مردم ایران دیگر انقلابی نیستند، بی خیال شدهاند
رأی دهید
اقدامات امنیتی در حاشیه اجلاس نم، عکس از آرمین کرمی، مهر
مقاله ای نوشته شده از باربارا اسلوین در المونیتور
در حالی که نسیم سردی به آرامی میوزید و آب از کوهها در حال سرازیر شدن بود، جوانهای ایرانی بر روی تختهای چوبی نشسته بودند و چای مینوشیدند.
با استفاده از تعطیلات غیرمنتظرهای که دولت به خاطر کاهش ترافیک و بهبود امنیت، اعلام کرده بود، بسیاری از تهرانیها به دربند، از مناطق کوهپایهای دامنه البرز که تهران را از شمال کشور جدا میکند، هجوم آوردند.
پناه آوردن به این کوهپایهها راه ارزانی برای نجات از گرما و هوای آلوده است- و همچنین نجات از محدودیتهای اجتماعی جمهوری اسلامی که مردان و زنان غیر خویشاوند را از وقت گذراندن با هم منع میکند. این روزها ایرانیان بیش از هر زمانی به چنین تفریحاتی نیاز دارند.
تحریمها و سو مدیریت اقتصادی، نرخ ریال را نسبت به دلار به شدت کاهش دادهاند، به طوری که میانگین حقوق ماهانه به ۵۰۰ دلار، در مقایسه با ۱۰۰۰ دلار سال پیش، کاهش یافته است. این باعث شده که پرداخت اجاره بیش از ۱۰۰ دلار برای آپارتمانی کوچک، خرید مرغ با قیمت کیلویی ۴۸۰۰ تومان، گوجه فرنگی به قیمت کیلویی ۱۲۰۰ تومان، و بنزین لیتری ۴۰۰ تومان با سختی انجام گیرد.
تهدیدهای اسرائیل برای حمله به نیروگاههای هستهای ایران نیز ذهن ایرانیان را گرفتار کرده، حتی اگر مقامهای ایرانی مانند رئیس مجلس، علی لاریجانی، چنین عملی را «خود کشی» اسرائیل جلوه بدهند و به سخره بگیرند، اما برای یک آمریکایی که پس از چهار سال به ایران بازمیگردد، حیرت آورترین چیز وجود این ذهنیت است که اوضاع به این زودیها بهتر نمیشود. گویا ایرانیان تبدیل به ملت «اسکارلت اوهارا» (قهرمان داستان بربادرفته) شدهاند، که برای حال زندگی میکنند و میکوشند به آینده اصلا فکر نکنند.
یک تهرانی شرایط را اینطور بیان کرد: «کسی نمیداند فردا چه اتفاقی میافتد، پس حداقل از زندگی امروزمان لذت ببیرم.» از این شخص، همانند افراد دیگری که با المانیتور مصاحبه کردهاند، نامی برده نخواهد شد تا از امکان اقدامات تلافی جویانه دولت کاسته شود.
این بدبینی در تضاد با ذهنیت دهه ۹۰ و اوائل ۲۰۰۰ است، زمانی که ایرانیان بر این باور بودند که میتوانند سختیهای بعد از انقلاب را پشت سر بگذارند. ایرانیانی که قبل از سرنگونی شاه، یا در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق کشورشان را ترک کردند، در دهه ۹۰ به منظور مطالبه اموال، دیدن خویشاوندان، یا کار و کسب به ایران بازگشتند.
بعدها حتی فرزندان ایرانیان مهاجر به ایران بازگشتند تا برای شرکتهای خارجی که مشتاق بودند نفت ایران را خریداری کنند یا کالاهای خود را به طبقه متوسط در حال رشد ایران عرضه کنند، کار کنند.
اما در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد این جریان بر عکس شد. هم اکنون حتی کارگران بخش تولیدی هم به مهاجرت فکر میکنند. بسیاری از آنها به خاطر عدم امکان واردات کالا از اروپا به دلیل تحریمهای آمریکا شغل خود را از دست دادهاند.
مادر یکی از همین کارگران که مشغول تحقیق در مورد چگونگی به دست آوردن ویزای آمریکا یا کانادا است وضعیت را این گونه بیان کرد: «این مملکت در حال ورشکستگی است».
جالب اینجاست که زمانی میزان خوش بینی کم شده است که شرایط زندگی در تهران- کلان شهری با بیش از ۱۲ میلیون جمعیت- در چند سال اخیر کمی بهبود یافته است. در زمان تصدی محمد باقر قالیباف به عنوان شهردار، پلها، تونلها و بزرگراههای متعددی ساخته شدند که زیر ساخت شهری را به مراتب بهبود بخشیدهاند.
