو خاری دیگه ، مگه نه بچها ؟.

پس اونها به یک دردى میخورند عجب !! نمیدانم بخندم گریه کنم اخه شوربختانه نصف اینهایکه کامنت میزاند انها هم مسلمان هستن همانند این ملاى تازى به همان قبله او دولا راست میشوند واقعا شرم بر این تازى ها با این دروغهاشان

حمید۴۱۱ - لس آنجلس - آمریکا گرامی‌ اینها از رو نمیروند چون بیمارن

Hamid411 - لس آنجلس - آمریکا (1).. چیزی حدود 7-8 دقیقه فقط به مانیتور زل زدم . مونده بودم چی جوابتو بدم .. از طرفی شما عزیز بزرگوار و دوست گرامی و فرهیخته میفرمایید که پای منابر زیادی نشسته اید و اطلاعات بسیاری دارید و از طرف دیگر در طرح سوالاتتان اشتباهات زیادی میفرمایید و این کار را برای پاسخگویی بسیار سخت میکند . دقت بفرما . شما میپرسید : (چرا عمر داماد علی بوده اگر علی با علم لدنی میدونسته عمر زنش فاطمه رو میکشه) .. این فرمایش شما به خوبی آشکار میسازد که شما تا چه حد نسبت به زوایای شبهه ای که در ذهن دارید ، کم اطلاع هستید . چرا؟ عرض میکنم . وقتی میگویید علی میبایست با علم لدنی میدونسته عمر زنش فاطمه رو میکشه یعنی اینکه اعتقاد داری ازدواج عمر با ام کلثوم قبل از وفات حضرت فاطمه و ظلم عمر بر ایشان اتفاق افتاده است

(2)اولا اینکه حتی یک نفر از علمای سنی ، وهابی ، داعشی ، وحشی و کلا تمام کسانی که ادعای این موضوع و قصد بهره برداری از آن را دارند نیز همچین ادعایی ندارند که ازدواج عمر با ام کلثوم در زمان حیات حضرت فاطمه و یا قبل از وقوع آن جنایات بوده زیرا این امر با توجه به سن ام کلثوم و تواریخ ثبت شده بین همگان امری غیر ممکن است . بنابراین بگذار بنده در نقش یک سنی ظاهر شده و به شما قدری کمک کنم تا لااقل شبهه خود را صحیح مطرح کنی .. باید به باور عمیق بگویی: آهای باور عمیق دروغگو تو که ادعا داری عمر درب خانه علی را آتش زد و شکست و بر گوش فاطمه سیلی نواخت و درب بر پهلوی او کوبید و منجر به سقط جنین او شد و خلافت علی را غصب کرد و وصیت رسول خدا را زیر پا نهاد ، این علی بن ابیطالب چگونه دخترش را به عقد چنین مردی درآورد؟ چگونه غیرتش اجازه داد که داغ فاطمه را فراموش کرده و تازه دخترش را به عقد عمر درآورد؟ .

(3)دقت کردی؟ بنا بر این در گام اول هنگامی که دقت فرمودی که ازدواج عمر با ام کلثوم بنا بر ادعای اهل تسنن در زمان بعد از وفات حضرت فاطمه و تمام رفتارهای وحشیانه ای که با ایشان انجام پذیرفت صورت گرفته دیگر نخواهید پرسید که (((علم لدنی))) امام چرا موثر نشد؟؟؟ از شما قبلا هم خواهش کردم شروع بفرما به مطالعه . خواهش کردم کتاب ساده و سهل الفهم ((شبهای پیشاور)) را به عنوان مرجع شیعی و سایت aqeedeh یا شبکه کلمه را به عنوان مرجع سنی(وهابی،داعشی) انتخاب و مطالعه کنید که در گام اول حتی توان این را پیدا کنید که هنگامی که شبهه ای مطرح میکنید در حد چند سانتیمتر لااقل عمق داشته باشد . الان هم عرض میکنم این سایت و البته تعداد دیگری از سایتها یا شبکه ها کاملا هدفمند اقدام به انتشار این کلیپ ها میکنند . با اهداف متفاوت اما زیر چتر یک ایدئولوژی . کاملا گزینشی و کاملا حرفه ای . ضمنا چیزی که بنده گفتم این بود که در مقابل دیگران طریق ادب به کار میبریم . فحاشی ها را در گام اول تحمل کرده و دم بر نمیآوریم

