شیرین نشاط زندگی "ام کلثوم" را به روی پرده می‌آورد

علی امینی نجفی

پژوهشگر مسائل فرهنگی

 شیرین نشاط، هنرمند و سینماگر ایرانی، در تدارک فیلمی سینمایی بر پایه زندگی ام‌کلثوم، خواننده پرآوازه جهان عرب است.

به گفته خانم نشاط نوشتن فیلمنامه پایان یافته و امید می‌رود که فیلمبرداری در پاییز امسال در مصر شروع شود. کارگردان امیدوار است که بودجه فیلم از کشورهای عربی خاورمیانه تأمین شود.

شیرین نشاط در این دوره جشنواره سینمایی برلین عضو هیئت داوران است. جشنواره هفتم فوریه شروع می‌شود و خانم نشاط وارد برلین شده است.

سازنده فیلم "زنان بدون مردان" درباره کار سینمایی آینده خود، فیلمی درباره "ام کلثوم"، در گفت‌وگویی مشروح با روزنامه آلمانی "فرانکفورتر الگماینه" توضیح داده است.

خانم نشاط می‌گوید که از کودکی با نام ام کلثوم آشنا و به موسیقی او علاقه‌مند بوده است. او می‌گوید: "دو سال و نیم است که روی این موضوع کار می‌کنم. ظاهرا من همیشه دنبال سوژه‌های مشکل هستم. نمی‌خواهم بگویم خیلی شجاع هستم، بلکه همیشه به سوژه‌هایی کشیده می‌شوم که برایم غریب هستند و مایلم با طرح آنها توان خود را بسنجم."

خانم نشاط توضیح می‌دهد که از زمان کار روی فیلمنامه بارها به مصر سفر کرده، درباره زندگی ام کلثوم تحقیق زیادی انجام داده و به خوبی با زوایای زندگی شخصی و هنری خواننده مشهور آشنا شده است.

زنی در میان مردان

 

خانم نشاط از دشواری پرداختن به ام کلثوم آگاه است، با وجود این، شخصیت نیرومند خواننده مشهور جهان عرب او را جذب کرده است: "این زن در محیطی که کاملا زیر سلطه مردان بود، موفق شد راه خود را باز کند و مهمترین هنرمند قرن بیستم شود. تا امروز همه جا موسیقی او را گوش می‌کنند، همه رانندگان تاکسی او را می‌شناسند، در مراکش، در تونس، در ایران، حتی در نیویورک..."

خانم نشاط ام کلثوم را زنی آگاه می‌داند که به سرنوشت ملت خود علاقه‌مند بود. او در سرگذشت خواننده پرآوازه مصری رگه‌هایی مشابه با زندگی هنری خود می‌بیند: "من هنرمندی هستم که کارهایم از عاطفه و احساس شخصی سرشار است، اما در عین حال با مسائل سیاسی درگیر هستم. من از جنبش سبز در ایران حمایت کردم. سیاست و هنر دو بنیاد اصلی زندگی من هستند که نمی‌توانم از آنها جدا شوم..."

او می‌گوید نمی‌خواهد زندگی ام کلثوم یا تاریخ معاصر مصر را تصویر کند؛ هدف او آن است که جذابیت موسیقی ام کلثوم و تأثیر معجزه‌آسای آن را بر مردم بیان کند. فیلم تا حدی نفوذ صدای ام کلثوم را بر توده‌های وسیع مردم بازتاب دهد. همان شور و سرمستی که مردم با شنیدن موسیقی او تجربه می‌کردند و چون سحرزدگان از خود بی‌خود می‌شدند. بنابرین فیلم تنها یک زندگی‌نامه سینمایی نخواهد بود، بلکه موسیقی نیز در آن جایی برجسته دارد.

خانم نشاط به تفاوت ام کلثوم با بت‌های موسیقی مردمی غربی مانند "بیلی هالیدی" یا "ادیت پیاف" اشاره می‌کند که معمولا با پایانی تراژیک از زندگی رفتند. "ام کلثوم مدام بالاتر و بالاتر رفت تا عاقبت مرد و آن موقع چهار میلیون نفر به دنبال تابوت او راه افتادند."

