مرغ 5هزار تومانی؛ گویی شما در این کشور زندگی نمی کنید!

انتخاب : گرانی و تورم مشکلات خاص خودش را دارد و به اندازه‌ای پیچیده است که می‌توان به آن موردی پرداخت. یکی از این موارد، گرانی مرغ است. امروزه اکثریت مردم توان خرید کالاهای اساسی را ندارند و ناچار می‌شوند بسیاری از کالاها و خدمات را از سبد هزینه خانوار خود حذف کنند.

در این خصوص به سراغ یکی از مغازه‌های مرغ‌فروشی در سطح شهر رفتیم تا علت گران شدن یک‌باره قیمت مرغ را جویا شویم.وی با اشاره به اینکه در حال حاضر مرغداری‌ها هیچ بیماری بخصوصی ندارند، می‌گوید: اگر آنفلوانزای مرغی شیوع پیدا کرده باشد، می‌گوییم مرغها بر اثر بیماری می‌میرند و گرانی طبیعی است یا اگر هر بلای طبیعی گریبان کشور را گرفته باشد می‌گوییم گرانی طبیعی است.
این فروشنده مرغ با تأکید بر اینکه در گذشته عرضه و تقاضا ارتباط مستقیمی با هم داشتند، می‌گوید: اگر عرضه مرغ کم می‌شد، قیمت بالا می‌رفت و اگر عرضه زیاد بود، قیمت پایین می‌آمد اما امروزه دیگر این حرفها نیست. تولیدکننده دیگر نمی‌تواند زیان بدهد. بنا بر این اتفاق شومی می‌افتد که تولیدکننده مشکل دارد، اما عرضه هم کم نیست، اما خریدار توان خرید را ندارد، در نتیجه مرغداری‌ها که بابت گرانی، مرغ‌هایشان خریداری ندارند، ناچار می‌شوند که مرغداری را تعطیل کنند.

3هزار تومان افزایش در چند ماه


وی با اشاره به اینکه قیمت مرغ پیش از عید کیلویی 2000تومان بود، می‌گوید: تصور کنید که قیمت مرغ در شب عید به کیلویی 4هزار تومان می‌رسد و چون مردم عیدی گرفته‌اند توان خرید مرغ را دارند، اما هنگامی که با گذشت بیش از دو ماه از سال، قیمت مرغ از مرز 5‌هزار تومان عبور کرده است، این دیگر امکان‌پذیر نیست.این عمده‌فروش مرغ با اعلام اینکه در سال‌1384 روزانه بیش از دو تن مرغ می‌فروخته است، می‌گوید: دیروز 322 کیلو مرغ خریده‌ام، اما هنوز نتوانسته‌ام نصف آن را هم بفروشم.

وی با نشان دادن دخل مغازه‌اش می‌گوید: از ساعت 8‌صبح تاکنون 30‌هزار تومان فروش داشته‌ام و دیگر نمی‌دانم چگونه باید دخل و خرجم را جور کنم.این فروشنده مرغ در پاسخ به اینکه مردم معتقدند، قیمتها از سوی فروشندگان مرغ بالا می‌رود، با نشان دادن فاکتورهای مغازه‌اش می‌گوید: قیمت خرده‌فروشی با 10درصد سود انجام می‌شود، بنابر‌این مرغی که 5100‌تومان خریده‌ام باید 5610‌تومان بفروشم، اما با قیمت 5350تومان هم نمی‌خرند.

