اصرار به قاتل بودن یک زن از سوی 2 شکنجهگر
این 2 پسر شیشهای میگویند زنی به نام «مرجان» ضربه مرگبار را به سر زندانیشان زده است. ساعت 2:45 نیمهشب 26 بهمنماه سال 87، رهگذری در برابر بیمارستان فجر جسد مردی را دید که سر و صورتی خونآلود داشت و پلیس را در جریان قرار داد. وقتی ماموران کلانتری 110 شهدا خود را به بالای سر جسد مرد ناشناس رساندند، بازپرس شاملو از شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران را در جریان قرار دادند. معاینه جسد نشان داد آثار شکنجه روی بدن قربانی وجود دارد. پزشک جنایی با اعلام اینکه مرد جوان در اثر شکنجه از پای درآمده است آثار سوختگی ناشی از آب جوش، روغن داغ و کبودیهای ناشی از ضربات مشت و لگد به همراه جراحات چاقو را در 2 نوع کهنه و تازه مشخص کرد و تیم تحقیق پی برد این مرد از مدتها پیش توسط عاملان جنایت زندانی بوده و جنایتکاران با انگیزه مرموزی، وحشیانه به شکنجه وی پرداختهاند. هیچ سرنخی از مشخصات مرد جوان و خانوادهاش نبود، وقتی بازپرس شاملو و ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران خالکوبی «مرگ» را روی پاهای قربانی دیدند با این فرضیه که وی از مجرمان حرفهای بوده و در زندان خالکوبی کرده است برای شناسایی صاحب جسد به انگشتنگاری از وی دست زدند. همین اقدام علمی کافی بود تا مشخص شود، جسد متعلق به شرور 25 سالهای به نام «مجید» بوده که بارها با اتهامات متفاوتی زندانی شده است. با شناسایی شدن قربانی، تحقیق از خانواده وی در دستور کار قرار داده شد و آنان ادعا کردند عروس خانواده با قهر از مجید به خانه پدریاش در شمال رفته بود و هیچکسی نمیدانست مجید در چه سرنوشت سیاهی گرفتار شده است. همزمان تیم تحقیق فرضیهای مبنی بر دخالت 2 شرور بهخاطر اختلافات درونگروهی در شکنجه و قتل مجید را پیشروی خود دید و به ردیابی «مهدی» و «امیرعباس» دست زد و پی برد این 2 پسر به اتهام شرارت از سوی دادسرای ناحیه 14 تهران بازداشت شدهاند و مهدی با سپردن وثیقه آزاد شده است.
فیلم شکنجه مجید
دادیار پرونده شرارت، یک سیدی حاوی فیلم تکاندهندهای را در اختیار بازپرس شاملو قرار داد که با بازبینی آن جزئیات قتل مجید فاش شد. در این فیلم صحنههایی از کتک خوردن مجید که با سر و صورت خونآلود و در حالی که لباسی سفیدرنگ روی سرش انداخته بودند التماس میکرد، به تصویر کشیده شده و در اختیار مهدی و امیرعباس بود. مهدی و امیرعباس در نخستین اقدام عملیاتی بازداشت و تحت بازجویی قرار داده شدند.
عکس مقتول در زمان شکنجه
آنان ابتدا دخالت در قتل مجید را نپذیرفتند تا اینکه با دیدن فیلمهایی از شکنجه دوستشان پذیرفتند دست به جنایت ناخواسته زدهاند. امیرعباس در بازجوییها پذیرفت که با مهدی همدست بوده است و گفت: «من خودم از مهدی میترسیدم. روی بدنم آثار شکنجه وجود دارد. مهدی وقتی شیشه میکشید، خشن میشد و به جان ما میافتاد. برای اینکه شکنجهام ندهد من نیز همراهیاش میکردم. با اعترافات این 2 شرور شکنجهگر، دختری به نام «مهسا» نیز ردیابی شد. وی ادعا کرد در 3 ماه گذشته وقتی مهدی و امیرعباس شیشه میکشیدند وحشی میشدند و با روغن داغ، آبجوش و چاقو به شکنجه آنان دست میزدند و اختلافشان با مجید روی 200 میلیون تومان پول بود. «مرجان» آخرین مجرم شیشهای این پرونده وحشتناک بود. این زن در خانه پدرش به دام افتاد و اعترافات عجیبی کرد. مرجان گفت: «شب حادثه وقتی مهدی مثل همیشه مجید را شکنجه داد از حمام خارج شد، بعد شیشه کشید و وحشی شد، به سمت من حمله کرد، گاز اشکآور به صورتم زد، دستانم را بست و داخل حمام انداخت. با آب چشمهایم را شستم، بعد مجید را دیدم که نفس نمیکشید، بعد از شام بود که آزادم کردند. بیرون که آمدم به آنها گفتم مجید مرده است. باز به من حمله کردند و سریع به داخل حمام رفتند. لباسهای مجید را پوشانده و وی را از خانه بیرون بردند. من را نیز داخل اتاقی انداخته و مبلها را روی من ریختند. وقتی برگشتند تهدیدم کردند تا در دفترچه خاطراتم مطالبی از رابطه پنهانی خودم و مجید و اینکه مرا معتاد کرده بنویسم و خودم را در عذاب وجدان نشان دهم. از ترس جانم همه را نوشتم، خیلی وحشتناک بود».
صدور کیفرخواست
پس از صدور کیفرخواست برای مهدی و امیرعباس آنان به همراه مرجان از سوی قاضی عزیزمحمدی و 5 قاضی مستشار شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند و 2 شرور به قصاص نفس و مرجان به 5 سال زندان محکوم شدند که این حکم از سوی قضات دیوانعالی کشور قابل ایراد دانسته شد و باید باز بررسی میشد. وی افزود: مجید به خاطر مساله ناموسی در حمام خانهاش زندانی بود. ما در این مدت او را شکنجه کردیم اما ضربهای به سرش وارد نکردیم. روز حادثه مرجان را به خاطر دروغی که به من گفته بود در حمام زندانی کردم، آن زمان حمید زنده بود اما نیم ساعت بعد مرجان ما را صدا کرد و گفت حمید دیگر نفس نمیکشد. مرجان حتی گفت با لگد ضربهای به سر مجید وارد کرده است. من و مهدی وی را کتک میزدیم حتی با سرنگ رویش آب جوش میریختیم اما هیچگاه به سرش ضربهای نزدیم؛ قاتل کسی جز مرجان نیست. مهدی نیز در جایگاه دفاع گفت: من همراه همسرم مهسا در خانه حمید زندگی میکردیم. امیرعباس و مرجان نیز نزد ما آمدند. یک روز مهسا گفت مجید از وی فیلم سیاه تهیه کرده و خواسته تن به خواستههایش بدهد. نمیتوانستم از مجید شکایت کنم به همین خاطر برای انتقام او را در خانهاش نگه داشتم تا فیلم را پیدا کنم. تا زمانی که مرجان به داخل حمام نرفته بود، حمید زنده بود. بنا بر این گزارش، در جلسه محاکمه 2 جوان شرور اصرار کردند مرجان قاتل بوده و در دفترچه خاطراتش نیز جزئیات انتقامجوییاش را نوشته است. 5 قاضی بزودی در این باره تصمیم خواهند گرفت.