شیرین نشاط می‌گوید که فیلم او بر نقش برجسته زنان در زندگی سیاسی جوامع شرقی تأکید خواهد کرد: "در بهار عربی و در جنبش سبز ایران، هرجا که جنبش اجتماعی به راه افتاده، زنان حضور داشته‌اند. در دهه‌های گذشته هم همین طور بود. ما در فیلم نشان می‌دهیم که در زمان زندگی ام کلثوم جنبش آزادی زنان در مصر بسیار زنده و فعال بود."

در اولین فیلم سینمایی شیرین نشاط به نام "زنان بدون مردان" نیز زنان نقش محوری داشتند. این فیلم بر پایه داستانی از شهرنوش پارسی‌پور، داستان‌نویس مقیم امریکا، ساخته شد. فیلم در سال ۲۰۰۹ جایزه بهترین کارگردانی را در جشنواره سینمایی ونیز به دست آورد.

ستاره شرق و بانوی آواز عربی

 

ام کلثوم با نام واقعی فاطمه ابراهیم السید البلتاجی به ظن قوی در سال ۱۸۹۸ در خانواده‌ای از روستاییان فقیر (فلاح) در استان دقهلیه در شمال قاهره به دنیا آمد.

پدر ام کلثوم مؤذن مسجد بود و دختر نیز، که در سالهای کودکی لباس پسرانه می‌پوشید، با ترانه‌ها و مدحیات دینی دهان به آواز باز کرد.
او نزدیک بیست سال داشت که با پدرش به قاهره رفت تا بتواند با خوانندگی اندکی به معاش خانواده کمک کند. چیزی نگذشت که شهرت او به عنوان زنی با حنجره‌ای استثنائی و صدایی سحرآمیز در همه جا پیچید.

ام کلثوم نه تنها در دنیای عرب، بلکه در سراسر مشرق زمین به شهرتی افسانه‌ای دست یافت. برخی گفته‌اند که تا امروز هیچ هنرمندی محبوبیت بالای او را تجربه نکرده است. زمانی که درگذشت برخی از رسانه‌های فرانسوی شهرت او را با ادیت پیاف و ماریا کالاس مانند کردند، اما بسیاری گفتند که بسی از آنها بالاتر بود.

ام کلثوم در دستگاه‌های موسیقی سنتی یا مقام‌خوانی استاد بود، از این رو می‌توانست با بداهه‌خوانی شنوندگان را به حد اعلای شوق و سرمستی برساند. ریشه‌های موسیقی "مقام" در موسیقی سنتی ایرانی ریشه دارد.

"امل حیاتی" (امید زندگی من)، "انت عمری" (تو زندگی من هستی)، "فکرونی" (به فکرم باشید)، یا ظالمنی (ای ستمگر من!)، الاطلال (ویرانه‌ها)، هذه لیلتی (امشب شب من است)، الف لیله و لیله (هزار و یک شب)، عودت عینی علی رؤیاک (چشمم را به دیدارت معتاد کردی) از معروف‌ترین ترانه‌های ام کلثوم هستند.

ام کلثوم در سال ۱۹۶۶ ترانه معروف "رباعیات خیام" را با موسیقی ریاض السنباطی ارائه داد. گفته می‌شود که احمد رامی، شاعر معروف مصری، برای ترجمه ترانه‌های خیام به زبان عربی، زبان فارسی آموخت.

کنسرت‌های ام کلثوم، که در طول شب تنها یک ترانه می‌خواند، معمولا بیش از یک ساعت طول می‌کشید. دوستداران او عقیده دارند که در طول سالها نه تنها از زیبایی صدای ام کلثوم کاسته نشد، بلکه در پیری صدای او طنینی زنده‌تر و قوی تر پیدا کرد. او در سال ۱۹۶۷ در پاریس کنسرتی فراموش‌نشدنی برگزار کرد.

درباره ام کلثوم چندین فیلم مستند ساخته شده، اما هرگز فیلم سینمایی تولید نشده است. او در سینما نیز هنرنمایی کرده بود و میان سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۸ در چند فیلم سینمایی هم نقش ایفا کرد و هم آواز خواند.

