پشت پرده مرکز هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا
آلیستر لیتهد
بی بی سی، نیو مکزیکو
هواپیماهای بدون سرنشین ابزاری جدید در عملیات نوین نظامی هستند و نظامیان آمریکایی و بریتانیایی در قرارگاه هوایی نیومکزیکو نحوه به پرواز در آوردن آنها را فرا میگیرند. آنان باید در آنجا با مشکلات عملی جنگیدن از راه دور دست و پنجه نرم کنند.
آمریکا و متحدانش از طریق نمایشگرهایی کامپیوتری در بیابانهای نوادا و نیومکزیکو جنگهایی را در اینسو و آنسوی جهان پیش میبرند.
هواپیماهای بدون سرنشین – که اسم رسمی آنان هواپیماهای با خلبان از راه دور است – به بخش مهمی از جنگ نوین بدل شدهاند.
این هواپیماهای بیسرنشین توان پرواز بر فراز مناطق درگیری و گرفتن و ارسال عکسهای شناسایی را دارند. بحثبرانگیزترین نوع این هواپیماها میتوانند با استفاده از سلاحهای نصب شده به مواضعی حمله کند.
آمریکا از هزاران هواپیمای بدون سرنشین استفاده میکند و گونههای بزرگتر و پیچیدهتر، از مقرهایی درون ایالاتمتحده هدایت میشوند.
خلبانهایی که برای به پرواز درآوردن این هواپیماها آموزش میبینند از آنهایی که پرواز با جنگندهها را میآموزند بیشترند و اغلب آنها به مقر نیروی هوایی هالومان در نیومکزیکو قدم میگذارند.
اینجا بزرگترین مرکز آموزش خلبانی هواپیمای بدون سرنشین در جهان است و در آن نظامیان آمریکایی و بریتانیایی پرواز، جاسوسی و شلیک موشک با آنها را میآموزند.
'این یک روبات نظامی نیست'
'درنده' و 'دروگر' دو هواپیمای بدون سرنشین مسلح معمول هستند و سرهنگ کن جانسون، چهل و نهمین فرمانده عملیات قرارگاه هالومان هر دوی آنها را به من نشان داد.
آنها دوربینها و سلاحهایی پیشرفته دارند که زیر بالهایشان نصب شده است. از آن چیزی که تصورش را میکنید کوچکترند و در محلی که معمولا اتاقک خلبان قرار دارد برآمدگی خاکستری رنگ کوهانمانندی دارند.
او در توضیح این که چرا اصطلاح هواپیمای با خلبان از راه دور به هواپیمای بدون سرنشین ترجیح دارد میگوید: "همیشه یک کادر پروازی و یک انسان هدایت هواپیما را بر عهده دارد."
"بنابراین آنها روبات نیستند. این یک جور روبات نظامی نیست."
چند هواپیمای بدون سرنشین با هدایت از درون کانتینرهای ترابری بیآزار خاکی رنگ مجهز به ملزومات کامپیوتری از روی باند به پرواز درمیآیند.
در دیگر اتاقهای تاریک قرارگاه، خلبانان سرگرم تمرین با دستگاههای شبیهساز هستند.
یکی از زنان آموزشدهنده آمریکایی به شاگردان نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا توضیح داد که: "میتوانید از الگوی سایهها و رنگها تشخیص دهید که آیا کسی سلاح حمل میکند یا نه."
ما توانستیم نظارهگر کارشان باشیم، اما این اجازه داده نشد که نام خانوادگی هیچ یک از خلبانان یا نقشهخوانان را نقل کنیم.
نقشهها، عکسهای هوایی از ساختمانها و جادهها و آدمهای کامپیوتری – که بعضیشان سلاح داشتند – روی نمایشگرها نقش بسته بودند.
دکس، یکی از آموزگاران و همچنین فرمانده نیروهای بریتانیایی حاضر در قرارگاه، نقش پیش قراول اسکادران را داشت و گفت: "این یک عملیات ساده اطلاعاتی، شناسایی و اکتشافی است. یک ماموریت دو ساعت و نیمه."
یک نفر هواپیمای بدون سرنشین را به پرواز در میآورد و دیگری کار با دوربینها و حسگرها را به عهده دارد.
روشن است که اینها امتیازهای چشمگیری برای نیروها به همراه میآورند، اما پیرامون استفاده آمریکاییها از این هواپیماها، جنجالی درگرفته است.