ایرانیانی که درآمد پایینتری دارند برای تفریح به کوههای اطراف تهران یا فضاهای سبز منطقه نیاوران، محل اقامت شاه سابق، میروند، اما ایرانیان مرفهتر رستورانهای سنتی را که میزبان خوانندگان مرد یا نوازندگان موسیقی هستند، پر میکنند.
غذاهای ایرانی از خورشتهای معطر گرفته تا بشقابهای لذیذ پلو و میوههای محلی فوقالعاده هستند. خربزههای آمریکایی در مقایسه با خربزههای آبدار ایرانی که در دهان آب میشوند، بیشتر مانند مقوا هستند.
در ادامه روندی که دهه پیش آغاز شد، زنان ایرانی معنای پوشش اسلامی را کماکان تغییر میدهند. روسریهای روشن، روپوشهای کوتاه، و کفشهای مطابق مد روز، که زمانی محدود به مناطق مرفهتر شهر بودند، حالا بر تن زنان ایرانی در سطح شهر دیده میشوند. لباس مردها هم رنگینتر شده و پیراهنهای بییقه سفید با شلوارهای مشکی دیگر به کنار گذاشته شدهاند.
در حالی که ایرانیان بدون تردید از عملکرد دولت خود راضی نیستند، همچنان ملتی پرغرور هستند که نسبت به کلیشههای منفی که در آمریکا از آنان وجود دارد معترض هستند.
یک فروشنده فرش ایرانی نظرش این بود که تصور یک آمریکایی معمولی راجع به ایرانیان این طور است: «اسامه بن لادن در فرودگاه با تفنگ».
با هزاران سال پیشینه تاریخی و فرهنگی، ایرانیان هر گونه مقایسه خود را با اعراب رد میکنند، به خصوص با رئیس سابق القاعده که در عربستان سعودی متولد شده است. در عین حال، مقامات دولتی اصرار دارند ایران را قربانی عملیات تروریستی گروههایی مانند مجاهدین خلق جلوه دهند- یک گروه مخالف فرقهای که در تلاش است نام خود را از فهرست گروههای تروریستی آمریکا خارج کند.
بعضی ایرانیان نیز با وجود هزینه زیادی که کشورشان در حال پرداخت است از برنامه هستهای ایران دفاع میکنند. در واقع، آنها معتقدند دولتشان بعد از متحمل شدن سختیهای این چنین فراوان نباید برنامه هستهای را به راحتی کنار بگذارد. اما عملا همه افراد اذعان دارند که فشار تحریمها در حال افزایش است.
به گفته یک دیپلمات بعد از زلزلههای اخیر در ایران، برخی شرکتهای داروسازی اروپایی از فرستادن کالاهای خود به ایران هراس داشتند چون قادر به اخذ مجوز از دفتر کنترل داراییهای خارجی از وزارت خزانه داری آمریکا نبودند. (خبرنگاران آمریکایی هم که این روزها به ایران سفر میکنند برای گرفتن تلفن همراه و مترجم به این مدرک احتیاج دارند.)
به رغم اینکه آمریکاییهای نومحافظهکار اعتقاد دارند که فشار اقتصادی باعث میشود مردم ایران در برابر دولت به پا خیزند، حال و هوای کنونی بیشتر حالت جا زدن دارد تا حالت انقلابی. بعضی ایرانیان خوش بینانه ابراز امیدواری میکنند که تغییر زمانی میسر خواهد بود که حکومت بشار اسد، که از سوی جمهوری اسلامی حمایت میشود، سرنگون شود. اما به ندرت کسی پیدا میشود که حاضر باشد جان خود را برای یک آینده سیاسی نامعلوم فدا کند، به خصوص پس از سرکوب شدید اعتراضات دموکراسی خواهانه به دنبال انتخابات خرداد ۱۳۸۸ ریاست جمهوری.
سال آینده انتخابات جدیدی در راه است اما عده کمی از ایرانیان باور دارند که موجب تغییری مثبت خواهد شد، گر چه بسیاری از پایان دوران احمدینژاد بسیار خوش حالاند. همچنین به طور کلی ایرانیان، برخلاف چهار سال پیش که جدال باراک اوباما و هیلاری کلینتون را بهطور جدی دنبال میکردند، توجه زیادی به انتخابات آمریکا ندارند.
علی لاریجانی، رئیس مجلس در این زمینه میگوید اهمیتی ندارد که اوباما دوباره انتخاب شود یا میت رامنی جای او را بگیرد. «فکر نمیکنم اشخاص بتوانند تغییری ایجاد کنند، چون ساختارهایی وجود دارند که این ساختارها مطابق منافع ملی فکر و عمل میکنند.»
