تصاویر: مصدق در حبس خانگی

با درود. افسوس و حیف که بشر و ما‌ها ایرانی‌‌ها بیشتر مرده پرست و وقتی‌ کسی‌ را از دست دادیم تازه یادمان میوفته که چه جواهری را از دست دادیم. کم خانواده که مشکلات و به خاطر یک سری چیز‌های کوچک سال‌ها با هم قهر ولی‌ وقتی‌ خدایی نکرده کسی‌ فوت و از جهان رفت همه سر مراسم مرده جم میشوند.

درود بر شهید دکتر محمد مصدق کبیر که نامش در کنار فردوسی وکورش جاودانه خواهد ماند.پاینده وجاوید ملت رشید ایران

آن جیگره کیه بغل مصدق!؟نوه هست!؟

عکس پنجم تخته نرد بازی می‌کنه

این شاهیإ عجب رویی دارند ,, والا کسی دیگه جای شما بود اصلان از سیاست صحبت نمیکرد ,, سرش مینداخت پایین یه گوشه کناری ساکت زندگیش میکرد .

دولت ملی . دولت ملی. ان چه دولت ملی بود که یک روزه ساقط شد. دولت ملی

وصیت کرده بود کنار شهدای سی تیر دفن شود اما آریامهر دستور فرمودن زنده یا مرده اش احمد آباد باشد جنازه در کف یکی ازاتاق های محل سکونت در احمد آباد دفن شد .البته بهتر هم شد چون دیکتاتور جماعت دست از سر قبر آزدیخواهان هم بر نمیدارن چه نوع شاهی و چه اسلامی ابله جماعت نمی دونن سنگ قبر و جای قبر مهم نیست مهم جایگاه اون شخص در ذهن مردمه سنگ قبر و مجسمه و عکس و تمثال مبارک نه تقدس میاره نه اعتبار ..کی میدونه کسروی کجا دفنه عشقی و عارف هدایت. ساعدی. فرخزاد یزدی اصلا مهم هم نیست . هر چه که به شکل اجداد بیابانگردشون به مرده هم رحم نکنن اونچه که بجا میمونه و هیچ الدنگی نمیتونه خط روش بندازه شأن و شخصیت تاریخی و قضاوت تاریخه کبلائی.

فرهنگ لغات علامه دهخدا – کودتا - جلد ١١ صفحه ١٦٤٨٠ اینگونه معنی می شود : کودتا – یک واژه فرانسوی است و برانداختن حکومت با استفاده از قوای نظامی کشور و تسلط بر اوضاع و روی کار آوردن حکومتی نو ، رجوع شود به لاروس . و حکومت را هم در جلد ٦ صفحه ٨٠٤٩ اینگونه معنی کرده است : حکومت - قضا ، قضاوت کردن ، داوری کردن ، حکم راندن ، دیوان کردن ، فرمانروایی کردن – سلطنت کردن – پادشاهی کردن ، فرماندهی ، حکمرانی ، سلطنت ، سلطان ، . کجای این تعاریف با وقایع حقیقی ٢٨ مرداد مطابقت دارد؟ اجازه بدهید در کنار این تعاریف نظری هم به اصول قانون اساسی بیاندازیم یعنی : . اصل چهل و ششم متمم قانون اساسی – عزل و نصب وزرا بموجب فرمان همایونی پادشاه است

این نکته آخر؛ به اتفاق های ٢٥ مرداد ١٣٣٢ کاملا نزدیک است، زیرا مصدق السلطنه با نادیده گرفتن حکم قانونی عزل خود و با در اختیار داشتن حکومت نظامی که با هوچی گری و بستن غیر قانونی مجلس شورای ملی بمانند قوم و خویش خود محمدعلی شاه که طی کودتای خزنده قبلا به انجام رسانده بود و مانند بچه های لوس در مورد اختیارات خلاف قانون از مجلس خواست ادای رضا شاه کبیر را در بیاورد تا شاید بتواند بر روی عقده های حقارت خود مرحمی بگذارد، طبق روال خودش قانون اساسی را زیر پا گذاشت و این اقدام او حکم برانداختن حکومت را داشت. از طرفی آیا ابلهانه نیست که بگوئیم پادشاه بر علیه حکومت خودش کودتا کرده و خواسته حکومت نو روی کار بیاورد؟ ، کجای معنی حکومت نشانی از دولت آورده شده که عزل دولت به معنی روی کار آوردن حکومتی نو باشد ؟. مگر مصدق السطلنه در داد گاه خود نگفت که من به دست خط شک داشتم و گر نه فرمان عزل خود را می پذیرفتم.

Masle Sokhteh تهران ایران.اگر خوب دقت کنید می بینید کسانی ازاین بزرگوار حرف میزنند که اصلا نه سرگذشت خود مصدق را خوانده اند و نه از ماجرا خبری دارند.انهائی که زیر بیرق مصدق سینه میزنند هنوز برای یکبار هم نمیتوانند بگویند این بزرگوار در تمام مدت عمر وکالت ووازرت و صدارت خود چه گلی بر سر ملت ایران زد. اینها اگر سرگذشت مصدق را بقلم خود مصدق میخواندند و میفهمیدند که این بیچاره از ابتدا زندگی خودش با جعل سند شناسنامه خود میخواست نماینده مجلس بشود. مصدق از همان اوان کودکی به چپاول بیت المال عادت داشت یعنی با سند جعلی ایشان از سن ده سالگی از خرانه خالی کشور پول دریافت میکرده.این بزرگواراز نسل قاجار چپاول گر است و من در تعجم که این مردم با چه روئی از این فرد که بجرم حیانت بکشور محاکمه شد حرف میزنند.ادم خائن که نباید مورد حمایت فکری قرار گیرد.ما مردم برای تفکر خودمان ارزش قائل نیستیم همین است که می بینید

روحش شاد و یادش گرامی‌ باد

گفتنیها بسیارند ودر تایپ گنجانده نمیشوند اما خلاصه اینکه نمیخوام بگم زنده یاد مصدق اشتباهی نداشت اما یکی از بهترین و بزرگترین کارهایش اجازه ندادن دخالت دین و مذهب در سیاست بود. با اینکه کاشانی بیشترین پشتیبانی و کمک را بهش کرده بود حاضر به از دست دادن قدرتش شد ولی زیر بار دین و مذهب و شاه و بیگانگان نرفت تا شکست و ازبین رفتن قدرتش با سربلندی و سرافرازی باشد ودر تارخ ماندگار شود...جالبتر از همه نظر دوستی هسش که کودتا رو معنی کرده و دخالت مستقیم ارتش با فرماندهی اردشیر زاهدی و همراه کردن گنده لاتا و چاقوکشای بی مخ با طراحی و هزینه سی آی ای و حمایت کاشانی با سکوتش که همه این مسائل راه را برای ارتش و زاهدی کاملا هموار کردند و دیگر خیانتها را کاملا نادیده گرفتن!!! البته خوب اینها همه برای این بود که یک انسان خوب ولی متاسفانه ترسو و کاملا تحت نفوذ و سیطره اطرافیانش که آقای شاه(نشانی از سیاست و توانایی پدر را نداشت) باشد را نگه دارند(ادامه)

د و ادامه سلطه استعمار پیر بر این مملکت که در نهایت باز هم با خواست همین روباه مکار مملکت را تحویل... این هم امروزمان...وای از فردایمان....سلطنت طلبها(طرفداران پادشاهی) هم که آماده اند!! اگر میتوانید کوروش بزرگ یا رضا شاه را زنده کنید و برگردانید میتوان امیدوار بود...

حبس خانگی حداقل فامیل و ملاقات و بازی و مطالعه روزنامه داشته و خونه د‌لباز و بزرگ ؛؛؛؛؛؛موسوی و رهنورد مریض شدن از ظلم ::مصدق ۳ سال دوام آورد :::مرگ بر دیکتاتور

nasle sokhte - تهران - ایران دوست گرامی‌ اینها مگه منطق حالیشونه کسی‌ که فرق عرض مستطیل و آرز را نمی‌داند (کرج علی‌)وحید چاوز پرست تجزیه طلب.افلافادن بچه توده که میگوید برزیل جزیره که از افلافادن جدا شده.اگه مصدق غشی از زیر قبر بیاد بیرون و بگه اینها رو قبول دارم مورد حمله شیعیان پیشوا غشی پرست قرار می‌گیرد.کسی‌ که مجلس را منحل می‌کند میشود بز ملی‌!!!!!!!!!!!!!

nasle sokhte - تهران - ایران- سوالهایت یسیار بچه گانه و معلوم است خودت مطالعه ای در مورد تاریخ معاصر ایران نداشتی و فقط یک سری چرندیات تکراری را که شاه دوستان همیشه میزنند را بازگو میکنی. مشکل شما جماعت شاه پرست و دیکتاتور دوست این است که فقط فک میزنید فکر نمیکنید! حرف میزنید گوش نمیکنید! بارها و بارها پاسخ به این پرسشهای آب دوغ خیاری شماها داده شده! ولی کو گوش شنوا! میپرسی: آیا ابلهانه نیست که بگوئیم پادشاه بر علیه حکومت خودش کودتا کرده و خواسته حکومت نو روی کار بیاورد؟ معلومه اصلاً تو باغ نیستی برادر من! سوالت تو آفسایده! نخست وزیر مملکت دولت و حکومت بود نه شاه! شاه بر علیه مصدق و دولت او و منتخبین مردم با سفارش ابرقدرتهای انگلیس و آمریکا برای به دست آوردن قدرت و تسلط بر نفت و خاورمیانه که برایشان از نون شب هم واجبتر بود، کودتا کرد! تا اینجاش مقهومه؟ حالا چرا تو آفسایده..چون قرار نبوده طبق قانون اساسی مشروطه ایشان حکومت کنه، قرار بوده سلطنت کنه آن هم مشروطه!

nasle sokhte - تهران - ایران- ادامه...احتیاچی هم نیست به زمان محمد علی شاه برگردی خود شخص محمدرضاشاه پهلوی قانون عزل نخست وزیر را به قانون اساسی مشروطه اضافه کرد! حتی این قانون در زمان رضاشاه هم نبود! مشکلات اساسی هم بین نخست وزیر وقت دکتر محمد مصدق و محمدرضاشاه از آن زمان شروع شد! ولی ایشان قصد سلطنت نداشتند و میخواستند حکومت کنند! پس معلوم است که اصلاً قانون مشروطه را نمیشناسی چون قانون مشروطه آن زمان بر گرفته شده از قانون اساسی مشروطه بلژیک و یکی از پیشرفته ترین قوانین آن زمان بود و حتی هنوز در کشورهای مدرن سلطنتی مثل خود بلژیک، هلند، دانمارک، نروژ، لوگزامبورگ و غیره جوابگوست! ولی ایشان دقیقاً برعکس عمل کرد به جای سلطنت در قانون اساسی مشروطه دست برد! قانون عزل نخست وزیر و فرماندهی کل نیروهای مسلح را در اختیارات خود قرار داد! خلاصه حکومت کرد نه سلطنت! در همان لغتنامه دهخدا یه نگاه بکن ببین معنی دیکتاتور چی نوشته! بعد ببین حکومت دیکتاتوری چی نوشته! ممنون

درود بر آزاد مرد تاریخ معاصر ایران دکتر محمد مصدق. محمدرضا شاه خائن به خاطر رسیدن به قدرت دولت مردمی مصدق رو به کمک اربابانش سرنگون کرد غافل از اینکه عمر حکومت خودش هم به تارمویی بند بود. دکتر مصدق خاری بود درچشمان کشورهای استعمارگری که پیشرفت ایران وایرانی منافع آنها را به خطر می انداخت. دیدن این عکس ها من رو یاد عکس های محمدرضا شاه در زمان تبعید انداخت. واقعا که چوب خدا صدا نداره!!!