نقطه کور سیا
در پاکستان، کشوری که در حال جنگ با آمریکا نیست، موشکهای سنگرشکن، علیه افرادی که مشکوک به عضویت در گروههای پیکارجو هستند به کار گرفته میشوند.
این که چه کسی و به چه دلیلی هدف قرار گرفته، یا هدف بعدی کیست روندی محرمانه دارد و گزارشهایی مبنی بر تلفات غیرنظامیان در حملات هواپیماهای بیسرنشین وجود دارد.
سارا هولوینسکی مدیر اجرایی برنامه "قربانیان بیگناه جدال" میگوید: "عملیات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی باید با مسئولیت و شفافیت خیلی بیشتری همراه شوند."
"این را میدانیم که هواپیماهای بدون سرنشین نظامی به کار گرفته میشوند. بعضی امور سری وجود دارند ولی به هر حال میدانیم این امر در جریان است. اما وقتی مساله به استفاده سازمان سیا از آن میرسد نقطه کوری است که از آن هیچ نمیدانیم."
"غیرنظامیانی که بر این خاک خانه دارند نمیدانند که ممکن است فردا آنان هدف قرار بگیرند، یا مثلا اگر در بازار کنار کسی که هدف حمله بوده بایستند، قربانی شوند."
ارتش توصیف "سوءقصد هدفمند" را درباره حملاتشدر پاکستان را رد میکند، حملاتی به مظنونان و کسانی که جرمشان احراز نشده است.
دکس، پیش قراول اسکادران، میگوید: "این مساله فقط در رسانهها بحثانگیز است. آنها میخواهند جنجال درست کنند."
"ما کار با این سلاح را دقیقا همان طوری آموزش میدهیم که با هواپیماهای سرنشیندار میکنیم – و همان استفاده را هم از آن میکنیم."
"به همین دلیل برای ما چیز بحثانگیزی در کار نیست. ما با آموزشها و تصمیمات درستمان تلفات را تا جایی که میتوانیم کاهش میدهیم. همه عملیات و ماموریتهای ما مشروع و قانونی هستند."
و اما جنگیدن در افغانستان در طول روز و سپس برداشتن بچهها از مدرسه در راه بازگشت به خانه چه اثر روانی روی نیروها دارد؟
فرمانده دکس میگوید این بخشی از تمرینها است و رانندگی طولانی در میان بیابان به خلبانان کمک میکند تا مشغله کاری را پشت سر بگذارند.
اما جنگیدن و کشتن از فاصله هزاران مایلی، طوری که انگار با یک بازی کامپیوتری سر و کار داریم، شکل متفاوتی از جنگ است.
بحثهای اخلاقی و قانونی این چنینی با وابستگی بیشتر ما به هواپیماهای بیسرنشین در جنگهایمان تشدید میشوند.
به نظر میرسد با سرمایهگذاری ملل مختلف در فناوریهای نظامی آینده این چنین خواهد بود، گو این که حال حاضر هم دست کمی از آینده ندارد.
فراسوی کاربرد نظامی
هواپیماهای بیسرنشین در امور غیرنظامی نیز به نحوی فزاینده به کار گرفته میشوند. موسسات خبری، مجریان قانون، شرکتهای عمومی و علاقهمندان پرواز، همگی کاربران غیرنظامی بالقوه هواپیماهای بدون سرنشین هستند.
در ایالاتمتحده مجوزی ویژه برای پرواز یک هواپیمای بدون سرنشین لازم است که به گفته آسوشیتدپرس عمدتا به شرکتهای دولتی و پلیس داده میشود.
همچنین قوانین اداره هوانوردی فدرال نیز پرواز آنان را محدود میکند. با این حال با مصوبه کنگره هواپیماهای بدون سرنشین تا ۲۰۱۵ اجازه پرواز در محدوده هوایی غیرنظامی را مییابند. و از اداره هوانوردی فدرال نیز خواسته شده است شش منطقه شهری را برای آزمایش ایمنی آنها تعیین کند.
در بریتانیا پلیس بخش مرسیساید پس از سقوط هواپیمای بدون سرنشین آن در آب، کار با آن را خاتمه بخشیده است. این آخرین نمونه از چندین مشکلی بود که در دو سال بهکارگیری آن رخ داده بودند. همینک پلیس ایرلند شمالی استفاده از آن را تحت بررسی دارد