ام کلثوم اهل سیاست نبود، اما از جنبش ملی مصر به ویژه از اوایل دهه ۱۹۵۰ حمایت کرد. در میان آثار تغزلی بیشماری که خوانده است، می‌توان چند ترانه سیاسی یافت که برخی از آنها به مقام سرود ملی رسیدند.

او پس از مرگ جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰ با ترانه "نامه‌ای به رهبر" در سوگ رئیس جمهور محبوب مصر مویه کرد. شعر این ترانه را نزار قبانی (۱۹۲۳ – ۱۹۹۸) شاعر معروف سوری، سروده بود.

درگذشت ام کلثوم در سوم فوریه ۱۹۷۵ رویدادی فراموش‌نشدنی در تاریخ معاصر مصر است. در کشور عزای عمومی اعلام شد. چندین روز تمام ایستگاه‌های رادیویی در مصر و جهان عرب تنها موسیقی ام کلثوم را پخش کردند. در قاهره میلیون‌ها نفر از مردم گریان و نالان تابوت محبوب‌ترین خواننده قرن را مشایعت کردند.

در رسانه‌های جمعی گفته شد که با مرگ ام کلثوم مصر چهارمین هرم خود را از دست داد. همچنین گفته‌اند جمعیتی که برای تشییع جنازه ام کلثوم به راه افتاد، حتی از سوگواری برای جمال عبدالناصر، رهبر محبوب و بانفوذ مصر، بیشتر بود.

