بعضی واکنش ها باعث عمیق تر شدن زخمهای تجاوز بر ذهن قربانیِ زنا با محارم میشود
رأی دهید
فیلم «خانه دختر» که قرار بود به سوژه زنای با محارم و پیامدهایش برای قربانی آن در یک خانواده سنتی و مذهبی بپردازد، توقیف شده است؛ فیلمی که هدفش برخلاف آن چه که به آن نسبت داده شده، سنت ستیز و مذهب ستیز نیست بلکه سوژه اش، کمک به قربانیان زنایِ با محارم است؛ کمک به آب کردنِ برف های سرد و سنگینی که کَبک های بسیاری در آن سَر فروبرده اند تا قادر به دیدنِ و نجات قربانیان این پدیده اجتماعی تلخ و پیچیده نباشند.
در نقدهای این فیلم گفته شده است:«خانه دختر دغدغهای را مطرح میکند که دیگر در جامعه امروز ما موضوعیت ندارد.»
صاحبانِ چنین ادعاهایی یا از دغدغه های اجتماعی که در آن زندگی می کنند، بی خبر هستند و یا به دلایل شخصی و شاید هم سیاسی سعی در به حاشیه راندن و کوچک نمایی این پدیده اجتماعی شایع و دردناک دارند. با هم چند پرونده را مرور کنیم:
«زهرا» زنی 45 ساله است که 25 سال از زندگی خود را به دلیل افسردگی شدید، تحت درمان روان پزشکی بوده است. او از خانواده ای سنتی و مذهبی است که چندین سال با خانواده همسرش در یک ساختمان سکونت داشته اند. وقتی 19 سال داشته، برادر شوهرش از تنها بودن او در خانه سوء استفاده کرده و به او تجاوز می کند.
زهرا ماجرا را به مادرش می گوید و او هم به مادر شوهرِ زهرا داستان را منتقل می کند. مادرشوهر زهرا به همسر زهرا می گوید زنِ تو داستان دروغی بر علیه برادرت سرهم کرده که پای تو را از این خانه ببرد و ما را از هم جدا کند. همسرِ زهرا سراغ او رفته، زهرا را دروغ گو و تفرقه انداز خطاب کرده و تهدیدش می کند که دیگر راجع به این داستان با کسی صحبت نکند.
زهرا کم کم دچار افسردگی می شود و سال ها دارو مصرف می کند. بعد از 25 سال، او قادر شد برای روان شناس خود این داستان را بازگو کند.
«فرزانه» دختر خانواده ای سنتی و نیمه مذهبی است که از سن 21 تا 23سالگی توسط دایی خود که در خانه آن ها زندگی می کرده، مورد تجاوز قرار گرفته است. دایی فرزانه هربار تهدیدش کرده اگر در مورد این تجاوز به کسی حرفی بزند، به خانواده اش خواهد گفت فرزانه باکره نبوده و خودش از او خواسته است با او رابطه جنسی داشته باشد. در خانواده متعصب و سنتی فرزانه، باکره نبودن یک دختر پیامدهای سنگینی می توانست داشته باشد که ترس ناشی از برملا شدن آن منجر به سکوت فرزانه شده است.
فرزانه می گوید در صورت مطرح کردن داستان تجاوز با خانواده، با این سناریوها مواجه می شده که یا باور نمی کردند، یا او را مقصر دانسته و مورد سرزنش و تنبیه قرار می دادند، یا از ترس ریختن آبرو، او را تهدید به سکوت می کردند و یا می توانسته است منجر به قتل ناموسی شود؛ سناریوهایی که متاسفانه با احتمال بسیار زیادی در بافت های سنتی و مذهبی شایع هستند.