(4)اما اگر کسی پایش را از گلیمش درازتر نموده و طریق فحاشی و توهین را برگزیند ((دستمان برسد گلویش را هم پاره میکنیم)) . حالا دوست عزیز . بنده یک سوال دارم . خداوند به والدین شما عمر طولانی عطا کند و اگر از دنیا رفته اند رحمتشان کند . اما شما سوال بنده را جواب بده . اگر تفکری یک عمر به والدین یک نفر شدیدترین و بی رحمانه ترین توهین ها و تحقیرها را بنماید ، اگر تفکری پدر کسی را ((شارلاتان ، متوهم ، زنا زاده ، بچه باز ، شیاد ، وحشی ، قاتل ، دزد ، راهزن و ...)) خطاب کند ، عکس العمل آن شخص در مواجهه با این قضیه در 200 بار اول چیست؟ عکس العمل او در بار 5000 ام چگونه؟ بار 200000 ام چطور؟ حالا ابعاد را گسترش بده . اگر آن پدر رسول خدا بود با آن کرامت و بزرگواری و فرضا بنده هم از نسل سادات بودم ، واکنش من نوعی نسبت به فحاشی ها و توهین های زشت و زننده دیگران چه باید باشد؟ تکرار میکنم سوالم را : اگر کسی به فرضا پدر مرحوم شما هزاران بار زشت ترین صفات را نسبت دهد واکنش شما چیست؟ آیا ناراحت نمیشوی؟ آیا عصبی نمیشوی؟

(5)آیا کنترلت را از دست نمیدهی؟ آیا این واکنش طبیعی آنقدر خطرناک است که میبایست جلویش ((ایستاد)) یا طریق توهین و هتاکی و فحاشی و ابتذال و بی حرمتی و بی ادبی؟؟ بنده ساکن قم . شما ساکن آمریکا . بنده دهاتی . شما با کلاس . کدام طریق مستهجن است؟؟؟ جلوی کدام تفکر باید ایستاد؟؟؟ هان عزیز دل بابات؟؟؟ . در ارتباط با خط آخر هم که نوشتی عرض خاصی ندارم زیرا وقتی حضرت شما در باب تشخیص ساده ترین مسائل و شبهات به گونه مورد اشاره در همین چند خط بالای دچار ایراد میشوی ، چرا باید انتظار داشته باشم که مشی پیامبر را بدانی؟ چرا باید انتظار داشته باشم برخورد پیامبر با مخالفانش را بدانی . فقط همینقدر بدان او کسی بود که در اوج قدرت فریاد زد : الیوم یوم المرحمه

کلمه به کلمه این صحبتها صحیح بود . خلاصه تمام این کلیپ که کاملا بریده و گزینشی منتشر شده چند خطه : 1- شیعه معتقد است به تجسم اعمال 2- اعتقاد به ولایت اهل بیت به صورت شخصی نورانی مجسم شده و وارد به قبر میشود 3- در هنگامی که شخص مورد سوال دو ملک مقرر قرار میگیرد آن شخص مجسم رو به نماز و روزه و حج و غیره میکند و میگوید پاسخ دهید و تلاش کنید برای اثبات بهشتی بودن این مومن و هر جا احساس کند که این اعمال کفایت نمیکند برای رهایی مومن از عذاب به او از طریق شفاعت و دعا به درگاه خداوند کمک مینماید . حالا بحث تقلب کجا مطرح شد تو این کلیپ من اصلا نفهمیدم

همین حرفها باعث روزی ١٧ بار سر رو زمین گذاشتن و باسن هوا کردن میشه!! هر رکعت یک دقیقه، روزی ١٧ دقیقه ضامن قبولی تو امتحان شب اول قبر میشه! اونهم با کمک ممتحن! حالا برو هرچی میخوای سر ملت رو کلاه بذار!! بقول اسدالله میرزا، بلیط سانفرانسیسکو رو رزرو کردی!!