در گیرو در کودتا از ایلخانی قشقایی هم جهت رفع این کودتای کثیف پیشنهاداتی جهت در هم پیچیدن اراذل و اوباش شد که شاید تاریخ و سرنوشت کشور را عوض میکرد به دکتر مصدق داده شد ولی‌ افسوس که ایشان قبول نکردند

نخست وزیر مملکت دولت و حکومت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!بود نه شاه! پس نتیجه میگیریم که دولت پیشوا غشی میتوانسته به مانند جدّ بزرگوارشان مجلس را به توپ ببندد ولی‌ اینکار را نکردند و مجلس را منحل کردند.بروید در بلژیک ببینید هر روز و هر ثانیه نخست وزیر مجلس را منحل می‌کند.همه با من بگوئید مصدقا مصدقا مصدقا

این شاقلی جماعت سوزنشون گیر کرده پتک حقیقت و سند و تاریخ هم چاره ساز نیست خود شاه بابا شونم که سر از گور دراره وگوششونو بپیچونه و بگه پدر صلواتی من کودتا کردم چی میگی تو بازم قبول نمیکنن و از حسین کرد و امیر ارسلان و عبید زاکانی و مادر فولاد زره فاکت میارن که نه تو خوبی و آدم بده مصدقه پرفسورشونم که دکتر کپی شاقلی از ناکجا آباده ته تحلیلهای علمی تاریخیش میرسه به چند تا عبارت و کلمه. توده. روده. چاوز .نگهدار میلی منقلی.گور به گور و اخ و تف یعنی اینا رو ازش بگیری عین مرغ کرچ میخوابه و جیک نمیزنه باز اون سردار اسلام شعبون مخ لس یه دق دق دق دق مصدق یا مصدق موش گرفته دمش آتیش گرفته میگفت این به اون هم نرفته که هچ ناصر جیگرکی هم پیشش افلاطونه البته خوبیش اینه که نسل دایناسور ها مدتهاست منقرض شده باقی فسیلن و جاشون تو موزه جانور شناسی کبلائی.

اکنون آفتاب عمر من به لب بام رسیده و دیر یا زود باید به راهی بروم که همه ناگزیر خواهند رفت. ولی چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم و بلکه یقین دارم که این آتش خاموش نخواهد شد و مردان بیدار کشور این مبارزۀ ملی را آنقدر دنبال می­کنند تا به نتیجه برسد. اگر قرار باشد در خانه خود آزادی عمل نداشته باشیم و بیگانگان بر ما مسلط باشند و رشته­ای گردن ما بگذارند و ما را به هر سوی که می­خواهند بکشند مرگ بر چنین زندگی ترجیح دارد و مسلم است که ملت ایران با آن سوابق درخشان تاریخی و خدماتی که به فرهنگ و تمدن جهان کرده است هرگز زیر بار این ننگ نمی­رود. امروز مبارزۀ بزرگی را ملت ما شروع کرده است که هیچ کس از ابهت آن غافل نیست البته در اینگونه جنبش­های اجتماعی باید در مقابل هرگونه محرومیت ایستادگی کرد و در برابر آن آماده بود. هیچ مبارزه­ای هرقدر کوچک و ناچیز باشد به آسانی به نتیجه نمی­رسد. تا رنج نبریم گنج میسر نمی­شود و در این راه سعی ناکرده بجائی نتوان رسید. (محمد مصدق)

دورد بر روح پر فتوح اریامهر شاهنشاه ایران زمین.لعت برمنافقین کثیف و توده وچپها....به خدا قسم که بیشتر جوانان امروزی عاشق شاهنشاه و خاندان اویند.من خودم دانشجو دانشگاه امیرکبیرم هر روز میگویند جاوید شاه و ولیعهد ایران زمین

برکناری مصدق قانونی و کار درستی بود. تا زمانیکه مجلس برقرار بود، شاه علیرغم دشمنی های مصدق او را بر کنار نکرد. اما مصدق اقتصاد ایران را به فلاکت کشانده بود و برای پرداخت مخارج از یک سو پنهانی اسکناس منتشر میکرد و از سوی دیگر دست کمک بسوی امریکا دراز کرده بود. وقتی مصدق دید که مجلس ممکن است قضیه انتشار اسکناس را کشف کند با یک رفراندم خلاف قانون اساسی و مهندسی شده مجلس شورای ملی را منحل کرد. در بسیاری از حوزه های رای گیری از جمله در میدان بهارستان صندوق های رای موافقان و مخالفان را جدا و در فاصله زیادی از هم گذاشته بودند. افزون بر این برای جلوگیری از چند بار رای دادن، انگشت رای دهنده را در مرکبی که شسته نمیشد فرو میکردند. جوهر موافقان سیاه و جوهر مخالفان سبز بود. یعنی کارمند دولتی که رای مخالف میداد از همان لحظه انگشت نما میشد.

درنبود پارلمان شاه حق داشت مصدق را بر کنار کند و گرنه باید بپذیریم که یک نخست وزیر میتوانست مجلس را منحل و از اجرای انتخابات شانه خالی کند و مانند یک دیکتاتور حکومت کند. در مورد کودتا هم بر خلاف افسانه سراییهای کرمیت روزولت کودتایی اتفاق نیفتاد. مردم و روحانیون از ترس اینکه ایران مستعمره شوروی سابق شود مصدق را سرنگون کردند. کسانی که این را باور ندارند بد نیست که شرح ماجرا را از زبان خود مصدق در دادگاه نظامی بخوانند و بعد روشن کنند که کدام واحد نظامی کودتا کرد و فرمانده آن که بود و چرا کشته شدگان آنروز از مخالفان مصدق بودند.

cyrus* - تهران - ایران_ کوچولو یک سوال ساده که مغز فندقیت هم زیاد هنگ نکنه! البته به شرطی که نری تو سایت های دیگه دنبال جواب بگردی و کپی کنی بیاری اینجا! قبول؟ اگر خدای نکرده زبونت لال، روم به تیفار! فردا بلایی سر رضا پهلوی بیاد و جان به جان آفرین تسلیم کنه تو چاکر و نوکر حلقه به گوش همایونی چه خاکی به سر میکنی؟ یعنی دوره نوکریت به پایان میرسه و از شغل شریف پاچه خواری بازنشسته میشوی یا بخاطر شباهت در ماهیت با این رژیم میری نوکر خامنه ای میشی؟ اونوقت دیگه بهت نمیگن آفتابه به دست همایونی، بهت میگن آفتابه به دست رهبری! در کل خر همان خر است پالانش عوض شده :-))

فاتح پاک در زمان جاری -رخش تاریخ ذوالجناح توست

چطور احمد علف توانست سرادر سپه را از نخست وزیری خلع کند ولی‌ شاه نمی‌توانست.آری چون قجری نبود.مصدقا مصدقا مصدقا مصدقا ...........همگی‌ بگید اجرتون با سالار پیشوا.خدا یا تمام شیعیان پیشوا را غشی بفرما .امین یا مصدق العلمین

. مصدق و هوادارانش میگویند که شاه حق عزل مصدق را نداشته است. اما تا آن زمان چنین بوده است که در دورانی که انتخابات صورت نگرفته و مجلس بر سر کار نبوده پادشاه حق نصب و عزل وزیر را داشت. احمد شاه قاجار به هنگام فطرت یعنی هنگامی که مجلس دایر نبود 12 نخست وزیر را 24 بار عزل و نصب کرد و هرگز نشد که مصدق انتقادی از احمدشاه که او را «شاه جوانبخت» می نامید بکند و بگوید که تو حق عزل و نصب وزیر را نداری. پس از رضاشاه و حتا زمانی که ساعد مراغه ای نخست وزیر بود، مصدق درخواست عزل او را از شاه میکرد

اوج بیچارگی و حقارت مصدق در دادگاه نظامی است که بجای آنکه مردانه بگوید که من حکم عزل را نپذیرفتم و با بازداشت نصیری بر علیه نظام پادشاهی کودتا کردم، و دلایلش را هم مطرح کند، برای نجات جانش (که چندی از آن هم نمانده) میگوید من شک کردم که فرمان عزل جعلی باشد این بود که نصیری را بازداشت کردم. حتا مرغ پخته هم به این سخن میخندد. خوب آقا اگر شک داری همان زمان که نصیری را بازداشت کردی یک زنگ بزن به شاه بپرس آقا شما ما را عزل کرده اید یا خیر؟ چرا زنگ نمیزنی؟ برای آنکه نمیخواهی زنگ بزنی. برای آنکه خوب میدانی عزلت کرده و میخواهی بروی به دنبال زدنش. از رادیو اعلام میکنی که کودتا شده.

کجای دنیا سراغ دارید که کودتاچی را در دادگاه عمومی محاکمه کنند و کجای دنیا سراغ دارید که دادگاه نظامی را در حضور خبرنگاران جهانی و روزنامه ها و رسانه ها برگزار کنند؟ و کجای دنیا سراغ دارید چنین دادگاهی به این آزادی را که در آن مصدق هرچه خواست گفت و هر بازی خواست در آورد و مظلوم نمایی کرد و غش کرد و خندید و گریه کرد و مسخره کرد و خوابید و (از همان کارهایی که همیشه میکرد) ؟ و کجا سراغ دارید بی حیاهایی که این دادگاه را بیدادگاه بنامند. (اینها همانهایی هستند که در برنامه «بفرمایید شام» به بهترین غذاها هم نمره یک میدهند!).

در دوران شکوفایی و پیشرفت اقتصادی کشورمان، به کوشش و همت بزرگمردانی، همچون دکتر محمد مصدق، رهبر جنبش ملی کردن نفت ایران و اعضای کمیسیون مخصوص نفت، در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت، به تصویب مجلس شورای ملی ایران رسید. « به‌نام سعادت ملت ایران و به‌منظور کمک به تأمین صلح جهانی،ما امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نمائیم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرارگیرد.». ضمن تجلیل از خدمات دکتر محمد مصدق و همه کسانی که در این کار عظیم و تاریخی ایفای نقش نمودند و همچنین قدردانی از فعالیت‌ها و فداکاری های برجسته و ارزشمند کارکنان سخت کوش، شرافتمند و دلسوز صنعت نفت و گاز کشورمان، این روز تاریخی و ملی را به تمام هم میهنانم شادباش می گویم....جوش نیاری شاقلی میرزا اینارو من نگفتم پیام شازده پهلوی به مناسبت 29 اسفنده نگی تقیه فرمودن ها..اما میتونی همینطور کاسه داغتر از آش بمونی چون گفتن شاه بخشید شاقلی نبخشید کبلائی.

