هیچ کس زنده نیست... همه مُردند

دوستی می گفت: خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند. تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام می دادند، ابتدا و انتهای کلاس، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی. هم رشته ای داشتم که شیفته یکی از دختران هم دوره اش بود. هر وقت این خانم سر کلاس حاضر بود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت: استاد همه حاضرند! و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس، می گفت: استاد امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده!

در اواخر دوران تحصیل، باهم ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند. امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرد است:


هیـچ کس زنده نیست... همه مُردند

رأی دهید
boomfang - آبادان - ایران
جالب بود
شنبه 11 آذر 1391 - 16:51
tanha925 - شیراز - ایران
نمیدونم چرا گریه ام گرفت. دلم برای خودم سوخت که به اندازه اون مرد عاشق هستم.
شنبه 11 آذر 1391 - 17:03
golly47 - فرانکفورت - المان
دوران دانشجویی بهترین دوران زندگی‌ است زیرا فهم و شعور و قدرت هر کاری را داری
شنبه 11 آذر 1391 - 17:24
hallaj - شیراز - ایران
بسیار رمانتیک بود چیزی که دیگر این روزها دیده نمی شود.
شنبه 11 آذر 1391 - 17:48
javaad - تهران - ایران
عشــــــــــــــــــــــــق
شنبه 11 آذر 1391 - 18:29
مستانه شرق - هایدلبرگ - آلمان
هیج کس زنده نیست ....همه مردند
شنبه 11 آذر 1391 - 18:26
processor - شیراز - ایران
tanha925 این مال هوای شیرازه ، عشق تو هوای شیراز موج میزنه . من همیشه معتقدم کسایی که میتونن عاشق بشن و پای عشقشون بمونن یجورایی از بقیه انسان ترن و مراحل بالاتری از انسانیت رو تجربه کردن .
شنبه 11 آذر 1391 - 18:54
shahram_khan - قزوین - ایران
اى ى ى ى ى خدا منو بکش!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شنبه 11 آذر 1391 - 19:44
poriyaye_vali - دوحه - قطر
خیلی زیبا بود ..ممنون از دست اندرکاران عزیز سایت..
شنبه 11 آذر 1391 - 21:33
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
خدا راشکر حوالی ما همه زنده هستند.
شنبه 11 آذر 1391 - 22:37
rok va pustkandeh - عالیشهر - ایران
آنچه به یک انسان درجۀ رفیع خلقت را میدهد عشق است، ...... عشق به خالق,به خدا. آنگونه که مولانا, عراقی, شمس ....
شنبه 11 آذر 1391 - 22:06
hankooksaram - تهران - ایران
منو بغض گرفت. ای بابا
شنبه 11 آذر 1391 - 22:45
mo.ho - تهران - ایران
منم تو دوران لیسانسم حسابی واسه خودم مجنون بودم و بالاخره به لیلی خودم رسیدم.امیدوارم که هیچ مجنونی بی لیلی نمونه و داغ لیلیشو نبینم.
شنبه 11 آذر 1391 - 23:46
rezgar - لینشوپینگ - سوئد
کاشت دو چیز رخ نمیداد در زندگیم یکی انقلاب 1357 بود و دومی سنم 14 سال بود لیل زندگیم را یافتم و در 17 سالگی رسما" با لیلم ازدواج کردم ولی بعداز 7 سال لیلم را از دست دادم. حالا بیست یکی دو سال از زمان از دست دادن لیلم میگذارد با وجود اینکه ناچار شدم به خاطر فرار از افسردگی ازدواج دیگری کنم ولی تا به حال نتوانسته ام یادو خاطره لیلم را به فراموشی سپارم. کاشت هرگز این دو بلا بزرگ در زندگیم رخ نمیداد!
یکشنبه 12 آذر 1391 - 02:14
asal55290 - مشهد - ایران
عالی عالی الی.......بسیار رمانتیک دمشون گرمم....
یکشنبه 12 آذر 1391 - 07:45
khosrodad - تهران - ایران
خدا به همه روزی کنه عشق واقعی
یکشنبه 12 آذر 1391 - 10:12
مانفرد - ایران - ایران
rezgar-لینشوپینگ-سوئد***دوست من اولش متاسفم برای این اتفاقی که تجربه کردی.دومش اینکه امیدوارم این موضوع بین خودت و این سایت بمونه و لیلی دومت از این موضوع بویی نبره که افسردگی اون خیلی میتونه تو زندگی دومت اثر بزاره چون اون الان در تفکراتش ملکه ذهن تویه و مسلم بدون که نمیتونه بپذیره که هنوز کوشه ای از مغز تو دچار خلا هستش. سوم اینکه اولش که دیدم به جای ((کاش))نوشتی ((کاشت)) گمون کردم اشتباه تایپی بوده ولی دومین بار که دیدم باز نوشتی((کاشت)) پی بردم که اشتباه چیز دیگه ایه.........دو.ست من ((کاش)) درسته نه ((کاشت)) ....ممنون
یکشنبه 12 آذر 1391 - 12:33
shah_par - شيراز - ايران
عشق نیست.....اگر هست در گور است..... همیشه همه مرده اند.
یکشنبه 12 آذر 1391 - 13:32
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.