ولی دیگران تاکید میکنند که اوباما را ترجیح میدهند. یک ایرانی در حوالی کنفرانس عدم تعهد به ما گفت. «رامنی خیلی تند و زننده است از این میترسیم که به ایران حمله کند. اوباما را دوست داریم چون برای مردمش ارزش قائل است.»
خارج از محدوده کنفرانس، که خبرنگاران ایرانی مشتاق بودند با تعداد اندک خبرنگاران خارجی حاضر مصاحبه کنند، ساکنان پایتخت کمتر از سابق برای صحبت با افراد خارجی رغبت نشان میدادند. ارتباط با افراد خارجی هم اکنون میتواند بسیار پر مخاطرهتر باشد، میراثی از سرکوب سال ۸۸ است که شمار زیادی از سیاستمدارن، خبرنگاران و اساتیدی را که با غرب در ارتباط بودند، راهی زندان کرد.
برای مثال، در دربند، مرد جوانی که روی یک تخت چوبی نشسته بود به ما اجازه داد عکسی به همراه پسر و همسرش از او بگیریم، اما ۲۰ دقیقه بعد نظرش را عوض کرد و از ما خواست عکس را از بین ببریم. او نگفت چرا تصمیماش را عوض کرده است.
ولی با این همه ایرانیان میدانند چگونه در لابلای محدودیتهای جامعه، به صورتی که بیشباهت به تبحر رانندگی آنان نیست، حرکت کنند. پیشخدمت رستورانی در تهران گفت: «ما اینجا آزادی داریم، فقط باید آن را پیدا کنیم. هر جامعهای روشهای اعمال کنترل خود را دارد ... ولی ما همیشه راهی برای دور زدن محدودیتهایی که اعمال میکنند پیدا میکنیم.»
samuk66 - لندن - انگلستان
ما مردمِ ایران ترسو هستیم.
دوشنبه 13 شهريور 1391 - 20:25
greentree - تهران - ایران
تنها راه نجات ایران کشتن شما اوباش های مفتخور و منفور درباری هست رهبر شده قدیس که شما با نام اون هر ظلمی را بکنید,,دیگه وقت این رسیده که ایرانی ها گروه های پارتیزانی تشکیل بدند و شما وطن فروش های اسلامی را از بین ببرند به شما ها نباید رحم کرد.
دوشنبه 13 شهريور 1391 - 20:04
ItsMeWT - کلن - آلمان
بین حادثه مدرسه فیضیه و انقلاب ۵۷ هم بیشتر از ۱۰ سال فاصله وجود داشت. یادمون نره
دوشنبه 13 شهريور 1391 - 20:11
kara - روتردام - هلند
samuk66 - لندن - انگلستان: کاملا حق با شماست، اگر ترسو نبودی الان به جای لندن یا همچون موسوی و کروبی در زندان خانگی بودی یا همچون زندانیان سیاسی در اوین یا همچون سهراب و ندا در زیر خاک و یا همچون میلیونها ایرانی دیگر در داخل ایران مشغول دست و پنجه نرم کردن با بدبختیها. ناراحت نشو شامل خودم هم میشود.
دوشنبه 13 شهريور 1391 - 21:57
m_r - سیدنی - استرالیا
با درود. با آن قلیل افرادی که آمدند و لغات امیر کبیر به این احمقی نژاد لعنتی که ایران را از سر دره به ته آن سقوط داد اگر کوچکترین اطلاعی از اقتصاد باشه متوجه خواهید شد این مردک با یک سری بی سواد چه که به این کشور ایران و اقتصاد ایران نکرد پولی که ارزش آن در کمتر از یک سال نصف و در عوض آن دلار و یورو دو برابر شود یعنی به همان نسبت مشکلکلت اقتصادی تورم درصد بیکار قدرت خرید و و لا عقل دو برابر سقوط آدتر شده ولی این مردک نه میخواهد قبول و نه میتواند چون ارتجاع وافکر قرون وسطی درد.
