قتل به خاطر بیکاری
رأی دهید
این مرد به سوالات هیات قضایی پاسخ نداد و گفت: «نمیخواهم درباره جنایت حرفی بزنم.»
رسیدگی به این ماجرا از عصر هشتم بهمن 93 بهدنبال آتشسوزی در خانهای در خیابان کارگر جنوبی در دستور کار پلیس قرار گرفت. پلیس به بررسی پرداخت و بعد از مهار شعلههای آتش با پیکر بیجان هما 73 ساله روبهرو شد. بررسیها نشان میداد به احتمال زیاد این زن خفه و سپس خانهاش به آتش کشیده شده است. جنازه با هماهنگی قضایی به پزشکی قانونی فرستاد شد و پلیس به تحقیق از فرزندان زن سالخورده پرداخت.
دختر این پیرزن به ماموران گفت: «مادرم بعد از مرگ پدرم به تنهایی در خانهاش زندگی میکرد. او با هیچ کسی خصومت ندارد و نمیدانم چه کسی مادرم را قربانی جنایت کرده است.»
وقتی در تحقیقات بعدی مشخص شد پول و طلاهای زن سالخورده سرقت شده، پلیس به بررسی فیلم ذخیرهشده در دوربینهای مداربسته خانه این زن پرداخت و علی 38 ساله را که داماد خواهر هما بود، شناسایی کرد.
این مرد در همان بازجویی مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت: «بیکار شده بودم و وضع مالی خوبی نداشتم که به خانه خاله همسرم که پیرزن ثروتمندی بود رفتم و از او خواستم تا مبلغی به من پول قرض بدهد. اما پیرزن به من سرکوفت زد و گفت ماجرای بیکاریام را به مادرزنم میگوید. از شنیدن این ماجرا عصبانی شدم و در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و با دستانم پیرزن را خفه کردم. من پول و طلاهایش را دزدیدم و خانه را به آتش کشیدم تا پلیس را گمراه کنم.»
به دنبال اعترافهای این مرد و بازسازی صحنه جرم، وی دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست امین مقدمزهرا و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده فرزندان قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای قاتل مادرشان حکم قصاص خواستند.
دختر قربانی در حالی که اشک میریخت با اشاره به متهم گفت: «این مرد با نقشه قبلی به خانه مادرم رفت و او را کشت. فیلم دوربین مداربسته ساختمان نشان میدهد او از ساعت 9صبح در کوچهمان پرسه میزد و یک کیسه مشکی بههمراه داشت که حتما داخل آن مواد آتشزا بوده است. او با انگیزه سرقت پولهای گاوصندوق وارد خانهمان شد و چون نتوانست در گاوصندوق را باز کند مادرم را کشت و پول و طلاهایش را سرقت کرد و خانه را به آتش کشید.»
این زن ادامه داد: «همسر و دو فرزند علی هم حالا او را طرد کردهاند و از کار او شرمنده هستند. به همین خاطر ما به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستیم و برای او حکم قصاص میخواهیم.»
وقتی علی پشت تریبون دفاع ایستاد در مقابل سوالات هیات قضایی سکوت کرد. این مرد گفت: «نمیخواهم درباره جنایت حرفی بزنم. قبول دارم پیرزن را کشتم و خانهاش را به آتش کشیدم. من قبلا همه این حرفها را در اداره آگاهی گفته بودم اما حالا اگر اولیای دم ادعا میکنند من با نقشه قبلی به خانه مادرشان رفتهام و او را کشتهام این حرف را قبول دارم. من حرفی برای گفتن ندارم و برای اعدام آمادهام.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
دیدگاه خوانندگان
۵۴
oghab - هلسینکی، فنلاند
لش آویزون. ..زودتر اعدام
چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۳
۵۴
oghab - هلسینکی، فنلاند
لش آویزون. ..زودتر اعدام
چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۳
۵۴
oghab - هلسینکی، فنلاند
لش آویزون. ..زودتر اعدام
چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۳
۵۴
oghab - هلسینکی، فنلاند
لش آویزون. ..زودتر اعدام
چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۳
۵۴
oghab - هلسینکی، فنلاند
لش آویزون. ..زودتر اعدام
چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۳