بی غم - تهران - ایران چوب خدا!!!! یهوه چرا در -تربلینکا- اشویتس- بلزن -بوخنوالد- به داد میلیونها یهودی نرسید؟؟؟؟؟ چوب !God! چرا بداد قربانیان مسیحیت معتدل در قرون وسطی نرسید!!! چوب خدای تو الله چرا آخرین نگاه ندا آقا سلطان و آخرین نگاه عاطفه ی رجبی ۱۶ ساله که به تجاوز خود در زندان اعتراض کرد و با صدها تماشاگر اعدام در نکا ی مازندران اعدام شد نرسید!!! ابتدا از لجنزار ادیان پر از خون بِدر آی‌ بعد دم از آزادی بزن!!!!!!!!!

ensanam arezoost - خارگ - ایران جنابعالی مثل اینکه فراموش کردید شاه بد -بد بد بد!!!!!! چرا شما انقلابیون بدون استثنا در زیر عبای خمینی عرب عربستان مخفی‌ شدید؟؟؟؟؟ چرا اعدام بیگناهان را تأیید کردید....چرا هر که مٔرد را به ساواک نسبت دادید؟؟؟؟؟ چرا جزغاله شدن ۴۰۰ انسان در سینما رکس آبادان را که می‌‌دانستید کار ملا است گفتید ساواک؟؟؟؟؟؟ هان؟؟؟؟؟ حالا اینجا دم از آزادی می‌زنید!!با د کاشتید طوفان درو کردید و این طوفان دامنگیر ملت شد نه شما مجیزگویان!!!! کورش به تو ربطی ندارد!! همین

واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان. دوست واقع بین شما تنها ادم این دنیا نیستی که سرگذشت به زعم خودت واقعی مصدق رو می دونی. شما نظرت درباره چپاول بیت المال توسط شاه و خواهرش و اطرافیانش چیه

cyrus*-چرا اینقدر مثل سپند بالا و پایین می‌پری .تاریخ رو که با اوباش گری و لات بازی نمیتونی‌ جعل کنی‌ و تغییر بدی.تاریخ قاضی خوبیه . رسواگر و آبرو ٔبر هم هست.خصوصا که مدارک سیا و M I 6موجوده.تو چرا خودت رو به در و دیوار میزنی‌ و ترحم ما رو بر می‌‌انگیزی؟راه‌های دیگه‌ای هم برای فرار از بی‌ کاری و بی‌ عاری و افسردگی هم هست دایی جون.

غلوم حسین از افلافادان خیلی‌ها هستند روز عاشورا برا حسین تازی سینه میزند اونها هم مثل همین طرفداران پیشوا غشی هر ۲ ساخت قبرس.نترس برا مارکس بازی حتما می‌فرستمت خاوران.اینجا که نتونستی اتحاد ایجاد کنی‌ شاید اونجا تونستی.همین که من تو یکی‌ رو اونجا بفرستم برام کافیه

یک ضرب و المثل میگه یک فرد خوابیده رو میشه بیدار کرد.اما کسی‌ که خودش رو به خواب زده رو نمیشه.این حکایت امثال cyrus و bardiaو اتابکی و همایون و بقیه سلطنت طلب‌های طرفدار خاندان گ. به گ....!رضا ننرشون هم میره بغل دست شاه بابا و رضا قلدر و علیرضا و لیلا میخوابه و حکایت شون عنقریب به پایان می‌رسه.مصدق‌ها و بابک‌ها و فاطمی‌ها و امیر کبیرها راست قامتان جاودانه تاریخ ما می‌مونن.

MIRZADEH I ESHGHI - دوسلدورف - آلمان نه جونم من می‌خوام هر چی‌ انگلیس روباه پیر و آمریکا میگه قبول نکنم. زوره؟من اجنبی پرست و تجزیه طلب و کمونیست بی‌ وطن...............نیستم

مصدق پیشوا:من می‌خواستم این کشور را به دوران طلایی‌ قاجار ببرم و برای همین مجلس را مثل بابا علی‌ شاه منحل کردم. پیشوا دیکتاتور پیزامه پوش از زیر زمین همسایه

ARTEMIS-SW - .پاریس - فرانسه. دوست عزیز مدتى ازتون خبرى نبود خیلى خوشحالم که دوباره کامنتها تون رو میبینیم

آقای شاقلی من خودم زنگ زدم موبایل اعلاحضرت جواب نداد و در دسترس نبود آخه اعلاحضرت شجاع الدوله طبق برنامه در حال تشریف فراری بسمت بغداد و رم بودن .کبلائی

titan - ایران - ایران دوست عزیز این تاپیک راجع به مصدق هست نه به قول شما چپاول بیت المال توسط شاه و خوانواده اش موضوع رو قاطى نکن اگر دوست دارى راجع به اون موضوع بحث بشه به سایت پیشنهاد کن یک تاپیک هم (البته با مدرک )راجع به اون موضوع بذاره تا در بارش بحث ولى بحث اینجا راجع به مصدق و حوادث اون موقع هست

shahab46 - هانوفر - المان. آره روحش شاد. پوکرش هم خوب بود

Ghooloo - آبادان - ایران. توى حرفات صحبت از نمایندگان مردم کردى ، مصدق نماینده مردم نبود، نمایندگان مردم مجلس بود که به نمایندگى از مردم رأى اعتماد به مصدق داد و مصدق هم چون مجلس به چند تا از لایحه هاى مصدق رأى نداد مجلس رو ( یعنى نماینگى) مردم رو منحل کرد.

واقع بین ایرانی دوست گرامی‌ وقتی‌ در یک کشور شاه آن کودتا !!!!!!!!!!!کند تا نخست وزیر شود خوب پیشوا هم میشود قهرمان ملی‌ اینکه تعجب ندارد

cyrus* - تهران - ایران_ پس چرا سوال را جواب نمیدی؟ آخی میرزا قلی کپی پیست شاه فقط مطلب بلده کپی کنه؟ چیزی ازش بپرسی تو گل گیر میکنه! برو کوچولو دیگه فکر کنم همه شناختنت بدبخت ! حیف یک ثانیه وقت که کسی صرف تو امل کنه!

RTEMIS-SW - .پاریس - فرانسه...اشتباه گرفتی منو یا اشتباه برداشت کردی از کامنتم چرا که تا حالا تو زندگیم مجزگویی کسی را نکردم و نمیکنم بلکه همیشه سعی کردم با انصاف و واقع بین باشم و انسان پرستی و قهرمان پروری نکنم و تنها پروردگار دانا و توانا را پرستش کنم در مورد قضیه شاه و مصدق با اینکه شاه را کمی تا قسمتی در پاره ای نقاط قبول داشتم و دارم اما مصدق را برتر و بهتر از شاه میدانستم چرا که صرفدار جمهوری و دموکراسی هستم هرچند که شاهنشاهی هم در هر حالتی بد نیست و از دینی و مذهبی و ملایی بودن بهتر است...فقط مثالی برات بزنم که اعتقاد دارم اگر انقلاب پنجاه هفت را قالب نمیکردند...ادامه

الان ما از نظر عمران و توسعه و پیشرفت و آیادانی به جایی رسیده بودیم میزبان بزرگترین رویدادهای سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی هنری و ورزشی بودیم و یکی از معتبرترین و با ارزشترین پاسپورتها و واحد پولی دنیا را داشتیم...حالا اینکه شما این حرف رو از کجات درآوردی که من مجزگویی کردم علامت سئوال و تعجب بزرگیست؟! سالهاست به این سایت سر میزنم یک مورد مجزگویی را نشان بده...من واقعیت را میگویم در مورد هر انسان و دین و کتاب و مذهبی و حکومتی که باشد و سیاه و سفید دیدن را خیلی درست نمیبینم ودیگر از این سری صحبتها..

الان ما از نظر عمران و توسعه و پیشرفت و آیادانی به جایی رسیده بودیم میزبان بزرگترین رویدادهای سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی هنری و ورزشی بودیم و یکی از معتبرترین و با ارزشترین پاسپورتها و واحد پولی دنیا را داشتیم...حالا اینکه شما این حرف رو از کجات درآوردی که من مجزگویی کردم علامت سئوال و تعجب بزرگیست؟! سالهاست به این سایت سر میزنم یک مورد مجزگویی را نشان بده...من واقعیت را میگویم در مورد هر انسان و دین و کتاب و مذهبی و حکومتی که باشد و سیاه و سفید دیدن را خیلی درست نمیبینم ودیگر از این سری صحبتها..

ARTEMIS-SW: اعتقاد یا عدم اعتقاد شما به خدا یک مسئله بنیادی است که به خودت مربوط می شه ربطی به موضوع نداره. اما از کامنتات می شه فهمید شاه پرست هستی. فقط این رو بهت بگم که شاه یک بچه ننه تحصیل کرده فرنگ بود که تا یک کم اعتراضات مردم بالا می گرفت فوری مثل یک بزدل فلنگ رو می بست ومی رفت خارج تا شاید اوضاع دوباره آروم بشه و به تاج وتختش برسه. اگه شاه آدم بود میذاشت مصدق توی این مملکت به کارش ادامه بده و نقش ملکه انگلیس رو توی کشور ایفاء می کرد. اما مصدق رو سرکوب کرد و ساواک رو توی مملکت بنا کرد تا با تو شیشه کردن خون مردم بتونه چند صباحی حکومت کنه. مردم عاصی شده از ظلم شاه هم به روحانیون روی خوش نشون دادن این هم آخر و عاقبت مملکت ما.

قولو-آبادان-درود و سلام بر تو بادا-این چه سؤالیه از شاقل میکنی این چماق پرست فکر نکن از اول طرفدار چماق شاهی بوده نه این کبلائی معلومه که از اولین رویت کننده های امام تو ماه تشریف داشته و برای ایشون سینه به تنور میچسبونده و چماق میزده از این نوع شاقلی که یا سرشون به سنگ روزگار خورده یا چیزی که انتظارشو داشتن بهشون نماسیده حالا از اونور بوم افتادن کم نیست حالا میخوان جبران مافات کنن و دینشو نو به کفن دزد اولی ادا کنن حالا این شاقل شاه و شازده ای هم تو کار نباشه بلاخره رد یه اسپرم مقدس رو میزنه و پیدا میکنه حالا از پهلوی نشد از شعبون یا رمضون هیچکدوم نشد شهرام همایون یه همیاری راه میندازه و پول جمع میکنه میده مشابه سازی کنن البته این جماعت نم پس نمیدن اون مشابه سازیم چینی و تقلبی از آب در میاد اینام نشد بلاخره به مجسمه و یا به قول شاقلی فررررتور اکتفا میکنن مگه نمیبینی برا چندتا مجسمه نا قابل کله پا شده چه الم شنگه ی بپا کرده کبلائی.

از خیانتهای دیگه این مصدق السلطنه که تو عکسها هم پیداست یکی اینکه تخته بازی میکرده و مطابق اسناد میر فرتوت طاس هم میگرفته و جر هم میزده و دیگه اینکه چایی فوت میکرده پس نشون میده که این چه آدم عجولی بوده و صبر نمیکرده چایی خنک شه آدم عجول هم بدرد نخست وزیری نمیخورده شاه هم چون آدم محجوبی بوده شبونه با تانک و گروهبان نصیری حکم عزل رو میده دستش اما برای اینکه چشم تو چشم با مصدق و زن و بچش نشه خودش میره رم بس که با حیاست این کبلائی.

خوب مثل اینکه بحث منطقی سند و مدرک برا این شاغلوم و شاباجی و شاقلی یه شاهی و دو شاهی یاسین خوندن تو گوش عفیره پس طبق آیه شریفه .(چونکه با شاقل سر و کارت فتاد پس زبان شاقلی باید گشاد ). اگه مدیریت سایت طبق معمول نظر لطفش فقط با شاقلیسم نباشه و کامنت ها رو حذف نکنه از این پس با زبون خودشون باهاشون اختلاط میکنم چون این نسل شعبون زبون دیگه ای حالیشون نیست.کبلائی

Madjid aramesh - پاریس - فرانسه_ اصلاَ منظورت را از اینکه مصدق نماینده مردم نبود نمیفهمم!!؟ مگر دکتر مصدق در انتخابات دوره ۱۴ مجلس برای بار دوم در مقام وکیل اول مردم تهران به نمایندگی مجلس انتخاب نشد؟ شاید آن تاریخی که شما شاه دوستان میخوانید با تاریخی که دیگران میخوانند فرق میکند؟!! میشه بفرمائید که دکتر محمد مصدق در کدام مجلس و با کدام اعضا دوره نخست وزیری را آغاز کردند؟

کبالت3 - کرج - ایران_ صد درود و سلام به خودت و قلم شیوا و گیرایت. رفیق من گفتم یک املائی بهش بگم خبرش بلد باشه بنویسه ;-)) بهر حال با طرح این سوال شاید کمی به فکر آینده و دوران بازنشستگی بیوفته و اینکه اگر این یکی به دیار فانی پیوست بالاخره باید نوکری کسی را بکند تا اموراتش بگذره! آخه زندگی خرج داره شاقلی هم کار دیگه ای جز نوکری بلد نیست کبلائی!