دوشنبه 13 شهريور 1391 - 22:08
senator x - تهران - ایران
متن گزارش این هست(مردم ایران دیگر انقلابی نیستند). کی بودند؟ شمائیکه دارید این کامنت را میخوانید,ایا مدرکی دارید که ملت ایران انقلابی بودند؟ اگه سال 57را میگوئید؟ هرج ومرج و ویران کردن وبآتیش کشیدن بانکها و موسساتی که متعلق بخود مملکت هست, اسمش (انقلاب) هست؟برای گرسنگی و گوشت کیلوئی25تومن مثلا انقلاب کردیم, وحالا بااین همه گرانی و بیکاری(بیخیال) شدیم. چرا؟...آن زمان هم انقلابی در کارنبود, 5کشورقدرتمند از 4سال قبل تصمیم به سرنگونی شاه گرفتند,واینکار بدست مارگارت تاچر انگلیسی و کارتر آمریکائی, انجام شد. و34سال هست که کوچک و بزرگ انقلاب انقلاب میکنند.در ایران یکبار انقلاب واقعی شد,آنهم توسط (کاوه آهنگر) این تو مغزت فرو کن.
دوشنبه 13 شهريور 1391 - 22:08
شهادت - تهران - ایران
فقط کافیه که بیگانه ماشه رو بکشه ببینید چه جهنمی به پا کنیم. مگه حال صدام رو نگرفتیم؟؟!! مگه فتنه سبز رو نخوابوندیم؟ همین چند روز پیش 120 کشور به آمریکا دهن کجی کردند و آمدند. اگه بحث زور باشه که رو خیلی ها رو کم کردیم اگه بحث سیاست باشه که فعلا داریم آمریکا رو میرقصونیم ما ریشه رو داریم میخشکونیم این نوچه مقاله نویس که به چشم نمیاد که. یه چیز بگین که بگنجه. آره ...
دوشنبه 13 شهريور 1391 - 22:22
*پسر شجاع* - تهران - ایران
در مناطق اسکان مهمانان اجلاس غیر متعهدها حکومت به هر خانه 1 تا 3 میلیون پول داده بود تا مردم برن مسافرت تا اونجا خلوت بشه! ..من موافق این نیستم که مردم انقلابی نیستند ..مردم عاقل شدن ..مطمنا مثل سوریه یا جاهای دیگه کشور رو به ویرانی نمیکشن چون تمام این تجربیات رو دارند و میدونند وقتی اوضاع به سمت جنگ بره نه تنها دموکراسی بدست نمیاد بلکه گروهی حکومت رو بدست میگیرن که دیکتاتورتر از حکومت قبلی هستند ..ولی مخالفت مدنی و آگاهی رساندن به شدت در بین مردم در حال شکل گیری هست و همه با هم متحد هستند و هر کاری که به روند مسالمت آمیز سرنگونی حکومت کمک کنه استقبال میکنند ..و واقعا در این 3 سال حکومت خیلی نسبت به قبل از ضعیف تر شده و هر روز تعداد طرفداران حکومت کم میشه ..و مطمنم در آینده همون اتفاقی که در آفریقای جنوبی و هند افتاد در ایران هم خواهد افتاد و این حکومت فرو خواهد پاشید ..بسیاری از کسانیکه روزی به برقراری حکومت ولایت فقیه کمک میکردند حالا مخالف هستند ..حتی در درون سپاه و بسیج هم اختلافات و نارضایتی خیلی بیشتر شده ...
دوشنبه 13 شهريور 1391 - 22:31
monjiiran - وین - اتریش
آخوندها ما مردم ایران رو بی رگ و غیرت کردن حالا اسراییل که هیچی اگه افغانستان هم حمله کنه ایران حتما شکست میخوره آخوندها مردم رو از همه چی بیزار کردند
دوشنبه 13 شهريور 1391 - 22:59
kutol - ارومیه - ایران
خود خبرنگار بدبخت هم نفهمید مردم ایران چی می خوان...آخرش هم با اون مثاله رانندگی ، درست زد تو هدف، که بابا فرهنگشون و طرز فکرشون تو رانندگیشون معلومه...در هم ریخته، بی نظم و با غرور ذاتی هر عابر بدبختی رو زیر می گیرند...واقعا که خوب گفتی باربارای عزیز.
سه شنبه 14 شهريور 1391 - 00:15
reality check - تهران - ایران
به نظر من جامعه ما در حل تجربه رنسانس هست چیزی که صدها سال پیش در اروپا اتفاق افتاد واین سخت ترین مرحله از رشد و تکامل تحولات اجتماعی است بی خیالی ،ترس ،صبر،تردید ،خودبزگ بینی ها و توهمات ناشی از احساس حقارت کردن ها در جوامع دیگر .افراطی گریها و افتخارهای جاهلانه یک روز به تاریخ یک روز به فلان خواننده راک که پدر جدش گذرش از ایران گذشته!! خشم ها و لجام گسیختگیها همه قسمت تلخ این گذر تاریخی هستند ولی محصول این گذر رشد اگاهیهای فرهنگی .اصلاحات مذهبی و پیشرفتهای هنری و علمی است راه دشواری است ولی شدنی است ساده لوحانه است اگر بگوییم ما شاهد رسیدن به ان مرحله خواهیم بود ولی منطقی است که بگوییم نسل های بعدی بدون شک خواهند دید ولی قطعا سرعت ان را ما میتوان تسریع کرد بوسیله اندیشیدن استفاده از مغز قبل از قبول یا رد چیزی .