دیگه بدترش نکن!! اگر ام کلثوم بعد از کشته شدن فاطمه زن قاتل مادرش شده باشه که دیگه هیچی!!!. من اگر بدونم این جنس ماله شما از چه فولادیه خیلی خوبه! البته دیگه عمرشو کرده، یه نگاه به کامنتا بنداز! بقول شما خارج نشینان باکلاس (!) رو ولش کن (لازمه خدمتتون عرض کنم که به دهاتی بودن خودم هم افتخار میکنم) ببین از همون مملکت اسلامی، ام القرای مسلمین، مملکت ولی امر مسلمین جهان و حومه هم دیگه به ماله کشی های امثال شما میخندن. اسمش رو هم میذاری شبهات!! کدوم شبهه؟؟ اظهر من الشمس هم شبهه شده که بخوام توی آخوند دوزاری (ببخشید با تورم حساب میکنم، ٢٠ تومنی!) بخوای برام شبهه گشایی کنی؟؟ اگر ٣٠ سال پیش بود این حرفهات خریدار داشت، ولی دیگه دوره ١٤٠٠ ساله اش سر اومده! دقیقا مثل مسیحت که از قرن ١٤ به اینور کشیش ها رو کردن تو کلیسا! شما هم چند روزه نوبتتون هست!

بخدا مردم دیگه گاگول نیستن....اهل بیت چرا به عراقیها کمک نمیکنند..چقدر مزخرف

زمانی‌ که ایرانیان مسلمان در ایران خداپرست بودند و نه آخوند پرست، مبنا بر این بود که فرد برای قیام و عبادتِ خداوند جهت به جا آوردنِ نماز یا روزه ، ابتدا باید نیتِ قربتنِ الالله یا نزدیک شدن به خدا باشد و تأکید که اگر به قصدِ قربت نباشد آن نماز یا روزه بی‌ فایده است و پذیرفته نمی‌شود چرا که خداوند با اجازه دادنِ عبادت خود به انسان بر او منت گذاشته، که نماز‌هایِ پنجگانه سمبل آن است، و خوش به حالِ آنان که دائم در نمازند ! اما از بعد از تسلطِ آخوند نماز به قصدِ قربت به خدا تبدیل به قربت به بهشتِ آن دنیا و قربت به بهشت و امکاناتِ این دنیا انجام میشود و یا ترس از شبِ اولِ قبر و جهنم، یعنی‌ شرکِ خالص، مگر بهشت و جهنم مخلوقِ خداوند نیستند، ...

...درست است که با کریمان کارها دشوار نیست اما‌ ای قشری مسلکانِ بنده حور و لبِ جوی یا ترسندگان از جهنم و شبِ اولِ قبر و نه خدا ! چگونه این ظن را برده ائد که با این ظاهر فریبیها به خداوندِ آفریننده کائنات ، علیم ، بصیر و بی‌ همتا نزدیک شوید و خود را خدا پرست بدانید، البته او ذره ائی شر و خیر را بی‌ جواب نمیگذارد، یقیناً به شماها هم به اندازه توقع و شناخت و تلاشتان در این راه جزا میدهد اما دست از سرِ مخلوقاتش بر دارید تا زمانی‌ به حسرتِ این نمانید که همه دویدند و شما خزیدید.

(1)بدتر یا بهتر چیزی که برای من اهمیت داره حقیقت قضیه است . فکر میکنی وقتی به عنوان یک سنی در طرح صحیح این شبهه راهنماییت کردم نمیدونستم به قول تو قضیه بدتر میشه؟؟ هر دفعه که با یک تلنگر سعی میکنم حد کم سوادی و کم اطلاعی شما را آشکار ساخته و کمک کنم که اشتباهات خود را تصحیح کنید چنان آشفته میشوی که چاقو از غلاف بیرون کشیده و چشم بسته به اطراف خود پرتاب میکنی . اصلا گیرم تمام این سایت داره به من فحش میده . چرا پشت دیگران قایم میشی حمید آقا پنج تومانی .