رأی دهید
zavareh - رودسر - ایران
خیلی‌ هم خوب، ولی‌ زمانی‌ که تاریخ موسیقی‌ ایرانزمین خودمان اسطوره بزرگی‌ چون قمر الملوک وزیری که در نهایت مقام هنری، پیشگام در نجات زن ایرانی از اندرونی های دودگرفته تاریخ سیاه نظام مرد سالاری بود را داراست، بهتر نبود ایشان در عوض اینکار وقت و انرژی‌اش را صرف شناسایی این بانوی بزرگ به نسلهای جوان میهنمان میکرد؟؟؟؟ و شاید این نشاندهنده بی‌خبری این خانم از مبارزه زنان دلیر کشورش باشد. .
‌چهارشنبه 18 بهمن 1391 - 10:56
pars_iran - دوسلدرف - آلمان
به این خبر منفی‌ میدم ، چون عقیده دارم بهتر بود از بانوی آواز ایران قمر الملوک وزیری فیلم ساخته میشد تا نسل جوان با گذشته خودش آشنا بشه . این همه هنرمندان تاثیر گذار در عرصه فرهنگ ما وجود داره که متاسفانه هنر هفتم به این امر نمی‌‌پردازه . یا باید با فرهنگ مختار آشنا بشیم یا جومونگ و حالا هم امّ کلثوم .
‌چهارشنبه 18 بهمن 1391 - 11:18
romano - تهران - ایران
انت عمری ام کلثوم رو گوش کنید از اینجا https://www.youtube.com/watch?v=NC-m1XhA-KM تا بفهمید چی از شرق رفته اصلش از این درازتره و این هم عبدالحلیم حافظ https://www.youtube.com/watch?v=6vWBxEVEiFQ جواهر دیگر مصری. آنچه که بنام فرهنگ علم و موسیقی دنیای اسلام معروف شده چیزی بغیر از پارس و مصر نیست و دروغیست که متاسفانه توسط استعمار و کشورهای بیمایه مسلمان ساخته شده در گستره این فرهنگ مخصوصا ادب و هنر کشورهایی مانند ترکیه و سوریه و بخشهایی از اروپا تا شمال آفریقا قرار می‌گیرند (رقص و موسیقی عربی درواقع مصری هستند). در مصر هنوز شبکه‌های رادیویی وجود دارند که مانند آمریکا که صدای الویس را هر روز پخش می‌کنند هر شب در ساعت مشخصی موسیقی ام کلثوم و عبدالحلیم پخش میکنند. یادشان گرامی باد.
‌چهارشنبه 18 بهمن 1391 - 12:10
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
آقای محترم-موسیقی‌ و هنر جهانی‌ است!! و مرزی بین کشورها نیست!!! بتهوون-موتزارت.باخ-از اروپا متعلق به همه ی جهان....راوی شانکار از هند همینطور!!!عبدالحلیم حافظ---فرید الاطرش-عبد الوهّاب از مصر---فیروز از لبنان! جرج دالاراس‌--تئودو راکیس از یونان------زکی مورن --بلند ارسوی ترکیه!!و این موسیقی نام عربی‌ دارد ولی‌ با موسیقی‌ خشن عربستان متفاوت است!!
‌چهارشنبه 18 بهمن 1391 - 18:04
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
زیباترین قویترین صدای زن در تاریخ موسیقی‌ شرق و غرب!!! از کودکی عاشق صدایش بودم!! ال اطلال..سیره الحب---یا ظالمنی‌----رباعیات خیام....حدیث الرّوح----ذکریات----آنه فی انتظارک-جاودانه!!!!!! هنگامیکه در سالن المپیای پاریس کنسرت داشت ۶ ساعت طول کشید!! و خبر نگار فرانسوی گفت این یک معجزه در هنر است!!! هنگام مرگش-روزنامه ی اطلاعات زمان شاه نوشت--!!!! ما در حضور مرگ نیستیم!!!!!!!!
‌چهارشنبه 18 بهمن 1391 - 17:54
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
دوست گرامی‌ کامنت خطاب به شما بود!! اینرا بدانید-که مصریها از این خواننده ی بزرگ موزه دارند-همینطور‌در ترکیه از زکی مورن!!ولی‌ قمر ملوک در فقر مطلق در جنوب تهران جان باخت !!!!!در مورد قمر نکته ی جالب اینکه او هر وقت کنسرت داشت تمام پول کنسرت را به فقرا می‌‌بخشید!!! ولی‌ قدردانی‌ ملت صفر!!!
‌چهارشنبه 18 بهمن 1391 - 22:47
ba ham bashim - آذربایجان - ایران
ازش خوشم نمیاد، نه از خودش که اتهام قتل رقیبش، اسمعانی که خواهر خوش صدا و خوش سیمای فریدالاطرش بود را با خود به دنبال داشت نه از صدایش که در گوش عربها احساس و خوابهای کاذب عظمت عربی را زنده میکرد. در گوشهای من که زمانی زیاد هم به آهنگهای عربی گوش میدادم نمادی از صدای خصم شده بود. اگر میشد زنده اش کرد همین حالا صاف برای همتون ثابت میکرد و بلند میخواند: خلیج لا فارسی، لاکن یعنی خلیج عربی. مبارک خلق و امت عرب!. همشون صد دفعه قربون گوگوش ناز خودمون برن.
‌پنجشنبه 19 بهمن 1391 - 00:14
zavareh - رودسر - ایران