پیشوا وسط دادگاه غش کرد و از دهان مبارک کف‌ به بیرون پاشید همگی‌ بگید پیشوا پیشوا پیشاب(۶ مرتبه با گریه غلیظ)یهو چشمان پیشوا باز شد و گفت من تشنه‌ام آب می‌خوام همگی‌ بگید پیشوا پیشوا پیشاب(۳ مرتبه) رفتند آب نبات آوردند گفت آب می‌خوام مگه اینجا کربلا است همگی‌ بگید پیشوا پیشوا پیشاب(۲ مرتبه) ...........مصدقا مصدقا......خدایا هرچه مجلس تو دنیا است به دست پیشوا منحل به فرما.شیعیان پیشوا برای خنده از قبرس زیاد از حد بفرما و همه را غشی بفرما.تمام عزادارن سالار شهیدان پیشوا غشی از در عقب سندلی‌ جلو بفرما شام

همه تو ایران میگند من نمیگم بچه اصفهان زرنگ و بچه افلافادان لاف خالی‌ جیب خالی‌ و پز عالی حالا یه دهاتی که میگه عرض مستطیل ۳۰۰۰ تومن فکر کرده علی‌ آباد هم شهر

یک ابله بیسواد شعر حافظ را با شعر فردوسی‌ اشتباه می‌گیرد و بد تر از آن به فردوسی‌ ایراد می‌گیرد که اشتباه کرده!!!!به فردوسی‌ !!!! آنهم با قلم شیوا!!!!!!!!! حالا شما بیا با چنین ابلهی بحث کن.بحث با اینها فقط و فقط وقت تلف کردن و مشت به سندان کوفتن است حالا تازگیها هم سند شناس شده. از همه محروم تر خفاش بود/ کو عدوی آفتاب فاش بود».

Ghooloo - آبادان - ایران. أون موقع که نخست وزیر بود نماینده مردم نبود از نمایندگان مردم(مجلس) رآى اعتماد گرفته بود که لایحه به همون مجلس ارائه کنه و اگر اکثریت نمایندگان مجلس با اون لایحه موافق بودن رأى بدن و اون قانون تدوین بشه. در مورد اون زمانیکه وکیل مجلس بود حق با شمایت ولى درکامنت قبلى من منظورم دوره نخست وزیریش بود

.برای باز گشایی عقده‌هات جای دیگه‌ای رو پیدا کن.زیر عکس قهرمانِ ملی‌ جای این سخیف گویی‌ها نیست.انگ کمونیست و تجزیه طلب به هر کسی‌ زدن کار خاله زنک هاست.تجزیه طلب اون بحرین بخش ...... بود و کمونیست پدر قزاق ....ش.

Madjid aramesh - پاریس - فرانسه_ بهرحال ایشان به نمایندگی از مردم وارد مجلس شدند و بعد هم از اکثریت اعضا مجلس که نمایندگان مردم بودند رای اکثریت را گرفتند و خیلی قبل از اینکه پدر و پسر یا به قول خود دکتر محمد مصدق دیکتار و بچه دیکتاتور چیزی از سیاست بدانند و سوادی داشته باشند ایشان ثجربه سیاسی و مملکت داری داشتند. حالا شما که به رای اکثریت و نمایندگان مردم در مجلس اعتقاد دارید میشه بفرمایید که اعلیحصرت شما توسط کدام مردم و مجلس رای اعتماد گرفت؟ البته اگر به رای اکثریت و رای مردم اعتقاد دارید! شماها به نخست وزیر مملکت که با نمایندگی مردم وارد مجلس شده و توسط همان مجلس به نخست وزیری رسیده خرده میگیرید ولی به شاه که میرسید دیگر صحبتی از رای مردم و مجلس نمیکنید! جریان چیه؟ اسپرم مقدس جایگزین رای مردم و مجلس میشه؟!!!

بی غم - تهران - ایران نوشتی شاه پرست !!!کسی‌ که خدا پرست نیست چگونه میتواند انسان پرست باشد!!!! می‌دانی چرا به خدایت معتقد نیستم----وقتی‌ دکتر منگله پزشک آشویتس برای زایش ۲ قلو ی آلمانی‌ نیاز به تحقیق داشت..دستور داد کودکان یهودی بازداشتگاه را بکشند با اسید زودتر گوشت را از بین برده تا روی اسکلت آنها تحقیق شود....خدا در کدام گوری بود؟؟؟؟ وقتی‌ تاریخ بشر پر از خون و ظلم و نکبت با ۱۰ در صد سپیدی است این خدای عادل شما کجاست؟؟؟ چرا باید کودکان سرطان بگیرند از گرسنگی و ایدز بمیرند تجاوز شوند و و و-----نه خدایی نیست و این یک افسانه است که بشر ضعیف در برابر چرا‌ها آن را آفرید-----همین!!

titan ایران تهران عزیز دل : گوش کن و یاد بگیر که مردم در رابطه با چه مطلبی بحث میکنند.سزکار بجای پاسخ دادن باستدلال دنبال مغلطه کاری ها هستی. ما میگوئیم این بزرگوار مصدق از ابتدای جوانی حتی با جعل سند شناسنامه میخواست بقدرت برسد که بعدا خودش تاریخ تولدش را نمیدانست و برای برابری تاریخ ازدواج مجدد مادر خودش را با شوهر دوم خود مقایسه کرد و باصطلاح خجالت کشید. یا میگوئیم این رهبر جکومت مردمی از سن ده سالگی از خزانه بیت المال که پول نبود حق و حساب میگرفت و ملت را بگونه ای چپاول میکرد شما میفرمائید من از شاه بگویم یا بقول تو که شاهد چپاول شاه بودی بگویم. من چپاول انها را ندیدم .تو اولا از بحث صحبت کن و خارج نشو و در ثانی چپاول شاه را که تو دیدی بگو ابلهانه صحبت نکن اقا

شاقلی- شعر میخونی بسم الله ....جون شاغلوم راست موگوی نه تنها مشت به سندان کوفتن است بلکه کله به تیفار کوفتن هم هست اونم بتونی ها نه کاگلی این شعر هم خیلی قشنگه که آوردی از همه محروم تر خفاش بود/ کو عدوی آفتاب فاش بود».شاقلی هم آبپاش بود\خیر است کربو بلائی.

Madjid aramesh - پاریس - فرانسه دوست گرامی‌ این یک کامنت اینجا داره که میگه به شاه زاده گفتم بلیط هواپیما بگیر بیا ایران مگه میخواهند چه کار کند؟ آنروز این مزدور مورد مسخره همه واقع شد این بی‌سواد نمی‌داند رضا شاه با رای مجلس انتخاب شد و پیشوا مجلس را منحل کرد.مجلسی که نماینده مردم بود.کشور بلژیک چند سال نخست وزیر نداشت ولی‌ مجلس داشت.از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ و از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱.این یکی‌ به درد تو سری خوردن و خندیدن می‌خورد و بس.در نزد سگگ پیشوا اسپرم مقدس فقط و فقط پیشوا غشی خط قرمز عبور ممنوع چرا چون از اسپرم مقدس قاجار می‌باشد.

از وقایع مهم این دوران که مصدق حاکم فارس بود قیام مردم تنگستان علیه حضور نیروهای انگلیسی است که مصدق نقش مهمی در سرکوب این قیام مردمی داشت و خود مصدق با صراحت در نطق مجلس دوره چهاردهم به نقش خود در سرکوبی قیام دلیران تنگستان اشاره می کند و می گوید: «. بنده مأمورین خوب از انگلستان دیده‌ام، من مأمورین بسیار شریف و وطن دوست از انگلستان دیده ام من مذاکراتی در شیراز و تهران با اینها دارم یک روز ماژور هوور قنسول انگلیس آمد و به من گفت ما حکم داده ایم تنگستانی ها را تنبیه کنند، من حالم به هم خورد گفت، شما چرا حالتان به هم خورد؟.

گفتم چون این صحبتی که شما کردید نه در نفع شما بود و نه در نفع ما، گفت توضیح بدهید، گفتم شما از پلیس جنوب شکایت دارید و می گوئید که پلیس جنوب در شیراز منفور است، پس وقتی پلیس جنوب را مأمور سرکوب تنگستان بکنید بر منفوریت آنها افزوده می گردد اگر آنها را پلیس جنوب تنبیه کند جزء شهدای وطن پرستها می شوند و من راضی نیستم، ولی اگر من که والی هستم آنها را تنبیه کنم به وظیفه خود عمل کرده ام و کار صحیحی کرده ام، گفت توضیحات شما مرا قانع کرد. شما کار خودتان را بکنید، بعد از چند روز تنگستان را امن کردم و ماژور هوور آمد و ازمن تشکر کرد و این سابقه است که من با ماژور هوور قنسول انگلیسی دارم....». خوب توجه نمایند آنانی که مصدق را وطن دوست وآزادیخواه معرفی می کنند که این عامل استعمار برای خوشایند استعمار انگلیس مردم میهن خود را سرکوب می نمایند و قیام آن مردم مظلوم را به خاک و خون می کشاند و حالا او را به عنوان قهرمان ملی معرفی می نمایند.

بَد نیست که آدم، تاریخ را بخواند و جوانمرد باشد و از نیرنگ بازی دست بردارد.در زمان قاجار بود که ...؛بحرین را به اجاره دادند به انگلیس. و همین انگلستان، شیخی تازی را در آن جا گذاشت و به او دستور و سفارش داد که با نیرنگ بازی و فریب کاری؛ از سلطان قاجارِ ایران فروش ،فرمان پذیری نماید( اطاعت نماید) و. سالانه پیشکشی ( هدیه) هم بفرستد، که همان ها هم پس از چندی دیگر انجام داده نشد. و شوربختانه، بافتِ باشندگانِ ( ترکیب جمعیتی) آنجا را هم با کوچاندن و آوردنِ تازی های عرب و مسلمان به هم زدند.

کدام بحرین؟؟. همان بحرین در سازمان ملل ، یک نماینده داشت و ما چیزی در بحرین نداشتیم . همان بحرینی که ؛ پس از این داستان، همه-ی نمایندگان سازمان ملل، برایش دست و کف زدند . محمد رضا شاه درگذشته ( فقید) توانست که با بهره بردن از دوران جنگ سرد، و با تیزهوشی ، جزایر گَپ سبزو ( ابو موسی) و دو تنب بزرگ و کوچک را ، دوباره به آغوش ایران بازگرداند و آفرین و دست مریزاد بر او . ین ویدئو سخنان آقای قاسمی می باشد که یکی از کارمندان بلند پایه-ی وزارت بیرون کشوریِ ( خارجه-ی) ایران بوده است درباره-ی بحرین :. https://www.youtube.com/watch?v=Ijgqc...&feature=share.