(2)یک بار مثل یک انسان....و فهمیده بیا مثلا بگو : اشتباه کردم که به علت عدم تسلط بر تاریخ و عدم آگاهی مکفی فکر کردم که علی دخترش را قبل از وفات فاطمه به عقد عمر درآورد و بر پایه همین فرض اشتباه ، اشتباه کردم که با پک و پوز و ژست روشنفکرانه پرسیدم : (( اگر علم لدنی داشت چرا دخترش را به قاتل زنش داد؟)) . چرا گریزانی از حقیقت؟ چرا اینجور مواقع میزنی زیر میز؟ اصلا من دوزاری یا 20 تومنی . تو که یک پول سیاه هم ارزش نداری که با این رفتار و اخلاق کودکانه . هر وقت زیر میز نزدی و به مانند کودکان از آگاهی نسبت به اشتباهاتت بغض نکردی و قهر نکردی آنموقع میشود نشست و صحبت کرد عزیز دل بابات .. در ضمن فعلا و تا ابد چون خیلی علاقه به الگوی غرب داشتی فرستادیم اونجا تا تادیب بشی . صحبت کلیسا ملیسا و این حرفا رو بیشین با اونا بکن و بعدشم یکی یه پیک ویسکی یا یه گیلاس شراب بزنید و وقتی گیلاس ها رو بالا میبرید بگید : به امید فلان و بهمان .. یه وقت به خودت میای میبینی یه عمره گذشته و فقط حرف ... زدی . موفق باشی

باور عمیق - قم - ایران. عزیزم، شما قابل قایم شدن نیستی آخه! باز گفت شبهه!! همچین داری از سواد حرف میزنی که فکر میکنی داری راز کائنات رو میشکافی! بابا یه سری مهمل داری میبافی! برو خودت بخون چی نوشتی یه نفر نورانی وارد قبر میشه، بابا بزرگ شین یه خورده. وإلا شما ادعای دریدن گلوی مخالف رو دارین، تو این ٣٥ سال هم خوب ثابت کردین.

باور عمیق - قم - ایران. چرا سفسطه میکنی؟؟؟؟؟ علم لدنی قبل و بعد نمیشناسه، اگر علی به روایت اون آخوند یه قرونی، إز اول عالم وجود داشته که بأید إز خیلی قبل میدونسته که عمر فاطمة رو میکشه!! چرا دست و پا میزنی؟؟ حقیقت رو إز میان چرندیاتت میشه دید. بینوا تو، که فکر میکنی من برأی ویسکی اینجا زندگی میکنم، تو هم هیچ غلطی نکردی که میگی فرستادیمت اونجا! ٣٠٠ خط نوشتی هنوز نگفتی چرا علی که إز حال و آینده خبر داره و مرکز عالم هست چرا با عمر که زنش رو خواهد کشت ( که بأید بدونه، چون علم غیب داشته) فأمیل نسبی میشه!!! حالا بیا ٤٠٠ تا خط دیگه مهمل بباف که من نمیفهمم و تو أنا عالم!! تمام سوادت به درد سر قبر هم نمیخوره اگر یه نماز میت رو حفظ کنیم

Hamid411 - لس آنجلس – آمریکا(1). احسنت. خدا خیرت بده. کلی خندیدم . خب . اولا تصدیق میکنی که دفعه قبل حتی نمیدانستی که این ازدواج کی صورت گرفته اما حالا مطلع شدی. اما بعد از دانستن اینکه این ازدواج بعد از جنایات خلفا صورت گرفته(مطابق ادعای یک عده که قائل به این ازدواج هستند) برای اولین بار از حدود بیش از یکسال گذشته اولین سوال قوی که نه بلکه متوسط را پرسیدی . معلوم است اجرای جلسات متعدد فیزیوتراپی بر روی مغزت کم کم دارد جواب میدهد و دارد توان بالذات خود را پیدا میکند . این شد یک سوال در حد پیش دبستانی که البته چون از ذهن شما صادر شده برای من در حد کشف قانون جاذبه نیز ارزشمند است .اگر مطابق با بعضی ادعاها ، علی (ع) از اول عالم وجود داشته (هر چند که از اول عالم وجود داشتن دلیلی بر علم به آینده نیست اما من تا همین حد هم توان استدلال از شما رو میپذیرم و برات کف میزنم که روحیه بگیری ) پس چرا از اول نمیدونسته عمر فاطمه رو به شهادت میرسونه که مثلا گردن عمر رو قطع کنه ؟

