شبیخون به راهزنان دشت پلنگ

راهزنان خطرناک جاده‌های ترانزیتی جنوب ایران در عملیات 30 ساعته پلیس بوشهر در مخفیگاه کوهستانی زمینگیر شدند.رئیس این باند که جوان 25 ساله‌ای است می‌گوید ورشکست شده و با دوستانش به راه‌اندازی شبکه راهزنان مسلح پرداخته است.گردانندگان این باند روز یکشنبه هفته گذشته در جریان 30‌ساعت تعقیب، گریز و درگیری مسلحانه پلیس در کوه‌های دشت پلنگ بخش« شُنبه» از توابع دشتی به دام افتادند.
رئیس پلیس استان بوشهر در این خصوص گفت: یک شرور و دزد مسلح با تشکیل باندی حرفه‌ای اقدام به سرقت مسلحانه خودروهای عبوری در جاده‌های جنوب بویژه مسیر دوراهک- ریز می‌کرد که در آخرین اقدام مجرمانه خود پس از سرقت یک خودرو پرادو از شهر فراشبند فارس و یک پراید در شهر دشتی، در تور عملیاتی پلیس قرار گرفت.سردار «حیدر عباس‌زاده» اضافه کرد: پس از 30 ساعت عملیات پلیسی و درگیری پلیس با دزدان مسلح در کوه‌های منطقه دشت پلنگ شهر دشتی 10 عضو این باند راهزنان دستگیر و دو دزد از ناحیه کتف و کمر زخمی شدند.رئیس پلیس استان بوشهر افزود: در این عملیات سه کلاشنیکف و مهمات جنگی زیادی که راهزنان در درگیری با پلیس و سرقت از خودرو‌ها استفاده می‌کردند به‌دست آمد.

سردار عباس‌زاده ادامه داد: راهزنان مسلح تاکنون به شش سرقت مسلحانه در استان‌های بوشهر و فارس اعتراف کرده و شش خودروی سرقتی نیز از مخفیگاهشان به‌دست آمد.وی گفت: دزدان که ساکن استان فارس و جنوب این استان هستند، همگی 23 تا 25 سال سن دارند که در جریان تبادل آتش ‌بین آنان و مأموران یکی از راهزنان بشدت زخمی شده و سه تبهکار دیگر دستگیر شدند و پلیس موفق شد انبار و محل دپوی کالاهای سرقتی راهزنان را در یکی از تلمبه‌خانه‌های کشاورزی منطقه دشت پلنگ شهر دشتی شناسایی کند.

گفت‌وگو با رئیس باند

«محمد قلی» رئیس باند خونسرد ایستاده و انگار باور ندارد بازداشت شده است.
شرور هستی؟
می‌گویند شرور هستم اما من سابقه آنچنانی‌ ندارم و اگر ورشکست نمی‌شدم هیچ‌گاه دست به دزدی نمی‌زدم.
خیلی برای ورشکستگی جوان هستی، مگر چند سال داری؟
25 سال دارم.
شغل ات چه بود؟
کشاورز بودم.
تفاوت زیادی بین کشاورزی و راهزنی است، چطور شد مسیرت عوض شد؟
از مدت‌ها پیش در برخی روستاهای دشتستان و جم زمین کشاورزی اجاره کردم و برای این کار از دوست و آشنا پول‌های زیادی قرض گرفتم، بعد از مدتی وقتی توان بازپرداخت قرض‌هایم را نداشتم ورشکست شدم و تصمیم گرفتم راهزنی کنم.
نوچه‌هایت را چطور انتخاب کردی؟
همه دوستانم هستند که وضعیت مالی مناسبی ندارند. وقتی پیشنهاد دادم، پذیرفتند.
سلاح را چگونه تهیه کردی؟
ما مرزنشین هستیم و به‌راحتی می‌توانیم از آشفتگی در عراق استفاده کرده و سلاح تهیه کنیم.
چرا راهزنی؟
راحت‌تر بود، در جاده پلیس کمتر حضور دارد و خودروهای ترانزیتی زیادی تردد می‌کنند، همین باعث شد راهزنی را انتخاب کنیم.
و حالا دستگیر شده‌ای؟
باور نمی‌کردم  به این زودی دستگیر شوم، ما نقشه‌های زیادی داشتیم و هنوز به رؤیاهایمان که همان پولدار شدن است نرسیده بودیم که بازداشت شدیم.