کسانیکه از علم اقتصاد که زیر بنای جامعه است نمیدانند و از دمکراسی دم می زنند،شعار تو خالی می دهند،دمکراسی حاصل اقتصاد سالم و شکل گرفته در جوامع می باشد،کدام کشوری را میتوانید نام ببرید که به بیماری اقتصادی گرفتار باشد و به دمکراسی رسیده باشد، اشخاصی هند را نام می برند ، اواز دهل از دور خوش است.ایا از جامعه فئودالی ایران در زمان پهلوی انتظار دمکراسی و برابری حقون انسان ها را داشتند بیسوادی سیاسی نیست که گریبانگیر سیاستمداران عوام ( بگفته میر فطروس) می باشد، پهلوی سعی می کرد اقتصاد را سر و سامان دهد و طبقه بورژوا و متوسط را بوجود اورد تا پایه ریزی برای دمکراسی شود که خوش باوری و ساده لوحی ملت،مسائل مربوط به خاورمیانه و نفت، دین و خائنین پول پرست در حکومت ،این فرصت بدست نیامدبه دوران قاجار و دوران جنایتکاران اسلامی با هزاران میلیارد درامد نفت نظری بیافکنید و انصاف بدهید کدام خون خوار ترند . در امد پهلوی از نفت در حدود ۱۲۷ میلیارد بود.

cyrus* - تهران - ایران. مرسى که جوابشو دادین

عرض کردم که فردی که خودش رو به خواب زده رو نمی‌شه از خواب بیدار کرد.اما تاریخ رو جعل کردن اونهم با اوباش گری و روش‌های شعبون خانی جاش اینجا نیست.جاش تیمارستانه یا در حضور خاندان در به در پهلوی.در مورد بحرین شما میتونید به سخنان و اشک‌های حسرت مرحوم محسن پزشکپور رجوع کنیدhttps://www.youtube.com/watch?v=GJGHq7naE4I.پس گرفتن سه‌ جزیره‌ و دادن بحرین جعل تاریخ برای فریب کودkان دبستانیه.کجای دنیا خاک میبخشن که خاک پس بگیرن؟این بدعت ممّد رضا فقط و فقط نکبتش برای ما موند.

کبالت3_ دوست عزیز از من بشنو و وقتت را صرف این شاه پرستان و دستمال به دستان دیکتاتور نکن! برای اینان مرغ اعلیحضرت یک پا داشته! و همانطور که خود گفتی اینها عاشق هستند و از نواقص لیلی هر چه برای مجنون بگویی باز حرف خود را میزنند. از کسی که هر روز با یک آی دی می آید و اراجیفی را از اینجا و آنجا کپی میکند و به اسم خودش میگذارد و سواد خواندن و نوشتن درست و حسابی ندارد ولی دوست دارد مرتب در مورد مردان بزرگ مملکت و مسائل مهم نظر دهد چه انتظاری داری؟ از من به شما نصیحت بگذار اینقدر اراجیف بگذارد تا جانش به لب آید! جواب چنین اشخاص دستمال به دست و امل، خاموشی است. دوستان آگاه و فخیم خود تشخیص خواهند داد. موفق و پیروز باشید

Madjid aramesh - پاریس - فرانسه. دوست عزیزتر من اینو در جواب کسی گفتم که با خراب کردن مصدق می خواد شاه رو از بالا ببره شما کامنتا رو نمی خونی. واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان. عزیز دلتر. اول اینکه مودب باش من وقتی کم میارم نمی گم ابلهی یا مغلطه می کنی. (خدا پدر اون کسی که این کلمه مغلطه رو به ملت یاد داد بیامرزه). شما چپاول شاه رو ندیدی؟؟؟! نخواستی ببینی؟؟؟ این دست من نیست. شما که اینقدر اطلاعاتت بالاستتتتتت !!!! اسناد و گزارشات وقت سفارت امریکا رو بخون موجوده. چی؟؟ اونا دروغ می گن؟!!؟ گزارشات محرمانه ای که روزانه سفارت امریکا به وزیر امور خارجه اش می فرستاده دروغ بوده و برای گول زدن رئیسش؟!؟!؟ جالبه باشه. علم چطور ؟ خاطرات روزانه علم رو خوندید؟؟؟ ماجرای هدیه ویلا به شاه در کیش رو چطور می دونید. امان از این ملت ...

. دولت ایران در آبان 1336 طیّ لایحه‌ای بحرین را رسماً استان چهاردهم کشورمان اعلام کرد. .. ایران نه تنها هیچگاه از اعلام رسمی حاکمیت خود نسبت به بحرین کوتاه نیامد، بلکه در پی تصویب لایحۀ مورخ آبان 1336 همیشه بحرین را «جزء لاینفک ایران و استان چهاردهم اعلام کرد».مشکل شاه شجاع ما این بود که ایشان زیر بار هیچ زوری نمیرفت مگر آنکه آن زور خیلی پر زور میبود مانند انگلستان که البته مسئله مدیونی به خاطر کودتای ننگین 28 مرداد به دولت فخیمه هم مطرح بود اشکالی هم نداره شاقلی جون صد تا بحرین فدای جقه همایونی خاک چیه وطن کدومه از قدیم هم گفتن خدا- شاه- میهن -یعنی میهن درجه سومه بین خدا و شاه هم خوب یه تعارفاتی هست دیگه سخت نگیر. شاقلی میگه بحرین مال ما نبود باشه ما هم میگیم مال شما نبود که با دو تا قلوه سنگ و یه ده کوره آبی عوضش کنی کبلائی.

مصدق به احمدشاه فلان فلان شده م.. شاه وطن‌پرست. به کسی که در پاریس می‌گوید من یک هویج را به سلطنت در ایران ترجیح می‌دهم، می‌گفتند شاه وطن‌پرست دموکرات.احمدشاه تنبان خودش را نمی‌توانست بالا بکشد چه برسد به اینکه شاه باشد و وطن‌پرست..مصدق در عمل بزرگ‌ترین شارلاتان ایران بود.

بیش از یکصد و پنجاه سال بود که بحرین ؛ از دست ایران رفته بود و این پیامد فرمانرواییِ قاجاریانِ ایران بَر باد دِه ؛ بوده است که آن 17 شهر قفقاز را نیز به باد داده بودند و هرات را نیز به باد داده بودند و اگر می ماندند...، ایران را نیز به باد می دادند. همان ایرانی که ؛شیخ خزعلِ تازی مسلمان، در خوزستانش فرمان می راند و آنجا را عربستان!!!! می نامید و رضا شاه بزرگ بود که، پس از سالیان بسیار، باز هم توانست که خوزستان را به ایران برگرداند.

البته تاریخ در مورد آغا محمد خان قاجار چیز دیگه ای میگه.شاقل کتاب تاریخ رو یه صفحه از اول و یه صفحه از آخر نخون اون جانی با اینکه آغا بوده اما از این آقات خیلی شجاعتر و رشید تر بوده اما اون آقا هم بحرین رو تقدیم کرد تا ادامه دهنده بیعرضگی بقیه شاه و شازده های قجر باشه تاریخ بارباپاپای تو نیست که هر جور خواستی عوض بشه کبلائی.

مصدق، مفاهیمی را در فرهنگ سیاسی ایران وارد کرد که تا امروز ما تاوان آن‌ها را می‌دهیم .. اینکه وی می‌گوید هر جا مصلحت باشد، من قانون را می‌زنم به دیوار و می‌گذارم زیر پایم که خودش چنین حرف‌هایی را زده و در خاطراتش در کتاب «خاطرات و تالمات» هست با توجه به اینکه مصدق یک حقوقدان بوده است، یعنی چه؟ چطور می‌شود چنین سیاستمداری را دموکرات دانست، چطور می‌شود قبول کرد که وی طرفدار حکومت قانون بوده است، حکومت قانون با مصلحت تضاد دارد و نمی‌توان قبول کرد که مصلحت را بر‌تر از قانون بدانیم .. این ادعا که مصدق مصلحت مردم را از خودشان بهتر می‌دانست یعنی چه؟ از چنین اندیشه‌ای بر می‌آید که اگر مجلس خواست استیضاح کند، مردم را به خیابان‌ها بکشد تا مساله را در آنجا حل کند، این یعنی پوپولیسم و گرفتاری امروز ما نیز همین است.

قولو -اینجاس که راه ما از هم جدا میشه و دعوا مون شروع-- دست خودم نیست من این جماعت رو دوست دارم و نمیتونم ازشون بگذرم هرچی باشه پایه خوبین برای خنده علاوه بر این سبب خیرن که با دوستان گپی بزنیم شما هم زیاد جدی نگیر این جماعت رو خودشونم میدونن سلطنت به رحمت خدا رفته و امکان بازگشتش به اندازه احتمال بازگشت عقل به کله شیخ و شاخک هم نیست خوب عاشقن دیگه علت عاشق هم ز علتها جداست.به هر حال برای رفع سرگرمی چوخ بد نیست راستی این ملعون کافر آگنوستیک پیداش نیست نکنه توبه کرده و رفته کربلا کبلائی.

titanتهران ایران.استدلال سرکار مثل استدلال کسانی میماند که برای بکرسی نشاندن خرف های خودشان در هنگام بحث شنونده را به محاکم ویا مراجع رسمی حواله میدهند بدون اینکه دلیل رسمی و روشن ارائه نمایند. پدر جان از اینکه میگوئی خدا پدر کسی را بیامرزد که مغلطه را بمردم ایران یاد داد. مشخص است که از مسائل خیلی عقب تر هستی بدین معنی لغت مغلطه یک لغتی نیست که شخص خاصی انرا در فرهنگ نهادینه کرده باشد.مردم بر حسب معلومات خودشان حرف میزنند. ازبکار بردن مفلطه که گویا شخص خاصی بشما اموخته مشخص است که دیدگاه تاریخی و ادبی شما هم بسیار ضعیف است زیرا اموخته سرکار از همان فرد مورد نظر شماست که این لغت را اموختی. پس نتیجه میگیریم که شما شخصا صاحب تحقیق و تفکرنیستید.دلایلی شما در رابطه با کیش یا ویلا و اینگونه اراجیف برای من حزن انگیز است که نسلی مثل شما هم از همه چیز بی خبر است وهمانند روشنفکران سابق با خواندن یا شنیدن چند اصطلاح سیاسی خود را مبارز سیاسی و روشنفکر قلمداد میکردند. حیف از وقتی که باید برای اینگونه مسائل ذکر شده از شما من تلف نمایم حیف واقعا حیف. یک مقدار برو یاد بگیر و بعدا اظهار نظر کن

واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان درود بر شما دوست گرامی‌.ولشان کنی‌ فردوسی‌ و دانته را محکوم میکنند آنهم با قلم شیوا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

شیعیان پیشوا هنوز حاضر نیستید بدون «مِن مِن کردن» بگوید چرا مصدق در 25 امرداد آن سال، فرمانی را که از سوی پادشاهی برای خلع دولت وی به دستش داده شد، حتی از وزیران دولت خویش پنهان نگاهداشت؟. شیعیان پیشوا در مورد رفتارهای آیت الله کاشانی و اینکه چرا او نیز از صف یاران مصدق جدا شد،چندان توضیح قانع کننده ای نمی دهند و مجذوب دیدگاه کسانی است که براین باورند که مگر ما هم مانند رژیم منحوس جمهوری اسلامی باید برای کاشانی نقشی در آن رخدادها قائل باشیم؟ مگر رژیم حاکم بر ایران در این 35 سال کم نقش این ملای «رشوه بگیر انگلیس» را گنده کرده است که ما نیز برای او یارگیری کنیم؟

درود بر شهید دکتر محمد مصدق کبیر که نامش در کنار فردوسی وکورش جاودانه خواهد ماند.پاینده وجاوید ملت رشید ایران.