(2)اصلا چرا ایشان اون روز صبح نمیدونسته ابن ملجم میخواد با شمشیر به فرق سرش بزنه؟ اصلا ایشان چرا در جنگها زخم بر میداشته؟ چرا مثلا 5 ثانیه قبل از ضربه شمشیر جاخالی نمیداده؟ علم غیب به چه معناست؟ آیا کسی به غیر از خدا از غیب آگاه است؟ آیا خدا این آگاهی را به هر کس و به هر میزان که بخواهد میدهد؟ آیا کسی که صاحب این آگاهی به میزان مشخص میگردد صاحب یک سری از ویژگی های اخلاقی خاص است؟ آیا این صحت دارد که پیامبر وقتی حسین نوزاد را در آغوش میگرفت بسیار گلوی او را میبوسید و به ماجرای سر بریده شدن او اشاره میکرد؟ آیا این پیامبر نمیبایست معاویه را که در آن ایام زیر دستش بود سر میبرید؟ آیا ابوسفیان را در هنگام فتح مکه نباید قطعه قطعه میکرد؟ آیا امام دوم قبل از مسموم شدن به وسیله همسرش آگاه نبود؟ آیا حسین قبل از حرکت به سمت کربلا از ماجرای شهادتش آگاه نبود؟

(2)اصلا چرا ایشان اون روز صبح نمیدونسته ابن ملجم میخواد با شمشیر به فرق سرش بزنه؟ اصلا ایشان چرا در جنگها زخم بر میداشته؟ چرا مثلا 5 ثانیه قبل از ضربه شمشیر جاخالی نمیداده؟ علم غیب به چه معناست؟ آیا کسی به غیر از خدا از غیب آگاه است؟ آیا خدا این آگاهی را به هر کس و به هر میزان که بخواهد میدهد؟ آیا کسی که صاحب این آگاهی به میزان مشخص میگردد صاحب یک سری از ویژگی های اخلاقی خاص است؟ آیا این صحت دارد که پیامبر وقتی حسین نوزاد را در آغوش میگرفت بسیار گلوی او را میبوسید و به ماجرای سر بریده شدن او اشاره میکرد؟ آیا این پیامبر نمیبایست معاویه را که در آن ایام زیر دستش بود سر میبرید؟ آیا ابوسفیان را در هنگام فتح مکه نباید قطعه قطعه میکرد؟ آیا امام دوم قبل از مسموم شدن به وسیله همسرش آگاه نبود؟ آیا حسین قبل از حرکت به سمت کربلا از ماجرای شهادتش آگاه نبود؟

(3)یه خطبه هست که همان خطبه معروفه که علی (ع) در تقریبا روزهای آخر حیاتش مردم رو جمع میکنه و بعد از مقداری صحبت و نصیحت میگه ای مردم . به خدا قسم که اگر میگذاشتید از آب برایتان نور استخراج میکردم و یک سری فرمایشات دیگه . بعد میفرماید (( سلونی قبل ان تفقدونی فانی بطرق السماء اعلم منی بطرق الارض)) ..بعد از یک تعداد سوال که پرسیده میشه یک آدم با سطح درک نازل به اسم عمر سعد ، میپرسد علی ، در سر و صورت من چند تار ریش است؟ (ببین ، اینجور 411 ها همیشه در تاریخ بوده اند ، همیشه خدا ) . علی پاسخ داد اگر بخواهم بگویم میتوانم اما اثبات آن بین من و تو امکان پذیر نیست اما همینقدر بدان در خانه تو گوساله ای زندگی میکند که سر فرزند من حسین را خواهد برید . بنابراین دو جواب هست . بله و یا خیر . اگر بخواهم به شما اثبات کنم که بله، چند راه بیشتر ندارم . یا مراجعه به قرآن . یا مراجعه به تاریخ و یا سفر در زمان . قرآن را که وهم میدانی و کلام خود پیامبر و از این حرفا . تاریخ و روایات و حدیث را هم که داستان میخوانی و مزخرف و وسیله شیادی آخوندها ..