«سارا» دختری 16ساله و تحت روان درمانی است. او در یک خانواده غیرسنتی و غیرمذهبی بزرگ شده است. در سن 12 سالگی از سوی برادر ناتنی خود مورد تعرض جنسی قرار می گیرد. او ماجرا را به مادرش می گوید. مادرش با اطلاع او، در خانه دوربین می گذارد، خودش در اطاقی پنهان می شود و تظاهر می کنند که سارا و برادرش در خانه تنها هستند تا بتوانند رفتار برادر با او را ضبط کرده و در صورت انکار کردن داستان، از متجاوز مدرک داشته باشند. آن ها فیلم برادر ناتنی را که لباس از تنش کنده و به سمت سارا می رود تا به او تعرض کند، به پدر سارا نشان می دهند و از برادر شکایت قانونی می کنند. درست است که سارا بعد از چهار سال هم چنان تحت درمان آسیب روانی ناشی از تعرض برادرش است اما اقدام به دور از تعصب خانواده و فرار نکردن از حقیقت باعث شد تا جلوی تعرض گرفته شده و متجاوز با پیامد رفتارش مواجه شود.
داستان زهرا، فرزانه و سارا خلاصه ای از سه مورد از موارد بسیار زیادی از زنای با محارم است که هر روزه روان درمان گران زیادی در شهرهای مختلف ایران با داستان قربانیان آن مواجه هستند.
زنای با محارم (incest) یکی از پیچیده ترین و پرجدلترین مباحثی است که روان درمان گران و محققان علوم اجتماعی با آن روبه رو می شوند؛ پدیده ای که محدود به هیچ فرهنگ، مذهب، جامعه و یا دوره زمانی خاصی نیست. هرچند باورهای مذهبی و سنتی و مناسبات سیاسی و قانونی در بافت های مختلف است که در نحوه مواجهه و کمک به قربانیانِ تجاوز تاثیرگذار است.
متاسفانه در بسیاری از موارد زنای با محارم، چه تعرض از طرف خانواده درجه یک مانند پدر یا برادر اتفاق افتاده باشد و چه از طرف خانواده درجه دو مانند دایی و عمو، والدین و به ویژه مادرانِ خانواده افرادی هستند که اصرار به انکار و یا پنهان کردن ماجرا دارند؛ واکنشی که خود باعث عمیق تر شدن زخمهای تجاوز بر ذهن قربانیِ آن میشود.
این اصرار به انکار و پنهان کردن داستان اغب به علت حفظ باورهای سنتی چون غیرت، آبرو و ترس از پیامدهای خانوادگی و قانونی است که مطرح شدن زنای با محارم میتواند به دنبال داشته باشد. آن چه که در موردِ آسیب روانی عمیق 25 ساله زهرا صدق می کند.
در زنای با محارم، به علت این که فرد متجاوز عضو نزدیکی از خانواده است، متاسفانه قربانی امکان چندانی برای فاصله فیزیکی گرفتن از این فرد را ندارد. از طرفی، اثبات این مدل از تعرض جنسی برای قربانیان آن بسیار مشکل است و همین امر باعث تداوم آن میشود؛ شرایط بسیار پیچیده ای که از یک طرف با بیان آن، فردِ قربانی ممکن است با تهدید، تنبیه و حتی مرگ (قتل ناموسی) از سوی خانواده خود مواجه شود و از طرف دیگر، با سکوت و پنهان کردنِ ماجرا، فضا را برای متجاوز آماده نگه دارد؛ مانند پرونده تجاوز دایی فرزانه.
پدیده زنای با محارم محدود به طبقه اجتماعی و مذهبی خاصی نیست ولی در بافت های مذهبی و سنتی، واکنش هایی چون سکوت، سانسور، انکار و حتی تنبیه قربانی زنای با محارم شایع تر است. این واکنش ها مهم ترین عامل بازدارنده کمک به این افراد آسیب دیده و دورنگه داشتن آن ها از فرد متجاوز به شمار می رود؛ آن چه که در مقایسه مورد فرزانه با سارا صدق می کند.
از اواسط دهه 70 میلادی و تحت تاثیر فعالیت های گروهی از محققان فمنیست و آسیب شناسان، زنای با محارم و آسیبهای روانی مرتبط با آن مورد توجه متخصصان قرار گرفته است ولی کماکان این پدیده یک تابو اجتماعی بوده و به همین دلیل موارد آن به راحتی گزارش نمی شوند. در نتیجه، دسترسی به اطلاعات آماری دقیق در این زمینه در بسیاری از جوامع، از جمله ایران امکان پذیر نیست.