دیدی دلا که یار نیامد /گرد آمد و سوار نیامد/بگداخت شمع و سوخت سراپای و آن صبح زرنگار نیامد/آراستیم خانه و خوان را و آن ضیف نامدار نیامد/غم خورد و غمگسار نیامد/آن کاخ ها ز پایه فرو ریخت و آن کرده ها به کار نیامد/سوزد دلم به رنج و شکیب ای باغبان، بهار نیامد/بشکفت پس شکوفه و پژمرد اما، گلی ، به بار نیامد/خوشید چشم چشمه و دگر آبی به جویبار نیامد/ای شیر پیر بسته به زنجیر/. کزبندت ایچ عار نیاید سودت حصار و پیک نجاتی سوی تو و آن حصار نیامد/زی تشنه کشتگاه نجیبت جز ابر زهر بار نیامد/یکی از آن قوافل پر باران گهر نثار نیامد/. ی نادر نوادر ایام کت فرو بخت یار نیامد/دیری گذشت و چون تو دلیری در صف کارزار نیامد/افسوس کان سفاین حری زی ساحل قرار نیامد/و آن رنج بی حساب تو، دردا که چون هیچ در شمار نیامد/و ز سفله یاوران تو در جنگ کاری بجز فرار نیامد........(.مهدی اخوان ثالث برای مصدق). /. /.

مصدق : من مجلس را منحل می‌کنم ... . . دکتر صدیقی : چطور؟. دکتر مصدق: به کمک رفراندوم. دکتر صدیقی :جناب آقای دکتر، جناب عالی‌ سال هاست عضو پارلمان بوده‌اید، شهرت شما به واسطه همین مورد است،انتخابات مجلس فعلی‌ در زمان زمام داری جناب عالی‌ صورت گرفته و نسبت به آن اظهار خوش بینی‌ کرده بودید. حالا با نقص قانون اساسی‌ و وجود سوابق که در حقوق اساسی‌ و تاریخ مشروطیت هنگام فطرت‌هایِ متوالی، آیا انحلال مجلسی را که در آن اکثریت دارید از راه اجرایِ رفراندوم از حیث مصالح داخلی‌ و خارجی‌ به صلاح مملکت میدانید؟اگر پس از انحلال مجلس شاه نخست وزیر دیگری انتخاب کند چه می‌کنید؟. دکتر مصدق : شاه جرات نمیکند. ( مصدق نمی‌گوید قانونی‌ نیست ، زیرا به خوبی‌ میداند که در صورت عدم وجود مجلس، شاه اختیار عزل نخست وزیر را دارد)

شعر سیروس به مصدق قجری.از چه رو انداختی فرمان شاه ,شاه را رهرو عاقل به ر‌ح باید ببیند چاه را/ موسی مگر پیغمبر بر حق نبود از چه روو جاری نکرد اووووو آب رود نیل را?!!!!!!!!!!!!!

سروری معدودی سفله پرور چپی برایران را برنمیتابیم اگر ده ها شاملو فرخی یزدی عشقی و تقی و گوهرشادی از سوراخهای تنگ و تاریک خود بیرون بخزند تا فرهنگ ایرانی را به مفاهیم ناچیز چپ بیالایند بر شیپور نفی ایران بدمند ملت ایران را خلق بخوانند و پست طینتی و فروماندگی خود را وقیحانه فریاد کنند بدانند انان را به راه فرخی یزدی عشقی و تقی و گوهرشادی خواهیم فرستاد.

مصدق قجری برای پیشبرد اهداف خود، گاه و بیگاه متوسل به غش مصلحتی بشود (چیزی که گویا تخصص این سیاستمدار قاجارتبار بوده است) گویای واقعیت های فراوانی است. در ضمن کینه شتری ایشان نیز، دربوجود آمدن فضای دشمنانه و رادیکال در دستگاه اداره کشور تاثیر بسیار مهم و منفی داشته و پایه گذار سنت بسیار بد و مخربی در سیاست ایران بوده است که هنوز نیز دامن این کشور را رها نکرده است.

و سرانجام این سخن مصدق :. «ولی راجع به عزل نخست وزیر، هیچ مملکتی نیست که مشروطه باشد و پادشاه بتواند نخست وزیر را عزل کند.». بله هیچ مملکتی نیست که مشروطه باشد و نخست وزیر بتواند قوای مقننه و قضائیه را بر خلاف قانون منحل کند، فرماندهی قوای نظامی و انتظامی را هم عهده دار باشد و قانون اساسی را زیر پا بگذارد ، فرمانِ پادشاهی که مطابق سوگندش پاسدار و امانتدار همان قانون اساسی است ، را پنهان کند ،به هیچ نهادی پاسخگو نباشد و تمام مخالفانش را عامل اجنبی معرفی ، زندانی و متواری کرده، و خود را نماد دمکراسی و قانونگرایی و شهید آن نیز معرفی کند.

باز هم جالب توجه است که مصدق در ادعای «شاه باید سلطنت بکند نه حکومت» گویا بر این گمان بوده است که «حکومت» کردن از حقوق نخست‌وزیر یا دولتش است. و الا، اگر می‌دانست که حکومت در مشروطیت یا هر نظام پارلمانی دیگر، مال مردمی است که از طریق نمایندگان منتخب خود در پارلمان حکومت می‌کنند، قطعا دست به اقداماتی ضد مشروطه همانند گرفتن اختیارات ویژه (حق تقنینیه) از مجلس نمی‌زد. به گفته دیگر، اگر آقای نخست‌وزیر باور می‌داشت که حکومت در مشروطیت یا هر دموکراسی پارلمانی دیگر با «مجلس شورا»ی منتخب مردم است، و دولت در راس قوه مجریه، فقط وظایف اجرایی تصمیمات مجلسین را دارد، در آن صورت ایشان می‌دانست که تعطیل کردن پارلمان فقط یک کودتا برای براندازی نظام حکومتی وقت شمرده می‌شود و هیچ توجیهی را بر نمی‌تابد.

ن جا که سخن از منطق و ارائه اسناد و واقعیت‌های تاریخی‌ میشود، شیفتگان مصدق یا خود را به نشنیدن میزند و یا باران اتهام‌های از پیش آماده شده را بر سر گوینده فرو میریزند

واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان. خوبه این متنت کمی مودب تر بود اما استدلال سرکار در خصوص اموختن من از شخص خاصی در خصوص مغالطه و تعمیم دادن اون به تمام اموخته ها مثل کسانی است که برای بکرسی نشاندن حرف های خودشان در هنگام بحث شنونده را به محاکم ویا مراجع رسمی حواله میدهند بدون اینکه دلیل رسمی و روشن ارائه نمایند. (من محو منطقتم). پس نتیجه میگیریم که شما شخصا صاحب تحقیق و تفکرنیستید. (من کشته نتیجه گیریتم) . ادامه ....

واقع بین ایرانی - ادا مه ... . ((دلایل شما در رابطه با کیش یا ویلا و اینگونه اراجیف برای من حزن انگیز است که نسلی مثل شما هم از همه چیز بی خبر است. )). این هم از جمله هایی که باب شده((نسل شما؟!؟!؟!)) یعنی چی ؟ کدوم نسل؟ من متعلق به کدوم نسلم؟ من 20 سالمه؟30 سالمه؟60 سالمه؟؟!!! اما و ((همانند روشنفکران سابق با خواندن یا شنیدن چند اصطلاح سیاسی خود را مبارز سیاسی و روشنفکر قلمداد میکردند.)) این مشکل بزرگ ما ایرانیهاست که همیشه فکر می کنیم شخص خودمون بهتر از بقیه می فهمیم توی یک بحث ساده سریع به حربه های جانبی مثل اینکه(( طرف با خوندن چند اصطلاح فکر می کنه روشنفکره ))(متوجه هستید یعنی شخص من چندتا اصطلاح نخوندم کلی بیشتر اصطلاح خوندم ) متوسل می شیم . دوست عزیز این بحثها یک اختلاف نظر ساده است قرار نیست حرفی تحمیل بشه. قرار نیست توهینی بشه. قرار نیست حتما یک نفر نفر دیگه رو قانع کنه اینکه من برترم محلی از اعراب نداره.

cyrus* - تهران - ایران. و اما دوست عزیز اره ولمان کنید ما منطق نداریم . همه که مثل شما منطقی نیستند همه که مثل شما دانته و فردوسی نمی شناسند اگرهم بشناسند فقط اسمی شنیده اند مانند شما 4 تا کتاب نخوانده اند. نمی دونم ما ایرانیها چرا وقتی یک بحث ساده می خوایم بکنیم حتما باید رو صورت هم چنگ بندازیم

درود بر شهید دکتر محمد مصدق کبیر که نامش در کنار فردوسی وکورش جاودانه خواهد ماند.پاینده وجاوید ملت رشید ایران

درود بر شهید دکتر محمد مصدق کبیر که نامش در کنار فردوسی وکورش جاودانه خواهد ماند.پاینده وجاوید ملت رشید ایران

کربلایی کبالت کمی مطالعه هم بد نیستا آخه مرد حسابی لاقل ویکیپدیا بخون ببین ایران از زمان قاجار توی بحرین نه نیروی نظامی داشته نه سیاسی اگه به صرف ادعا باشه که گنجه نخجوان به ما نزذیکتره چرا ایران در مورد این سرزمینها ادعا نمیکنه آرژانتین هم ادعای جزایر مالویناس یا فاکلند رو داشت نیروی نظامی هم فرستاد و جزایر را اشغال کرد چی شده حالا این جزایر مال آرژانتین شده؟! یه جا هم ایراد گرفتین به اینکه شاه چون مذهبی بوده کشور به اینجا رسیده آخه کربلایی الحق هم فکرت کربلایه! اینا دارن از بام تا شام میگن شاه بی دین بوده به بهاییها کاره داره پزشکش بهایی بوده نخست وزیرش هویدا بهایی بوده مشروب میخورده خانم میاورده زنش با جشن فرهنگ و هنر شیراز عامل اشاعه فساد بوده سال هجری را تغییر داده آیت الله خمینی را تبعیده کرده خامنه ای رفسنجانی خلخالی منتظری وووورا زندانی و تبعیده کرده فیلمهای ضد اسلامی پخش میکرده

ادامه...حالا تو پای صحبت بهرام مشیری نشستی هرچه اون بلغور میکنه توهم بلغور میکنی هنوز انقلابیون 57 زندن شعارشون استقلال آزادی جمهوری اسلامی هنوز از ذهنها پاک نشده رویای استقرار قوانین اسلامی رویای قرنها سلطه اسلام در تمام کشورهای مسلمان بوده ترکیه آتاتورک الان دست اسلامگرهاست اونم تقصیر شاه یا آتاتورک بوده؟

۱. بخشی از بیانات دکتر مصدق در دادگاه لاهه: آقای رئیس , آقایان قضات، بشریت مدتی است به فکر افتاده به جای توسل به زور و فشار, اختلافات خود را از طریق حق و عدالت حل و فصل کند. رشد عقلی و فکری بشر حکم میکند که اختلافات خود را منحصرا به وسایل مسالمت آمیز تصفیه نماید. در جایی که دول بزرگی چون آمریکا و فرانسه, احتیاط را به پایه ای برسانند که تعیین حدود صلاحیت ملی را موکول به تشخیص خود کرده باشند، بر ملت ایران چه بحثی خواهد بود اگر صلاحیت دیوان را در حدود منشور ملل متفق و اعلامیه ی خود محدود نموده، اجازه ندهد به هیچ عنوان به آن حدود تخطی شود

۲. نباید از آقایان این حقیقت را پنهان کنم که در نزد ما ایرانیان، تشویش جلوگیری از هرگونه عملی که در حکم مداخله در صلاحیت ملی باشد شدیدتر از سایر ملل است و علت هم این است که ما ملل شرق سالیان دراز مزه ی تلخ موسسات اختصاصی و استثنایی را که صرفا به منظور تامین بیگانگان بوجود آمده بود چشیده و به چشم خود دیده ایم که کشور ما میدان رقابت سیاست های استعماری بوده و ضمنا پی برده ایم که متاسفانه علی رغم آنهمه امید و آرزو، جامعه ملل و سازمان ملل متحد نتوانسته اند به این وضع اسفناک که شرکت سابق نفت ایران و انگلیس در پنجاه سال اخیر مظهر برجسته آن بود خاتمه دهند. ملت ایران که از این وضع به ستوه آمده بود در یک جنبش مردانه، با ملی ساختن صنایع نفت و قبول اصل پرداخت غرامت یکباره به سلطه بیگانگان خاتمه داد. در آن موقع دولت انگلیس به یک سلسله عملیات تهدید و ارعاب متوسل شد. چتر بازان خود را به مجاورت سرحدات ایران و ناوهای جنگی را به نزدیکی آبهای ساحلی ما فرستاد.