(4)سفر در زمان هم که فعلا امکانش نیست . حکایت حکایت شمردن تار ریش در صورت شماست . اما این سوال ذهن خیلی ها رو تا حالا غلغلک داده . یه بابایی چند سال پیش اومده بود قم . مثل تو بی اعتقاد . اما دوست داشت که سر در بیاره چه خبره . پرس و جو کرد و فهمید به بابایی هست (نام نمیبرم) که میگن این بابا صاحب کراماته . بعد از نماز ، بعد از مسجد افتاد دنبال سر این آقا . تو دلش گفت آهای حاجی ، اگر اینطور که میگن تو واقعا به بعضی از مکنونات آگاهی، برگرد یه حالی به ما بده که من دیگه برم پی کارم . یه دفه ای پیرمرد برگشت و عصاشم دستش بود . جوان نادان ضربان قلبش رفت روی 1000 . پیرمرد انگشتای دست راستشو جمع کرد آورد جلوی صورت اون جوان نادان و گفت : جوان خجالت نمیکشی؟ عیب نیست؟ دنبال سر من راه افتاده ای که چی؟ به جای اینکه بری عبادت خدا کنی؟ حالا گیرم اصلا فرضا من بدانم در دل تو چه میگذرد و ((برگردم یک حالی هم به شما بدم)) . خوب که چی؟ من خودم دنبال اینم که آدم بشم حالا تو راه افتادی دنبال سر من ؟ ...

(5)و حمید آقا . این جوان که تقریبا کپ کرده بود و ضربان قلب را در دهان احساس میکرد تازه دوزاریش افتاد که پس ممکنه که کسی از مکنونات آگاه بشه . اونم کی؟ یه پیرمرد معمولی که تازه دنبال آدم شدنه و خودش را تا آخر عمر ناخن یکی مثل میثم تمار هم نمیدونست . اما راه داره . خداوند فرموده هر کس به آنچه میداند عمل کند ، خدا او را آگاه به آن چیزهایی میسازد که نمیداند . شما هم اگر میخوای بفهمی میبایست تلاش کنی . اما بدان حتی اگر من نوعی با عصای خودم دریا رو هم بشکافم ، توی نوعی تا وقتی در سبک زندگیت و دوری از گناه تجدید نظر نکنی ، تاثیری نداره . 4 روز دیگه فراموش میکنی و میری دنبال گوساله پرستی . پرهیز از حرام کلید آگاهی به همه چیزه . آیت الله بهجت همیشه میگفت : بدانید که سعادت به واسطه نماز که کلید آن دوری از گناه است و به واسطه اعراض از لغو محقق میشود و اگر بدانید کار تمام است .. خدا انشالله هر دوی مارو هدایت کنه . والعصر * ((ان الانسان لفی خسر)) * الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

واقعا نمیدونم چی بگم!! همش پیچ در پیچ و موهوم حرف میزنی، استناد به احادیث و این چیز ها نشد منطق جان من...

Hamid411 - لس آنجلس – آمریکا(1) . بله فرمایش شما صحیحه . استناد به احادیث در قالب بحث، عقلی و به قول شما منطقی نیست بلکه همانطور که میدانی روش نقلی است . اما مشکل اینجاست که تا هنگامی که موصوف را قائل به وجودش نباشی اساسا صفت معنا ندارد . یعنی چه ؟ یعنی تا قائل به وجود باور عمیق نباشی نمیتوانی او را دروغگو بخوانی . حالا اصل قضیه همینه . برای هیچ انسانی مقدور نیست تا امکان وجود علم (لدنی) را منطقی به شما اثبات نماید . چرا ؟ چون به قول شما abstract است .. چون به قول شما tangible نیست .. یعنی اگر وجود قادر متعال را قبول نداشته باشی که علیم است و خبیر آنگاه قطعا احاطه او بر همه علوم را قبول نداری . اصلا قبول نخواهی داشت که او خود مطلق علم است و جهل در او راه ندارد . اگر قادر متعال را به رسمیت نشناختی آنگاه باور نخواهی داشت که او میتواند در صورت اراده ، علم را لدنی یعنی بی واسطه به کسی انتقال دهد . اگر او را با صفاتش قبول نداشتی پس نه پیامبرش را قبول داری و نه امامش را چه رسد به اینکه قائل به علم لدنی امامش باشی یا نه ..