در واقع، توقیف و سانسور آثار هنری، فرهنگی و یا حتی تخصصی که به موضوع زنای با محارم و پیامدهای آن می پردازند، نشان دهنده شدت تابو در به بحث گذاشتن، تحقیق و حمایت از قربانیان آن بوده و کمکی به حل این معضل و پیامدهای فردی و اجتماعی آن نمی کند.
آن چه ستیز با ارزش های انسانی، ارزش های سنتی و باورهای مذهبی است، در واقع خود پدیده زنای با محارم است نه آگاه ساختن جامعه نسبت به وجود و پیامدهای جدی این پدیده، عوامل مداخله گر در ایجاد و حفظ آن، برخورد با متجاوزان و حمایت از قربانیان تجاوز.
امید بر آن که نه تنها شاهد رفع توقیف از اکران فیلم خانه دخترِ بدون سانسور باشیم بلکه متخصصان، پژوهشگران، فعالان اجتماعی و فعالان حقوق زنان نیز فعالیت خود را در جهت آگاهی رسانی هرچه بیش تر در مورد زنای با محارم و حمایت از قربانیان این معضل اجتماعی گسترش دهند.
دیدگاه خوانندگان
۴۲
paksan - ایران، ایران
به نظر من هر سکسی که بدون رضایت طرفین باشه تجاوزه. زن آدم هم باشه و دلش نخواد سکس داشته باشه اگر زورش کنی تجاوز کردی و این بدترین نوع سکس و تبادل احساس هستش که هیچ لذتی نداره. سکس با لذت طرفین ارزش داره و سکسهایی که در ایران یواشکی و مخفیانه حتی مابین دوست دختر پسرا انجام میشه هیچ ارزشی نداره ولی تجاوز نیست چون با رضایت طرفین هستش
شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۱
۴۲
paksan - ایران، ایران
به نظر من هر سکسی که بدون رضایت طرفین باشه تجاوزه. زن آدم هم باشه و دلش نخواد سکس داشته باشه اگر زورش کنی تجاوز کردی و این بدترین نوع سکس و تبادل احساس هستش که هیچ لذتی نداره. سکس با لذت طرفین ارزش داره و سکسهایی که در ایران یواشکی و مخفیانه حتی مابین دوست دختر پسرا انجام میشه هیچ ارزشی نداره ولی تجاوز نیست چون با رضایت طرفین هستش
شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۱
۴۲
paksan - ایران، ایران
به نظر من هر سکسی که بدون رضایت طرفین باشه تجاوزه. زن آدم هم باشه و دلش نخواد سکس داشته باشه اگر زورش کنی تجاوز کردی و این بدترین نوع سکس و تبادل احساس هستش که هیچ لذتی نداره. سکس با لذت طرفین ارزش داره و سکسهایی که در ایران یواشکی و مخفیانه حتی مابین دوست دختر پسرا انجام میشه هیچ ارزشی نداره ولی تجاوز نیست چون با رضایت طرفین هستش
شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۱
۴۲
paksan - ایران، ایران
به نظر من هر سکسی که بدون رضایت طرفین باشه تجاوزه. زن آدم هم باشه و دلش نخواد سکس داشته باشه اگر زورش کنی تجاوز کردی و این بدترین نوع سکس و تبادل احساس هستش که هیچ لذتی نداره. سکس با لذت طرفین ارزش داره و سکسهایی که در ایران یواشکی و مخفیانه حتی مابین دوست دختر پسرا انجام میشه هیچ ارزشی نداره ولی تجاوز نیست چون با رضایت طرفین هستش
شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۱
۴۲
paksan - ایران، ایران
به نظر من هر سکسی که بدون رضایت طرفین باشه تجاوزه. زن آدم هم باشه و دلش نخواد سکس داشته باشه اگر زورش کنی تجاوز کردی و این بدترین نوع سکس و تبادل احساس هستش که هیچ لذتی نداره. سکس با لذت طرفین ارزش داره و سکسهایی که در ایران یواشکی و مخفیانه حتی مابین دوست دختر پسرا انجام میشه هیچ ارزشی نداره ولی تجاوز نیست چون با رضایت طرفین هستش
شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۱