دوست عزیزم، بحث بر روی موسیقی‌ و جهانی‌ بودن آن نیست. و همچنین مقام هنری و انسانی‌ هنرمندانی را که بخود زحمت داده و نام بردید. مسلما اینها همگی‌ جایگاه خود را دارند و من به شخصه همه آنها را سالهاست که میشناسم و هنوز از کارهایشان لذت میبرم. نکته‌ای که مدّ نظر من بود این است که در مورد این موسیقیدانان به لطف پژوهشگران و جراید موطن خودشان به اندازه کافی‌ مطالب وجود دارد و آنها در سطح جهان شناخته شده هستند. و اما حالا فکر نمی‌کنید با وجود این حکومت هنر ستیز که هرگونه زیبایی و هنری را حرام میداند، این وظیفه ماست که یاد موسیقیدانان بزرگ خودمان را که یکی‌ پس از دیگری از دست میروند و بدست فراموشی سپرده میشوند (کاما اینکه خیلیهایشان نیز شده‌اند) را زنده نگاه داریم؟
‌پنجشنبه 19 بهمن 1391 - 11:22
zavareh - رودسر - ایران
این دینی است اخلاقی‌ و ملی‌ که ما به آنها، به نسل جدید و تاریخمان بدهکاریم. درویش خان، میرزا عبدالله، میرزا حسین قولی‌، علی‌ نقی‌ وزیری، روح الله خالقی، سماع حضور، عارف قزوینی، قمر الملوک وزیری، رضا قولی‌ میرزا ظلی، داریوش رفیعی، حسین قوامی، تاج اصفهانی، و چرا راه دور برویم، ابوالحسن صبا، اصغر بهاری، سعید هرمزی، احمد عبادی، حسین تهرانی‌، فرامرز پایور، جلیل شهناز ووو. براستی شمای نو ای و نسل جدید ما چند تای این بزرگان را می‌‌شناسید؟؟؟ بر باور من و در این میان مقصر امثال خانم نشاط هستند که با وجود داشتن نام و امکانات از عشق ملی‌ و نیز حتما شناخت کافی‌ از تاریخ هنر میهن خودشان برخوردار نیستند. پیروز باشید...
‌پنجشنبه 19 بهمن 1391 - 11:23
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
zavareh - رودسر - ایران. صد در صد حق با شماست!!!اما اینرا بدانید با همه ی ادعا ها-درک اکثریت از موسیقی‌---و عدم ارج نهادن به هنرمند جزو خصوصیات اکثریت است----و همین‌ها معمولا کنسرت‌ها و خواننده یی مطلوب آنهاست که در ضمن خواندن به توانند---قر کمری بدهند و به جنبانند!"!!!!اگر حکومت فراموشی داشت مگر مردم نمی‌دانستند قمر کیست؟؟؟ که تنها و فقیر بمیرد!! دوست گرامی‌ اینها ملت ما هستند که با تحقیر هر خواننده یی را در آغاز-----مطرب میخوانند...چون تحریم موسیقی‌ بخصوص در مورد صدای زن...در بطن مغزشان قرار دارد.
جمعه 20 بهمن 1391 - 12:37
Pezhman - وين - اتريش
بهروزوثوقی درفیلم سوته دلان گفت: خوش به حال ننه... (دلم میخواد مثل ننه برم عزای امام حسین گریه کنم تا دلم وا بشه).برادرش عزت الله انتظامی بهش گفت: بیچاره تو خودت عزایی. گریه کن نداری.(کسی نیست برای خودتوگریه کند). حالا این خانم نشاط در ایران زنی نیافت, رفته گرد جهان میگردد.خانم مرضیه ویا طاهره قره العین ویا آرتمیس ویا پروین اعتصامی ویا فروغ فرخزاد ویا زهرا کاظمی ویا ندا آقاسلطان ویا پروانه فروهر ویا نصرین ستوده وووووو بی شک ام کلثوم زن خوش صدایی بودولی کاری که زنان ما برای برابری حقوق زنان در جامعه مردسالار اسلامی انجام دادند به مراتب مهمتر وقابل تقدیر تر است.ارزش زنان مبارزمان را بدانیم وبه دنبال افسانه ژاندارک نرویم.ژاندارک وام کلثوم مرضیه است زهرا کاظمی است.ونمونه زنده اش خانم نصرین ستوده است.
جمعه 20 بهمن 1391 - 13:09
zavareh - رودسر - ایران
ARTEMIS-SW - .پاریس - فرانسه - در مورد کمبود درک عمومی‌ مردم از هنر و هنرمند با شما موافقم. در نفس واژه مطرب بجز تازی بودن آن هیچ اشکالی وجود ندارد. مطرب در واژه نامه دهخدا اینگونه برگردان شده: آنکه دیگری را به خوش صدایی و غنا به طرب آورد. به نشاط در آورنده. طرب آور. رامشگر. رامشی . خنیاگر. حالا عمله‌های این اسلام اهریمنی و غم پرست و شادی ستیز ۱۴۰۰ سال است که این هنر والا را اینچنین جلوه داده‌اند. در اینجا و در یکچنین جامعه بیماریست که رسالت و وظیفه روشنفکران ما از فیلمساز و نویسنده و شاعر گرفته تا نقاش و تندیس ساز و موسیقیدان صد چندان شده و بایستی دین خودشان را در شناسایی هر چه بهتر و بیشتر فرهنگ بومی خودمان کوشا باشند. به هر روی من همچنان بر نظر خود مبنی بر به هرز دادن یکچنین شانس و امکان بزرگی‌ توسط خانم نشاط هستم و برای کار ایشان در این زمینه هیچ ارزشی قائل نیستم.
جمعه 20 بهمن 1391 - 17:09
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.