(2)اما یک موقع است که خدا را قبول داری . قرآن را قبول داری . احادیث متقن را قبول داری (مثل اهل تسنن) . حالا در این گیر کرده ای که اگر علی علم لدنی داشت پس چرا ابن ملجم با شمشیر به فرق سرش زد؟ خب با شما در این حالت میشه از همین مرحله و از هر کجا شروع به صحبت کرد . اما وقتی شما میگویید قائل به وجود خود خدا نیستید یعنی زیربنای تمام بحث های دیگر را هم قبول نداری . پس خواهشا تمرکز تمام شبهاتتو بذار روی وجود خود خدا . آیا جهان آفریدگار دارد؟ نظم جهان چگونه به وجود آمده؟ آیا وجود جهان تصادف است؟ آیا فرضیه تکامل پاسخگوی این پرسشهاست؟ اما برای اینکه بحث ما بالاخره خیلی ناکام نماند بنده چند پاراگراف مینویسم تا مسائل جدیدی را با شما مطرح کنم . اگر علاقه داشتید یک ایمیل رد و بدل میکنیم و بحث رو میکشونیم به فضای خصوصی که دیگران رو آزار نده احیانا . برهان های مختلفی در باب اثبات وجود خدا هست مثل برهان نظم ، برهان علیت و برهان امکان و وجوب که بعضی اوقات بحث در آنها به شدت پیچیده میشه ..

(3)مثلا در برهان نظم بحث بر سر اینکه آیا نظم جهان تصادفی است؟ آیا جهان با چنین نظمی فاقد خالق است و الا آخر . برهان علیت که میگوید هر علتی معلولی دارد و این نهایتا با پاره ای مباحث میبایست به علت العلل ختم شود . و یا برهان وجوب و امکان که نهایتا با اثبات محال بودن تسلسل علل ، اثبات به ختم واجب الوجود میکند .. اما امشب مصداقی یه چند تا پاراگراف برات مینویسم و ازت میخوام در موردشون فکر کنی .. اگر علاقمند شدی که بدون به چیزی به اسم منطق و فلسفه معتاد شدی و اگر دیدی سخت است یا حوصله نداری برو سراغ روشهای آسان تر ...

(4)این چند تا پاراگراف رو برات کپی میکنم : الف) هیچ ممکن الوجودی ذاتاً ضرورت وجود ندارد، یعنی هنگامی که عقل، ماهیتش را در نظر می گیرد، آن را نسبت به وجود و عدم، یکسان می بیند و صرف نظر از وجود علت، ضرورتی برای وجود آن نمی بیند. این مقدمه، بدیهی و بی نیاز از اثبات است. زیرا محمول آن از تحلیل مفهوم موضوع به دست می آید و فرض ممکن الوجود بودن عیناً فرض نداشتن ضرورت وجود است . (توضیح برای درک راحت تر : سه حالت داریم . واجب(موجود) ، ممکن ، ممتنع .. واجب الوجود خداست . ممکن الوجود مثلا انسان که میتواند وجود داشته باشد و میتواند وجود نداشته باشد . ممتنع الوجود مثل اجماع نقیضین یعنی مثلا وجود شب و روز در آن واحد) ..

(5)ب) هیچ موجودی بدون وصف ضرورت، تحقق نمی یابد، یعنی تا هنگامی که همه راه های عدم به روی آن مسدود نشود، به وجود نمی آید، و به قول فلاسفه «الشیء ما لم یجب لم یوجد». به دیگر سخن: موجود یا ذاتاً واجب الوجود است و خود به خود ضرورت وجود دارد و یا ممکن الوجود است، و چنین موجودی تنها در صورتی تحقق می یابد که علتی آن را ایجاب کند و وجود آن را به سر حدّ ضرورت برساند، یعنی به گونه ای شود که امکان عدم نداشته باشد. این مقدمه هم یقینی و غیر قابل تشکیک است. ج) هنگامی که وصف ضرورت، مقتضای ذات موجودی نبود، ناچار از ناحیه موجود دیگری به آن می رسد، یعنی علت تامه، وجود معلول را ضرورت بالغیر می سازد.