گلایه‌های مردم


قدری صبر می‌کنم تا خریداری به مغازه مراجعه کند. خانمی وارد می‌شود و دو تکه ران مرغ سفارش می‌دهد. نظر او را در مورد قیمت مرغ جویا می‌شوم که با تعجب می‌پرسد: انگار که توی این مملکت زندگی نمی‌کنید. مگر شما مرغ نمی‌خرید؟ چرا از من می‌پرسید؟
توضیح می‌دهم که باید نظر همه اقشار جامعه را داشته باشیم که آن خانم ادامه می‌دهد: شاید گمان کنید که یک خانواده دو نفره هستم و این دو تکه مرغ را برای دو نفر سفارش داده‌ام، اما واقعیت این است که شوهرم بیماری قند دارد و دکتر گفته، فقط باید گوشت مرغ و ماهی بخورد. من هم این دو تکه مرغ را برای شوهرم خریده‌ام و خودمان هم یک چیزهایی را سر هم می‌کنیم و می‌خوریم.وی با اعلام اینکه شوهرش بازنشسته است و ماهیانه 400هزار تومان حقوق می‌گیرد، می‌گوید: به نظر شما با این حقوق می‌شود همه اعضای خانواده هفته‌ای دو نوبت مرغ بخورند؟
خانم دیگری وارد مغازه می‌شود و 22‌تکه ران مرغ سفارش می‌دهد که من خطاب به مغازه‌دار می‌گویم، انگار بازار شما گرم شد و مغازه‌دار پاسخ می‌دهد، حتماً میهمانی دارند و از سر ناچاری مرغ می‌خرند.
از خانمی که این خرید را انجام داده، می‌پرسم حتماً وضعتان خوب است که این تعداد ران مرغ سفارش داده اید و آن خانم پاسخ می‌دهد: کدام وضع خوب را می‌گویید؟ امشب پسر برادر شوهرم تازه ازدواج کرده و ما هم طبق رسم معمول خانواده عروس و داماد را پا گشا کرده‌ایم.
این خانم در حالی که به هر چی رسم و رسوم است، لعنت می‌فرستد، بابت 22‌ران مرغ 48‌هزار و500 تومان می‌پردازد و می‌گوید: اگر می‌خواهید مردم به‌به و چه‌چه بگویند به سراغ بالاشهری‌ها بروید. اینجا جنوب شهر است و بابت هر 10هزار تومانی که پس‌انداز کرده‌ایم، از شکم بچه‌هایم زده‌ام.
در این هنگام آقایی وارد مغازه می‌شود و 3‌مرغ سفارش می‌دهد. از او می‌پرسم که حتماً شما هم میهمان دارید؟ اما آن آقا پاسخ می‌دهد: من همسایه این آقا هستم و آن مغازه لوازم یدکی مال من است. کاری هم به قیمتها ندارم، هر چقدر هم لوازم یدکی را گران بخرم، من هم گران می‌فروشم.
از مغازه بیرون می‌روم، اما سوژه گرانی ذهنم را قفل کرده است. سوار اتوبوس می‌شوم. دو نفر با هم صحبت می‌کنند که در مورد گرانی است. نفر اول می‌گوید: همیشه شرمنده زن و بچه‌ام شده‌ام. تا کی باید به زردآلوی 8هزار تومانی و توت‌فرنگی 7هزار تومانی نگاه کنیم؟ باور کن به همراه خانواده که از خانه بیرون می‌آیم، به جای آنکه حواسم به زن و بچه‌ام باشد، به مغازه‌ها نگاه می‌کنم که مبادا از کنار مغازه میوه‌فروشی یا شیرینی‌فروشی رد بشویم و بچه‌هایم نوبرانه بخواهند. در این میان، نظرشان را در مورد قیمت مرغ می‌پرسم. او با نشان دادن فیش حقوقی‌اش می‌گوید: یک کارمند ساده هستم و همه ساله حقوق ما 7‌تا 10‌درصد اضافه می‌شود. اما اکنون سه ماه از سال می‌گذرد، در حالی که همه چیز گران شده هنوز این اضافه حقوق را به ما نداده‌اند.
هنگامی که در مورد سوژه گزارشم با او صحبت می‌کنم، می‌گوید: آن موقع که مرغ کیلویی 1000‌تومان بود، گاهی مرغ می‌خریدیم، اما از وقتی که در مسیر گرانی قرار گرفت، به مرور زمان از فهرست خرید و سفره ما هم حذف شد تا امروز که تقریباً به ماهی یک‌بار رسیده است.

سوء مدیریت متولیان


اگرچه اعتقاد بر این است که کمبود نهاده‌های مورد نیاز تولیدکنندگان باعث افزایش قیمت گوشت مرغ شده، اما پرسش اینجاست که آیا واقعیت همین است؟ البته کمبود نهاده‌های دامی، انحصاری بودن واردات و ضعف در توزیع نهاده‌ها تأثیر غیرمستقیم بر قیمت گوشت مرغ می‌گذارد. اما نباید رابطه عرضه و تقاضا را نادیده گرفت. امروزه آمارها حکایت از افزایش تولید گوشت مرغ نسبت به مدت مشابه سال گذشته دارد، اما قیمت همچنان رو به صعود است.

رأی دهید
Ramtinel - بخارست - رومانی
باید از این هم گران تر شود فلان ارزونه! انقدر گرون شه که مردم به خودشون بیان یه دفعه از این خاب زمستانی!
یکشنبه 21 خرداد 1391 - 11:53
hamood - دبی - امارات
باین میگن توزیع عادلانه ثروت ملی. آقازاده ای هرماه دو بار لباس سفارش میدهد و برای آن 14 ملیون تومان میپردازد و کارمند شریفی هم در ماه فقط یکبار میتواند گوشت مرغ بخورد حال از کسانی که نان خالی هم گیرشان نمیاید بگذریم. بعد آن لعنت الله یک دست وافوری میگوید ما بهترین دولت چند صد سال اخیر را تشکیل داده ایم.
یکشنبه 21 خرداد 1391 - 11:47
fdsa60 - تهران - ایران
بزارید پدر مردم در بیاد این مردم که برای یه گونی سیب زمینی به احمقی نژاد رای دادن حالا باید بکشن
یکشنبه 21 خرداد 1391 - 13:08
javadrezazadeh - ارومیه - ایران
fdsa60 - تهران - ایران هزار درصد باهات موافقم. Ramtinel - بخارست - رومانی هزار درصد هم باتو موافقم. هنوز جا داره گرونتر شه
یکشنبه 21 خرداد 1391 - 20:24
*هستی* - فارس-داراب - ایران
چرا اتفاقا داریم زندگی میکنیم با یه بدبختی هم زندگی میکنیم
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 06:07
iran7 - زنجان - ایران
fdsa60یکی از اون پدر دراومده هاخودت پاشوکاری بکن.30سال پیش یه غلطی کردن اون محمدرضابود که کاری نداشت جرات داری الان اعتراض کنی؟
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 07:46
haghighatgo - برلین - آلمان
مرغ ها با شوهرهاشون که خروس ها باشن دارن مثل خر کیف می کنن ...مرغ ها و خروس ها میگن .. خدا کنه که گوشت مرغ و خروس بشه کیلوئی 100000تومان که هر بی ارزش تر از مرغی ما رو تو قابلمش نپزه و تو اون شکم صاحب مردش نچپونه !!!.
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 10:50
باقلوا - ایرانشهر - ایران
منم دوست دارم اینقدر گرونی بشه که مردم نای نفس کشیدن نداشته باشن ، مردمی که بخاطر دو تا ساندیس و یه گونی سیب زمینی دنبال یه کاندیدا و یه آخوند راه می افتن و شعار میدن و رای میدن و توی دلشون هم میگن : گور بابای بقیه ، باید خیلی بدتر از اینا سرشون بیاد
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 12:55
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.