سه شنبه 14 شهريور 1391 - 00:33
razmandeh - استکهلم - سوئد
ببین شیره ناب محمدی با مردم ایران چه کرده ا مردم صداشون در میاد قیمت تریاک را میارند پایین همه ساکت میشیند بّر تریاک ناب محمدی صلوات
سه شنبه 14 شهريور 1391 - 00:39
oghab - هلسينكي - فنلاند
samuk66 - لندن - انگلستان. نه دوست عزیز . ماهویت خودمان را ۱۳۰۰ ساله گم ردیم .ما باقاتلان نیاکانمان هم کیسه شدیم و...مادریک جنگ ایدلوژیک مغلوب شدیم ...بین ایرانی بودن ومسلمان بودن انتخاب ماست نه این حکومت تا ان یکی ...وبا این ملت .که هنوز دخیل به الاغ ابلفضل میاندازند ..
سه شنبه 14 شهريور 1391 - 00:57
parvaz 1 - پلیموس - انگلیس
٭ پسر شجاع ٭ کاملا با نظر شما موافقم. مردم ایران روز به روز آگاه تر می شوند و از رژیم فاصله می گیرند به طوری که اخیرأ سران رژیم با دروغ بافی و رمالی گری جدی تر از قبل صحبت از ظهور امامشان میکنند و به پشتیبانی جدی از نایب امام که(سید علی چلاق) میباشد برخاسته اند زیرا در این رؤیا هستند که شاید بتوانند عده ای را که طی ۳۳ سال فریب داده و مغزشان را شستشو داده اند ٬نگه دارند . امیدوارم هر چه زودتر مردم ما به این آگاهی برسند که همه با هم متحد شوند و برای سرنگونی رژیم ٬ تمام شهرهای ایران از شمال٬ جنوب٬ شرق٬ غرب و مرکز همه با هم بپا خیزند
سه شنبه 14 شهريور 1391 - 03:32
shervin-iran - خرم آباد - ایران
*پسر شجاع* - تهران - ایران. دوست عزیز با شما کاملا موافقم............ مردم ایران می دونند که چگونه اهداف خودشون رو به پیش ببرند فرق ما ایرانیها با دیگران هم درهمین هوشمندانه عمل کردن ماست..
سه شنبه 14 شهريور 1391 - 05:17
tito_tito - تهران - ایران
خدا مارا نجات دهد از دست این قومالظالمین قیمت یک دستمال کاغذی فله هفته پیش800تومان بود امروز شد1500تومن گرانی و دزدی مسئولین بیداد میکند این تازه یک جنس بود قیمت اجناس هفته ای بالا میرود ان هم بصورت زیاد!
سه شنبه 14 شهريور 1391 - 08:51
baran828 - تهران - ایران
من به یقین میبینم و میدونم که این حکومت هیچ طرفدار چشمگیر یا اعتباری بین مردم نداره فقط از لحاط تسلیحات و چنگ اندازی به جاهای کلیدی مملکت تا حالا دوام آورده .فکر نمیکنم بدون پشتوانه های مالی و تسلیحاتیش حتی بتونن یکنفر رو همراه خودشون کنن.
سه شنبه 14 شهريور 1391 - 10:36
هشت پا - تهران - ایران
نظر من کسانی که از تهران کامنت میگذارن نظراتشون خیلی واقع بینانه و به حقیقت نزدیک تر است.بعضیها کنار گود نشستن میگن لنگش کن.
سه شنبه 14 شهريور 1391 - 12:54
brother - لندن - انگلیس
این نشان از سواد مردم ایران است و فرق دوست و دشمن را میدانند و عاشق جمهوری اسلامی ایران هستند
سه شنبه 14 شهريور 1391 - 14:07
agh mirza - رشت - ایران
میتونید شما که ترسو نیستید بیائید اوضاع رو عوض کنید .سیر خبر از شکم گرسنه نداره!!!.
چهارشنبه 15 شهريور 1391 - 06:36
datis - سن دیگو - امریکا
brother - لندن - انگلیس :باز این ساندیس خور جک گفت، ساعتی چند میگیری پاچهخواری میکنی؟
چهارشنبه 15 شهريور 1391 - 08:36