. (6)این مقدمه نیز بدیهی و غیر قابل تردید است، زیرا هر وصفی از دو حال، خارج نیست: یا بالذات است و یا بالغیر(توضیح : بالذات یعنی اینکه فرضا ما میگوییم خداوند قادر مطلق است . یعنی خود و عین قدرت است اما وصف بالغیر این است که بگوییم فلانی قوی است) هنگامی که بالذات نبود، ناچار بالغیر خواهد بود. پس وصف ضرورت هم که لازمه هر وجودی است، اگر بالذات نباشد، ناچار در پرتو موجود دیگری حاصل می‌شود که آن را علت می نامند. د- ) دور و تسلسل در علل محال است. این مقدمه هم یقینی است، زیرا دور و تسلسل برگشت به اجتماع نقیضین می نماید و محال بودن اجتماع نقیضین بدیهی است). (یعنی چی حمید آقا؟ یعنی اینکه اول مرغ بوده یا تخم مرغ؟ به این به زبان ساده میگن دور و تسلسل .. با توجه به این مقدّمات یقینی، برهان امکان به این صورت تقریر می‌شود: موجودات جهان، همگی با وصف ضرورت بالغیر،‌ موجود می شوند، زیرا از یک سو ممکن الوجود هستند و ذاتاً وصف ضرورت را ندارند (مقدمة اوّل) و از سوی دیگر، هیچ موجودی بدون وصف ضرورت تحقق نمی یابد (مقدمه دوم) .

(7)پس ناچار، دارای وصف ضرورت بالغیر می‌باشند و وجود هر یک از آن‌ها به وسیلة علتی ایجاب می‌شود (مقدمه سوم). اکنون اگر فرض کنیم که وجود آن‌ها به وسیله یک دیگر ضرورت می یابد، لازمه اش دَوْر در علل است و اگر فرض کنیم که سلسلة علل،‌تا بی نهایت پیش می رود، لازمه اش تسلسل است و هر دوی آن‌ها باطل و محال می‌باشد(مقدمه چهارم) پس ناچار باید بپذیریم که در رأس سلسله علت ها موجودی است که خود به خود ضرورت وجود دارد، یعنی واجب الوجود است... خب . اگر حقیقتا خواستار بحث منطقی هستید بنده در خدمتم . ورود کنیم در فضای خصوصی و بریم توی بحث منطقی که اینها البته یک مقدمه فوق العاده سطحی بود از یک نمونه از براهین اثبات وجود خدا .

(8)بعدا با کمی دقیق شدن متوجه خواهید شد که علوم انسانی جان همه علومه و فیلسوفانی مثل ابن سینا ، ملاصدرا ،علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی عجب حوصله عجیبی داشتند . در نقطه مقابل آرای فیلسوفان خداناباوری چون (برتراند راسل) و (کارل سیگن) را نیز که حقیقتا محترم هستند میبایست نقد و بررسی کرد . یک عده هم که راحت طلب هستند و زرنگ میروند سراغ براهین شهودی و سیر آفاق و انفس میکنند یعنی یا به طبیعت مینگرند یا به نفس خود و از این طریق به وجود خدا پی میبرند و گاهی به درجه ای میرسند که تمام خود را خود خدا میبینند و آنگاه میگویند انا الحق . در این زمینه خیلی خیلی ممنون میشم این لینک رو ببینید و نظرتون رو بفرمایید که برام خیلی جالبه بدونم https://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=267926. وقتی که قضیه خدا و صفات او به کنار رفت تازه جلوه همه اینها در پیامبر و قرآن دیده میشه جوری که دیگه اصلا همه چیز قابل درک میشه . انشالله موفق باشی . تمایل به بحث منطقی داشتی بنده در خدمتم.