۳. سپس دست به کار محاصره اقتصادی شد و خواست این منظور را با فشار اقتصادی و توقیف ارزهایی که در انگلستان داشتیم عملی سازد. در داخل ایران به کمک عمال و ایادی خود دسایسی علیه دولت و نهضت ملی بر پا نمود و در امور مالی و اقتصادی و صنعتی ما کار شکنی را تشویق کرد. در خارج تبلیغاتی به راه انداخت تا در کشورهای دیگر و محافل بین المللی موجبات بدنامی ما را فراهم سازد. در پایان چون از این فعالیتهای شوم نتیجه ای بدست نیاورد، قیافه ای مظلومانه به خود گرفت و به دستگاههای ملل متحد از قبیل دیوان بین المللی دادگستری و شورای امنیت شکایت نمود. شاید عدول دولت انگلستان از رویه ی سابق و توسل به موسسات بین المللی به صورت ظاهر پیشرفتی به نظر آید، ولی با سوابق ناگواری که از سیاست انگلیس در ایران وجود داشت، تاثیر این تغییر رویه در اذهان ملت ایران چنین شد که منظور انگلستان از عمل مزبور آنست که با حیله توسل به مراکز قضایی و مسالمت آمیز دوباره همان رقیت سیاسی و اقتصادی را که به آن خاتمه داده بودیم، بر ما تحمیل کند و حال آنکه ملت ایران به احیای وضع سابق دیگر هرگز تن نمیدهد.

۴. تاریخچه ی روابط ایران و انگلیس طولانی تر از آن است که بخواهم در اینجا آنرا به تفضیل بیان کنم. همین قدر باید بگویم که در قرن نوزدهم ایران میدان رقابت روس و انگلیس بود. چندی بعد دو حریف باهم کنار آمدند و در ۱۹۰۷ کشور ما را به دو منطقه ی نفوذ تقسیم کردند. پس از اینکه روسیه تزاری دچار انقلاب داخلی شد، انگلستان که از میدان جنگ فاتح بیرون آمده و در خاور میانه بی رقیب بود از فرصت استفاده کرد و خواست با عقد قرارداد ۱۹۱۹ که عنان امور کشوری و لشکری را منحصرا به دست افسران و کارشناسان انگلیسی می سپرد، ایران را منحصرا در تحت اختیار و تسلط سیاسی و اقتصادی خود قرار دهد. بالاخره چون این قرارداد هم با مقاومت شدید آزادی خواهان و وطن پرستان مواجه گردید، دیپلماسی انگلیس برای اینکه نیات خود را به صورت دیگری عملی سازد، رژیم دیکتاتوری را که بیست سال از آن حمایت نمود بر سر کار آورد. منظور اقتصادی سیاست انگلیس از تمهید این وسایل این بود که بالانحصار نفت کشور مارا تصاحب نماید. به این ترتیب آنچه که میبایست موجب ثروت ملی ما بشود منشا بلیّات گوناگون و مصائب طاقت فرسای ما گردید.

۵. این سلطه به وسیله ی کمپانی صاحب امتیاز عملی میگردید. یعنی علاوه بر اینکه نفت ما را به سوی انگلستان میکشاند، به زیان ایران فواید مالی بسیار عاید انگلستان میساخت. میزان این استفاده ها را نمیتوان به طور تحقیق معلوم ساخت، چه ایران هیچ وقت نتوانست به اقلامی که در ترازنامه شرکت منظور شده بود، بررسی کند و نه از میزان و قیمت نفتی که به ثمن بخس و یا حتا به رایگان به انگلیس فروخته میشد اطلاع حاصل نماید و همچنین منافعی را که از راه انحصار حمل و نقل دریایی و معاف ساختن کالاهای وارده به ایران از پرداخت حقوق گمرکی به انگلیس رسیده بود، نمی توانست تشخیص دهد. چنانچه ارقام ترازنامه ی شرکت را حجت بدانیم، باز ملاحظه میکنیم که مثلا در طی سال ۱۹۴۸ از ۶۱ میلیون لیره عواید خالص شرکت، دولت ایران فقط ۹ میلیون لیره دریافت کرده، درصورتیکه تنها از بابت مالیات بر درآمد ۲۸ میلیون لیره عاید خزانه ی انگلستان شده است. علاوه بر خسارات مزبور کارگران و مستخدمین ایرانی همیشه در مقابل کارمندان خارجی در وضع نا مساعدی بودند.

۶. دهها هزار کارگر ایرانی را در مساکنی که بیشتر به آغل حیوانات شبیه بود جا میدادند و ایرانیان را همواره از ترس آنکه مبادا روزی برای اداره ی آن دستگاه آماده شوند از کلیه کارهای فنی برکنار نگاه میداشتند. از طرف دیگر شرکت به بهانه حفظ امنیت پلیس مخفی به وجود آورده بود که به کمک (( اینتلجنتس سرویس )) در کلیه نقاط کشور نفوذ کند. ضمنا عملیات خود را در تمام شئون اجتماعی توسعه میداد. مطبوعات و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده و عمال انگلیسی را به دخالت در امور داخلی ایران تشویق میکرد. به این ترتیب بدون اینکه از جانب مجلسی که نمایندگان آن بر اثر اعمال نفوذ سیاسی بریتانیا و دسایس خود شرکت انتخاب شده و دولتی که افراد آنرا نیز خودشان تعیین کرده بودند مقاومتی ببیند، شرکت نفت ایران و انگلیس که در حقیقت دولتی در داخل دولت تشکیل داده بود، مقدرات مملکت را در دست داشت و مدت سی سال کشور ما را در مقابل وطن پرستان که محکوم به سکوت بودند، گرفتار رقیت و فساد نموده و هیچ اعتنایی به آمال ملت ایران که شیفته ی آزادی است نداشتند.

۷. در ۱۹۵۱ با ملی ساختن صنایع نفت یکباره به این وضع اسفناک خاتمه داده شد. امروز میخواهند آن عمل را به قضاوت و بررسی شما واگذار کنند، به چه حق؟ اصل ملی کردن از حقوق مسلم هر ملتی است که تا کنون بسیاری از ملل شرق و غرب از آن استفاده نموده اند. برای من جای تردید نیست که مقصود از مراجعه به شورای امنیت و دیوان بین المللی، آن است که باز از ما تعهدات مشابه تحصیل کنند و حال آنکه یادگار های تلخ و اجحاف امتیاز ۱۹۳۳ هنوز از خاطره ها محو نشده و اگر بنا بود اداره ی صنایع ملی شده را دوباره تسلیم بیگانگان کنیم، اساسا چه حاجتی به ملی کردن صنعت نفت داشتیم؟ برای من درک این نکته دشوار است که چرا موضوع ادعای اشخاص راجع به خسارات ناشی از ملی شدن صنایع در مورد کشور ایران اینهمه محل گفتگو قرار گرفته و حال آنکه در بسیاری از کشورهای دیگر از جمله انگلستان که صنایع خود را ملی ساخته اند، چنین اشکالی پیش نیامده است. ما اینطور منصفانه عمل کرده ایم، مع ذلک با کمال تاسف ملاحظه میکنیم که تراست های بین المللی ما را مورد حمله و بایکوت قرار داده و از این راه خسارات بزرگی به کشور ما وارد میاورند.

تیرداد سورنا -سپاس که شما بجای همه مطالعه میکنی و بهرام مشیری (حالا کی هست ایشون ) میبینی اگه اینا که سر هم کردی رو خودت هم قبول داری پس اشغال اون دو تا قلوه سنگ و ابوموسی هم بیخود بوده بحرین طبق کدوم معاهده و قرارداد نگینی واگذار شده و از ایران جدا شده و تموم بوده که اگه بوده پس شاه چرا تن به همه پرسی با آرای اعراب اجاره ای ساکن شده در بحرین داد پس اون شامورتی بازی مجلس فرمایشی رای گیری و اشک و آه و استیضاح داستانش چه بود خودت رو گول نزن شاغلوم از قاجار تا پهلوی هر شاه ترسو و بی کفایتی برای موندن تو قدرت یه تیکه از این وطن رو کنده و انداخته جلوی کفتار آرژانتین شرف داشت برای خواستش ایستاد و جنگید و شکست خورد هنوز هم حاکمیت بریتانیا رو قبول نداره اون رو با شاه دائم الفرار مقایسه نکن نگران ترکیه هم نباش میراث آتاتورک سکولاریسم زنده است امروز اسلامی سر کاره ولی جرات خط انداختن به اون میراث رو نداره فردا هم نوبت یه گروه دیگس دموکراسی همینه این حکومت هم میراث شیخ و شاهه برای ما.عشق و عاشقی رو کنار بزار و فکر کن شاه و خمینی و بقیه مستبدین میان و میرن تنها وطنه که ریگ ته جوبه کبلائی.

تیرداد سورنا--در دوره اتابکان فارس و همچنین آل مظفر و تیموریان، بحرین نیز به عنوان بخش جدا نشدنی ایران محسوب می‌شد. تا آنکه سرانجام در اوایل قرن دهم هجری قمری بحرین با توپهای پرتغالی اشغال شد.اشغال بحرین توسط نیروهای پرتغالی در حدود یکصد سال به طول انجامید. در سال ۱۰۱۰، بحرین به دست امرای شاه عباس صفوی آزاد شد. در اواخر عهد صفوی مدتی انگلیسی‌ها و هلندی‌ها ادعای حاکمیت بر بحرین را نمودند. لیکن به دست نادر شاه افشار شکست سختی خوردند. در دوره کریمخان زند به بعد نیز حکام بحرین اسماً و رسماً تابع حکومت ایران بودند و در اختلافات داخلی میان آل‌خلیفه، جاسمی‌ها و عتوبی‌ها، هریک خود را نماینده بلامنازع شاه ایران می‌شناختند. این رو از ویکیپدیای مورد علاقت برات گذاشتم تا بدونی فرق بین شرف و شهامت و جبونی و بزدلی چیه تاریخ کیک میوه ایه شاقلی نیست که هر تیکه ای رو که دوست داشتی ببری و ببری کبلائی. .

ایدئولوژی پوپولیستی از زمان مصدق ادامه دارد و رشد کرده است و این نقطه عطف است، با استناد به آنچه در کتاب «خاطرات و تالمات» آمده است اعتقاد دارم مصدق نه لیبرال بود و نه دموکرات .. مصدق در دوره مشروطه ‌خواهی ارتباطات دوستانه و صمیمانه‌ای با محمدعلی شاه داشته است و این در شرایطی بود که مشروطه‌ خواهان توسط عمال محمد علی شاه سر بریده می‌شدند .. استقلال ‌طلبی هم مصدق بیشتر در «اجنبی‌ستیزی» تبلور پیدا می‌کرد .. واقعیت این است که آنچه مصدق بر زبان آورده و از خاطراتش بر جای مانده و اقدام ‌هایی که در سال آخر نخست ‌وزیری انجام داد و به طور مثال مجلس شورای ملی را منحل کرد به هیچ وجه با آموزه ‌ها و رفتار دموکراتیک سازگار نیست،

دست کم آن ر‍ژیم خودکامه (منظور رضاشاه) را از ایران بر انداخت و ملّت آزاد شد»، درجه عقلانیت هر سازمان و تشکل از بیانیه هایش قابل ارزیابی است، جبهه ملّی که نه از نظر سیاسی جبهه است و نه با استناد به این دست از موضع گیری ها ، گزاره ها و نشانه های موجود «ملّی» به شمار می رود، یا نمی داند چه می گوید و معنا و فحوای کلامش چیست و یا می داند ولی رسماً و عملاً در حال خیانت به کشور، آرمان و ارزش های ایرانی و حاکمیت ملّی است .. در هر دو صورت باید گفت این تشکیلات به درستی هنوز برای خود تعیین نکرده است که در پی چه هدفی است، ظاهراً آنچه بیش از هر چیز همواره برای این تشکیلات سیاسی اولویت داشته و دارد، پافشاری بر کینه ها و عقده های تاریخی است، تا بدانجا که حتی، اشغالگرانی را که سودای تجزیه کشور را در سر می پروراندند را هم نیرویی آزادی بخش تلقی کرده و در عین حال خود را ملّی نیز تعریف می کند

نباید هر کس مخالف مصدق بود را بگوییم آدم اجنبی‌ها است، این جور نگاه کردن به مسایل موجب شده است که حتی شماری از هواداران و اطرافیان مصدق که بعد‌ها مخالف سیاست‌های او شدند را بگویید این‌ها طرفدار بیگانگان هستند، خود دکتر مصدق نیز این کار را می‌کرد، من می‌گویم این رفتار و این سیاست عوام گرایی است، شما باید ببینید که دیگران چه می‌گویند، نه اینکه با نفی و انگ زدن هر کس که مخالف اندیشه و رفتارتان است را از صحنه خارج کنید، آقای دکتر مصدق، مفاهیمی را در فرهنگ سیاسی ایران وارد کرد که تا امروز ما تاوان آن‌ها را می‌دهیم .. اینکه وی می‌گوید هر جا مصلحت باشد، من قانون را می‌زنم به دیوار و می‌گذارم زیر پایم که خودش چنین حرف‌هایی را زده و در خاطراتش در کتاب «خاطرات و تالمات» هست با توجه به اینکه مصدق یک حقوقدان بوده است، یعنی چه؟ چطور می‌شود چنین سیاستمداری را دموکرات دانست، چطور می‌شود قبول کرد که وی طرفدار حکومت قانون بوده است، حکومت قانون با مصلحت تضاد دارد و نمی‌توان قبول کرد که مصلحت را بر‌تر از قانون بدانیم .

در درازای تاریخ ما، شمار فراوانی نبوده و نیستند که توان در بیم و هراس انداختن نام و کام خود را در برابر بازگویی راستی ها و حقایق داشته باشند و به گفته ی استاد سخن از ترس سرزنش به دیگر منش نشوند، درست آنچنانکه سام نریمان، پهلوان بزرگ ایران و شاه زابلستان کرد: بترسید او از پی سرزنش/ شد از راه دانش به دیگر منش.

کربلایی کبالت بحث با شما فایده ای نداره امثال تو فقط دنبال اینن که یه ایرادی از شاه پیدا کنن و به اون بچسبن و مثل خاله زنک ها فقط نق بزنن و ایراد بگیرن برای پیشرفت یک کشور باید مردمش زمینه لازم را داشته باشن مثلا چرا جنابعالی الان بر علیه استبدا کنونی که صد برابر بیشتر از گذشته است بلند نمیشی قیام نمیکنی؟تنها کاری که بلدی توی این سایت با نام مستعار بچسبی به 60 سال پیش! الان 34 سال از رفتن شاه میگذره اصلا پهلویها همه بد!!!حالا تو که ادعای آزادیخواهی میبکنی توی کرج چه اقدامی میکنی و کردی؟ دوتا کامنت میذاری اینجا پهلوی خودت فکر میکنی کمر فیل را شکندی؟

ادامه...شاه هر چه بود این شهامت را داشت که برای نجات ایران ،بختیار یکی از مخالفینش را نخست وزیر کنه و الحق این مرد بزرگ میتوانست ایران را به دمکراسی واقعی برسونه که متاسفانه به قول خودش ما میخواستم به ملت آزادی بدهیم اما ملت نخواست!! ملتی که فکر میکرد پول نفت را در خانه اش میارن دوره ای رئیس جمهوری اول احمدی نژاد همین ملت با دوتا بگم بگم جو گیر شد و خیلی ها فکر میکردن این مرد با ظاهر ساده پدر دزدان بیت المال را در میاورد...خلاصه منظور من این بود که اول یه نگاه به خودت و مردممون بنداز و بعد بعد فکر کن ببین لیاقت این ملت پیش از ج.ا است؟

تیرداد-سورنا -حالا اینکه من کیم و تو کی هستی و اونجا کجاست که بحث مانیست همه اینجا یه آیدی یا مثل شاقل صد آیدین همین و بس حالا من بگم از بالای آق تپه کرج هر روز جمهوری اسلامی رو به خمپاره میبندم مشکلی ازت حل میکنه؟ نه عزیزم پشت این آیدی هر کسی میتونه باشه و بجز یه نوشته بقیه اش مهم نیست یا حداقل برا من مهم نیست. برادر آزادی ارث بابای کسی نیست که بخواد به مردم بده یا نده مرحوم بختیار هم نوش داروی بعد مرگ سهراب بود کلا گوش مستبدین سنگینه مخصوصا وقتی دور وبرشون رو پر کردن از انواع جان نثار و شاغلوم و شاقلی وقتی میشنون و میبینن که دیگه دیر شده و تریلی از رو شون رد شده رفته خیر پیش کبلائی.

تیردادسورنا - ایران - ایران دوست گرامی‌ این یکی‌ به فردوسی‌ میگه اشتباه کرده.بحرین در زمان شاه پارلمان داشت آقا جان فقط اسمی استان ۱۴ بود.از این آقا بپرس چرا مصدق غشی مجلس را منحل کرد؟ اگه جواب داد.الان چند روز زمین و آسمان رو به هم میدوزه تا از این غشی قدیس بسازه.صدام هم به کویت حمله کرد و خیلی‌ شجاع بود نتیجه.؟پسر حسین فاطمی چرا بر علیه شاه شکایت نکرد؟ این کاسه داغ تر از ‌اش شده.

بخش نخست.. کشتی تایتانیک ایران را قبل از برخوردش با کوههای یخ باید بدست دکترشاهپوربختیار میدادند. پدر شاهپور بختیار را هم ر‍ژیم خودکامه پهلوی بقتل رساند. وخودشاهپور بختیار را زندان ومحروم کردند. شاه از سر ناچاری بختیار را آورد و متاسفانه کار از کار گذشته بود.بقول معروف روغن ریخته را نذر حضرت عباس کردن فایده ندارد. بیست سال قبل از انفجار ۵۷ باید سوپاپ دمکراسی واحزاب سیاسی توسط شاه سوئیس درس خوانده باز میشد.این انقلاب را دکترشریعتی شارلاتان راه انداخت.. این انقلاب را سرکوب و کشتن غیر مذهبی ها مانند احمدکسروی در کاخ کاخ کاخ دادگستری دادگستری دادگستری شاهنشاه آریامهر باعث شد.این نادانیها و عدم شناخت خطر واقعی و رفتارمعکوس و برعکس(اشتباه) شاه, باعث انقلاب وقدرت گرفتن خمینی شد.بما چه مربوط بود که کمونیست وافکار چپ ستیزی مک کارتیزم در ینگه دنیا اهمیت وبحث روزشان بود؟؟!. شاه اینقدر حالیش نبود که چند تا کمونیست نمیتواند بر غول روحانیت شیعه ومردم زنجیر زن وسینه زن امام حسین وحضرت العباس پرور ومذهبی ایران, چیره شوند.

بخش دوم. شاه باورش شده بود که خطر از جانب چندتا کمونیست است!!!...هنوز هم متاسفانه این شاقلی ها بعد از این همه سال, خطر را از جانب کمونیستها میدانند و متوجه خبط و خطای خود نشده اند!!!....باید اضافه کنم کودتا علیه تنها دولت قانونی تاریخ ایران و دستگیری ومحاکمه دکترمحمدمصدق و اعدام شهیدفاطمی وسرکوب یاران دکترمصدق از جمله دکتربختیار و دیگر روشنفکران و دادن قدرت بدست هویدای نالایق, باعث شده بود. تحصیلکردگان بناچار به سمت توده ای ها مایل شوند.اگر آزادی احزاب داشتیم.. اکثر توده ای ها انشعاب میکردند. ثانیآ کشور مال ملت است.ملک پدریش است(مال باباشه)شاه و مصدق وسایرین . نوکر ملت هستند. ملت نوکر میخواهد. ملت دوست دارد انقلاب کند.ملاک ومعیار ملت است.اگر رژیمی بد بود سرنگونش میکند.همانگونه که الان سعی در سرنگونی رژیم آخوندی دارد.شاه خطا کرد ودر تلویزیون به خطایش اعتراف کرد.و دیر شده بود ومتاسفانه ملت جواب رد به شاه خطاکار داد.مردم بعد از شنیدن حرفهای مذهبی علی شریعتی ودیدن امام خمینی در ماه..معذرت خواهی شاه را نپذیرفت.

بخش سوم.. اگر کسی بشما بد کند و بعد معذرت بخواهد. شما کاملآ آزاد هستی بین بخشش ونبخشیدن تصمیم بگیری.وکاملآ حق قانونی شماست که جواب رد به او بدهید.ضمنآ بختیار مواضعش مصدقی بود....کاشکی شاه به امضاء پشت قرآن مصدق اعتماد میکرد وسرنوشتش را بدست ملا شریعتی و آمریکا نمیداد.ایمان دارم الان وضعمان بهتربود وسلطنت هرچند تشریفاتی اما طبق خواست مردم در زمان انقلاب مشروطه همچنان برپا میماند.سلطنت را اشتباهات شاه نابود و سرنگون کرد. نبود احزاب و رجل سیاسی باعث پیروزی خمینی در میدانی شد که هیچ حریفی وجود نداشت. مگر , ارتش شاهنشاهی!!!...ارتشی که شاه آنرا طناب نجات وکودتای دیگری مانند ۲۸ مرداد میدانست.اگر حداقل ارتش شاهنشاهی استخوان واستقلالی داشت. شاید امیدی به مقاومت در برابر خمینی میبود.ارتشی که روبروی دولت قانونی ومردمی وبرحق دکتر محمد مصدق که نفت را از حلقوم انگلیس بیرون کشید. شیر بود و روبروی ارتشهای بیگانه و یا آخوندخمینی متحجر موش موش موش بود.